روایت از تماس تلفنی روحانی با اوباما
ضمیمه 10 فصلی آگاهی نو، روایتهای بدیع و پرمناقشهای از حوادث و رویدادهای هشت سال گذشته کشور ما دارد؛ روایتهای شفاهیای که میتواند در آینده دستاویز تحقیقات و پژوهشهای گستردهای در زمینه تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید شود.
ضمیمه 10 فصلی آگاهی نو، روایتهای بدیع و پرمناقشهای از حوادث و رویدادهای هشت سال گذشته کشور ما دارد؛ روایتهای شفاهیای که میتواند در آینده دستاویز تحقیقات و پژوهشهای گستردهای در زمینه تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید شود. ما نیز قصد داریم در شمارههای مختلف به بررسی و نقد خاطرات شفاهی روحانی از صد روزه اول دولتش بپردازیم، به همین منظور در نخستین اقدام به صحتسنجی روایت روحانی از تماس تلفنی اوباما با وی پس از حضور نخست وی در نشست شورای عمومی سازمان ملل متحد به تاریخ 5 مهر 92 با استناد به کتاب راز سربه مهر خاطرات محمدجواد ظریف وزیر خارجه پرداختهایم.
روایت روحانی از تماس تلفنی اوباما با وی در آگاهی نو اینگونه آمده است:
«در نیویورک روحانی اجازه داد وزیران خارجه دو کشور؛ جان کری و محمدجواد ظریف با هم گفتوگو کنند. محمدجواد ظریف البته در زمره کسانی بود که شرایط را برای دیدار روسای جمهوری ایران و آمریکا مساعد نمیدید. اما یک ابتکار دیپلماتیک جایگزین دیدار شد؛ روحانی در راه بازگشت از نیویورک به تهران بود که زنگ تلفن همراه بهصدا درآمد. پشت خط باراک اوباما بود. پس از نزدیک به چهاردهه روسای جمهور ایران و آمریکا با هم حرف زدند. این ابتکار نمادی و راهبردی بود. تماس تلفنی خط گفتوگو را میان ایران و آمریکا برقرار کرد. مکالمه بیش از ۲۰ دقیقه طول نکشید. اوباما به زبان فارسی با روحانی وداع کرد و گفت: «خدا حافظ» و این معنایی فراتر از یک ادب دیپلماتیک داشت؛ آمریکا پذیرفته بود که جنگطلبی و براندازی را کنار بگذارد و از خدا بخواهد حافظ ایران باشد.»
گرچه این مذاکره در تهران با استقبال اصولگرایان مواجه نشد و حتی مقام رهبری آن را اقدامی نابجا دانستند، اما روحانی متن کامل و پیادهشده تلفن را به رهبری ارائه کرد. رهبری از رئیسجمهور درباره مشاورانش در این کار توضیح خواستند. روحانی از فشار آمریکاییها بر ایرانیها حرف زد و اینکه دیپلماتها و کارشناسان ایرانی هم مخالف نبودند. مقام رهبری اما دو جمله گفتند:
اول اینکه کار نابجایی بود و دوم اینکه من متوجه شدم تقریبا به رئیسجمهور این کار تحمیل شد و به این ترتیب از این اقدام ناهماهنگ روحانی عبور کردند. خاطرات منتشرشده روحانی در آگاهی نو پیرامون حضور وی در شورای عمومی سازمان مللمتحد و تماس تلفنی 20 دقیقهای باراک اوباما با او در بازگشت از سفر نیویورک، روایت کاملی نیست و از چند منظر قابلنقد است. بهعنوان مثال در روایت آگاهی نو اینگونه آمده است: «متاسفانه برخی روایتهای نادرست از این گفتوگو میتوانست اعتماد رهبری را سلب و مذاکرات را دچار بحران کند، تا جاییکه آقای هاشمیرفسنجانی دوست دولت هم فکر میکرد این تلفن از قبل برنامهریزی شده بود و همین تصور را هم منتقل کرده بود، اما