استرس همچنان باقی است
نسیمآنلاین: شورای عالی انقلاب فرهنگی با بررسی موضوع کنکور در جلسات خود، تصمیماتی گرفت که انتقادات بسیاری را به همراه داشت. نسیمآنلاین در گفتوگو با دکتر ترابزاده پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) به بررسی مصوبهی کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداخت.
ترابزاده با اشاره به جلسه 842 شورای عالی انقلاب فرهنگی که به اصلاح نظام سنجش و پذیرش دانشجو پرداخت گفت: شورا در این جلسه به مصوباتی رسید که البته نیمه کاره باقی مانده است. مصوباتی که ناظر به ورود معدل و سابقه تحصیل در کنار آزمون به نظام سنجش و پذیرش است، ایراداتی را به جا گذاشته است. اول اینکه مشکلات کنکور و یک آزمون سراسری باقی مانده است، چون آزمون همچنان باقی است.
وی افزود: چند ایراد به امتحانات نهایی وارد است. یکی اینکه تفکیکپذیری نمرات معدل به شدت پائین است. آموزش و پرورش در سال 98 اعلام کرد که 14 هزار نفر معدل بین 19 تا 20 دارند. نکته دوم آزمون زدگی و تورم نمره است یعنی تلاش برای اینکه دائم نمره را بالا ببرند و همه درگیر نمره شوند و مدرسه را از اهداف تربیتی آموزشی دور می کند. نکته سوم حافظه محوری است به جهت تأکیدی که روی کتاب درسی است. مجدد باید سوال از کتاب باشد و طبق آنچه در کتاب است پاسخ بدهند. این حافظه محوری را بالا میبرد. نکته بعدی این است که بازار کمک آموزشی از شکلی به شکل دیگر تغییر ماهیت میدهد و نقش مخرب خود را دارد.
این پژوهشگر حوزهی آموزشی تاکید کرد: آنچه شورای عالی انقلاب فرهنگی مدعی است که این مصوبه استرس را کاهش میدهد، بعید است که چنین اتفاقی بیفتد چون علت ایجاد استرس و افسردگی برای داوطلبان همچنان وجود دارد. چون حجم تقاضا و عدم قبولی همچنان وجود دارد و به تبع استرس و افسردگی باقی است.
وی افزود: در این طرح نسبت به مسئله فقر قابلیتی آموزشی بیتوجهی وجود دارد و کیفیت مدارس و کیفیت آموزش در کشور بسیار متفاوت است. الان که تأکید را روی مدارس گذاشتهایم، به شدت با مشکل آموزشی مدارس خصوصاً در مدارس محروم مواجه هستیم. ممکن است شورای عالی فرهنگی بخواهد با سهمیههایی این مسئله را جبران کند. سهمیهها تنبلترین نوع تبعیض مثبت است و مسئولین به این علت که نخواهند کار خاصی را انجام دهند، به دنبال سهمیه میروند. ضریب اصابت لزوماً بالایی ندارد.
ترابزاده در ادامه گفت: مسئله بعدی این است که چیزی را باید سنجید که در دوران تحصیل برای آن زمینهسازی شده باشد. برنامهای را در این مصوبه برای زمینهسازی، رشد و هدایت استعدادها نداریم. در نهایت اینکه مسئله اصلی نظام سنجش و پذیرش، حجم بالای تقاضای نامتعادل نیست بلکه عدم تناسب شایستگیهای یک داوطلب با کد رشته محل است. برای اینکه فرد وارد آموزش عالی شود، باید شایستگیهایی داشته باشد حتی اگر تقاضا برای آموزش عالی یک نفر بود نه یک میلیون و سیصد و اندی نفر. برای یک نفر هم نباید اجازه بدهیم که بدون غربالگری وارد شود و باید شایستگی او را احراز شود.
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به اینکه اصلاح باید گام به گام صورت بگیرد گفت: ما از خانواده، سازمان سنجش، دانش آموز، بازار کمک آموزشی و آموزش و پرورش نمیتوانیم شروع کنیم. نقطه شروعی که میتوانیم تغییرات دومینو وار را شکل دهیم، اعلام نیاز دانشگاهها است که چه داوطلبی میخواهند و باید آماده شود. بعد از این میتوان از آموزش و پرورش انتظار داشت که در طی دوران تحصیل این شایستگیها را تأمین کند. قاعدتاً شایستگیهایی که متناسب با اهداف تعلیم و تربیتی نظام آموزش و پرورش باشد.
وی افزود: اگر نسخهای بود که نقطه شروع تغییر را اعلام نیاز دانشگاهی نمیداند و الزامات این تغییر را فراهم نمیکند، در واقع مشکل کنکور را حل نمیکند. اگر بخواهد این مسئله حل شود بودجه، ظرفیتسازی، همکاری بین دستگاهی و اقناع افکار عمومی میخواهد و در نهایت نیازمند آموزش است. اگر این اتفاقات نیفتد هیچ نسخهای نمیتواند مشکل کنکور را حل کند.
