بودجه دانشگاههای دولتی ۲ تا ۵ برابر درآمد
اگر بگوییم دانشگاههای کشور درطول چهاردهه گذشته، عملا با صنعت و جامعه قهر بودهاند، گزافه نگفتهایم؛ چراکه مراکز آکادمیک کشور در این سالها ترجیح دادهاند تمام اتکای خود را به بودجهای داشته باشند که وابسته به فروش نفت است. یعنی اگر بهسمت انجام پروژههای بروندانشگاهی رفتهاند نیز رقم کسب درآمد از این طریق درمقایسه با بودجهای که دولت به این مراکز میپردازد، بهحدی ناچیز بوده که عملا به چشم نمیآید.
یکی از حلقههای مفقوده برای حل مشکلات کشور بهویژه در عرصه اقتصادی، ارتباط دانشگاه با صنعت است؛ مسالهای که درصورت تحقق قطعا میتواند در کوتاهمدت و میانمدت، اثرات خود را در چرخیدن چرخهای اقتصادی نشان دهد. هرچند وجود چنین ارتباطی برای همه کشورها در دنیای امروز، امر حیاتی است، اما طبیعتا این مساله برای کشوری مانند ما که در حیطههای مختلف با تحریمهای زیادی روبهرو است، اهمیتی دوچندان دارد. تا امروز حرفهای زیادی درباره چرایی عدم برقراری ارتباط میان دانشگاهها با بخشهای مختلف جامعه بالاخص صنعت ازسوی فعالان هردو عرصه مطرح شده است، عدهای دانشگاهیان را مشکل این مهم و درمقابل نیز برخیها بیرغبتی فعالان صنعتی را دلیل آن میدانند. از دلایل این مساله که بگذریم، باید بگوییم طی 10 سال گذشته، دانشگاه ها و درمقابل صنعت کشور برای برقراری این ارتباط و رفع چالشهای موجود در این راه به تکاپو افتادهاند. طبیعی است که هنوز راه زیادی تا رسیدن به نقطه مطلوب وجود دارد، اما همین تمایل میتواند نهتنها بخشی از چالشهای صنعت نسبتا مسن کشور را برطرف کند، بلکه برای دانشگاهها نیز درآمدزایی داشته باشد.
طبیعتا باتوجه به گلایههای مکرر روسای دانشگاههای بزرگ دولتی، مبنیبر اینکه بودجه هیچگاه کفاف دخلوخرج مراکز آکادمیک را نمیدهد، ورود آنها برای انجام پروژههای بروندانشگاهی چه صنعتی و چه حوزههای غیرصنعتی میتواند نقش تعیینکنندهای در رفع این مشکل داشته باشد، هرچند آنچه واضح است اینکه دانشگاهها همچنان ترجیح میدهند وابستگیشان به بودجه دولتی را حفظ کنند؛ چراکه طبیعتا رفتن به انجام پروژههای اینچنینی باتوجه به موانع موجود، بهمثابه طی کردن راهی پرسنگلاخ میماند. آمارهای رسمی نشان میدهند هنوز قفل ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت توسط دانشگاهها بهطور کامل شکسته نشده است. بهرغم اینکه شاید تا دو دهه پیش اصلا واژهای به نام ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت در کشور ما بیمعنی بود، اما طبق گزارش منتشرشده توسط دفتر ارتباط با صنعت وزارت علوم، سالهای پایانی دهه 90، شرایط خوبی برای تحقق این مهم ایجاد شده است، تاحدی که میتوان ادعا کرد انقلابی در عرصه ارتباط دانشگاه با صنعت درحال رخ دادن است؛ اما هنوز رقم قراردادهای صنعتی برای نظام آموزشعالی به هزار میلیارد تومان نرسیده است. در این میان نیز دانشگاههای پایتخت بیشترین سهم را از این سفره داشتهاند و عملا ارتباط با صنعت در استانهای دیگر بهحدی ضعیف است که بهنسبت بودجه دانشگاهها اصلا به چشم نمیآید.
حرکت دانشگاهها بهسمت درآمدزایی؛ بهمثابه رویای شیرین
اگر بگوییم دانشگاههای کشور درطول چهاردهه گذشته، عملا با صنعت و جامعه قهر بودهاند، گزافه نگفتهایم؛ چراکه مراکز آکادمیک کشور در این سالها ترجیح دادهاند تمام اتکای خود را به بودجهای داشته باشند که وابسته به فروش نفت است. یعنی اگر بهسمت انجام پروژههای بروندانشگاهی رفتهاند نیز رقم کسب درآمد از این طریق درمقایسه با بودجهای که دولت به این مراکز میپردازد، بهحدی ناچیز بوده که عملا به چشم نمیآید. البته نمیتوان این مساله را نیز نادیده گرفت که گویی کرونا فرصت خوبی را برای رفتن دانشگاهها بهسمت پروژههای بروندانشگاهها فراهم کرد، بهطوریکه مراکز آکادمیک در کشور سال گذشته عزم جدیتری بهنسبت دیگر سالها برای درآمدزایی مستقل داشتند، بهطوریکه در آن سال 997 میلیارد تومان قرارداد بین این دو نهاد مهم کشور منعقد شده بود. در این میان دانشگاه صنعتیشریف توانست سهم 137 میلیارد تومانی داشته باشد. بعد از آن دانشگاه صنعتی امیرکبیر با 100 میلیارد تومان، دانشگاه تهران با 97 میلیارد تومان، دانشگاه صنعتی اصفهان با 67 میلیارد تومان و تربیتمدرس با 58 میلیارد تومان در ردههای بعدی قرار دارند. شاید در نگاه اول رقم درآمدی که ازطریق انجام پروژههای صنعتی و غیرصنعتی ازسوی این دانشگاهها انجام شده، قابلتوجه باشد، اما بهجز معدود دانشگاههایی که درآمدهایشان بهنسبت بودجهشان حرفی برای گفتن داشته، مابقی دانشگاهها عملا نتوانستند نقش قابلقبولی در این زمینه داشته باشند.
نسبت درآمدزایی دانشگاهها به بودجه؛ تهران 25 درصد و صنعتیشریف 56 درصد
دانشگاه صنعتیشریف که در رده اول درآمدزایی ازطریق انجام پروژهها در سال گذشته قرار داشته، توانسته 137 میلیارد تومان کسب درآمد را برای خود رقم بزند، بودجه مصوبش در همان سال 243 میلیارد و 124 میلیون و 700 هزار تومان بوده؛ یعنی به اندازه 56 درصد از بودجه مصوب خود توانسته درآمدزایی داشته باشد؛ این درحالی است که دانشگاهی مانند صنعتی شریف، در رده اول دانشگاههای صنعتی کشور قرار میگیرد؛ هرچند انتظار از این دانشگاه بهمراتب بیشتر از این است، اما باتوجه به نسبت دیگر دانشگاهها توانسته نقش قابلقبولی را به خود اختصاص دهد. ازطرفی دانشگاه امیرکبیر هم که درآمد 100 میلیارد تومانی را در سال 99 به نام خود بهثبت رسانده، توانسته 43 درصد از کل بودجهاش را از این طریق داشته باشد. از همه اینها که بگذریم، دانشگاهی مانند تهران که قدیمیترین دانشگاه کشور بهشمار میرود و در همان سال بیشترین بودجه یعنی 379 میلیاد و 804 میلیون تومان سهم از بودجه عمومی را به خود اختصاص داده بود، تنها 25 درصد درآمدزایی بهنسبت بودجهاش داشته؛ دانشگاهی که نهتنها میتوانست رده اول را به خود اختصاص دهد، بلکه انتظار میرفت حداقل بتواند 50 درصد از رقم بودجهاش را درآمدزایی داشته باشد؛ اتفاقی که بهنظر میرسد تا رسیدن به آن، دانشگاه تهرانیها باید راه زیادی را طی کنند.
دهه 90؛ انجام بیش از هزار قرارداد مرتبط با جامعه و صنعت بهصورت سالانه
جالب اینجاست که سال گذشته و بهرغم غیرحضوری بودن دانشگاهها درمجموع هزار و 913 قرارداد مرتبط با جامعه و صنعت انجام شده که نسبتبه یک سال قبلتر، رشد چشمگیری داشته است. این میزان در سال 98، هزار و 701 قرارداد بوده که نشان میدهد ظرف یک سال رشد 112 درصدی داشته است. اما با نگاهی به تعداد قراردادها در دهه 90، باید گفت تقریبا میزان قراردادها ثابت بوده و تفاوت فاصله چندانی میان سالها وجود نداشته است، بهطوریکه این میزان در سال 97 به هزار و 826 قرارداد و در سال 96 هم به هزار و 710 قرارداد رسیده بود؛ رقمی که برای سال 95 هزار و 735 بود.
رشد 186 درصدی تعداد قراردادها طی دهه 90
با نگاهی به تعداد قراردادهای ارتباط با جامعه و صنعت در دهه 90 باید گفت رشد حرکت دانشگاهها برای کسب درآمد از این طریق قابلتوجه بوده است؛ چراکه در سال 92 تنها 3 هزار و 35 قرارداد درحال اجرا وجود داشت که این میزان در سال 99 به 8 هزار و 710 قرارداد افزایش یافت. یعنی طی این سالها، میزان قراردادها با دانشگاهها رشد 186 درصدی داشته است. براساس این گزارش نیز عمده رشد در این حوزه از سال 97 به بعد شکل گرفته است. بهعبارت دیگر در سال 97 این میزان 8 هزار و 2 قرارداد بوده و یک سال بعد نیز تعداد قراردادها به 8 هزار و 427 قرارداد رسیده است، درحالیکه این میزان در سال 96 تنها 4 هزار و 723 و سال 95 هم 4 هزار و 249 قرارداد بوده است. هرچه به سالهای ابتدایی دهه 90 نزدیکتر میشویم، میزان قراردادها کاهش چشمگیری پیدا کرده است؛ چراکه سال 94، تنها 3 هزار و 248 قرارداد بوده و سال 93 هم که ارتباط دانشگاه با صنعت و جامعه در بدترین حالت خود قرار داشته، 2 هزار و 968 قرارداد درحال اجرا وجود داشت.
سهم 24 درصدی دانشگاه امیرکبیر از تولید مقالات مرتبط با جامعه و صنعت
قطعا بار اصلی برای انجام پروژههای بروندانشگاهی برعهده دانشجویان تحصیلات تکمیلی بهویژه دکتری است؛ در این میان دانشگاه صنعتی امیرکبیر 270 پایاننامه، علموصنعت با 145 پایاننامه و سمنان با 124 پایاننامه در ردههای اول تا سوم قرار دارند، این درحالی است که در آن سال درمجموع تنها هزار و 124 پایاننامه مرتبط با قراردادهای ارتباط با جامعه و صنعت در کشور به رشته تحریر درآمده بود، یعنی سهم دانشگاه رده اول این حوزه بهنسبت کل کشور تنها 24 درصد بوده است؛ درحالیکه این میزان برای دانشگاه علموصنعت 12.9 درصد و درنهایت نیز برای دانشگاه سمنان 11 درصد بوده است.
سهم زیر 10 درصدی مراکز آکادمیک کشور در ثبت اختراعات جدید
از مقالات منتشرشده مرتبط با جامعه و صنعت که بگذریم، یکی از مهمترین دستاوردهای ورود دانشگاه برای رفع مشکلات موجود در کشور رسیدن به اختراعات تازه است؛ اتفاقی که در سال 99 به ثبت 288 اختراع توسط اعضای هیاتعلمی کل کشور منجر شد. در این میان باز هم دانشگاه صنعتی اصفهان با ثبت 17 اختراع در رده اول قرار دارد، بعد از آن دانشگاه تربیتمدرس با 15، علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و صنعتی امیرکبیر نیز بهترتیب هرکدام با 15 اختراع در ردههای بعدی قرار دارند، اما نکته اصلی این است که دانشگاه صنعتی اصفهان که در بهترین جایگاه قرار دارد، تنها سهم 5.9 درصدی از این حوزه را به خود اختصاص داده و 3 دانشگاه بعدی بهترتیب سهم 5.2 درصدی داشتهاند.
مشارکت 76درصد اساتید دانشگاه شیراز در پروژههای صنعتی و غیرصنعتی
در این میان نمیتوان این مهم را نادیده گرفت که انعقاد قراردادهای صنعتی و غیرصنعتی باعث درگیر شدن اساتید دانشگاهها در راستای تحقق این قراردادها است؛ اما جالب اینجاست که در این بخش برخلاف تعداد قراردادها، دانشگاه شیراز است که در رده اول قرار دارد. درمجموع سال گذشته 4 هزار و 872 استاد بهعنوان همکار با این قراردادها مرتبط بودهاند که در این میان دانشگاه شیراز با 720 استاد درگیر، سهم بیشتری از مابقی دانشگاهها برعهده داشته است. این دانشگاه که 942 عضو هیاتعلمی دارد، تقریبا بیش از 76 درصد از اعضای آن درگیر پروژههایی بودهاند که یا مرتبط با صنعت میشد یا قرار بود گرهای از جامعه باز کنند. با نگاهی به دانشگاههایی که بیشترین تعداد اعضای هیاتعلمی درگیر با پروژهها را داشتهاند، باید گفت استانها در این میان از پایتخت پیشی گرفتهاند. دانشگاه صنعتی اصفهان با 364 استاد درگیر هم در رده دوم این حوزه قرار دارد.
باتوجه به اینکه 478 عضو هیاتعلمی در این دانشگاه مشغولبهکار هستند، یعنی 76 درصد از آنها در سال گذشته پروژهای برای انجام کار داشتند. بعد از آن دانشگاه تربیتمدرس قرار دارد که تنها 273 عضو هیاتعلمیاش در این حوزه وارد شدهاند، درحالیکه این دانشگاه بهتنهایی 727 عضو هیاتعلمی دارد، نشان میدهد در بهترین حالت تنها 37.5 درصد از اساتید خود را با این مهم درگیر کرده است. در دانشگاه علموصنعت اما وضعیت کاملا متفاوت است؛ چراکه از میان 430 عضو، 260 استاد با این پروژهها در ارتباط بودهاند، یعنی 60 درصد اعضای هیاتعلمی این دانشگاه پایتخت توانستند سال گذشته در حوزه فعالیتهای بروندانشگاهی هم اثرگذاری جدی داشته باشند.
دست برتر اعضای هیاتعلمی دانشگاه علموصنعت در فرصتهای مطالعاتی
فرصت مطالعاتی را میتوان یکی از مهمترین راهکارهای آموزشعالی برای درگیر کردن اعضای هیاتعلمی با مشکلات صنعتی و غیرصنعتی دانست؛ مسالهای که طبق اعلام خود وزارت علوم، گویی چندان مورد استقبال قرار نگرفته است، بهطوریکه در سال گذشته تنها 260 عضو هیاتعلمی از فرصت مطالعاتی در جامعه و صنعت بهره گرفتند. در این میان 45 عضو هیاتعلمی دانشگاه علموصنعت از این فرصت بهره گرفتند؛ یعنی 17 درصد از کل فرصتهای مطالعاتی سال 99 دراختیار این دانشگاه بوده است. نکته جالب اینجاست که دانشگاهی مانند محقق اردبیلی که در بخشهای قبلی در زمره 5 دانشگاه برتر قرار نمیگرفت، حالا 17 فرصت مطالعاتی را به اعضای هیاتعلمی خود داده است، هرچند سهم آنها از مجموع این فرصت 6.54 درصد بوده، اما نشاندهنده این است که اساتید دانشگاههای تهران تمایل کمتری به حضور در فرصتهای مطالعاتی دارند. دانشگاه صنعتی قوچان هم سومین دانشگاهی است که بیشترین فرصت مطالعاتی را به خود اختصاص داده. این دانشگاه با 15 فرصت توانسته سهم 5.77 درصدی را از آن خود کند.
آنچه مسلم است اینکه تعداد فرصتهای مطالعاتی در آخرین سال از دهه 90 بهنسبت سالهای قبل از آن، رشد چشمگیری داشته است، بهطوریکه در سال 98، تنها 114 فرصت مطالعاتی انجام شده که این میزان در سال97 تنها 50 فرصت بوده است؛ رقمی که بهنسبت یکسال قبل از آن قابلتوجه بوده است؛ چراکه در سال96 اعضای هیاتعلمی کلکشور تنها 17 فرصت مطالعاتی در جامعه و صنعت را تجربه کرده بودند.