واقعیت این نبود. واقعیت اشتیاق دولت آمریکا بود و نه شادی هیات ایرانی.» این روایت روحانی از تماس تلفنی اوباما با وی ازمنظر تاریخی موردخدشه است و میتوان بهوسیله خاطرات ثبتشده ظریف، عراقچی، علیاکبر صالحی و مجید تخت روانچی در کتاب راز سربهمهر آن را رد کرد. در این کتاب تیم مذاکرهکننده هستهای معتقد است روحانی تنها به شرط پذیرش علنی حق غنیسازی ایران توسط رئیسجمهور آمریکا حاضر به دیدار مستقیم با اوباما میشود؛ شرطی که مورد پذیرش آمریکاییها قرار نمیگیرد و درنهایت مساله دیدار مستقیم روسایجمهور دو کشور منتفی میشود، بعد از این طرف آمریکایی پیشنهاد گفتوگوی تلفنی را میدهد؛ پیشنهادی که توسط روحانی پذیرفته میشود و وی حتی شماره تلفنی نیز برای انجام این تماس به طرف آمریکایی معرفی میکند. در صفحه 262 کتاب راز سربهمهر در این رابطه آمده است:
«هنگامی که پاسخ منفی اوباما برای اعلام پذیرش غنیسازی به نماینده دکتر روحانی ابلاغ میشود و دکتر زمانینیا نیز با دیدار مخالفت میکند، طرف آمریکایی بهشدت از عدم انجام ملاقات اظهار نگرانی کرده و آن را برای روند مضر ارزیابی میکند. پس از چند رفتوآمد بین دو هیات، آمریکاییها مجددا تماس گرفته و علاقه اوباما به گفتوگوی تلفنی را ابراز میدارد و اینبار دکتر روحانی میپذیرند. شماره تلفن آقای خزاعی (سفیر و نماینده وقت ایران در سازمان ملل متحد) دراختیار آنها گذاشته شد که تماس را ازطریق آن خط برقرار کنند.» همچنین یکی از نکات مهمی که روحانی به آن نپرداخته است، مربوط میشود به طرح تعدادی از همراهان وی در نیویورک برای ایجاد زمینه ملاقات مستقیم میان اوباما و روحانی؛ طرحی که گویا ظریف با آن مخالف بوده و آن را ناکارآمد میدانسته است و بهدلیل همین مخالفت نیز بدون اطلاع وزیرخارجه دولت تدبیر و امید توسط این حلقه پیرامونی به روحانی طرح ارائه شد. در جلد یکم کتاب راز سربهمهر صفحه 362 و 363 که مجموعهای از خاطرات ظریف، عراقچی، علیاکبر صالحی و مجید تختروانچی پیرامون فرآیند منتهی به انعقاد برجام نگاشته شده، در این رابطه آمده است: «پیش از انجام مذاکره تلفنی، برخی نزدیکان دکتر روحانی یک اندیشه تازه طرح کرده بودند که برای ایجاد زمینه ملاقات آقای اوباما و دکتر روحانی، سطح مذاکره وزرای خارجه ایران و «پنج به اضافه یک» به سطح سران ارتقا پیدا کند. باتوجه به اینکه تقریبا تمام سران گروه «پنج به اضافه یک» بهجز رئیسجمهور اوباما یا از ابتدا در مجمع عمومی شرکت نداشتند یا تا زمان طرح این پیشنهاد نیویورک را ترک کرده بودند، این حلقه پیرامونی به دکتر روحانی پیشبینی کرده بودند که وزرای خارجه آن کشورها به نمایندگی از سران در جلسه حاضر میشوند.» این طراحی در خارج از جمع هیات مذاکراتی و بدون حضور وزیر امور خارجه انجام شده و پس از رایزنی میان خود به رئیسجمهور پیشنهاد شده بود. ظاهرا بدون هماهنگی رئیسجمهور، تماسهای مقدماتی نیز گرفته شده بود. گروه مذاکرهکننده که این ابتکار را ناکارآمد و برهمزننده طراحیهای شکلی و محتوایی طرف ایرانی میدید، بهرغم مقاومت شدید طرفداران این اندیشه خلقالساعه، بهشدت با آن مخالفت ورزید... .
طرف غربی لغو تحریمها «در عمل» را قبول نکرد
صبح روز جمعه، اشتون با اعضای گروه «پنج بهاضافه یک» گفتوگویی انجام داد تا بتواند با آرایش لازم در آرای همه اعضا و بررسی دریافتهای آنها از دیدارهایی که با هیات ایرانی داشتهاند، بار دیگر جلسه دوجانبه خود با ظریف را تکرار کند. هدف از این میزان هماهنگیها بیشتر آن بود که وی بتواند دستورکار جلسه را بهنوعی تنظیم کند که در مسیر گفتوگو، سطح اصطکاک میان دو طرف موجب بروز شرایطی تند و تلخ نشود. اشتون طی دیدار دوجانبه خود به ظریف اعلام کرد: «نمایندگان اروپایی و آمریکا بهطور جدی درحال کار روی متن هستند و عبارتبندیهای جدیدی را بررسی کردهاند. آنها در مرحله گرفتن دستورالعمل نهایی از پایتختهای خود هستند و من در اولین فرصت نتیجه را با شما مطرح خواهم کرد. متاسفانه شرایط سیاسی بیرونی نیز چندان مساعد نیست. ارتباط کنگره با دولت آمریکا خیلی حساس شده است و موجبات برخی نگرانیها را فراهم میکند. لذا هرچه زودتر بتوانیم کار توافق را نهایی کنیم، بهتر است. ضرورت دارد تمامی تلاش خود را بهکار گیریم که در همین دور از مذاکرات، توافق نهایی حاصل شود. با توجه به محدودشدن اختلافات ما به چند مورد خاص، عدم حصول توافق برای همه مایه خجالت خواهد بود. الان داریم درمورد پیشنهادهای شما و عبارتی که به ما دادهاید، فکر میکنیم. درمورد عبارت «در عمل» هنوز راهحلی نداریم. آیا درمورد سایر موارد اختلافی پیشنهاد جدیدی بهنظر شما رسیده است؟» ظریف در واکنش به مطالب وی عبارات و فرمولبندیهای جدیدی را مطرح کرد و قرار شد اشتون آن پیشنهادها و آخرین وضعیت گفتوگوهای خود با ظریف را به اعضای گروه «پنج اضافه یک» گزارش دهد. وی درخواست کرد غروب همان روز بار دیگر نشست دوجانبه تکرار شود. از اطلاعاتی که با لطایفالحیل و بهواسطه کانالهای خاصی به هیات مذاکرهکننده ایرانی میرسید، چنین استنباطی حاصل شد که همه اعضای «پنج بهاضافه یک» به جنبش برخاستهاند تا با یافتن راهحل مناسب و عبارات جایگزین یا بهصورت کامل اختلافات را از میان بردارند یا اینکه از ارتفاع جداری بکاهند که میان دو طرف ایجاد شده بود. جلسه هماهنگشده برای عصر جمعه بهدلیل ناتمام ماندن فرآیندهای حل اختلاف در کارگروه مذاکراتی آنها برای چند نوبت به تاخیر افتاد. سرانجام مذاکرات و گفتوگوهای هیاتهای عضو گروه «پنج بهاضافه یک» به پایان رسید. مشخص بود که توانستهاند در هماهنگی پیوسته و سطح بالایی با پایتختهای خود که مقصود عمده واشنگتن بود به نتیجه مشترک برسند. اشتون با استراحت چنددقیقهای پس از پایان ست داخلی با «پنج بهاضافه یک»، در ساعت ۲۲:۴۰ وارد ملاقات با ظریف شد. طی آن دیدار اشتون امکـان قبـول جملهای را مطرح کرد که در آن عبارت «در عمل» نیامده باشد، اما در بقیه موارد طرف مقابل کماکان بر موضع خود تاکید کرده و حتی بعضی عبارتهای پیشنهادی آنها از عبارتهای پیشین هم نامناسبتر بود.
