مهدی خانعلی زاده در گفتگو تفصیلی با نسیم آنلاین:
پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا به ضرر ایران است؛ سنگینترین رژیم تحریم تاریخ را اوباما علیه ایران اعمال کرد
مهدی خانعلی زاده فعال رسانه ای و تحلیل گر مسائل بین الملل معتقد است که علرغم فضا سازیهای رسانهای جریان تحریف، بیشترین برخوردها با جمهوری اسلامی را دموکرات ها انجام دادهاند و پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا هم به ضرر ایران است.
نسیم آنلاین: جعفربرزگر: «تحریف» آن روی سکه «تحریم» است. اگر تحریف پیروز شود تحریم هم خواهد توانست اراده مردم و مسئولان را بشکند. از این رو بود که رهبر انقلاب در سخنرانی عید قربان شکست خط تحریم را در گرو خط تحریف دانستند. خطی که واقعیتها کشور را نادیده گرفته و سیاهنمایی می کند تا این پیام را به جامعه منتقل کند که راهی جز تسلیم در مقابل دشمن نیست.
واکاوی ابعاد مختلف این خط و جریانات سیاسی و رسانهای که در آن نقش ایفا میکنند دستمایه پرونده رسانهای نسیم آنلاین شده است. تا با آگاهی بخشی در مورد این خط بتواند قدمی موثر در شکست خط تحریم دشمن علیه ملت ایران بردارد. در سلسه گفتگوهایی به بررسی ابعاد مختلف خط تحریف خواهیم پرداخت.
در گفتگو با مهدی خانعلی زاده فعال رسانهای و پژوهشگر روابط بینالملل و سیاست خارجی با او در مورد عملکرد جریان تحریف در حوزه سیاست خارجی صحبت کردهایم. خانعلی زاده معتقد است که جریان تحریف با دروغ گفتن در مورد واقعیتهای دنیا به دنبال تحقیر مردم ایران و سیاه نمایی از اوضاع است تا نشان دهد اگر با دشمنان خود مذاکره و در نهایت تسلیم نشویم بدبختی در انتظارمان است. این در حالی است که بررسیها نشان میدهد وضعیت جامعه ایران همانند بقیه کشورها است و در خیلی از حوزهها هم وضعیت مطلوبتری دارد. خط تحریفی که رهبری مطرح کردند به چه معنا است و این جریان به دنبال تحریف چه واقعیتهای است؟ اگر بخواهیم غیر کلیشهای صحبت کنیم، تحریف یعنی چیزی را عوض کردن، جابهجا کردن، واقعیت را جابهجا کردن. تصور کنید که آب یک منطقه در یکی از استانهای ایران مانند فارس، اصفهان یا شهرهای دیگر یک روز قطع شود. مردم میگویند یک روز بوده و اتفاقی است. اگر بشود دو روز، اگر بشود سه روز، روز پنجم واقعا همه چیز بهم میریزد و مردم احساس بدبختی میکنند. حس میکنند واقعا از دست رفتهایم. حالا به شما میگویم که منطقهای در نقطهای از جهان است که الان صد سال است مشکل آب دارد و تبدیل به نماد شده است. تانکر آب و آب آلوده تبدیل به نماد این شهر شده است. این شهر در ایالات متحده است، شهر فیلینت. دوستان و مخاطبان عزیز، جستوجو کنند. این شهر صد سال است که مشکل آب جدی دارد، طوری که برای آن صف میکشند. چیزی که شاید در دورافتادهترین جاها و محرومترین نقاط ایران چنین چیزی ببینیم. چرا آنجا کسی احساس بدبختی نمیکند؟
