اخراج گفت‌وگو از دانش‌گاه

کدخبر: 2373696

اخراج دکتر بیژن عبدالکریمی از دانشگاه آزاد بابت اظهاراتش در دفاع از دوران پهلوی این نگرانی را به وجود آورده که فضای دانشگاه از هرگونه اظهار نظر و گفت و گو پیرامون مسائل مختلف خالی شود و به جریانی یکطرفه تبدیل گردد.

سیدحسین شهرستانی: بنده بارها چه به صورت مناظره و چه درقالب گعده گپ و گفت با دکتر بیژن عبدالکریمی درمقام همسخنی قرار داشته‌ام. گرچه از بسیاری جهات نسبت به دیدگاه و نیز روش طرح مباحث ایشان نقد دارم، اما او را مردی دلسوز، پرسشگر و فکور می‌دانم که التهاب مسئلۀ «فرهنگ ایران معاصر» زندگی و زبان او را در خود فرو برده است.

نکتۀ مهمی که از نظر من مزیت درخشان اوست آنست که عبدالکریمی آزاد، بی‌پروا، بی‌ادعا و فروتن به میز گفتگو تن می‌دهد و صبورانه و دردمندانه میدان گفتگو را رها نمی‌کند.

میدان گفت‌وگو زمانی برپا می‌ماند که اطراف آن هر سلاحی جز سخن و منطق بنیادی آن‌را یکسو نهاده و یکدیگر را به رسمیت بشناسند و سپس در عرصۀ سخن، به صراحت و صداقت و درعین‌حال روی‌گشوده، خود را دربرابر دیگری نمودار سازند و با تمام هستی خویش، در کارزار تفکر حضور یابند. طبعا حضور در چنین کارزاری مستلزم نوعی پارسایی و وارستگی است.

عبدالکریمی جدا از پختگی یا خامی سخنانش، این پارسایی و وارستگی را واجد است، تن به خطر گفتگو می‌سپارد، دیگری را به رسمیت می‌شناسد، با او همدلانه اما بی‌ملاحظه سخن می‌گوید و این سلوک را به متن زندگی خویش بدل کرده و همه هستی خود را پای آن نهاده است.

گرچه مثل هریک از ما گاه به نرخ رایج افکار عامه مسامحه‌کارانه گفتار خود را می‌آلاید اما نه از شماتت روشنفکران می‌ترسد که چرا به رسانه ملی می‌روی و نه از سعایت انقلابیون که چرا بی‌پروا به روحانیت و الهیات و نظام می‌تازی.

چون کم و بیش با او همنشینی و همسفری داشتم می‌دانم که از اسباب زندگی، سهم مختصر و پاکیزه‌ای دارد که همه تحت‌شعاع جوش و خروش دغدغۀ محترم اوست.

عبدالکریمی نقطۀ امکان‌بخش گفتگوی میان گفتار انقلاب اسلامی با حوزۀ عمومی فرهنگ و اندیشه در ایران است. مخاطب گفتار او و موضوع دغدغه‌اش و حتی نقطۀ ارجاع امیدش، دانشجویان و طلاب انقلابی یا میهن‌دوست و دیندار است و سری دارد که درد می‌کند برای کلنجار با جوانان و دانشجویان دلسوز و پرسشگر.

می‌توانست به جای اینهمه، فهرست مقالات علمی‌پژوهشی و isi و isc خود را فربه کند. می‌توانست از نهادهای مختلف پروژه بگیرد یا به انحاء گوناگون موقعیت اقتصادی یا سیاسی خود را ارتقاء دهد و اینهمه مستلزم سکوت و بی‌طرفی و بی‌تفاوتی است. چنانچه بخش انبوهی از جماعت دانشگاهیان ما چنین‌اند: بی‌خطر، بی‌ضرر، بی‌اثر. سرگرم بالابردن آمار موهوم رشد علمی یا کارگزار سربه‌راه کارخانه تولید مدرک در ایران.

اخراج عبدالکریمی از دانشگاه چه معنایی دارد جز غلبۀ قالب‌گرایی و کمیت‌زدگی و سودسالاری و سیاست‌زدایی و ایدۀ کنترل امنیتی بر مقدرات دانشگاه؟

دانشگاه آزاد، این تمثل همه ابتذال فریب‌کارانۀ فرومایگانی که انقلاب را متاع فزون‌خواهی خود کرده‌اند، به حیثیت علوم انسانی ایرانی تعرض کرده است و در این جریان، رئیس دانشگاه ـ که درباب او سکوت کنم اولی است ـ و جناب خسروپناه به‌عنوان معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه مسئولند و باید پاسخگوی این رفتار ظالمانه که سبب لکه‌دار شدن چهره انقلاب و نظام اسلامی، درازشدن زبان بدخواهان، ناامیدی و بدبینی دلسوزان و نخبگان علوم انسانی و شرمساری وفاداران به انقلاب شد باشند.

آنها که سودای اسلامی‌سازی دانش و دانشگاه را در سر دارند باید بدانند که اتحاد تاکتکیکی یا استراتژیکشان با "امنیتی‌ها" برای حذف رقبا از دانشگاه، ایشان را بر سکوی هیچ پیروزی ارزشمندی قرار نخواهد داد و بهتر آن است که ایشان هم تن به کارزار گفتگوی واقعی سپرده و هر سلاحی جز نطق و منطق را یکسو نهاده و پاکباز و آزاد و برابر و یکدله و با تمام هستی خویش و درعین به رسمیت شناختن رقیب، نیروی گفتار خود را به آزمون بگذارند.

 

ارسال نظر:
  • نرجس بنان

    باسلام واقعا احسنت خیلی دنبال این سخنان بودم امیدوارم جنبشهای دانشجویی حتی بسیح دانشجویی دانشگاه ازاد همونطور که برای امور بحق اعتراض وراهپیمایی میکنن با همچین موردی هم برخورد کنن چون نباید بنام بچهای انقلابی تموم بشه .جای تعجب داره که صادق زیباکلام که بسیاری از هزینه هارو با تند روی وتخریب وجهه اسلام شده وطی سال های اخیرهم مسوولیت اعمال وقلع وقمع نیروهای متخصص وایجاد نفرت ودشمن سازی بوده بهمراه همفکراش امروز هم با انداختن اعمال خودش به گردن رهبر وافراد مومن بازداره ایجاد هزینه میکنه ورسما خودش را تا ریشه لیبرال میدونه واخراج ومحاکمه نمیشه وپایان نامه وکلاس باجوانان داره