درنگی درباره اظهارات خانم نویسنده و موضعگیری روحانیت
چند روزی است که اظهارات نویسنده فیلم نمور در جشنواره فیلم فجر به بحثی پرحاشیه و داغ تبدیل شده است و موضعگیری تندی را از ناحیه بعضی از روحانیون و ائمهی جمعه سراسر کشور در پی داشته است. در این واکنشها آنچه بنده کمتر دیدم پاسخ منطقی و استدلالی به این سخنان بود.
خانم نویسنده اظهارات نادرستی داشته است که البته گفتهاند از آن عذرخواهی نیز کرده است ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم این سخنان در ذهنیت قسمتی از جامعه ما رسوخ کرده است و آنها اگر جرئت اظهار آن را نیز نداشته باشند، به صورت عملی و در قالب ازدواجهای سفید، آن را پیگیری میکنند.
پس این اظهارات فرصتی بود که دفاعی منطقی از احکام شرعی داشته باشیم و بهتر بود به جای بستن باب گفتگو، به اقناع این افراد میپرداختیم.
خانم نویسنده در اظهارتش گفته بود: «وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند، عشقی که بینشان وجود داشته، آنقدر حرمت دارد که حتی بدون صیغه هم نامزد باشند، بچهای که از آنها به دنیا میآید، بهنظر من حلالزاده است!»
حقیقت اینکه صیغهی عقد شرعی صرف یک سلسله الفاظ تعبدی نیست بلکه در اصل تعابیر حقوقی است که از حریم خانواده و فرزندانی که در این رابطه زناشویی شکل میگیرند، دفاع میکند.
از این رو الفاظ معینی برای صیغه عقد مشخص نشدهاند و بر پایهی منابع روایی، بسیاری از علما گفتهاند که صیغهی عقد باید متضمن و دربردارنده مفاد حقوقی باشد که دین اسلام برای استحکام خانواده بر آن تأکید میکند، حال این الفاظ میتواند با تعابیر مختلف و زبانهای متفاوت جاری شود. (در مقام بیان اختلافهای فتوایی دراینباره نیستم)
اینکه بین دو نفر عشق حقیقی برقرار است یا صرف احساسات و تمایلات جنسی، امری باطنی و فردی است اسلام وقتی قانونی میگذارد مصلحت نوع بشر و حالت غالب مردم را در نظر میگیرد.
ازدواج سفید و بدون تعهد حقوقی به آینده همسر و فرزندان، آسیبهای خانوادگی و اجتماعی فراوانی در پی دارد که کوتاهنگری ما ممکن است آن را به مجادله درباره عقد شرعی و عنوان حرامزادگی تقلیل دهد.
یک مرد و زن ممکن است هیجانات جنسی را به عشق تفسیر کنند اما در داستانی پرتکرار میتواند این عشق به جدایی و نفرت تبدیل شود و آنچه در این میان آسیب جدی عاطفی و اجتماعی میبیند فرزندان شکل گرفته در این رابطه هستند و پس از آن زنی است که پشتوانهای برای پیگیری حقوقش ندارد.
البته ابهام در عنوان حرامزادگی از عواملی است که بحث ما را به حاشیه برده است، آنچه در تصور و ذهنیت عموم مردم وجود دارد این است که حرامزادگی شقاوت و پلیدی دنیوی و اخروی است که پدر و مادر به فرزند خویش بخشیدهاند درحالی که حرامزادگی ملازمهای با پلیدی دنیوی و اخروی فرد ندارد و احکام معدودی که درباره مسئولیتهای دنیوی حرامزاده وجود دارد برای دفاع از حریم خانواده است نه احکامی بر علیه حرامزاده.
صحبت دراینباره گفتگوهایی مفصلی را طلب میکند، آنچه بنده هماکنون به صورت مختصر بیان کردم اشارهای گذرا به این نکته مهم بود که روحانیت به جای هیجانآفرینی میتواند به شکل زیباتری نیز موضعگیری کند.