تاریخ خیانت حکام عرب به فلسطین

کدخبر: 2378351
خبرنگار:

در طول تاریخ مبارزه علیه اشغال فلسطین جنگ‌ های متعددی رخ داده است که اکثر آنها به نفع رژیم غاصب صهیونیستی تمام شده و علت بسیاری از این شکست‌ها خیانت حکام عرب به آرمان فلسطین بوده است.

نسیم‌آنلاین: رسانه‌ های مصری و عبری خبری را در مورد هشدار وزارت اطلاعات مصر به مقامات رژیم صهیونیستی در فاصله چند روز قبل از شروع عملیات طوفان الاقصی منتشر کردند که تعجب بسیاری را برانگیخت. اما این نوع خیانت ها به آرمان فلسطین در جهان عرب بی سابقه نیست و تازگی ندارد.

جنگ یوم کیپور و خیانت بزرگ

شاید اولین بار که اسرائیل در جنگی مقابل اعراب غافلگیر شد و تا مرز شکست کامل پیش رفت در جنگ یوم کیپور بود. در این جنگ دو کشور مصر و سوریه از شرق و غرب به رژیم یورش بردند و در گام اول موفق به فتح سرزمین‌ های خود که در جنگ شش روزه توسط رژیم صهیونیستی اشغال شده بود؛ شدند. در این جنگ تلفات سنگینی بر ارتش رژیم وارد شد اما در ادامه به دلیل عدم حمایت سایر کشورهای عربی و تقویت اسرائیل توسط غرب پیروزی‌های به دست آمده از دست رفت و بین مصر و سوریه نیز اختلاف افتاد. پس از جنگ نیز طرف مصری تن به سازش با اسرائیل داد و در ازای آن بخشی از صحرای سینا را پس گرفت. همین امر باعث تیرگی روابط میان سوریه و مصر شد که تا به امروز ادامه دارد. اما خیانت ها قبل از جنگ نیز در جریان بوده است. طبق اطلاعاتی که بعدها به دست منابع اطلاعاتی صهیونیستی منتشر شد، اشرف مروان، داماد جمال عبدالناصر چند روز قبل از عملیات یوم کیپور به افسران موساد در مورد این عملیات هشدار داده بود و این اطلاعات در اختیار نخست وزیر و کابینه دولت اسرائیل نیز قرار گرفته بود. گلدا مئیر و کابینه صهیونیستی هشدارها را نادیده گرفته و حمله مصر و سوریه را دور از واقعیت ارزیابی کردند اما همین امر منجر به شکست سنگین اطلاعاتی و عملیاتی برای ارتش مجهز صهیونیست‌ها شد که در ادامه منجر به سقوط دولت او نیز شد. اما در این میان خیانت اعضای نزدیک به خانواده جمال عبدالناصر در عملیاتی که علاوه بر فلسطین هدف آزادسازی بخش مهم و استراتژیکی از خاک مصر را داشت قابل توجه است. البته خیانت‌ها در این عملیات به همینجا خلاصه نمی‌شود و طبق گزارش‌هایی شریف حسین، پادشاه وقت اردن نیز از شروع عملیاتی علیه اسرائیل به مقامات این رژیم خبر داده بود. علت این اقدام اردن را باید در وضعیت سیاسی و اجتماعی این کشور دانست. بخش زیادی از جمعیت این کشور را فلسطینی تبارها تشکیل می‌دهند و در سال1971-1970 نیز ارتش این کشور با نیروهای ساف(سازمان آزادی بخش فلسطین) جنگ داخلی خونباری را در اردن رقم زده بودند.

منافع ملی یا حفظ تاج و تخت؟!

