ما را چه به گفتمان‌سازیِ رسانه‌ای در حوزه خانواده؟!

روضه مکشوفِ حوزه خانواده

کدخبر: 2333299

گفتمان‌سازی رسانه‌ای در حوزه خانواده با بازی بازی با کلمات و خوشحالی از ابلاغِ سندِ خانواده ممکن نمی‌شود، ما به عمل نیاز داریم، نه حرف و کلمه!

نسیم آنلاین ؛ سحر دانشور: سه سال پیش در چنین ایامی مقام معظم رهبری سیاست های کلی خانواده را ابلاغ کردند. این سند مشتکل از 16 بند اصلی همراه با 9 بند توضیحی برای موارد شماره 5 و 6 می باشد. ابعاد مختلفِ قانونی، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی در این سند مورد توجه است که هر کدام از آنها مخاطبین خاص خود را برای تحقق و عملیاتی شدن دارند. فارغ از دیدگاههای مختلفی که می توان در رابطه با محتوای این سند، نقاط ضعف، نقاط قوت و یا ابتکارات آن مطرح کرد، پس از گذشت سه سال می توان از میزان توجه نهادها، مجموعه‌ها، مسئولین و یا افراد مختلفی که جایگاه و نقششان در نسبت با خانواده معنا می‌یابد پرسید. اینکه هرکدام از این افراد و یا مجموعه ها چه نوع مواجهه‌ای با محتوایِ مدنظرِ سند که تقویتِ بنیان‌های خانواده در جامعه بوده و هست داشته‌اند.

با دقتی کوتاه به سند، نمی‌توان روحِ پررنگِ فرهنگیِ آن را لمس نکرد، حتی بندهایی که به موارد قانونی، اقتصادی و تامین زیرساخت های لازم برای تقویت این نهادِ مهم پرداخته‌اند، دارای روحی فرهنگی، نگاهی نرم و سویه ای گفتمانی هستند. در آن بین اما دو بند 5 و 6 صراحتِ بیشتری در پرداختن به مباحث فرهنگی و اجتماعیِ مربوط به این نهاد داشته و همین دو بند نیز تبصره‌هایی برای توضیح و بسطِ بیشتر ابعادشان به ضمیمه دارند. بیائید این دو بند را دوباره بخوانیم:

بندِ پنجم: تحکیم خانواده و ارتقا سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودت و رحمت با تاکید بر:

  • به کارگیری یکپارچه ظرفیت های آموزشی، تربیتی و رسانه‌ای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی.
  • فرهنگسازی و تقویت تعاملات اخلاقی
  • مقابله موثر با جنگ نرم دشمنان برای فرواشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیب‌ها و چالش‌های تحکیم خانواده.
  • ممنوعیت نشر برنامه‌های مخالف ارزش‌های خانواده.
  • ایجاد فرصت برای حضور مفید و موثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده موثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی.

بندِ ششم: ارائه و ترسیم الگوی اسلامی خانواده و تقویت و ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی با:

  • ترویج ارزش های متعالی و سنت‌های پسندیده در ازدواج و خانواده.
  • پررنگ کردن ارزش‌های اخلاقی و زدودن پیرایه‌های باطل از آن.
  • مبارزه با اشرافیت و تجمل‌گرایی و مظاهر فرهنگ غرب.
  • اصلاح رفتار گروه‌های مرجع و برجسته‌سازی رفتارهای شایسته آن‌ها و جلوگیری از شکل‌گیری گروه‌های مرجع ناسالم.

مجموع این دو بند به علاوه بندهای دیگر، دارای سویه‌های جدیِ گفتمان‌سازی و تاکید بر این مقوله اند. توجه به شرایط و ارزش‌هایی که با ابزارهای مختلف در جامعه در حال پررنگ شدن می‌باشند، ما را با فضایی که می توان آن را تقابل و یا جنگ گفتمان‌ها دانست مواجه می‌کند. در حالیکه سندِ ابلاغ شده به صراحت بر ضرورت گفتمان‌سازی در حوزه ارزش‌های فرهنگی و اجتماعیِ لازم برای تقویتِ بنیان خانواده تاکید می‌کند ما با فضایی مواجهیم، که ارزش‌هایی در تقابل با مواردِ ذکر شده همواره در حال پررنگ تر شدن است. این ارزش‌ها با تکیه بر رسانه‌های رو به گسترش به اشکال مختلف در حال تولید، بازتولید و بسط خود در لایه‌های مختلف اجتماعی‌اند. در این بند رسانه‌ها را ابزاری مهم برای شکل‌گیری و بسطِ گفتمان‌ها دانستیم، اما سوال اساسی این است که وضعیت رسانه‌های ما در نسبت با گفتمانِ مورد تاکید و تائید سند کلی خانواده به چه شکل است؟! آیا ما می‌توانیم با گذشت سه سال از ابلاغ سند مواردی را برشمریم که هر کدام از آنها نشان دهنده، اقداماتِ جدیِ رسانه‌ای برای ایجاد و تعمیقِ گفتمانِ مدنظرِ سند باشند؟! برای این مهم نیازمند توجه به رسانه ملی و سینما، رسانه‌های برخط و رسانه‌های مکتوب می‌باشیم. از آنجا که بررسی دقیق و منصفانه هرکدام از این فضاها از توانِ این یادداشت خارج است، من فقط به طرحِ موضوع در قالب سوالاتی کوتاه در این خصوص اکتفا می‌کنم و بررسی جزئی و جدی هرکدام از آنها را به فرصتی دیگر می‌سپارم.