ماجرای تسلیحات هستهای چه بود
کشاکش برسر سایر موضوعات در ژنو؛ در این دور از مذاکرات مطابق معمول درباره دیگر موضوعات نیز بحـث شد. مهمترین موضوع برای ظریف و دستیارانش بحث تحریمها بود که پیشرفتهایی در آن صورت گرفت. چگونگی رفع تحریمها مقولهای واجد مولفههای متعدد و متنوع بود. انواع مختلف تحریمها به لحاظ ماهیت، تنوع آنها به لحاظ مرجع صدور، روندهای موجود مربوط به تعلیق و لغو، جدول زمانی رفع تحریمها با توجه به اقدامات متقابل ایران و غرب از سلسه مولفههایی به شمار میآمدند که رفع تحریمها را مشکل و پیچیده کرده بودند. بعد از ۱۲ماه پافشاری و شاید صدها ساعت بحث در این خصوص، این دوره از مذاکره عیان کرد به غیر از تحریمهای اشاعهای و تسلیحاتی در رابطه با سایر موارد تنها تفاهمات کلی به وجود آمده است. این تفاهم به این ترتیب حاصل شد که درمقابل اجرای فوری اقدامات مربوط به ایران در توافق نهایی، طرف مقابل نیز تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی خود و همه قطعنامههای شورای امنیت به غیر از تحریمهای کنگره را که تعلیق میشوند، ملغی کند. درمقابل این جزء آخر نیز هیات مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران این نکته را تثبیت کرد که تصویب نهایی پروتکل الحاقی در مجلس شورای اسلامی را تا زمان لغو تحریمهای کنگره به تعویق میاندازد. با این وجود در موضوع تحریمهای اشاعهای که مرتبط با صنعت نظامی هستهای به شمار میآمد و نیز به تحریمهای تسلیحاتی، مشکل همچنان باقیمانده بود. لذا در این دور از مذاکرات به این دو موضوع مفصل پرداخته شد.
در وین نظری به اینگونه پیشنهاد شده بود: این شاخه از تحریمها، خارج از متن قطعنامه درقالب یک نامه ازسوی اعضای «پنج بهاضافه یک» به شورای امنیت داده شده، تا ضمیمه قطعنامه جدید شده و تایید شورا را هم داشته باشد. بلکه به اینگونه این دو مساله بهنحو مرضیالطرفین در جای خود باقی بمانند. بررسیهای کارشناسی هیات ایرانی نشان میداد چنین ابتکاری مشکلات عدیدهای برای جمهوری اسلامی ایران در پی خواهد داشت. از اینرو بهرغم استقبال سادهای که از این اندیشه در وین شده بود، در این دور از مذاکرات ظریف و دستیارانش به موضع قبلی خود برگشتند و اعلام کردند جمهوری اسلامی ایران هرگز هیچ رقمی از باقیماندن تحریمهای شورای امنیت را نمیپذیرد، پس مقتضی است تحریمهای تسلیحاتی را همانگونه که در پیشنهاد وزیر امور خارجه چین آمده است تعلیق و محدودیتهای اشاعهای را با ادبیاتی مثبت در داخل توافق نهایی اضافه کنید.