سابقه خیانت به آرمان فلسطین در میان حکام عرب به قبل از جنگ یوم کیپور بازمی‌گردد. در نبردهای قبلی و به خصوص در جنگ شش روزه این حقیقت اثبات شد که حکام عرب حفظ حکومت و سلطنت خود را بر هر چیزی مقدم می‌دانند. در جنگ های قبل از یوم کیپور و به ویژه در جنگ شش روزه شاهد این بودیم که حکام سعودی و شیوخ حاشیه خلیج فارس در پشتیبانی از جمال عبدالناصر کوتاهی عمدی کردند زیرا معتقد بودند که کمک به عبدالناصر و پیروزی وی منجر به افزایش محبوبیت این شخصیت ناسیونالیست عرب خواهد شد. بالا رفتن محبوبیت جمال عبدالناصر و گسترش تفکرات ناسیونالیستی و چپگرایانه در کشورهای عربی در قرن بیستم نیز همان چیزی بود که شیوخ و پادشاهان عرب از آن ترس و واهمه داشتند و در نتیجه از مصر و پشتیبان آن یعنی شوروی فاصله گرفتند و به سوی ایالات متحده آمریکا و غرب متمایل شدند که منجر به انعقاد قراردادهای صلح برخی از این کشورها با رژیم اشغالگر قدس شد.

قرارداد کمپ دیوید که بین انور سادات و مناخیم بگین امضا شد نیز از همین دست قراردادها بود. پس از جنگ یوم کیپور و بازپس‌گیری اراضی استراتژیک اشغال شده توسط مصر حاکمان این کشور تصمیم گرفتند تا از شوروی و آرمان فلسطین فاصله گرفته و به غرب نزدیک شوند تا منافع اقتصادی آنها تامین شود. به همین دلیل تبدیل به اولین کشور عربی-اسلامی شدند که اسرائیل را به رسمیت شناخت و پس از آن نیز اردن و سایر کشورها به این دام افتادند و پروژه عادی سازی با نیت دستیابی به منافع اقتصادی و حفظ حکومت حاکمان مستبد مانند شاه اردن و روسای جمهور مصر ادامه یافت و تا همین اواخر و قبل از عملیات طوفان الاقصی نیز ادامه داشت و عربستان سعودی مراحل آخر عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را طی می‌کرد که وقوع عملیات مانع آن شد.

عاقبت دست دادن با شیطان

مرور وضعیت کشورها و گروه هایی که تن به عادی سازی روابط با اسرائیل داده اند نشان می‌دهد که دستاورد آنها در مقابل کاری که کرده‌اند بسیار ناچیز بوده و در مواردی زیان‌هایی نیز متحمل شده‌اند. یک مثال آن مصر امروز است. کشوری پهناور با تاریخی چند هزار ساله و با بیشترین جمعیت در جهان عرب که درگیر فقر و فساد گسترده است. مصر امروز دارای ضعف شدید در حکمرانی است؛ اقتصادی بحران زده دارد و کشور به دست نظامیان کنترل می‌شود. وضعیت تورم 30 درصدی در حالیکه تحریمی بر علیه مصر وجود ندارد و حتی این کشور میزبان کمک های دائمی خارجی از سوی اعراب و غرب هست نیز سندی بر این حقیقت است که مصر امروز حتی در مقایسه با مصر قرن بیستم نیز کشوری ضعیف و بحران زده است و حتی خبری از قدرت نظامی این کشور نیست.

این مثال درمورد تشکیلات خودگردان فلسطین نیز صدق می‌کند که زمانی تحت کنترل جنبش فتح و شخص یاسر عرفات تبدیل به کابوس صهیونیست‌ها شده بود اما پس از قرارداد اسلو و به مرور زمان تبدیل به دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری شده و امروزه به عنوان ستون پنجم ارتش اسرائیل در درون کرانه باختری علیه مبارزان مقاومت فعالیت می‌کند. و این در حالی رخ داده است که وعده دولت مستقل فلسطینی به هیچ وجه عملی نشده است و رئیس این تشکیلات برای خروج از فلسطین یا حتی عبور و مرور درون سرزمین های 1948 نیاز به مجوز دولت اسرائیل دارد!

سازش حکام اردن، امارات، مراکش و مابقی کشورهای عربی و اسلامی نیز از همین دست است و شرایط در درون جوامع این کشورها با مواضع حاکمان آنها در قبال مسئله فلسطین بسیار متفاوت است. حوادث جمعه گذشته در نزدیکی مرز با فلسطین اشغالی در کشورهای مصر و اردن و فریادهای حمایت از حماس در «امان» یا حمله پلیس مصری به گردشگران اسرائیلی در اسکندریه گواه این حقیقت است که غیرت عربی در میان مردم مصر و اردن زنده است و حکام این کشورها از این حقیقت واهمه دارند و توان مقاومت در مقابل آن را نیز ندارند.

 
ارسال نظر: