مجاهدین خلق در دانشگاه؛ آیا شبنم مددزاده آخرین نفر است؟

کدخبر: 2376173

شبنم مددزاده تنها کسی نیست که در دوران فعالیت دانشجویی متهم به ارتباط با مجاهدین خلق شده است. در دو دهه‌ی اخیر، چند دانشجوی دیگر نیز به اتهام ارتباط با مجاهدین خلق مجازات شده‌اند

نسیم آنلاین: فعالان دانشجویی چگونه به مجاهدین خلق می‌پیوندند؟ این سؤال، بعد از انتشار تصویر «شبنم مددزاده» که با لباس فرم سازمان مجاهدین خلق در پارلمان اروپا حضور یافته بود، مطرح شد. 28 دی‌ماه، مددزاده در صفحه‌ی توییتر خود تصویر حضورش در جلسه‌ی پارلمان اروپا را منتشر کرد. در آن جلسه، برای صدور قطع‌نامه‌ای با موضوع قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی رأی‌‎گیری شد. شبنم مددزاده، نایب‌دبیر اسبق شورای تهران دفتر تحکیم وحدت بود که در اسفند 87  بازداشت شد و در خرداد 89، به جرم ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به پنج سال زندان محکوم شد.

 البته اتهام مددزاده در طول دوران بازداشت و حبسش، از جانب وکیل او و برخی رسانه‌ها رد می‌شد. رسانه‌های ضد انقلاب داخلی و خارجی، او را «فعال دانشجویی» و «فعال حقوق بشر» می‌خواندند و ارتباطش با سازمان مجاهدین خلق را نفی می‌کردند. تا آنجا که در نهم آذرماه 1395، مددزاده در کنفرانس «فراخوان به عدالت» در پاریس شرکت کرد و به‌صورت رسمی، عضویتش در سازمان مجاهدین خلق آشکار شد. این کنفرانس، برای آنچه «محاکمه‌ی عاملان جنایت ضد انسانی در ایران و سوریه» خوانده می‌شد، برگزار شد. مددزاده در سخنرانی خود به تروریست‌های تکفیری که شهر حلب سوریه را اشغال کرده بودند و در آن زمان تحت محاصره‌ی نیروهای مقاومت بودند نیز سلام فرستاد.

اما شبنم مددزاده تنها کسی نیست که در دوران فعالیت دانشجویی متهم به ارتباط با مجاهدین خلق شده است. در دو دهه‌ی اخیر، چند دانشجوی دیگر نیز به اتهام ارتباط با مجاهدین خلق مجازات شده‌اند. البته این اتهام در خصوص برخی از آن‌ها نقض شد. مثلاً در بهمن و اسفند 87، هفت نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر بازداشت شدند. اردیبهشت 88 معاون وقت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران در گفت‌وگو با ایسنا از ارتباط مستقیم و غیر مستقیم این دانشجویان با سازمان مجاهدین خلق خبر داد. قاضی حداد به ایسنا گفته بود: «تعدادی از این افراد به طور مستقیم با گروهک منافقین ارتباط داشته و تعدادی نیز به صورت مستقیم ارتباط نداشتند ولی می‌دانستند که این خط و خطوط از کجا می‌آید.» احتمالاً منظور حداد، هفت نفر از میان این اسامی بوده است: مجید توکلی، حسین ترکاشوند، اسماعیل سلمان‌پور، کوروش دانشیار، احمد قصابان، نریمان مصطفوی، مهدی مشایخی و عباس حکیم‌زاده.

حسین ترکاشوند، سال 1381 وارد دانشگاه امیرکبیر شد و در سال 1385 به انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست. یکی از دایی‌های او در سال 1361 به جرم عضویت در مجاهدین خلق اعدام شده بود و دو دایی دیگر و پسرخاله و دخترخاله‌اش نیز به دلیل هواداری از مجاهدین خلق یا فداییان خلق در زندان هستند. این‌ها اطلاعاتی است که از مصاحبه‌ی ترکاشوند با «مرکز اسناد حقوق بشر ایران» به دست می‌آید. این مرکز، در پی جمع‌آوری شواهدی در جهت اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران به بهانه‌ی نقض حقوق بشر است. ترکاشوند مدیر مسئول سایت «خبرنامه‌ی امیرکبیر» شیوه ارتباط گیری مجاهدین را اینطور بیان می کند: 

«برای سایت خبرنامه‌ی امیرکبیر، یک نفر از بچه‌ها از خارج از کشور به ما کمک می‌کرد. صادقانه خیلی کمک‌های زیادی به ما کرد. ولی ما نمی‌دانستیم که خانواده این دوستمان مانند خاله‌ها و دایی‌ها و شوهرخاله‌هایش مجاهد یا طرفدار مجاهدین بودند. لذا روال پرونده‌ی ما از وسط داستان عوض شد. یعنی از مسئله‌ی سایت، به سمت {همکاری با} سازمان مجاهدین رفت!»

ترکاشوند در سال 1392 نامه‌ای را با مضمون محکومیت حمله به اردوگاه اشرف امضا کرد. در این نامه، امضاکنندگان «حمله مسلحانه و مرگ‌بار به شهر  اشرف، محل اقامت اعضاء بی دفاع سازمان مجاهدین خلق» را محکوم کرده‌اند. این نامه را «عباس حکیم‌زاده» نیز امضا کرده است. او یکی دیگر از دانشجویان امیرکبیری بازداشت شده در اسفند 87 است. ترکاشوند در مصاحبه با مرکز اسناد حقوق بشر ایران می‌گوید:

«ما چهار نفر بودیم ابتدا و در آنجا فهمیدیم که چندتای دیگر از بچه‌ها را هم گرفتند. با مهدی مشایخی، نریمان مصطفوی، عباس حکیم‌زاده و احمد قصابان؛ ۸ نفر بودیم.»

خبرگزاری فارس در گزارشی در خصوص «علی یونسی» و «امیرحسین مرادی»، دانشجویان دانشگاه شریف که در فروردین 98 دستگیر شدند و نهایتاً در اردیبهشت 1401 به 16 سال حبس محکوم شدند، از برادر علی یونسی به‌عنوان یکی از فعالان خبرنامه‌ی دانشجویان امیرکبیر نام می‌برد. رضا یونسی، برادر علی یونسی هم عضو خبرنامه‌ی امیرکبیر به مدیر مسئولی ترکاشوند بود و در حال حاضر در سوئد زندگی می‌کند. طبق ادعای خبرگزاری فارس، رضا یونسی از طریق خاله‌اش که از اعضای مجاهدین خلق است، با این سازمان ارتباط گرفته است. رضا یونسی، در ابتدای دهه‌ی هشتاد دانشجوی دانشگاه امیرکبیر بوده است و در سال 1385 از این دانشگاه اخراج شده است. پدر رضا و علی یونسی نیز در دهه‌ی شصت به دلیل عضویت در مجاهدین خلق به زندان افتاده بود.

اتهام ارتباط با مجاهدین خلق متوجه عاطفه و ضیا نبوی، فعالین اسبق دانشجویی که در سال 88 دستگیر شده بودند نیز شد. برخی اعضای خانواده‌ی این دو، طبق اعلام وب‌سایت رسمی سازمان مجاهدین خلق، از اعضای این سازمان هستند. البته نهایتاً ضیا و عاطفه نبوی از اتهام ارتباط با مجاهدین تبرئه شدند. از میان دانشجویان بازداشت یا محکوم شده در دو دهه‌ی اخیر، برخی دیگر نیز متهم به ارتباط با مجاهدین خلق شدند اما هیچ‌گاه مشخص نشد که آن‌ها واقعاً با مجاهدین همکاری می‌کردند یا خیر.

آنچه مشخص است، این است که سازمان مجاهدین خلق همواره در پی ارتباط‌گیری با دانشجویان بوده است. این ارتباط می‌تواند به اشکال و بهانه‌های مختلف ایجاد شود. برخی دانشجویان به دلیل وابستگی‌های خانوادگی، به این سازمان جذب می‌شوند و برخی به دلیل نزدیکی ایدئولوژیک. شکل ارتباط‌گیری نیز متفاوت است.

ممکن است همانند ارتباط رضا یونسی با خبرنامه‌ی امیرکبیر، از طریق ارتباط دوستانه‌ی یکی از اعضای سازمان اتفاق بیفتد. این شکل از ارتباط به نحوی است که ممکن است مرتبطین از اینکه با سازمان مجاهدین خلق در ارتباط هستند آگاهی نداشته باشند.

