تحریف تاریخ برای تطهیر جام زهرسازها
همان گونه که امام حسن مجتبی علیه السلام نیز در شرایطی قرار گرفتند که صلح را مدبرانه پذیرفتند و یا در آخرین نمونه علی رغم هشدارها و انذارها و مخالف های مکرر رهبرانقلاب با مذاکره آمریکا، ایشان سرانجام رضایت ضمنی و البته مشروط برای توافق هسته ای دادند. و در اینجا کسانی مورد سئوال هستند که امام جامعه را به این شرایط تصمیم گیری رساندند و با بازی های رسانه ای تطهیر نخواهند شد.
نسیم آنلاین ؛ حسین رضایی: مقام معظم رهبری در دیدار تصویری با شرکت کنندگان در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس ضمن اعلام هشدار نسبت به تحریف تاریخ دفاع مقدس فرمودند: «قبول قطعنامه هم در پایان کار، در آن شرایط که امام از آن تعبیر کردند به «نوشیدن جام زهر»، این هم مدبّرانه بود. در آن مقطع، این کار، کار مدبّرانهای بود، باید انجام میگرفت. اگر مدبّرانه نبود، اگر عاقلانه نبود، امام انجام نمی داد.»
بلافاصله پس از این بیانات بود که جریانات حامی مرحوم هاشمی، میرحسین موسوی و حسن روحانی که سه نفر اصلی در زمینه سازی پذیرش قطعنامه 598 توسط امام را داشتند، شروع به مانور رسانه ای کردند که رهبرانقلاب نیز عملکرد آنها در زمان جنگ مورد تایید قرار داده و سعی در تطهیر تحمیل کنندگان جام زهر به امام راحل کردند.
در حالی که همانطور که روشن است، اولا حضرت امام(ره) از ماجرای پذیرش قطعنامه 598 به «جام زهر» تعبیر می کنند تا نشان دهند که این امر یک مساله تلخ و ناگوار بوده و نه احلی من عسل! امام در پیامی که مناسب پذیرش قطعنامه صادر می کنند می نویسند: «خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده هاى معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام، و در برابر عظمت و فداکارى این ملت بزرگ احساس شرمسارى مى کنم . » همانطور که از ادبیات و واژه سازی نمادین امام کاملا هویداست اساس پذیرش قطعنامه 598 سخت و برخلاف نظر ایشان بوده است.
از سویی آنچه باید در این میان تمییز داده شود، میان پذیرش قطعنامه 598 توسط امام است که کاری مدبرانه و عاقلانه بوده است و کسانی که شرایط پذیرش و به تعبیری تحمیل جام زهر به امام را تدارک دیدند. آنها که شعارهای جنگ را از «جنگ جنگ تا رفع کل فتنه از عالم» به «جنگ جنگ تا یک پیروزی» تقلیل دادند و با کوتاهی و سستی خود شرایط به گونه ای تصویر کردند و پیشبردند که امام لاجرم آن تصمیم را گرفتند.
وقتی مسئولان وقت هر روز بجای رفع مشکلات و پیگیری در میدان، لیست مشکلات را پیش روی امام می گذاشتند و از نبود نیرو در میدان ها می گفتند آیا امام راهی جز پذیرش قطعنامه داشتند؟ هرچند بعد از پذیرش قطعنامه و پس از عملیات مرصاد و سیل عظیم نیروها برای عملیات، وقتی امام این نیروها را ملاحظه کردند فرمودند اگر می دانستم اینقدر نیرو حاضر به میدان وجود دارد هیچگاه قطعنامه را نمی پذیرفتم. لذا آنان که شرایط و مسیر تحمیل قطعنامه را مهیا کردند باید مورد شماتت و سئوال قرار بگیرند و این امر جدای از تصمیم نهایی امام در آن شرایط است.
همان گونه که امام حسن مجتبی علیه السلام نیز در شرایطی قرار گرفتند که صلح را مدبرانه پذیرفتند و یا در آخرین نمونه علی رغم هشدارها و انذارها و مخالف های مکرر رهبرانقلاب با مذاکره آمریکا، ایشان سرانجام رضایت ضمنی و البته مشروط برای توافق هسته ای دادند. و در اینجا کسانی مورد سئوال هستند که امام جامعه را به این شرایط تصمیم گیری رساندند و با بازی های رسانه ای تطهیر نخواهند شد.
مقام معظم رهبری در سال 75 ماجرای پذیرش قطعنامه توسط امام (ره) را اینگونه شرح می دهند: «قطعنامه را هم که امام قبول کرد، بهخاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ بهخاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون آمریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد. وانگهی؛ اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضواناللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت! آن، یک مسأله داخلی بود؛ مسأله دیگری بود.»