ترابزاده در ادامه گفت: برای اینکه بتوان این مسئله را حل کرد اولاً نیاز داریم در یک فرآیندی با ذینفعان مختلف گفتگوی موثر داشته باشیم. مسیری که ذینفعان مختلف به نحو حداکثری منفعتشان تأمین شود.
قاعدتاً تعامل با دانشگاه ها برای اینکه این مسیر ادامه پیدا کند توسط آنها خواهد بود یا بودجه مشخص و مجزا برای این کار در نظر گرفته شود و قاعدتاً انتظار از دولت و مجلس این است که این کار را انجام دهند اما از شورای عالی انقلاب فرهنگی انتظار داریم چنین رژیم عملکردی را تعریف کند. به صرف نوشتن یک سند و مصوبه مشکل حل نمی شود.
این پژوهشگر حوزه آموزش در پاسخ به سوالی درخصوص تاثیر حذف کنکور بر عدالت آموزشی گفت: اینکه کنکور حذف بشود یا نشود تابع این است که جایگزین چیست. قاعدتاً کنکور به دلیل شایستگیهای داوطلبین برای ورود به کد رشته محل را اساساً نمیسنجد و فرآیند قبل و بعد آن تعریف نشده است، ذاتاً ناعادلانه است. نکته این است که نسخه جایگزین چیست؟ در مقایسه با آن باید صحبت شود. متأسفانه معمولاً در مشاجرات سیاستی که اتفاق میافتد، ما کلیشههایی داریم و دائم بین آنها در رفت و آمد هستیم و هیچ کس در مورد این صحبت نمیکند که آیا یک تکنولوژی اجتماعی دیگری آورد؟
وی افزود: هر کشوری باید بداند که مسئله خودش چیست و با درسآموزیهایی که انجام میدهد تکنولوژی خود را خلق کند. مشکل این است که حتی در تعامل با مرکز پژوهش های مجلس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر جاهایی که برای مسئله کنکور تعامل میکردیم، همه بین نسخههای کلیشهای انتخاب میکنند و مسئله این است که از چه کسی حمایت کنند. در حالی که روی نسخههای مختلف باید کار شود. ضعف نسخهها را در این نقطه ببینید که معمولاً گزارش کارشناسی به عنوان پشتوانهی سیاستی مطرح نمیشود و همه در حال انتخاب هستند و این وضعیتی نیست که بتواند مشکل را حل کند. به همین دلیل مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی حتی اگر تصویب شود و برای اجرا برود چند سال بعد دوباره مسئله کنکور وارد دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی میشود. چون نه پژوهشهای جدی در مورد آن شده و نه نسخههای بدیل داریم و همه انتخاب بین نسخههای ناکارآمد بوده است.
ترابزاده در پاسخ به سوال خبرنگار نسیمآنلاین درخصوص تعریف عدالت آموزشی گفت: عدالت آموزشی کما اینکه عدالت اجتماعی نیز اینگونه است، یک امر تک معیاره نیست. ما با یک امر چند معیاره و متکثر مواجه هستیم. در فضای آموزش هر دانشآموزی نیازها و استعدادهایی دارد و در عین حال مسئولیتهایی نسبت به اجتماع دارد و یک مسیر کمالی وجود دارد. نظام آموزش در عین اینکه نیازهای اجتماعی را باید پوشش دهد و مسیر کمال را تمهید کند باید متناسب با آن فرد آموزش بدهد. متناسب با آن فرد یعنی معیار نیاز و استعداد اولیه را ببیند. فرد باید متناسب با سیر رشد خود بتواند مراحل آموزش و تربیت را طی کند. معیار تلاش است و نکته این است که انتقال آن از مرحلهای به مرحله بعد باید براساس تحقق شایستگیها باشد. مثال معروف این است که اگر فردی از کلاس اول به دوم می رود باید جمع و تفریق را بلد باشد. تا بتواند وارد مراحل بعدی شود و کم کم ضرب و تقسیم را انجام دهد. اساساً معنا نمی دهد کسی که مقدمات یک مرحله را ندارد وارد مرحله بعد شود و این به ضرر خودش است. عدالت آموزشی اقتضا میکند برای ورود به هر مرحله در امر آموزش شایستگیهای ورود به آن مرحله را داشته باشید. یک دوره آموزشی دارید و حالا میخواهید وارد انتخاب یک کد رشته محل شوید. باید این شایستگی ورود را داشته باشید و این شایستگی باید غربالگری شود و هر نسخهای که میآید باید شایستگیهای ورود را داشته باشد و در عین حال این اشکال را نداشته باشد که پل پشت سر خود را خراب کند. نظام سنجش و پذیرش نه باید آیندهنگر باشد و نه در گذشته بماند. باید جوری تنظیم شود که دانش و مهارت و اتفاق و تربیتی که در دوره آموزش رسمی می افتد به نیازهای آتی آموزش و بازار کار متصل کند. اتفاقی که باید بیفتد این است.