عملیات‌های مقدماتی برای اجرای پاکسازی قومی

کدخبر: 2378577
خبرنگار:

از دسامبر 1947 صهیونیست‌ها سلسله عملیات‌هایی آزمایشی برای پاکسازی قومی را آغاز کردند تا توانایی نظامی خود را در این زمینه بسنجند و مقدمات عملیات اصلی را فراهم کنند.

نسیم‌آنلاین: گزارش حاضر بر اساس کتاب «پاکسازی قومی فلسطین» نوشتۀ مورخ یهودی ایلان پاپه تنظیم شده است. این کتاب در سال 1396 توسط محسن کرباسفروشان به فارسی ترجمه شده و به چاپ رسیده است.

سازمان‌های نظامی وابسته به صهیونیسم در سال 1947 تصمیم گرفتند تا سلسله عملیات‌هایی را به صورت آزمایشی ترتیب دهند تا هم توانایی نظامی خود را بسنجند هم واکنش فلسطین و اعراب نسبت به این مسئله را ببینند. این عملیات‌ها در فاصلۀ دسامبر 1947 تا ماه مارس 1948 اجرایی شدند.

قطعنامۀ تقسیم فلسطین در 29 نوامبر 1947 به تصویب رسید. عملیات پاکسازی قومی چند ماه بعد در دسامبر شروع شد. منظور از عملیات پاکسازی قومی مجموعه‌ای از حملات یهودیان به روستاها و شهرهای فلسطینی‌نشین است. این حملات پراکنده و اولیۀ یهودیان به قدری شدید و طاقت‌فرسا بود که موجب مهاجرت 75 هزار نفر فلسطینی شد.

دسامبر 1947

دسامبر 1947 صهیونیست‌ها دو روستای بی‌دفاع دیرایوب در نزدیکی رمله در مرکز سرزمین‌های اشغالی امروزی و بیت افه در حومۀ شمال شرقی نوار غزه را برای حملۀ اولیه انتخاب کردند. روستای بی‌دفاع ایوب در زمان حملۀ صهیونیست‌ها مشغول جشن برای تأسیس مدرسۀ جدید در این شهر بود اما شادی مردم ساعت ده شب هنگام ورود گروهانی 20 نفره به عزا تبدیل شد. این روستا بعدها طی سه نوبت دیگر مورد حمله قرار گرفت تا اینکه در آوریل 1948 به طور کامل تخلیه و ویران شد. روستای بیت افه در نواز غزه نیز در همان ماه دسامبر مورد حمله قرار گرفت اما در این روستا فلسطینی‌ها مهاجمان را موفقیت راندند.

صهیونیست‌ها قبل از حمله اقدام به اخطاردادن نیز می‌کردند. اخطارهایی که برای القای ترس و وحشت بین مردم پخش می‌شد. اعلامیه‌ها و بروشورهای تهدیدآمیز حتی در روستاهای سوری و لبنانی هم‌مرز با فلسطین پخش می‌شد. متن یکی از این اعلامیه‌ها چنین گزارش شده است:

اگر جنگ به ناحیه و خانه‌های شما کشیده شود در آن صورت ویرانی و آوارگی توده‌ای روستاییان به همراه زنان و کودکان را به دنبال خواهد داشت. به آن گروه از شما که خواهان چنین سرنوشتی نیستند اعلام می‌کنیم: در این جنگ کشتار بدون رحم و شفقت پیش خواهد آمد. ترحمی وجود نخواهد داشت. اگر در این جنگ مشارکتی نداشته باشید، مجبور به ترک خانه‌ها و روستاهای خود نخواهید بود.

روند پاکسازی عملاً شروع شده بود. سه روستا در منتهی‌الیه شمال شرق جلیله (خصاص، ناعمه و جاحولا) انتخاب شدند ولی فرماندۀ پالماخ (یکی از زیرشاخه‌های سازمان نظامی هاگانا) در شمال این عملیات را لغو کرد. دلیل این کار شاید جاه‌طلبانه بودن این عملیات بود به همین جهت صهیونیست‌ها تصمیم گرفتند به روستای خصاص حمله‌ور شوند.

در تاریخ هجدهم دسامبر 1947 نیروهای نظامی یهودی به این روستا حمله کردند. آن‌ها نیمه شب و به طور غافلگیرانه خانه‌های روستاییان را منفجر کردند. خبرنگار نیویورک تایمز که از نزدیک وقایع را دنبال می‌کرد از این حادثه شوکه شد. هاگانا نخست عملیات را منکر شد اما وقتی خبرنگار نیویورک تایمز موضوع را رها نکرد سرانجام عملیات را پذیرفت. بن‌گورین از این عملیات عذرخواهی کرد و مدعی شد این عملیات بدون اطلاع او صورت گرفته است ولی بعدها در ماه آوریل عملیات خصاص را در زمرۀ عملیات‌های موفق نیروهای نظامی یهود لیست کرد.

