نقش مدیریت امور فرهنگی در ارتقای اصل "امنیت اجتماعی"
بسترسازی فرهنگی و بسط آموزشهای همگانی از مهمترین گامهای تأمین امنیت اجتماعی است؛ اصلی که غفلت از آن تصور امنیت اجتماعی پایدار دستنیافتنی خواهد بود.
گروه جامعه « نسیم آنلاین »- میثاق بدیعی مقدم: مدیریت صحیح امور فرهنگی ضامن کارآمدی دولت است. لذا در جامعه مطلوب هر اساسی باید دارای یک زمینه فرهنگی باشد، یعنی قبل از عملیاتی شدن هر طرحی باید بستر فرهنگی آن عملیاتی شود در غیر این صورت کارآمدی آن مورد تضمین نخواهد بود.
اگر سیاست بهطور کامل و ساختار اصیل خود پیاده شود اما فاقد اصل و بستر فرهنگ باشد آن سیاست و ساختار اجرای به مطلوب نخواهد شد چون سیاست در حضور اجتماع و شناخت هویت آن و نیز مفاهیم مرتبط با آن معنا پیدا میکند.
ازآنجاکه خداوند انسان را موجودی اجتماعی خلق کرده و اجتماع فرهنگ مدار است؛ پس انسان موجودی است فرهنگی. لذا حاکمیت باید برای خود، انسان را موجودی فرهنگی تعریف و آن را توجه ساختاری نماید. از راهآوردهای مدیریت فرهنگ، اجرایی شدن اصل امنیت اجتماعی است اینکه گفته شود دولت با اجبار فیزیکی و قوه قهریه محض میتواند امنیت اجتماعی را بهطور کامل برقرار کند گفتهای نسنجیده و غیر کارشناسی است.
دولت میتواند با استفاده از اجبار فیزیکی، امنیت اجتماعی را بدون ملاحظه هیچ تسامحی برقرار نماید و حقوق شهروندی را در صدر امور قرار دهد، اما صرف اعمال قانون و اجبار فیزیکی، امنیت اجتماعی را فقط در قلمرو محافظتشده تأمین میکند و بیرون از آن قلمرو و حرکت از مرکز به حاشیه از شدت امنیت میکاهد.
موقعیتهایی وجود دارد که نیروی تأمین امنیت اجتماعی نمیتواند در آنجا حضوری بهمانند مرکز داشته باشد، لذا در این راستا وظیفه دولت است که این امر را به جامعه آموزش بدهد که تأمین امنیت اجتماعی از سوی دولت نباید نافی مسئولیت افراد در قبال توجه به امنیت خودشان شود و ضمن تأمین امنیت اجتماعی، بصیرت، خردورزی و احتیاط را بسترسازی فرهنگی کند که در صورت عدم درونی شدن چنین مفاهیمی امنیت اجتماعی هرگز به شکل مطلوب جاری نخواهد شد.
بنا بر اثبات علمی روانشناسی برتر، اگر دولت آموزش بصیرت و خردورزی ندهد، صرف تأمین امنیت اجتماعی توسط دولت بدون مشارکت فرهنگ، باعث مرگ خردورزی و گسست در خانواده و پیامدهای سوء آن میشود که در طولانیمدت آثار ماندگاری بر نظام فرهنگی خواهد گذاشت که در نسل بعد بهصورت پایدار و همراه با انتظارات نامعقول و تعریفنشده برای حاکمیت درمیآید. بهعبارتدیگر بین نسل جدید و مدیریت تعریفشده دولت شکلی از بیگانگی ایجاد میشود. بهعنوان نمونه بیبندوباری حاکم بر جوامع سکولار نتیجه واگذاری امنیت به دولت بدون نگرش فرهنگی است.
رویکرد جدید نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به مقوله امنیت و نگرش و عملکرد اجتماعی این نیرو در این زمینه گام مثبتی است که البته نیازمند همراهی دولت و تغییر نگرشهای دولتمردان بهسوی امنیت اجتماعی است.