چگونه دانشگاههای برتر کشور محل تحصیل بچهپولدارها شد
هر که پولش بیش، دانشگاهش بهتر!
با رشد مدارس غیرانتفاعی، پذیرش دانشجوی پولی نیز در حال افزایش است. چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟
نسیم آنلاین: منصور مقیمیزاده: هر سال با اعلام اسامی رتبه های برتر کنکور این سوال مطرح میشود که چند درصد قبولیها از تهران بوده و چند درصد از شهرستانها. کدامشان در مدارس خاص بودهاند و کدام از سوی مدارس دولتی. آماری که هر ساله نشان از تعمیق شکافی میان دارا و ندار دارد. چرا که مدارس دولتی عادی سال به سال ضعیفتر میشوند. مدارسی که اغلب داوطلبین کنکور در آنها درس خواندهاند.
۷۳ درصد رتبههای برتر کنکور امسال در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی دانشآموزان مدارس سمپاد هستند، سهم غیردولتیها ۱۴ درصد و نمونه دولتیها ۱۳ درصد است. ۴۶ درصد نفرات برتر کنکور سراسری امسال تهرانی هستند، که این آمار مربوط به ۱۰ نفر اول رشتههای ریاضی و فنی، علوم تجربی، علوم انسانی و ۵ نفر اول رشتههای هنر و زبان است . نکته قابل توجه در این آمار آن است که در میان دانش آموزان غیر تهرانی رتبه های برتر سه رشته ریاضی و فنی، تجربی و انسانی، ۲۰ نفر از مدارس سمپاد و ۲ نفر از مدارس غیر انتفاعی بوده و در همین شرایط برای دانش آموزان تهرانی، ۳ نفر از مدارس سمپاد و ۶ نفر از مدارس غیرانتفاعی است.
آمارها گویای آن است که در تهران قدری وضعیت متفاوت است و مدارس غیرانتفاعی که اتفاقا مالک آنها برخی مقامات و مسئولین کشور هستند، نقش پررنگ تری دارند. مدارسی که حتی میزان شهریه های یک سال تحصیل در آن ها از مجموع هزینه چند ساله یک دانش آموز در شهرستانهای کشور بیشتر است! این موضوع یک جنبه از اتفاقاتی است که در شهر تهران در حال رخ دادن است.
عطش دانشگاههای تراز اول کشوربرای جذب دانشجوی پولی
سوی دیگر ماجرا آن است که دانشگاه های شهر تهران نیز بسترهایی ایجاد کردهاند که زمینه تحصیل را برای طبقه مرفه این کلانشهر بیش از پیش فراهم کرده است. در سال جاری دانشگاه صنعتی شریف، پردیس خودگردان یا همان پردیس پولی خود در تهران را پس از چند سال عدم پذیرش دانشجو، مجددا فعال کرده و امسال مجموعا ۲۰۰ نفر را در این پردیس در مقطع کارشناسی، پذیرش میکند. موضوعی که حتی تعجب خود دانشجویان دانشگاه شریف را برانگیخته است. در یک نمونه جالب ظرفیت روزانه رشته مهندسی نفت در این دانشگاه ۴۰ نفر، و ظرفیت همین رشته در پردیس خودگردان ۵۰ نفر اعلام شده است. گفتنی است که رشته های ارائه شده در پردیس خودگردان این دانشگاه در کیش تماما در شهر تهران ارائه میشود. ظرفیت ارائه شده امسال نسبت به دورههای گذشته این پردیس افزایش یافته است.
یکی از اساتید دانشگاه صنعتی شریف در صفحه شبکه مجازی خود در توئیتر اذعان کرد که تلاش دانشگاه بر این است که شرایط تحصیلی دانشجویان روزانه را برای دانشجویان پردیس خودگردان فراهم کند.
این موضوع منحصر در دانشگاه صنعتی شریف نیست، دانشگاه امیرکبیر نیز در اخذ دانشجوی پولی ید طولایی دارد. این دانشگاه همچون سالیان گذشته اقدام به جذب دانشجویان پولی میکند. این دانشجویان در کنار دانشجویان سهیمه روزانه تحصیل می کنند و شرایط برابر است. تحصیل در یکی از رشته های فنی و مهندسی این دانشگاه چیزی بالغ بر ۸۰ تا ۹۰ میلیون تومان برای هر دانشجوی پردیس خودگران آب میخورد. دانشجویان این دانشگاه معتقدند که بیشتر دانشجویان پردیس خودگران را تهرانیها تشکیل میدهند.