بعد از خصاص صهیونیست‌ها جاه‌طلبی بیشتری به خرج دادند. آن‌ها به سراغ نقاط شهری رفتند. حیفا اولین مقصد آن‌ها بود. از آنجا که مهاجرین یهود طی دهه‌های اخیر به این شهر مهاجرت کرده بودند، خانه‌های خود را در بلندی‌های کوه‌های اطراف شهر بنا کرده بودند و به همین جهت در بالادست همسایگان و هم‌شهری‌های عرب خود زندگی می‌کردند. از این جهت موقعیت استراتژیک خوبی برای خرابکاری داشتند.

نیروهای نظامی یهود بشکه‌هایی مملو از مواد منفجره و حاوی گلوله‌های فولادی را از ارتفاعات به داخل کوچه‌های محل سکونت فلسطینیان می‌غلتاندند و با آتش زدن آن‌ها رودی از آتش در محله‌ها و معابر راه می‌انداختند. وقتی فلسطینی‌ها برای خاموش کردن این آتش از خانه و محل کار خود خارج می‌شدند با مسلسل آن‌ها را هدف گلولۀ خود قرار می‌دادند.

در محله‌هایی که یهودیان و فلسطینیان با همدیگر زندگی می‌کردند، نیرو‌های نظامی هاگانا لباس مبدل می‌پوشیدند و خودروهای بمب‌گذاری شده و مملو از مواد منفجره را برای تعمیر به تعمیرگاه‌های فلسطینیان می‌بردند و پس از ترک محل آن را منفجر می‌کردند. واحد مخصوصی از هاگانا به نام هاشاحر یا سحر که تخصصش در مبدل‌سازی یهودی‌ها به شکل عرب‌ها بود، مسئول این اقدامات بود.

درگیری‌های شهری به محیط‌های صنعتی هم کشیده می‌شد. در پالایشگاه کمپانی نفت عراق در خور یا خلیج کوچک -که بریتانیایی‌ها آن را اداره می‌کردند- اعضای هاگانا اقدام به پرتاپ بمبی به سمت محل تجمع کارگران فلسطینی کردند. کارگران فلسطینی به تلافی شورش کردند و 39 نفر از کارگران یهودی را کشتند. این سنگین‌ترین و آخرین ضد حملۀ فلسطینیان علیه یهودیان بود. فرماندهی کل هاگانا در واکنش به این شورش تصمیم گرفت روستای بلدالشیخ -محل دفن عزالدین قسام یکی از مهم‌ترین و کاریزماتیک‌ترین رهبران فلسطینی- را قتل عام کند. حمله و هجوم به روستای بلدالشیخ در تاریخ سی و یکم دسامبر 1947 صورت گرفت. این عملیات سه ساعت طول کشید و 60 شهید فلسطینی برجای نهاد.

هم‌زمان با عملیات بلدالشیخ صهیونیست‌ها حمله به منطقۀ آزمایشی دیگری در حیفا را در دستور کار قرار دادند. آن‌ها از بین محله‌ای عرب‌نشین، به محله‌ای به نام وادی روشمیه رفتند و مردم را جمع کردند و خانه‌های آن‌ها را منفجر کردند. در آن زمان بریتانیا هنوز مسئول تأمین امنیت فلسطین بود ولی واکنشی به این اقدامات نشان نمی‌داد و چشم خود را کاملاً بر این اقدامات صهیونیست‌ها بسته بود.

ژانویه و فوریه 1948 

یک هفته بعد از عملیات در وادی روشمیه در ژانویه 1948، پالماخ حمله به محلۀ حواسه در حیفا را در دستور کار قرار داد. این محله یکی از فقیرترین محلات شهر محسوب می‌شد و بافت آن از کلبه‌ها و کپر‌های فقیرانۀ مردم ساخته شده بود. در آن زمان حدود 5 هزار فلسطینی در این بخش زندگی می‌کردند. با حملۀ صهیونیست‌ها کلبه و کپرهای مردم منفجر شدند. صهیونیست‌ها حتی مدرسۀ محلی آن ناحیه را به این علت که تبدیل به پناهگاه مردم شده بود منفجر کردند.

تنها در هفتۀ اول ژانویۀ 1948 عملیات‌های تروریستی انجام گرفته توسط ایرگون (سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل، از زیرشاخه‌های هاگانا که بعد‌ها از آن منشعب شد) از همۀ عملیات‌های گذشتۀ آن بیشتر بود. از جملۀ این عملیات‌ها بمب‌گذاری در مبنی‌السرایی در یافا، مقر کمیتۀ محلی فلسطینی‌ها، بود. بمبی که ساختمان را به کلی ویران کرد و منجر به شهادت 26 نفر شد. ایرگون همچنین بمبی در هتل سمیراین در قطمون در غرب بیت‌المقدس منفجر کرد که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از مردم از جمله کنسول اسپانیا شد.

روز نهم ژانویۀ 1948 واحدهایی از ارتش داوطلبان عربی وارد سرزمین‌های فلسطین شدند و با نیروهای یهودی وارد نبرد شدند. در این درگیری‌ها یهودیان دست بالا را داشتند و پیروز شدند. در آن زمان برخی از رهبران فلسطینی دیگر فهمیده بودند سرنوشت فلسطین رقم خورده و کار از کار گذشته است. این افراد همان کسانی بودند که هنگام ورود یهودیان به فلسطین در واپسین روزهای حکومت عثمانی با مهمان‌نوازی از آن‌ها پذیرایی کرده بودند و آن‌ها را به اقامت در حیفا و زندگی در کنار خود دعوت کرده بودند.

روز سی‌ویکم ژانویۀ سال 1948 بن‌گوریون برای دیوید شالتیل فرمانده نظامی شهر بیت‌المقدس فرمانی را صادر کرد. او از شالتیل خواست عملیات نظامی در بیت‌المقدس را با حمله به ناحیۀ شیخ جراح گسترش بدهد، سایر بخش‌های زندگی فلسطینیان را اشغال کند و بلافاصله مهاجرنشین‌های یهودی را جایگزین محله‌های تخلیه شدۀ فلسطینیان سازد. این فرمانده مأموریت داشت تا یهودیان را در خانه‌های اعراب دورگۀ رومما ساکن کند. مأموریت با موفقیت انجام شد و روز هفتم فوریه بن‌گورین به بیت المقدس آمد و به بازدید از مناطق تخریب و تخیله شده که سابقاً محل زندگی اعراب بود، پرداخت.

در سیزدهم فوریۀ 1948 عملیاتی با تمرکز بر چند منطقه آغاز شد. این عملیات حاصل طراحی دقیق ایگال یادین نابغۀ نظامی صهیونیست‌ها بود. در یافا چند خانه انتخاب شدند و در حالی که ساکنین در خانه حضور داشتند خانه‌ها دینامیت‌گذاری و منفجر شدند. علاوه بر آن به روستای سعسع و سه روستای دیگر در حوالی سزاریا (قیصریۀ امروزی) حمله شد.

عملیات‌های ماه فوریه برخلاف عملیات‌های قبلی خیلی دقیق‌تر برنامه‌ریزی شده بودند. این عملیات‌ها پراکنده نبودند، هر کدام اسم رمز خاص خود را داشتند و برای هدفی خاصی طراحی شده بودند. این عملیات‌ها برای تسهیل حمل و نقل یهودیان در خطوط ارتباطی اصلی فلسطینیان طراحی شده بود که این امر نیز فقط با پاکسازی این راه‌ها از فلسطینیان میسر می‌شد.

اولین گام برای تأمین هدفی که ذکر شد تخلیۀ کامل سه روستای اطراف شهر سزاریا بود. قیساریه اولین روستایی بود که به طور کامل در پانزدهم فوریۀ 1948 از سکنه خالی شد و سپس به طور کامل تخریب شد. دومین روستا، روستای بره‌قیساریه با سکنۀ حدود هزار نفر بود. این روستا در فوریۀ 1948 طی یک حملۀ برق‌آسا چنان تخریب و نابود شد که هم مورخان یهودی و هم مورخان فلسطینی نابودی و محو شدن آن را مشکوک و مرموز تلقی می‌کنند. سومین روستا، روستای خربه‌ البرج بود. این روستا نیز تخریب شد ولی هنوز بخشی از خرابه‌های آن قابل مشاهده است. 

آنچه گفته شد تنها بخشی از عملیات‌های نظامی یهودیان علیه فلسطینیان طی دسامبر 1947 تا ماه مارس 1948 است. سازمان هاگانا و سایر سازمان‌های نظامی وابسته این عملیات‌ها را به طور آزمایشی برای اجرای طرح بزرگتری انجام دادند. آزمایشاتی که اتفاقاً موفقیت‌آمیز بودند و موجب شدند طرح دالت از دل آن‌ها بیرون بیاید و با قوت بیشتر و به شکل بهینه‌تری اجرایی شود. در آینده به اتفاقات ماه مارس 1948 و آخرین صیقل‌‌کاری‌های طرح دالت و چگونگی متولد شدن آن خواهیم پرداخت.

ارسال نظر: