شبکههای اجتماعی و آبی که به آسیاب دشمن میریزند
یادداشت «نسیم» در مورد نقش ضد اجتماعی شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل و سوءاستفاده دشمن از این بستر برای ایجاد اختلاف و تفرقه در میان اقوام کشور
گروه اجتماعی خبرگزاری «نسیم»: اعتراضات قومیتی اخیر عده معدودی از هموطنان هفته گذشته در پیشخوان اخبار رسانهها قرار گرفت. اما کمتر کسی به این نکته توجه داشت که نقش شبکههای اجتماعی در این اقدام ضد وحدت ملی چه بود؟
ایران کشوری با تمدنی باستانی و پیشینهای قدیمی همواره و در همه عرصهها محمل و مکانی برای زندگی اقوام مختلف در کنار یکدیگر بوده است بهگونهای از این اتحاد و همزیستی مسالمتآمیز، میتوان الگویی برای سایر کشورها و حتی بلاد اسلامی ساخت.
شبکههای اجتماعی آنلاین یکی از پدیدههای جدید دوران معاصر است که در زمان کوتاه تولد، توانستهاند مخاطبان زیادی را به خود جلب کنند این زمان بهقدری کوتاه بود که فرصت برای فرهنگسازی و بومیسازی این رسانهها از جامعه گرفته شد و گاهی شبکههای اجتماعی وسیلهای برای ریختن آب به آسیاب دشمن شد.
در این میان تلگرام با بیش از بیست میلیون عضو ایرانی بیشترین نقش را در ساماندهی اعتراضات قومگرایانه ایفا نمود. بهگونهای که قومگرایان افراطی، آشوبطلبان و متعصبان نژادپرست بر بستر این شبکه ضداجتماعی از کوچکترین خطاهایی که در جامعه ایران رخ میدهد سناریویی برای ایجاد آشوب، جنجال، ناامنی، تفرقه، کینه و دشمنی میسازند و این شبکهها به دشمن اجازه میدهند به این اتفاقات پروبال دهند.
تجمعات چند دهنفری عدهای در شبکههای اجتماعی با آبوتاب زیاد و با تصاویری بعضاً غیرواقعی چنان جلوه دادهشده که خوراکی برای رسانههای بیگانه و دشمن این مملکت شده است. حالآنکه بسیاری از آذری زبانان هوشمند و انقلابی بارها و بارها در همین مدت کوتاه ین رفتارهای ضد امنیت وحدت ملی را تقبیح کرده و از آن برائت جسته بودند.
مردم فهیم و بافرهنگ این دیار نهتنها با تبلیغات دشمن از طریق شبکههای ضداجتماعی نهتنها همراه نشده بلکه سعی در خاموش کردن آتش این فتنه دارند و این شایسته تقدیر است.
اشتباهی که در یک برنامه کودک رخ داد، آیا آنقدر غیرقابلبخشش بود که آن را تبدیل به سوژهای برای رسانههای دشمن کند؟ آیا دستاندرکاران برنامهی که تمام کودکان این کشور آن را از دلوجان دوست دارند و با آن بزرگ شدند به خاطر یک اشتباه لازم است که به اشد مجازاتی نابرابر محکوم شوند؟
قطعاً عذرخواهی رسمی از میز خطابه رسمی جمهوری اسلامی میتوانست پایان بهموقع و مناسبی بر این ماجرا باشد اما جریانات شکلگرفته در شبکههای ضداجتماعی بر موجسوار شده و قصد پیاده شدن نداشتند تاجایی که دامنه اعتراض به باکو یعنی آن سی مرزها کشیده شد که با توجه به منشأ اولیه داستان بسیار عجیب و غیرقابلباور است.
اتفاقاتی ازایندست باگذشت زمان به دست فراموشی سپرده میشود اما درسی که باید از این رخداد گرفت و برای آن چارهاندیشی کرد این است که استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی در کشور بیشتر مورد کنترل و نظارت قرار گیرد تا کیان این مملکت اسلامی از سوی دشمنان و آشوبطلبان به خطر نیفتد و اتفاقاتی ازایندست رخ ندهد.
مردم ایران با هر نژاد و هر قومیتی در کنار هم زندگی مسالمتآمیزی دارند و حتی در سالهای اخیر پیوندهای خویشی میان اقوام مختلف افزایش چشمگیری داشته است و هیچگاه مرزی میان اقوام در این کشور وجود نداشته است. اعتماد و اطمینان به هم در جامعه ایرانی، یکی از امتیازات ویژه و قابلتأملی است که بهطور حتم با این آشوبها خللی به آن موارد نخواهد آمد. از طرف دیگر برنامههای طنز رادیوتلویزیون با لهجههای مختلف همراه با جنبه شوخیآمیز و طنزواره آن همواره میان ایرانیان مخاطبان همیشگی و پایدار داشته است. به راستی چرا ورود یک مهمان ناخوانده به نام شبکههای اجتماعی موبایلی اینگونه این فضای خوش و دلپذیر را به مرز تفرقه و اختلاف و جدایی اقوام از یکدیگر می کشاند.
در گذشته مرزبندی کردن و ساختن دیوار میان قومیت ها و مذاهب در ایران جایی نداشت و این تفکر منحط وارداتی بعد از از طریق شبکههای اجتماعی وارد ایران شد و این در حالی است که این مرزبندی ها جایی میان مردم میهن اسلامی قطعاً نخواهد داشت. زیرا تمدن و فرهنگ غنی این مملکت بسیار قویتر و محکمتر از این تفکرات غلط و نسخه های خام پیچیده شده دشمن بوده و راه به جایی نخواهد برد.
بی شک تحولات و اتفاقات منطقه امید و خوشبینی ایرانیان به امنیت پایدار در کشور و اتحاد میان کل اقشار این مرز و بوم را بیشتر کرد و این حوادث ناگوار رخ داده تجربه ای برای تقویت همگرایی دشمن و سپاسگزاری از خالق برای امنیت و آسایش ایران خواهد بود.