رسانه ملی

پرمخاطب‌ترین برنامه‌ها برای خانواده‌ها و عموم جامعه سریال‌های تلویزیونی که البته حینِ نمایش آنها، تبلیغات بازرگانی نیز پخش می‌شود. در این دو قالب رسانه‌ای چه ارزش‌هایی اولویت دارد و به نمایش گذاشته می‌شود؟ تجمل‌گرایی یا ساده‌زیستی؟ ارزش‌های اخلاقی یا ضدارزشها؟ ارزش‌های ایرانی اسلامی و یا ارزش‌ها و مظاهر فرهنگ غرب؟ مرجعسازی گروه‌های خاص و سلبریتیها در رسانه جریان دارد و یا روندی دیگر؟ مفاهیم مقوم خانواده در تار و پود برنامههای رسانه ملی تنیده شده است و یا این مفاهیم صرفا شعارند و تاروپودِ برنامهها با مفاهیم دیگری تنیده شده است؟ این سوالات و سوالاتی از این دست می تواند ذهن ما را به برنامه‌هایی که رسانه ملی تولید می‌کند، معطوف کند، رسانه ملی به چه شکل وظایف خود را در نسبت با این سند تدوین کرده و آیا اصلا می توان رنگ و بوی توجه به مفاهیمِ مدنظر این سند را در لایه لایه برنامه ها و تولیدات آن حس کرد؟

رسانه های مکتوب

در رسانه های مکتوب و صنعت نشر ما چه می‌گذرد؟ فارغ از اینکه آنچه می‌گذرد در راستای سند کلی خانواده و گفتمان‌سازی مطلوب هست و یا نیست، باید پرسید اصلا تصویرِ دقیق و مشخصی از آن‌چه در این دو حوزه می‌گذرد وجود دارد؟ آیا ما می‌دانیم چه جریاناتِ فکری در رسانه‌های مکتوب و کتبِ منتشر شده ما در خصوص مسائل مربوط به خانواده در حال گفتمان‌سازی‌اند؟ آیا گام‌هایی برای احصا نگاه‌های موجود برداشته‌ایم؟ آیا خودِ رسانه‌ها در این خصوص به خودارزیابی فکر کرده‌اند؟

رسانه های برخط

در خصوص رسانه‌های برخط هم وضعیت به همان شکل است، آیا رسانه و یا رسانه‌هایی جهت گفتمان سازی در حوزه خانواده به فعالیت مشغولند؟ چه گفتمان‌هایی در حال فعالیت در حوزه زن و خانواده‌اند؟ آیا رسانه و یا رسانه‌هایی به موضوع خانواده با رویکرد اسلامی می‌پردازند؟ باید تصریح کنم منظورم از پرداختن، تنها تولید گزارش و یا مطالبی پراکنده به مناسبت های مختلف نیست، بلکه جریان سازیِ ویژه رسانه‌ای در جهتِ گفتمان‌سازی مسئله‌ای است که می‌توان در قالب این سوال به آن پرداخت. بخشی از پاسخ این بند برایِ من مشخص است، چه اینکه قصه این بخش کمی تلخ تر از دیگر حوزه‌های رسانه‌‌ای است. با طرح این سوال ذهنم به سمت مهرخانه، زنان پرس، لینک زن، به‌دخت و چارقدی جهت گرفت که در سال‌های گذشته هرکدام برای طرح مسائل مربوط به خانواده در میان رسانه های برخط جان گرفته و هرکدام در نیمه راه از پای نشستند و ناکام از جهانِ رسانه های مجازی رخت بربستند! چرا؟ به علتِ همان موضوع تکراریِ نبودِ بودجه... آیا من روضه می خوانم؟ باید بگویم، بله! این روضه باز است، چه اینکه در جامعه‌ای که اینگونه گفتمان‌های رقیب در حال خودنمایی و رشد و گسترش‌اند، معدود رسانه‌هایی که با اولویت خانواده شکل می‌گیرند، به راحتی تعطیل می‌شوند و فرصت‌های گفتمان‌سازی با ابزار رسانه یکی پس از دیگر از دست می رود، این در حالی است که ما در تمام سال‌های گذشته شاهد بزرگتر شدنِ سایت‌ها و خبرگزاری‌هایی بودیم که طبق معمول گرایشهای سیاسی در آنها غلبه داشت.

دیگر روضه نمی‌خوانم، اما گفتمان‌سازی رسانه‌ای در حوزه خانواده با بازی بازی با کلمات و خوشحالی از ابلاغِ سندِ خانواده ممکن نمی‌شود، ما به عمل نیاز داریم، نه حرف و کلمه!

همین

ارسال نظر: