طرح صیانت تیر خلاصی به ضابطهمندی فجازی
باید بپذیریم طرح صیانت با واکنش اجتماعی عمده مردم روبهرو شده و عمده این افراد بهدنبال فضاهای منفی در فضای مجازی نیستند. تجربههای روشن به ما نشان داده است تصمیمی که مردم را با خود همراه نکند، حتما به شکست منجر میشود
عدهای برای اثبات ضرورت تصویب طرح صیانت، مخالفت با آن را مخالفت با قانونگذاری و ضابطهمندی برای فضای مجازی عنوان میکنند و به مخالفان انقلابی طرح صیانت برچسب «ژست روشنفکری» میزنند و آنها را به ترسیدن از فضاسازیها متهم میکنند؛ اما با تاکید باید گفت نهتنها طرح صیانت پاسخ ناقص و احساسی به نیاز ضابطهمندی فجازی است، بلکه از آن مهمتر تصویب آن مانع اصلی ضابطهمندی فجازی و تیرخلاص به ضابطهمندی هوشمندانه و مقتدرانه1 فضای مجازی خواهد بود. دلایل این ادعا به شرح زیر است:
1- بهدلیل اهمیت فوقالعاده زیاد فضای مجازی، رهبر معظم انقلاب شورای عالی فضای مجازی را با هدف ایجاد «نقطه کانونی متمرکزی برای سیاستگذاری، تصمیمگیری و هماهنگی در فضای مجازی کشور» با اختیارات قانونی لازم تشکیل دادند. همچنین مرکز ملی فضای مجازی را بهعنوان «بازوی اجرایی شورای عالی فضای مجازی» ایجاد کردند. همه حرف ما این است که قانونگذاری برای ضابطهمندی در فضای مجازی باید مبتنیبر مصوبات کارشناسیشده این نقطه کانونی باشد که مشخص کند در چه مواردی و با چه سیاستی باید قانونگذاری شود تا قانونی که وضع میشود متناسب با نیازهای قرارگاه فضای مجازی، دقیق و براساس تحلیل روندی شرایط باشد؛ در غیر این صورت قانونگذاری نهتنها به ضابطهمندی کمک نمیکند، بلکه در برنامه جامع این نقطه کانونی اختلال جدی ایجاد میکند و خلاف هدف #کانون_متمرکز تصمیمگیری بودن شورای عالی فضای مجازی است که در حکم رهبر معظم انقلاب به تصریح آمده است.
2- طرح فعلی صیانت یکی از کمیسیونهای ذیل مرکز ملی فضای مجازی را مرجع اصلی تنظیمگری در فضای مجازی قرار داده و در عمل بخش بزرگی از اختیارات مرکز ملی و حتی شورای عالی فضای مجازی را به آن داده است، بهگونهای که این کمیسیون با پشتوانه قانونیای که پیدا میکند، سیطرهای ویژه بر فضای مجازی خواهد داشت. علاوهبر آنکه یک کمیسیون، برخی از وظایف دیگر کمیسیونهای مرکز ملی را هم برعهده خواهد گرفت و ساختار طراحیشده برای مرکز ملی و وجود کمیسیونها و معاونتهای دیگر، در عمل بیخاصیت میشوند که این اتفاق نیز برهم خوردن نظم طراحیشده توسط رهبر انقلاب است و به ضابطهمندی فجازی لطمه میزند.
3- اما نکته اصلی که مدعیان صیانت بهراحتی از آن میگذرند این است که مشکل اصلی ولنگاری در فضای مجازی نبود قانون نیست بلکه عدم اعمال تصمیمات شورای عالی فضای مجازی است. اگر ظرفیت اصلی اینترنت کشور توسط پلتفرمهای خارجی مصرف میشود یا خدمات پایه کاربردی داخلی مناسب ایجاد نشدهاند یا شبکه ملی اطلاعات با تعریف کامل آن ایجاد نشده است، به این دلیل است که مصوبات شورای عالی و فرامین صریح رهبر انقلاب اجرا نشده نه اینکه در این زمینه خلأ قانون وجود داشته است. البته نبود قانون در موارد محدودی ازجمله مواردی که نیاز به جرمانگاری است، مشکل بوده که به همین دلیل قانونگذاری دقیق زمانی است که شورای عالی فضای مجازی خلأهای قانونی را اعلام کرده و قانونگذاری با سیاستی که شورای عالی تعیین میکند، صورت گیرد. خلاصه آنکه طرح صیانت برای دولت قبل قابل بررسی بود اما با وزارت زارعپور مشکلی برای اجرا نشدن مصوبات وجود ندارد و مشخص نیست اصرار مدعیان تصویب طرح صیانت بر چه مبنایی است، مگر آنکه به این دولت هم اعتمادی نداشته باشند یا... .
4- تصمیمات اصلی برای مقابله با ولنگاری فضای مجازی بهگونهای است که اگر با پیوست رسانهای دقیق همراه نشود به اجرای آن لطمه میزند. مرور کنید کندی سرعت اینترنت در چند وقت اخیر را که دلایل دیگری داشت اما از نظر افکارعمومی دلیل آن طرح صیانتی محسوب شد که حتی هنوز تصویب نشده است، حالا تصور کنید طرح صیانت تصویب شده و آن هنگام شورای عالی فضای مجازی بعد از بررسیهای کارشناسی به این جمعبندی برسد که در زمینه مصرف اینترنت تنظیمگری صورت دهد. آیا برای این تنظیمگری، تصویب طرح صیانت مانع ضابطهمندی نیست درحالیکه برای این تنظیمگری هیچ نیازی به قانون وجود ندارد؟
5- باید بپذیریم طرح صیانت با واکنش اجتماعی عمده مردم روبهرو شده و عمده این افراد بهدنبال فضاهای منفی در فضای مجازی نیستند. تجربههای روشن به ما نشان داده است تصمیمی که مردم را با خود همراه نکند، حتما به شکست منجر میشود و نهتنها خود به هدف اصابت نمیکند، بلکه مانع قانونگذاریهای منطقی آینده نیز میشود. این واقعیت است که این طرح یک قانون جامع برای حکمرانی در فضای مجازی محسوب نمیشود و تصویب آن باعث میشود امکان یک قانونگذاری جامع در این حوزه برای همیشه منتفی شود.
6- فضای مجازی بهشدت درحال تغییر و تحول است و تصمیمات درباره آن باید کاملا متناسب با شرایط روز باشد. مشخصا دغدغه دلسوزان درباره فضای مجازی تصمیمگیری درباره پلتفرمهایی مانند اینستاگرام است. اینکه با این پلتفرمها چه تصمیمی دقیق است بحثی است که مجال خود را میطلبد اما مساله این است که تصمیمگیری درباره چنین بحثی از یکطرف بسیار پیچیده و شرایط درحال تغییر است و از طرف دیگر تصمیمات چنین مهمی که بر زندگی دهها میلیون نفر تاثیر مستقیم میگذارد صرفا باید توسط شورای عالی فضای مجازی صورت گیرد و این قبیل امور قابل واگذاری به جایگاه دیگری نیست.
موارد فوق برخی استدلالهایی است که حاکی از این امر است که اگر کسی نمیخواهد جلوی ضابطهمندی هوشمندانه و مقتدرانه در فضای مجازی را بگیرد، باید با تصویب طرح صیانت مخالفت کند.