تحریف یعنی دروغ گفتن درباره واقعیتهای جهانمورد بعدی، اگر در همین تهران، برق یک ساعت برود، عیب ندارد. اگر دو ساعت یا یک روز و دو روز شود، روز سوم و چهارم میگویند ما جهان سوم و بدبخت هستیم و از دست رفتهایم. این یک چیز خیلی عادی است که در نیویورک یک یا دو سه روز در ماه، برق نداشته باشند. کاملا پذیرفته شده است که این اتفاق میافتد. آنجا هیچ کس احساس بدبختی نمیکند. مورد سوم، همین چند روز پیش، خبری آمد که یک قاضی در آمریکا، دستور بازداشت یک دانش آموز دختر 12-13 ساله را به دلیل این که تکالیف خود در ایام کرونا را آنلاین انجام نداده بود، صادر کرد. این دختر را به بازداشتگاه بردند و زندانی کردند. این خبر در آمریکا یک خبر بامزه و عجیب بود که عجبا، چه قاضیای بود. اما فکر کنید چنین خبری در ایران اتفاق افتد و یک قاضی، چنین حکمی دهد. اصلا ما که از دست رفتیم، ما که بدبختیم، نظام قضایی و نظام سیاسی ما، مردم ما بدبخت هستند و جملاتی از این دست میشنویم. جریان تحریف یعنی همین. یعنی دروغ گفتن درباره واقعیتهای جهان. میخواهم جملهای بگویم که شاید اصلا مطلب من همین جمله باشد. اگر شهروندی در ایران باور دارد که اوضاعش خوب نیست، کار نداریم که درست یا غلط است، قطعا باید این را باور کند که اوضاع هشتاد درصد دنیا از او بدتر است. یعنی اگر میگوییم شرایط الان ما خوب نیست، شرایط جهان خوب نیست. ما در این شرایط بد جهان، جز بیست درصد اول هستیم. چرا؟ چرا میخواهید این را از من بپذیرید؟ یک شاخص بین المللی به نام شاخص توسعه انسانی است. این را هم میتوانند جستوجو کنند و درآورند. اصلا یکی از مواردش با فرهنگ ما نمیخواند، یعنی به ضرر ماست. مثلا دسترسی به کلینیک همجسنبازان که اینها را نداریم و مورد توجه ما نیست. با این که این فاکتور و شاخصها را دارد، ایران جزو سی درصد ابتدایی فهرست است. یعنی شاخص توسعه انسانی ایران در حد روسیه و برخی کشورها اروپایی است. این شاخص در مورد دسترسی به بهداشت و آموزش و... است. آیا الان اگر به خیابان بروید، از ده نفر از مردم به صورت رندم و بهم ریخته، آمار بگیرید، چند نفرشان میگویند ما جزو سی درصد برتر دنیا هستیم؟ این یعنی جریان تحریف، شدید کار میکند. یعنی جایگاه و واقعیت زندگی مردم ایران را کاملا خلاف آن چیزی که هست، نشان میدهد. در ایالات متحده به طور متوسط ماهی دو سه مورد دخترکشی اتفاق میافتد. فرزندکشی توسط پدرها اتفاق میافتد. آیا چیزی در مورد آن شنیدهاید؟ خبرش هم منتشر میشود. اما میگویند این یک مورد بوده است، عجب پدر ظالمی است. نهایتا فیلم هم برایش میسازند، فیلم روم (اتاق) که چند سال پیش هم جایزه گرفت، همین بود. در ایران یک ماجرای رومینا اشرفی که اخیرا اتفاق افتاد، گفته شد که فرهنگ ما دخترکشی است و... . یعنی میخواهد دروغ بگوید که همه جهان الان احترام به دختران و فرزندان است، چه آزادی و راحتیای دارند. اما وضعیت شما نامناسب است. شما هستید که بدبخت هستید. القای همان حس بدبختی است. این مقایسهای دارد نسبت به مسائل خارجی و داخلی.