این موضوع انحصاری در رشته های علوم فنی و مهندسی ندارد. دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی امسال در اقدامی عجیب ظرفیت پردیس خودگردان خود را حدود ۵۰ درصد افزایش داده است. نکته جالب ماجرا آن است که این افزایش برای رشته پزشکی بسیار چشمگیر بوده و ظرفیت پذیرش این رشته در حالی که سال گذشته، صفر بوده، امسال به ۷۰ نفر افزایش پیدا کرده است. به نظر میرسد تلاش این دانشگاه برای افزایش ظرفیت رشته پزشکی بیش از آن که برای جبران کمبود پزشک در کشور باشد، زمینه جذب منابع مالی است.
هزینه ۵۳ برابری دهک ثروتمند نسبت به دهک فقیر در آموزش
همراستا با رشد و افزایش مدارس غیردولتی، عطش دانشگاهها برای پذیرش دانشجوی پولی آن هم در این شرایط خاص اقتصادی افزایش یافته است.
افزایش سهم قبولیهای دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی شهر تهران و اشتهای سیری ناپدیر دانشگاههای تراز اول این شهر، در پذیرش دانشجوی پولی نشان از این دارد که دانش آموزان طبقه مرفه تهران دیگر نگرانیای از بابت قبولی در دانشگاههای مطرح کشور ندارند. حتی اگر رتبه خوبی هم در کنکور نیاورند، نیازی نیست به دانشگاه آزاد بروند، دانشگاههای تراز اول کشور همچنان پذیرای آنان هستند. آن هم با امکانات وشرایطی برابر با دیگر دانشجویان!
نکته جالب توجه آنجاست که بر اساس آخرین آمار منتشر شده از نسبت تعداد دانشجویان بومی و غیربومی شهر تهران در سال ۸۸، پس از اولین دوره اجرای سیاست بومی گزینی، ۸۸ به ۱۲ درصد بوده که نشان از غلبه حضور ساکنین تهران در دانشگاههای تراز اول کشور است.
این اتفاق که شکاف طبقاتی را در شهر تهران سال به سال عمیقتر میکند، دیر یا زود در ادامه به شهرهای دیگر کشور نیز سرایت خواهد کرد و به شکاف طبقاتی عمیقی در کشور دامن خواهد زد. شکافی که موجب خواهد شد صندلیهای دانشگاههای تراز اول کشور در اختیار طبقه ثروتمند جامعه قرار گرفته و این طبقه متوسط و ضعیف است که در مدارس دولتی ضعیف تحصیل می کند و مجبور است برای اندک صندلیهای باقیمانده در دانشگاههای خوب رقابت کنند. تازه بعد از این رقابت نفسگیر است که میتوانند در کنار دانشجویان مرفه بنشینند و از کلاس های درس استفاده کنند.
محمدرضا واعظ مهدوی، معاون سابق سازمان برنامه و بودجه اخیراً در مصاحبه خود اعلام کرد: بیش از ۹ درصد خانوادههای ایرانی برای تحصیل فرزندانشان باید وسایل زندگی را بفروشند!
رضا امیدی پژوهشگر سیاستگذاری اجتماعی نیز چندی پیش پیرامون میزان هزینه آموزش در سبد خانوارهای کشور گفت: محاسبات ما مبتنی بر آمارهای سال ۹۶ نشان میدهد که میزان نابرابریهایی که در هزینههای آموزش بین خانوادههای دهک دهم (ثروتمندترین) و فقیرترین دهک وجود دارد، چیزی حدود یک به پنجاهوسه است؛ یعنی دهک ثروتمند ۵۳ برابر دهک فقیر، برای آموزش فرزندش هزینه میکند.
در این شرایط باید دید با وجود شکاف بسیار در هزینه آموزش در سبد دخل و خرج خانوارها می توان انتظار رقابتی عادلانه برای کسب صندلی در دانشگاههای تراز اول کشور را داشت؟