در خصوص دلیل جذابیت ارتباط با فعالین دانشجویی برای مجاهدین خلق، باید به بستر خاص دانشگاه و جنس فعالیت دانشجویی اشاره کرد. در حال حاضر، دانشگاه تقریباً منطقه‌ی آزاد سیاسی کشور است. به این معنا که مواجهه با فعالیت‌های سیاسی دانشجویی عمدتاً با تساهل بیشتری همراه است. همچنین دانشگاه قوانینی مختص به خود دارد که منجر به پدید آمدن مصونیتی نسبی به لحاظ سیاسی برای دانشجویان می‌شود. از طرف دیگر، تشکل‌های دانشجویی نیز تقریباً تنها بسترهای واقعی و رسمی برای فعالیت سیاسی تشکیلاتی در کشور هستند. تشکل‌های دانشجویی علاوه بر اینکه بستر فعالیت سیاسی تشکیلاتی هستند، فرآیندی روشمند برای تربیت سیاسی و جذب دارند. مجموع این دلایل، ارتباط‌گیری با تشکل‌های دانشجویی را برای همه‌ی جریان‌های سیاسی جذاب می‌کند. 

اهمیت ارتباط گیری مجاهدین با دانشجویان در «بستر موضوعی» این ارتباط است. در واقع با شکل‌گیری «بستر موضوعی» دیگر نیازی به برقراری ارتباط مستقیم نیز وجود ندارد. وقتی مسائل دانشجویان همان مسائل سازمان مجاهدین باشد «بستر موضوعی» مشترک شکل می گیرد. دانشجو در موضوعاتی همچون بحران کردستان در دهه‌ی شصت و برخوردهای صورت گرفته با مجاهدین در این دهه، نحوه‌ی پیروزی انقلاب اسلامی و فعالیت‌های جاری انقلاب اسلامی مثل حضور منطقه‌ای همان چیزی را می گوید که مدنظر سازمان است. 

1
توییت چند ماه پیش یکی از فعالین صنفی دانشجویی

این موضوع پیش از این و در سال 90 نیز سابقه داشته است. فرشید آذرنیوش یکی از دانشجویان مرتبط با سازمان در یادداشتی در وب‌سایت اتحادیه‌ی کارگری، در خصوص «فرزاد کمانگر» یکی از اعضای گروه تروریستی پژاک نوشته بود:

« فرزاد در سلول‌های تنگ و تاریک از مظلومیت‌های زنان جامعه‌اش می‌گوید، او در نامه‌ای به نازنین‌اش غم زنان سرزمین‌اش را نیز بازگو می‌کند و از نگاه‌های غیرت‌آلود مردانه می‌نالد. »

کمانگر در سال 1389 به دلیل عضویت در گروه تروریستی «پژاک» و مشارکت «در عملیات تروریستی از جمله بمب‌گذاری در مراکز دولتی و مردمی شهرهای مختلف ایران » اعدام شده بود. 

مرور نمونه‌های متعدد از رواج مسئله‌شناسی مجاهدین خلق در میان برخی طیف‌های فعالین دانشجویی، علاوه بر اینکه مجالی مفصل می‌طلبد، ممکن است منجر به برخی سوءبرداشت‌ها نیز شود. آنچه اهمیت دارد این است که فارغ از آن که آیا در حال حاضر برخی فعالین دانشجویی در ارتباط با مجاهدین خلق هستند یا خیر، خطر فراگیری و غلبه‌ی مسئله‌شناسی و نوع نگاه این سازمان به تاریخ انقلاب و وقایع فعلی کشور در میان فعالین تشکل‌های دانشجویی وجود دارد. با وجود غلبه‌ی این نوع نگاه دیگر اینکه دقیقاً چه فردی در ارتباط با این سازمان است موضوعیتی نخواهد داشت.

مسئله‌ی اصلی در دانشگاه شکل گیری «بستر موضوعی» مشترک با مجاهدین است. با وجود این بستر راه برای تطهیر مجاهدین و تسهیل ارتباط‌گیری این سازمان با فعالین دانشجویی هموار خواهد شد.

ارسال نظر: