دکتر ابهری در گفتگو با «نسیمآنلاین» هشدار داد:
جامعه ما با سرعت بهسوی "تنبلی اجتماعی" در حال حرکت است/ فناوری بدون بسترسازی فرهنگی به سوی ما هجوم آورده است
تنبلی به عنوان یکی از ناپسندترین رفتارهای اجتماعی در جامعه ما در حال فراگیر شدن است. دکتر ابهری در این رابطه معتقد است که در جامعهای که زرنگی یک فضیلت اخلاقی به شمار آید، تنبلی اجتماعی عنصری اجباری ناشی از این احساس است.
گروه جامعه «نسیم آنلاین»: تنبلی یعنی به آینده محول کردن کاری که تصمیم به اجرای آن گرفتهایم. بهطورکلی، به تعویق انداختن کار، رفتاری ناراحتکننده است که پیامدهای ناخوشایندی در بردارد. اهمالکاری به هر شکلی که باشد، رفتاری نامطلوب است که بهتدریج بهصورت عادت درمیآید.
این رفتار نامناسب اگر بهصورت عادت درآید در سنین بالاتر که فرد وارد جامعه میشود آسیبهایی را به شخصیت خود فرد و جامعه وارد میکند. ازنظر آماری، این عادت نزد بیشتر مردم رایج است. عادت به تعویق انداختن کارها، مانند بسیاری از عادتهای دیگر همچون پرخوری و سیگار کشیدن، جنبه همهگیر دارد و مردم بااینکه از زیان آنها آگاه هستند، باوجوداین از کنارش بیتوجه میگذرند .
متأسفانه جامعه ما نیز از این عادت ناپسند در امان نمانده و کم نیستند افرادی که اوقات خود را صرف کارهای متفرقه و بیحاصلی میکنند که جز عقبماندگی نتیجه دیگری نخواهد داشت. مطمئناً تنبلی مانند دیگر عادتهای بد اجتماعی علل، پیامدها و راهکارهای درمانی را دارد. در همین رابطه گفتگویی را با دکتر مجید ابهری داشتیم، آسیب شناس اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی داشتیم که مشروح این گفتگو تقدیم حضورتان میشود.
نسیمآنلاین: آقای دکتر با توجه به آمارهای موجود در رابطه با میزان ساعات کاری مفید کارمندان یا سرانه مطالعه در کشور و دیگر آمارها که مبین فراگیر شدن عادت تنبلی در جامعه هستند توضیح بفرمایید که چه عواملی مؤثر بر تنبل شدن جامعه ما است؟ابهری: سبک زندگی اصلیترین بنیان برای تعریف شرایط فردی و اجتماعی هر فرد است، فعالیتهای فیزیکی و فکری دو مقوله مرتبط با سبک زندگی بوده که از خانواده آغازشده و در جامعه تداوم مییابد. حاضرخوری و استفاده از غذاها و مسائل جانبی حاضری اولین درس در تنبلی اجتماعی است. دیگر در خانهها مواد موردنیاز تهیه نمیشود و این حرکت را بهحساب زندگی ماشینی میگذاریم. برای خریدن کمترین مایحتاج بسیاری از افراد با خودرو حرکت میکنند ازاینجا تنبلی فیزیکی و بدنی ظاهرشده و تقویت میگردد.
در جامعهای که زرنگی یک فضیلت اخلاقی به شمار آید، تنبلی اجتماعی عنصری اجباری ناشی از این احساس است. جلو زدن در صف، پایمال کردن حقوق شهروندان در وسایل نقلیه عمومی و در اماکن دیگر دومین گام در جهت پررنگ کردن تنبلی اجتماعی است. همچنین برداشتن اطلاعات موردنیاز از فضاهای مجازی باعث گردیده برای به دست آوردن کمترین دانش در زمینههای مختلف با ورود به فضای مجازی از مطالعه و تحقیق فاصله گرفته شود و بهجای حفظ کردن شمارههای تلفن، آدرس و یا اصول علمی به رایانه و یا تلفن همراه متکی گردیم.
تنبلی فکری و ذهنی که مقدمه اساسی فراموشی در جوانی و آلزایمر در میانسالی و پیری است ناشی از اتکا بیشازاندازه به تجهیزات فناوری است، تمام این حرکتها باعث ظهور تنبلی اجتماعی گردیده که در نسل جوان سه برابر بیشتر از نسلهای قبلی است. برای مثال چرا باید زمان مطالعه در کشور مابین 2 تا 17 دقیقه باشد؟ همین تنبلی فکری بستر اساسی برای ظهور حاضر طلبی و بهرهبرداری از زحمات دیگران است.
نسیمآنلاین: به بحث زندگی ماشینی اشاره کردید که یکی از عوامل مؤثر در تنبلی اجتماعی است، در اینجا این سؤال پیش میآید که چرا جوامعی همچون ژاپن یا آلمان که نسبت به ما ماشینیتر هستند جوامع تنبلی نیستند؟ابهری: تفاوت جامعه ما با بسیاری از جوامع دیگر که خود تولیدکننده تکنولوژی و زندگی ماشینی میباشند در یک نکته خلاصه میگردد. در جوامعی مثل ژاپن، کره و کشورهای مشابه اروپایی برای ظهور و ورود هر فناوری بسترسازی فکری و فرهنگی انجام میشود. بهعنوانمثال در ایستگاههای مترو و اتوبوس و حتی در طول سفرهای بینشهری در این کشورها اغلب مردم را کتاب به دست و در حال مطالعه میبینیم درحالیکه این حرکت در جامعه ما نوعی ظرافت فرهنگی بهحساب میآید.
فناوری بدون بسترسازی فکری و فرهنگی به جامعه ما هجوم آورده و چون آموزشهای لازم در این زمینهها داده نشده است زندگی ماشینی و آپارتمانی باعث شده انواع بیماریهای ناشی از کمتحرکی و تنبلی مثل دیابت، فشارخون، چاقیهای مفرط که از میان اطفال شروعشده و در جامعه به طرز تأسفآوری به چشم میخورد ظاهر گردد.
نسیمآنلاین: مسیر تنبلی اجتماعی را در جامعه خودمان چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا داریم به سمت آن میرویم یا از آن دور میشویم و اگر داریم به سمت آن حرکت میکنیم چه پیامدهایی ممکن است در آینده برای ما داشته باشد؟ابهری: متأسفانه جامعه ما با سرعت حیرتانگیزی بهسوی تنبلی اجتماعی در حال حرکت است. پیامدهای تنبلی اجتماعی واردکردن نیروی انسانی در سطح نیمه ماهر و حتی غیر ماهر از کشورهای همسایه است. همچنین افزایش چشمگیر واردات از لوازمخانگی گرفته تا مواد غذایی و میوهجات و به دنبال آن وابستگیهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی از دیگر پیامدهای تنبلی اجتماعی خواهد بود.
نسیمآنلاین: با توجه به این توضیحات چه نهادهایی را مسئول در جلوگیری از تشکیل چنین عادتی در شخصیت افراد یک جامعه میدانید؟ابهری: خانواده اصلیترین مدرسه برای آموزش افراد است. در کنار آن آموزشوپرورش، رسانهها، صداوسیما و الگوهای رفتاری در جامعه مثل والدین، آموزگاران، گروههای مرجع رفتاری، دولتمردان و مسئولین میتوانند مسیر تنبلی اجتماعی را مسدود نموده و جامعه را به شرایط قبلی بازگرداند.
نسیمآنلاین: نقش نخبگان رفتارشناسی و جامعهشناسی را در جلوگیری از این عادت اجتماعی چگونه ارزیابی میکنید؟ابهری: نخبگان اجتماعی اعم از رفتارشناسان و جامعه شناسان میتوانند بهعنوان طبقه قدرتمند فکری با نهادهای آموزشی همکاری نموده و از طریق رسانهها آموزشهای لازم را به جامعه منتقل نمایند.
متأسفانه در جامعه ما رویکرد بهرهبرداری از دانش فکری و نظری در علوم رفتاری بسیار ناچیز و یکسویه است. یعنی اگر کتاب یا مقالهای از طریق نخبگان اجتماعی عرضه گردد ممکن است مورداستفاده، بهرهبرداری و مطالعه قرار گیرد در غیر این صورت بعضی از رسانهها بااحساس مسئولیت اجتماعی به دنبال جمعآوری و انعکاس دانش اجتماعی میروند و این عمومیت ندارد.
نسیمآنلاین: در پایان جای این سؤال باقی است که جوامعی که این معضل را درمان نمودهاند چه مراحلی را طی کردهاند؟ابهری: آسیای جنوب شرقی همچون ژاپن، مالزی، سنگاپور و کره جنوبی از جوامعی هستند که روزگاری با این آسیب اجتماعی دستوپنجه نرم کردهاند. اما امروزه جزء کشورهای پیشرفته در بیشتر مقولهها هستند که میتوانند الگو قرار گیرند.
این جوامع مراحلی را که برای خلاصی از تنبلی اجتماعی انجام دادهاند ابتدا استفاده از نظریهپردازان و نخبگان علوم اجتماعی برای تدوین کتب درسی و تهیه تولیدات فرهنگی مثل فیلم و کتاب از انیمیشن تا سریالهای تلویزیونی بوده است.
دوم در کنار زندگی ماشینی سبک زندگی اصیل خود را احیاء نمودهاند همان مفهومی که مقام معظم رهبری در خراسان شمالی به جامعه اعلام نمودند که بازگشت به سبک زندگی اسلامی ایرانی تنها راه رهایی از وابستگیهای فکری، فرهنگی و اقتصادی است. بنابراین بازگشت به سبک زندگی اصیل دومین گام در این زمینه است.
در مرحله سوم همفکری مراکز علمی با نظریهپردازان و بهرهبرداری از راهنماییهای آنها در احیاء سبک زندگی و اصلاح انحرافات آن در این زمینه میتواند مورداستفاده مفید قرار گیرد. اگر این مراحل در کنار هم طی شوند مطمئناً جامعه ما هم از این معضل ناپسند نجات خواهد یافت.