قطعنامههایی که کاغذپاره بودند!
بهار و تابستان سال 1948 در جریان نبرد اسرائیل و فلسطین دو آتش بس توسط سازمان ملل اعلام شد ولی این آتشبسها مانع اجرای پاکسازی قومی در فلسطین نشدند.
نسیمآنلاین: گزارش حاضر بر اساس کتاب «پاکسازی قومی فلسطین» نوشتۀ مورخ یهودی ایلان پاپه تنظیم شده است. این کتاب در سال 1396 توسط محسن کرباسفروشان به فارسی ترجمه شده و به چاپ رسیده است.
با خروج بریتانیاییها از فلسطین بالأخره اعراب تصمیم گرفتند به طور جدیتر وارد جنگ شوند. مصریها از جنوب و در نوار ساحلی پیشروی کردند. اما این پیشروی نتوانست ادامه پیدا کند و در اشدود متوقف شد. هنگ عربی اردن و نیروهای عراقی به سمت ارتفاعات مرکزی فلسطین هجوم بردند. سوریه و لبنان نیز در شمال درگیریهای مختصری با اسرائیل داشتند.
این حملات این پیام را به صهیونیستها میداد که اعراب میتوانند دردسرساز شوند. از این جهت صهیونیستها پیشنهاد آتش بس میانجیگر سازمان ملل -کنت فولکه برنادوت- را پذیرفتند. آتش بس روز هشتم ماه ژوئن سال 1948 رسماً اعلام شد. اما عملاً روز یادهم ژوئن اجرایی شد. این آتش بس چهار هفته دوام آورد.
ارتش اسرائیل در این چهار هفته نیز شروع به ویرانی و انهدام انبوهی از روستاهای تخلیه شده از ساکنین کرد. این روستاها عبارت بودند از: المزار در جنوب، فیحه نزدیک پتح تکوا، بیارعدس، میسیه، هوشه، سومیریه و منشه نزدیک عکا. روستاهای بزرگی نظیر دالیه الروحه، البطیمات و صبارین همگی ظرف یک روز نابود شدند. سایر روستاها تا آخرین روز آتش بس یعنی هشتم ماه ژوئیه 1948 از پهنۀ زمین پاک شدند.
سراسر ماه ژوئن اسرائیل درگیر آماده شدن برای مراحل بعدی بود. هدف گسترش قلمرو اسرائیل به ماورای 78 درصد فلسطین دورۀ قیمومت بریتانیا -که پیش از آتش بس یهودیان تصرف کرده بودند- بود. پیش از آتش بس تنها نقطه ضعف ارتش یهود نیروی هواییاش بود. در ماه ژوئن محمولۀ قابل ملاحظهای از هواپیماهای جنگی مدرن برای اسرائیل رسید و این ضعف را هم جبران کرد. این هواپیماهای جنگی در ماههای آیندۀ جنگ برای بمباران روستاهای فلسطینی مورد استفاده قرار گرفتند.
هشتم ژوئیه اولین آتش بس به پایان رسید. نیروهای صهیونیست با اشغال لید و رمله آتش بس را نقض کردند و جنگ دوباره در گرفت. در یک ماه وقفهای که ایجاد شده بود صهیونیستها برنامهریزی دقیقی برای نابودی سایر روستاهای فلسطینی کردند.
میانجیگر سازمان ملل ده روز تلاش کرد تا توانست آتش بس دیگری را اجرایی کند. هجدهم ژوئیۀ 1948 آتش بس دوم برقرار شد. نکتهای که در اینجا باید به آن توجه شود این است که این دو آتش بس ممکن است وقایع مهمی برای جنگ 1948 باشند ولی وقایع مهمی برای پاکسازی قومی 1948 نیستند، چرا که پاکسازی قومی بدون توجه به آتش بس ادامه مییافت. نیروهای نظامی یهود قراردادها را کاغذ پاره میدانستند و به پیشروی خود در سرزمین فلسطین ادامه میدادند.
نیروهای نظامی صهیونیست در حد فاصلۀ ده روزه بین هشتم تا هیجدهم ژوئیه به دو شهرک اللد و رمله را که روی هم رفته بالغ بر هفتاد هزار نفر جمعیت داشت، هجوم بردند و تمامی ساکنین آن دو شهرک را از خانه و کاشانۀ خود آواره کردند.
در میان ناظران سازمان ملل متحد یکی از آنها متفاوت بود. او کنت فولکه برنادوت بود. برنادوت روز بیستم ماه می 1948 وارد فلسطین شد و تا زمانی که در هفدهم سپتامبر 1948 به دست تروریستهای یهودی کشته شد در فلسطین ماند. جرم او جرأت ارائۀ طرح جدید تقسیم سرزمین فلسطین و پیشنهاد بازگشت بیقید و شرط آوارگان فلسطینی به موطنشان بود. برنادوت در یک ماهۀ اولیۀ آتش بس خواستار بازگشت آوارگان فلسطینی شده بود. در آن طرح اولیه خواستۀ او رد شد اما وقتی برای بار دوم بر این خواستۀ خود پافشاری کرد ترور شد.
به لطف برنادوت بود که در دسامبر 1948 مجمع عمومی سازمان ملل متحد میراث او پس از مرگش را به تصویب رساند. بر اساس این قطعنامه، سازمان ملل خواهان بازگشت همۀ پناهجویانی شد که از فلسطین آواره شده بودند. این قطعنامه بعدها به قطعنامۀ حق بازگشت فلسطینیان مشهور شد. قطعنامهای که هیچ گاه اجرایی نشد و صهیونیستها اجازۀ بازگشت به آوارگان فلسطینی را ندادند.
بنا به گفتۀ رئیس صلیب سرخ سوئد برنادوت طی جنگ جهانی دوم برای محافظت از یهودیها در برابر نازیها تلاشهای بسیار زیادی انجام داده بود و به همین خاطر از سوی اسرائیل به عنوان میانجیگر سازمان ملل پذیرفته شده بود. گویا یهودیها انتظار نداشتند برنادوت همان کاری را برای فلسطینیها انجام دهد که چندین سال پیش برای یهودیها انجام داده بود.
در خلال دو آتش بسی که به ابتکار سازمان ملل انجام شد، پاکسازی قومی وضعیت ناخوشایندتری به خود گرفت. برخی عملیاتها پیش از آتش بس شدت گرفتند. از جملۀ این عملیاتها اشغال روستاهای قوله و خربه شیخ میسر بود. پس از آن اسرائیلیها اشغال دو شهر لید و رمله و 68 روستای دیگر را در دستور کار قرار دادند. صهیونیستها پیش از این عملیاتها، 290 روستا را اشغال و نابود کرده بودند.
دومین آتش بس درست در لحظۀ به اجرا درآمدنش نقض شد. در ده روز اول آن، صهیونیستها روستاهای کلیدی شمال حیفا را اشغال کردند. در این عملیات روستاهای مهم دامون، ایموس، طمره، کابول و میعار به تصرف درآمدند. با اشغال این روستاها، اشغال همۀ اراضی جلیلۀ غربی کامل شد.
آتش بس دوم در سراسر تابستان 1948 برقرار بود. گرچه به واسطۀ اعمال خشونت و درگیری این آتش بس فقط اسماً برقرار بود. سازمان ملل موفق نشد از حملۀ صهیونیستها به بلندیهای جولان و به شهر قنیطره جلوگیری کند. فرمان اشغال این شهر در آخرین روز آتش بس ابلاغ شد. ایگال یادین به مسئول عملیات چنین فرمانی داده بود: «شما فرمان دارید شهر را نابود سازید.»i
ماه سپتامبر 1948 از جهاتی شبیه ماه اوت بود. در این ماه درگیری صهیونیستها با اعراب کاهش یافته بود و صهیونیستها با فراغ بال به عملیات اصلی خود که از اواخر 1947 شروع کرده بودند، میپرداختند. روستاها و شهرها یکی پس از دیگری اشغال و از جمعیت بومیشان پاکسازی میشدند.
پاکسازی قومی در خلال آتش بسی که عملاً وجود نداشت، ادامه مییافت. صهیونیستها به خوبی نشان دادند که برای اشغال سرزمین مقدس نه نیروهای نظامی پراکنده و ازهمگسیختۀ اعراب برایشان اهمیت دارد نه کاغذ پارههای سازمان ملل که به نام آتش بس اعلام میشود. آنها مصمم به پاکسازی بودند.
i. IDF Archives, 51/937, Box 5, File 42, 21 August 1948