هیات مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران پیش از ارجاع موضوع به نظر و پیشنهاد وزیر چینی، طی ملاقات با همتایان چینی خود ـکه مانند گذشته آمادگی خود را برای همراهی با هیات ایران در تمام زمینهها ابراز میکردندـ ضمن قدردانی از این رویکرد سازنده خواستار آن شدند تا مذاکرهکنندگان چینی طرح وزیر امور خارجه کشورشان را در رابطه با موضوع تحریمها که در آخرین دور مذاکرات وین مطرح شده بود، در دستور پیگیری قرار دهند. همانگونه که انتظار میرفت این موضع تازه ظریف به ساعتها بحث و جدل میان او و وزیر امور خارجه آمریکا منتهی شد. سرانجام کری در برابر برخورد قاطع ظریف که «در غیر این صورت هیچ توافقی نخواهیم داشت» کوتاه آمد و پذیرفت که درج محدودیتهای اشاعهای را با لحنی مثبت و منعطف که دربرگیرنده نظرات همتای ایرانیاش باشد، در متن توافق اعمال کند. متعاقب این تصمیم و اعلام نظر کری، کارشناسان حقوقی دو کشور بحثی مبسوط در این خصوص را با یکدیگر آغاز کردند. پیرامون مشکل تحریمهای تسلیحاتی شرایط بهگونهای دیگر بود و مذاکرات آشکار ساخت این مقوله به این شیوه حلشدنی نیست و مشکل بهجای خود همچنان باقی است. طرف آمریکایی اعتراف و اذعان داشت که این تحریمها هیچ ربطی به برنامه هستهای ایران ندارند و بهلحاظ سیاسی بههیچوجه نمیتوانند فعلا آنها را تعلیق کنند چراکه در این صورت کنگره جلوی همه توافقات را خواهد بست. این نکته سبب شد برای کوتاه زمانی، راهحلی در این خصوص پیدا نشود.
موضوع درج تحریمهای اشاعهای در متن توافق، شامل اقلام دومنظوره و اقلام ممنوعه در ژنو۵ هم موضوع گفتوگو قرار گرفت. حاصل مجموعه بحثهای انجامشده موید آن بود که طرف مقابل تمایل دارد سازوکاری برای کنترل خرید اقلام دومنظوره ازسوی ایرانی برقرار باشد. فهرستهای مختلفی از این اقلام در عرصه بینالمللی وجود داشته و دارد که آمریکاییها معتقد بودند عرضه آنها به ایران باید وابسته به تدوین چنین سازوکاری و تابع محاسباتی خاص شود. آنچه برای آنها مهم بود، تعیین استفادهکننده نهایی از این اقلام در ایران بود که باید بهروشنی مشخص میشد. در بحثهای کارشناسی هیاتهای مذاکرهکننده نفس این سازوکار قابل بررسی اعلام شد ولی تاکید ظریف آن بود که نخست این سازوکار باید بیرون از شورای امنیت باشد و کمیسیون مشترک ایران و «پنج بهاضافه یک» بهترین محل برای آن است و دوم، این سازوکار باید ماهیت تسهیلکننده داشته باشد، نه ماهیت نهادی که خود را مجوزدهنده بداند. در برابر این سخن، طرف مقابل معتقد بود برای خرید هر قلم از این نوع کالاها باید از قبل مجوز گرفته شود. این موضع سبب شد هیات مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران این خواسته را برنتابد و مقرر شد بحثها در این خصوص در دور بعدی مذاکرات ادامه پیدا کند.
بهرغم آنکه مقرر شد در جلسه بعدی درخصوص تحریمهای اشاعهای و نحوه درج آن در توافق نهایی، مذاکرات ادامه یابد اما برای هر دو طرف نمایان بود که با بخش بسیار پیچیده و گسترده روبهرو خواهند شد. ارزیابی هیات مذاکرهکننده ایرانی از آن شرایط و بهویژه این موضوع خاص چنین بود که امکان نیل به توافق در این زمینه محتمل است ولی درخصوص تحریمهای تسلیحاتی کماکان بنبست در مذاکره وجود دارد. این مباحث در شرایطی فیمابین طرفها دنبال میشد که هر دو طرف با استناد به توافقات قبلی بر آن اشتراکنظر داشتند که تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی در همه حوزهها بلافاصله پس از تواصل در نخستین مرحله لغو شده و تحریمهای کنگره متوقف خواهند شد.
هنگامی که در این نوبت، مساله راکتور آب سنگین اراک که مباحث فنی مرتبط به آن مدتها پیش به انجام رسیده بود، موضوع گفتوگو واقع شد، بار دیگر مشخص شد محور کانونی مشکل برای نیل به تفاهم، برخاسته از آرای سیاسی واشنگتن و بهویژه مواضع شخص وزیر امور خارجه آمریکاست.
تصمیم به ترک مسئولیت در سال 92
ظریف در روزهای سخت پایان سال۱۳۹۲ با کارشکنیهای درون دولت و نیز بیمهری فراوان در بودجه وزارت امور خارجه نیز مواجه شده بود. از آنجایی که تمام کوشش و تکاپوی وی برای تغییر شرایط داخلی ناموفق مانده بود، تصمیم گرفت پس از انجام این دوره از مذاکرات مسئولیت را وانهاده بار دیگر شرایط دوران قبل از تصدی وزارت را تجربه کند. به این ترتیب با عزم جزم نامه مربوط به این تصمیم را شب پیش از سفر تهیه کرد. وی در نظر داشت برای کاستن از تبعات احتمالی درز خبر، در آخرین لحظات پیش از ترک تهران، یعنی درست قبل از سوارشدن به هواپیما نامه را از طریق پیکی مطمئن برای روحانی، ریاستجمهوری ارسال کند. نامه درون کیف دستی ظریف قرار داشت اما بهدلیل کاملا تصادفی ناشی از یک اشتغال ناخواسته، وی در لحظات پایانی این نامه را به کلی فراموش کرد سالها پس از این اتفاق، هنگامی آن خاطره مرور شد واکنش وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران چنین بود: «گاهی فکر میکنم حیف شد آن استعفا را ندادم. خیلی بود. هواپیما که حرکت کرد دیدم استعفانامه هنوز دستم است. قرار بود بدهم سرپرست محافظان که ببرند دفتر رئیسجمهور تحویل بدهند.» اگرچه استعفانامه میتوانست پس از بازگشت از سفر هم تحویل شود اما پس از بازگشت این اتفاق روی نداد. ظریف به روایتی که خواهد آمد، این رخداد را حاصل از نسیان حمل بر مشیت الهی کرد و پس از سفر از ارسال متن منصرف شد.
ضرورت همکاری با روسیه؛ حفظ موازنه میان قدرتهای بزرگ
دقت در حفظ موازنه میان قدرتهای بزرگ که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طی قرون اخیر یک الزام بوده است، از نگاه ظریف پنهان نمانده بود.
با این مقدمه، نخستین عنوان از این رایزنی میان طرفها به موضوع مورد علاقه روسیه اختصاص داده شد: «تحریم تسلیحاتی». در این موضوع ظریف اینگونه طرح مساله کرد: به روشنی میدانم که در این خصوص، موضع مسکو به رویکرد تهران نزدیک است. این مقوله واجد اهمیت فراوانی برای جمهوری اسلامی ایران است. ریشه این اهمیت، بهلحاظ ماهوی منحصر به بحث تسلیحاتی نیست، بلکه بهخاطر اهمیت نمادین آن و مبارزه با تداوم عنصر «تحریم» است. از نگاه جمهوری اسلامی ایران اینکه قرار شود نظام تحریمهای سازمانملل کماکان ادامه پیدا کند، اصولا غیرقابلقبول است. حتی اگر این انحصار درمورد مقولاتی باشد که در دین اسلام حرمت دارند. در این زمان به جهات تئوریک به موضوع نمیپردازم، اگرچه ادله فراوانی برای آن دارم. اما چون این مفهوم به مبحث تحریم مربوط میشود، اعتراض داریم و زیربار تحمل آن نخواهیم رفت. لاوروف در واکنش به این ورود قاطع همتای ایرانی خود گفت: «ما نیز با شما موافق هستیم. از نظر روسیه تحریم تسلیحاتی هیچ ارتباطی با مسائل «اشاعهای» ندارد، لذا قطعا و یقینا باید در همان مرحله نخست اجرای توافق این تحریمها برداشته شوند.»
اینگونه نمیشود که هم تحریم بماند و هم نماند. البته سخنانی را شنیدهایم که برخیها تحریم تسلیحاتی را به دو دستهبندی «واردات» و «صادرات» تقسیم کردهاند و پیشنهادهایی دارند تا آنها را از هم تفکیک کنند. اندکی بعد چنین تصوری نیز پیدا کرده بودیم که جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این تمایز خیلی جدی نیست. برداشت مورد اشاره لاوروف که بهنظر میرسید ازسوی شاخه غربی «پنج بهاضافه یک» ترویج شده بود و ظاهرا در برآوردهای روسیه هم کارگر افتاده بود، چون با ظرافت و قالبی دوپهلو ازسوی وزیر امور خارجه روسیه مورد اشاره قرار میگرفت، بیمعنا نبود. از این رو ظریف بسیار واضح ابراز داشت: «قطعا در این موضع جدی هستیم. این موضوع برای تهران بسیار مهم است زیرا این مقوله فقط در تقسیم و طبقهبندی خلاصه نمیشود. مساله اصلی آن است که ما با اصل تحریم مشکل داریم، لذا پیشنویس قطعنامهای را که در تاریخ پنجم تیر ذیل عنوان پیشنهاد گروه پنج بهاضافه یک، دراختیار هیات مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.» نپسندیدیم ظریف وقتی واکنش همتای روس خود را که چنین ابراز داشت «ما هم با آن متن خیلی مشکل داریم» شنید، فرصت را مناسب تشخیص داد و بار دیگر فرمان سخن را بهسوی متن پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران برای قطعنامهای که باید صادر میشد، گرفت.
لاوروف که علاوهبر زیرکی و دقتنظر، از تجارب و مهارتهای دیپلماتیک مشابه برخوردار بود، در این تبادلنظر، از دو منظر ملاحظات کشورش را مورد اشاره قرار داد و گفت: «چند موضوع مهم هست. پیرامون تحریم تسلیحاتی کاملا با شما موافقم. فردو، کانال خرید، تبادل سوخت و امـا قطعنامه، از نگاه مـا قطعنامه باید آنگونه باشد که سازوکار «بازگشت سریع» نتواند این دو پروژه بحث سوخت و بحث فردو را متاثر کند که در غیر این صورت در میانه کـار ممکن است «روساتم» هم مشمول تحریم شود. با این ملاحظه، باید یک بیان صریح بیاید که این پروژهها از شمول بازگشت احتمالی تحریمها مستثنی خواهند بود. مانند بحث آب سبک که قبلا در قطعنامهها بود. یک مقوله جدی دیگر درخصوص قید پیشنهادی روسیه در متن -برجام مبنیبر عدم ایجاد سابقه و رویه است. در این خصوص میشود متنی یافت که تحقیرآمیز و نامناسب تلقی نشود و هم اینکه دستان ما را برای تجارت قانونی و مشروع با دیگران در آینده نبندد.»
اتفاق تصادفی یا مهرهچینی فکرشده
مهمترین رویداد در فاصله دو جلسه ۲۰ و ۲۵بهمن ۱۳۹۳، ورود علىاکبر صالحی به هیات مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران با «پنج بهاضافه یک» بود. صالحی حضور خود را مشروط به درخواست کرد. اول اینکه مقامی همتا از دولت آمریکا به هیات طرف مقابل افزوده شود. با این وجود، هیچکس این پیشبینی را نداشت که با پیوستن صالحی به مذاکرات، همتای وی در طرف دیگر به هیات آمریکایی ملحق شود؛ اما دست روزگار تصادفا دو فیزیکدان ایرانی و آمریکایی را که در روزگار جوانی همصنف و دانشآموخته رشته فیزیک دانشگاه MIT ماساچوست بودند روبهروی هم نشاند. ارنست جفریمونیز، یک آمریکایی پرتغالیتبار بود که همزمان با مذاکرات، در موقعیت وزیر انرژی ایالات متحده آمریکا قرار داشت، حضور وی در گفتوگوها پس از آن صورت گرفت که وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد صالحی را پذیرفت و عراقچی از طریق ایمیل، بههمتای خود، شرمن اطلاع داد «بهخاطر پیچیدگی مذاکرات ما میخواهیم آقای صالحی، ریاست سازمان انرژی اتمی خودشان در مذاکرات شرکت کنند و البته ایشان فقط با همتای آمریکایی خود دیدار و گفتوگو خواهند کرد.»