بلژیک مرکز کودکان کار در جهان استخب چرا جریان تحریف موفق شده این ذهنیت را در جامعه ایران ایجاد کند؟ در کشور ما پول خرج میشود که همین جریان تحریف، کار کند. باز هم به مثالم برگردم الان دسترسی راحت و 24 ساعته به آب آشامیدنی و برق را ببینید، مردم میگویند مگر دنیا غیر از این است؟ چهار جای دور افتاده در دنیا اینطور نیست وگرنه همه مردم همین هستند. اصلا برای آنها قابل پذیرش نیست که مثلا در مرکز اتحادیه اروپا، اصلا چنین چیزی مانند دسترسی کامل به آب عادی نیست. نکتهای بگویم. سر چهارراه میروید. کودکان کار میآیند که صحنه ناراحت کنندهای است. میگوییم کجای دنیا اینطور است؟ میدانستید پایتخت کودکان کار دنیا، بلژیک است؟ شهر بروکسل که پایتخت اتحادیه اروپاست، آنجا نماد وحدت اروپاست. آنجا معضل جدی در آنجاست. آنها همینطور در خیابان ریختهاند. کسی هم کاری برای آنها نمیکند. در ایران باز چهار نهاد و انجمن و مدرسه کار میکنند. بهزیستی هم کار میکند اما آنجا اصلا متولی هم ندارد. اما آیا مردم این را میدانند؟ نه. چون پول خرج میشود تا مردم ایران این مسائل را ندانند. یک زمان است که میگوییم دولت آمریکا اینقدر میلیون دلار برای فلان موسسه در نظر گرفت برای دموکراسی سازی در ایران. ما این را ساده میگیریم اما واقعا هزینه میشود، طراحی میشود و کار میکنند. متاسفانه ما هم ضعفهای رسانهای خودمان را به طور جدی داریم و نتوانستیم با این جریان تحریف مقابله کنیم. روی موضع سیاسی برویم. آیا الان واقعا نود درصد یا 99 درصد مردم و افکار عمومی و حتا متاسفانه سیاستمداران ما فکر میکنند دموکرات در آمریکا، بهتر از جمهوری خواه است و قابل مذاکرهتر است. اگر خیلی منصف باشد میگوید هر دو بد هستند، با این میتوان کنار آمد و بحث کرد. این دشمن خوب است، آن دشمن بد است. یعنی این در بهترین حالت است، اگر آدم بابصیرتی باشد. بررسی کنیم و ببینیم در پنجاه سال یا صد سال اخیر، جنگهای آمریکا و خونریزیهای آمریکا را بیشتر دموکراتها انجام دادند یا جمهوری خواهان؟ ضربههایی که کشور ایران از دموکراتها خورده است بیشتر است یا از جمهوری خواهان؟ الان یکی از فرودگاههای مطرح آمریکا، جی اف کی- جان اف کندی- است. به عنوان یک چهره خیلی مطرح و صلح طلب است که ترور هم شد. جنگ ویتنام را جان اف کندی راه انداخت. آیا کسی این را میداند؟ جان اف کندی، مدت کمی در حدود یک یا دو سال رئیس جمهور بود، سریع ترور شد. در همان مدت، دو جنگ راه انداخت، در همان مدت کلی آدم کشت. اینجا نماد آدم مظلومی است که ترور شد.
سنگینترین رژیم تحریم تاریخ را اوباما علیه ایران اعمال کردآبراهام لینکلن دموکرات بود. او بین آمریکاییان به خونریز معروف است. ما اینجا او را به آزادی بردگان و لغو برده داری میشناسیم. در صورتی که خودش بردهدار بوده و قصدش هم لغو برده داری نبوده است. انجام هم نداده است. کاری که کرده است، مفصل است، جایش هم اینجا نیست. جنوبیها سرزمین کشاورزی داشتند، نیاز به برده داشتند. شمالیها که لینکلن جزو آنها بوده است، کارخانه داشتند، صنعتی بودند و کارگر میخواستند. در واقع نمیخواسته بردهها را آزاد کند. میخواسته بردههای جنوب به کارخانههای شمال بیایند و کارگری کنند. اسمش عوض شود که آن هم استعمار نوین و برده داری نوین است. جلوتر بیاییم، سیاستمداران ما در مورد اوباما چه میگویند؟ اوباما خوب بود. الان رویای مسولان سیاسی برخی دستگاههای کشور است که بازگشت به برجام انجام شود. سنگینترین رژیم تحریم تاریخ بشریت را اوباما علیه ایران اعمال کرد. یعنی از خلقت آدم تا الان، چنین رژیم تحریمی در تاریخ بشریت نداشتیم. اوباما این را در سال 2010 اعمال کرد. این هم مستند و موجود است. یعنی ترامپ تقریبا تحریم جدیدی اضافه نکرد. تحریمهایی که بسترش را اوباما گذاشته بود، تکمیل و تصحیح و تشدید کرد. اما نگاه ما چیست؟ این که اوباما چقدر خوب بود.
اقتصاد نباید وام دار سیاست خارجی باشددر حوزه سیاست خارجی جریان تحریف چه عملکردی دارد و چه واقعیتهایی را تحریف می کند ؟ دو نکته خدمت شما بگویم. یکی این که در ایام کرونا و گسترش ویروس کرونا، نکتهای مشخص شد. این که بازار آزادی بین المللی و جهانی شدن، اگر نگوییم یک توهم است، رویای خیلی بعید و غیر قابل دسترس و نامناسب است. میگفت شما مزیت نسبی در تولید ماسک ندارید. به بازار آزاد بیایید، با نصف قیمت، بهترین کیفیت را میدهم، وارد کنید، به شما صادر میکنم. مثلا مزیت نسبی تولید شما برای تولید موز است. ایام کرونا که شد، گفت من ماسک میخواهم، پول هم میدهم، دو برابر هم میدهم. گفت ندارم، اصلا امکان ندارد. یعنی اصلا نشان داد که جهانی شدن نیست. مسئله بعدی، آقای رئیس جمهور، چند وقت پیش جملهای گفتند که جمله خیلی مهمی است. گفتند من بلد نیستم بدون سیاست خارجی، اقتصاد را درست کنم. یک بعدش این است که دولتی که الان روابط با عربستان را در بدترین شرایط دارد، روابط با آمریکای لاتین قبل از ماجرای اخیر که مجبور شدند، در شرایط مناسب و تقریبا قطع، با چین آن برخورد شده بود، با روسیه آن برخورد شده بود. با اروپا هم که ماجرای برجام به دعوا رسیده بود. کسی که دولتش در حوزه سیاست خارجی، رابطهاش با همه دنیا اینطور با هم ریخته بود، مدعی است که نمیتوانیم بدون سیاست خارجی، اقتصاد را درست کنیم. خود این، سر کلید یا شاه کلیدی از جریان تحریف است.
روحانی به دنبال تقویت اقتصاد کشورهای اروپایی استمسئله بعد، قضیه اقتصاد اساسا بر مبنای داخل شکل میگیرد و برای گسترش آن به سیاست خارجی میدهد. یعنی سیاست خارجی در خدمت اقتصاد قرار میگیرد. شما باید مزیتی داشته باشید که بتوانید آن را با استفاده از سیاست خارجی انجام دهید. نمونهاش، الان کشور ونزوئلا نیاز به کالای اساسی و مواد غذایی دارد. شما باید کشورتان را در اینجا حمایت کنید، دامدارتان را حمایت کنید تا تولید کنند، گندم تولید کنند، گوشت و مرغ تولید کنند، تخم مرغ تولید کنند، سبزی بکارند، میوه تولید کنند. این را با استفاده از دیپلماسی و سیاست خارجی به آنجا ببرید ، بازار ایجاد کنید و کار راه اندازید. هم رابطه سیاسی خود را تقویت میکنید، هم بازار اقتصادی خودتان را. من جمله رئیس جمهور را اینطور می فهمم که اقتصاد کشورهای اروپایی را باید با سیاست خارجی تقویت کنیم. این که پژو، خط تولید خودروی پرمصرف قدیمی ناکارمدش را در ایران راه اندازی کند، چه ربطی به اقتصاد ما دارد؟ خودروی پژو 2008 که پرمصرف است، بزرگ است، مگر اندازه آن به درد شهری مانند تهران میخورد؟ آیا مگر به درد کلانشهرهای ایران میخورد؟ مگر مشکل تولید بنزین نداشتیم قبل از این ماجرای پالایشگاه ستاره خلیج فارس؟ چرا ماشینی که مصرفش اینقدر بالاست را میآوریم؟ معلوم است که میخواهیم به آنها کمک کنیم. اقتصاد اروپا را با سیاست خارجی تقویت کنیم. در حوزه نفت و گاز، در سیاست خارجی ما چه اتفاقی افتاد؟ جریان تحریف، مسیر را عوض میکند که ما باید اقتصادمان را تکمیل کنیم، بعد آن را با سیاست خارجی گسترش دهیم. یعنی یک بنیاد اقتصادی داخلی را داشته باشید، آن را با استفاده از سیاست خارجی بسط دهید. نه این که سیاست خارجی شما این باشد که همه چیز را باز کنید، مانند اتفاقی که در برجام افتاد. ما هیچ چیزی در برجام که به اقتصاد ربط داشته باشد جز فروش نفت نداشتیم. پس منظور دوستان جریان تحریف از کمک کردن سیاست خارجی به اقتصاد، فروش نفت است. فقط نفت بفروشیم و پول پاشی کنیم.
سیاه نمایی رویکرد جریان تحریف در سیاست خارجی استجریان تحریف در حوزه سیاست خارجی میخواهد به مردم دروغ بگوید و سیاه نمایی کند و مردم را به این برساند که علت این که رفاه ندارید، حالتان خوب نیست، این مشکل و آن مشکل را دارید، این است که در حوزه سیاست خارجی مطیع آمریکا نیستید. عین روایتی که در برجام انجام شد، اصلا این بود. خود دوستان، الان که برجام به این جایگاه ذلیل رسیده است، میگویند. این که برجام، گام اولی بود که مسئله سنگ هستهای را از مسیر مذاکره برداریم. بعد هم سنگ سوریه و جبهه مقاومت را برمیداریم در برجام دو. در برجام سه، سنگ فلسطین را برمیداریم. اینها را که برداشتیم، وضع شما خوب میشود. علنا این را میگفتند.
بایدن رئیس جمهور شود اوضاع ایران بدتر می شوددرست است که شرایط از نظر توجه مردم به واقعیت ها بهتر شده است اما چون ما عملکرد رسانهای خوبی نداشتیم، همچننا برخی از مردم، افکار عمومی به تبع این اقدامات رسانهای جریان تحریف، منتظر انتخابات آمریکا هستند که اگر این نشود و آن یکی بشود، چه اتفاقی خواهد افتاد. خدمت شما بگویم اگر بایدن به عنوان نماینده طیف دموکرات رئیس جمهور شود، قطعا اوضاع ما بدتر خواهد شد. چرا؟ تجربه تاریخی. قرار نیست خیلی دور برویم. سال 2010 آقای اوباما، سنگینترین تحریمها را علیه ما راه انداخت. اتفاقا ترامپ و طیف جمهوری خواه به دلیل رویکرد تندی که دارند، مقبولیت بین المللی ندارند. اقدامات تندی انجام میدهند اما مقبولیت بین المللی ندارند. قدرت هوشمند آمریکا را کم میکنند. متاسفانه حضور طیف دموکرات و شخصی مانند آقای بایدن در کاخ سفید، نه تنها این را جبران میکند، برخی مسئولان ما را هم به خطا میاندازد. بنابراین، بهترین راهکار مبارزه با جریان تحریف، اصلا جواب دادن به آن ها نیست. بیان واقعیت است. فکر میکنم رسانه نقش مهمی دارد. مردم هم باید دنبالش باشند. بدانند. بارها که این طرف و آن طرف صحبت میکنم، چند کد میآورم و صحبت میکنیم. اصلا باورشان نمیشود، چرا رسانههای ما نتوانستند این را منتقل کنند که واقعیت زندگی حتا در کشورهای توسعه یافته و غرب چیست. متاسفانه ما دوگانهای داریم که فقط میگوییم غرب سیاه و خراب است، همه چیز غیر اخلاقی است. یک سمت هم میگوید بهشت است. نه، اینطور نیست. همه جای دنیا یکجور است، با ده درصد بالا و پایین. همانطور که ایالات متحده آمریکا ثروتمند پنتهاوس نشین هست، دانشجوی کارگر که در سوئیت 9 متری زندگی کن هم هست. توصیه میکنم دوستان، کتابهای سفرنامه را بخوانند. سفرنامهها، روایتهای خیلی جالبی دارند. اصلا زندگی عمومی دانشجویی مخصوصا در کشورهای اروپایی، در سوئیتهای 9 متری، ده متری، پانزده متری و سی متری است. یعنی کسی که خانه 30-35 متری دارد، زندگی خیلی درست و حسابی دارد. اینجا اگر یک نفر با طبقه اقتصادی پایینتر در جنوب شهر تهران، تلفن همراهش، مدل بروز آیفن نباشد، احساس خسران میکند که حق من را اینطور خوردهاند که اینطور شدهام. اما آنجا کاملا پذیرفته شده است که سطح اقتصادی من این نیست که به این برند رستورانها و کافههای زنجیرهای قهوه فروشیهای زنجیرهای استارباکس، بروم. من باید برند پایینتری بروم. آنجا پذیرفته شده است اما اینجا نه. اگر این را جا بیاندازیم که ای مردم، شما بدبخت نیستید. الان و در این شرایط، با این مسئولان ضعیف که در برخی نهادها خوب کار نکردند، با این سنگینترین رژیم تحریم تاریخ بشریت، ایران الان جزو سی درصد کشور برتر دنیاست. حالا فکر کنید اگر مسئولان، اندکی بهتر کار کنند، این وضعیت چطور میشود. مردم هم بفهمند که وضعشان خوب است و حس بدبختی نداشته باشند. دیگر هر چقدر تحریم کنند، چه تاثیری میگذارد. وقتی شما بدانید در اوج تحریمها، این که شما ماهی سه چهار بار دسترسی به غذای خوب دارید، به رستوران میروید و میچرخید، به شهربازی میروید، سرگرمی دارید، کتاب میخرید و کتاب میخوانید، خرج میکنید، هزینه میکنید، خانواده شما میچرخد، وضعیت شما به نسبت جهانی بد نیست و وضعیت خوبی دارید، میگویید الحمد الله وضعیت من خوب است. دیگر دنبال این که سیاستهامان را عوض کنیم که این تحریم برداشته شود تا از بدبختی درآییم نمیروید. شما تحریف بد بودن شرایط مردم به نسبت معیارهای جهانی را اگر بتوانید بشکانید، دیگر کسی دنبال رفع تحریم نمیرود. کشور ایران، کشور بزرگی است. توانایی دارد. جمله معروف راهبرد نویسان و استراتژیستهای آمریکا این است که اصلا ایران قابل تحریم نیست. چرا اینقدر زور میزنند که تحریم کنند؟ چون هر جایش را میگیرید، جای دیگرش بیرون میزند. ایران قابل تحریم نیست. شما بتوانید جا اندازید که مردم ایران، وضع شما خوب است. اگر هم ایرادهایی هست، به خاطر ناکارامدی مسئولانی است که خودتان با رای خودتان انتخاب کردید. اگر هوشمندانه و با دقت انتخاب میکردید، این مشکل هم رفع میشد. در این صورت هم تحریم بلاموضوع می شود.
قرارداد با چین زودتر بسته می شد برای ما بهتر بودسه چهار سال پیش در اوج ماجرای برجام وقتی هیئت چینی به ایران آمد و پیشنهاد خیلی خوبی داشت، دوستان گفتند نه دیگر، ما با اروپا بستیم و کار میکنیم. چین چیست؟ بفرمایید. با هیئت چینی بد برخورد کردند. الان میبینیم که قرارداد راهبردی که قرار است با چین بسته شود، با همه ایرادها و ضعفها و قوتهایش که باید بررسی شود وکارشناسان صحبت کنند، قطعا اگر این قرارداد، چهار سال پیش بسته میشد هم برای ما بهتر بود، هم دستاوردهای بیشتری داشت. اما کارشناسان بررسی کنند. میبینیم این میتواند بخشی از مشکل ما را رفع کند. در اوج فشارهای غرب به ایران، کشور چین میآید و راهبردی میاورد. نه این که عاشق چشم و ابروی ما باشد، او هم دنبال منافع خودش است. اما این منافع، دو طرفه است. میتواند بالا و پایین باشد و کار پیش رود. برد برد واقعی اینجاست. این الان دوباره برای مردم، جا میافتد البته تلاش کردند این را به حاشیه ببرند که کیش را فروختند و دادند و رفتند. اما این فضا مقداری برگشت. اصطلاحا سبد دیپلماسی داشتن، چقدر میتواند به این کمک کند که فقط مشکل آمریکا نیست. کدخدا آمریکا نیست. آمریکای کدخدا گفته است انجام ندهید، خیلی کشورها هستند که میخواهند با ایران رابطه داشته باشند و تجارت را انجام دهند. مستندی در مورد آفریقا، ده قسمت ساخته میشود، در تلویزیون پخش میشود. چه موجی راه میافتد که چرا ما سراغ دیپلماسی اقتصادی با آفریقا نمیرویم؟ کشورهای زیادی در آفریقا هستند که میخواهند با ایران رابطه داشته باشند. اینجا آن خط تحریف شکسته میشود. تاثیرش چیست؟ وقتی سیاستمداری، دم انتخابات بگوید مردم، من با آمریکا به عنوان کدخدا مذاکره میکنم و میبندم، وضع شما خوب شود، کمتر کسی باور میکند. اینجاست که خط تحریف، روی اثرگذاری تحریم هم تاثیر میگذارد.