اتحادهای اطراف ایران؛ I2U2
آمریکا برای مهار و مقابله با روسیه و چین دست به ایجاد اتحاد I2U2 زد. اتحادی بین امارات، ایالات متحده آمریکا، هند و اسرائیل با هدف توسعه همکاری اقتصادی و امنیتی که میتوان آن را در راستای مقابله با برنامه یک کمربند و یک جاده دانست
نسیم آنلاین: ایالات متحده آمریکا به منظور مهار و مقابله بهتر با روسیه و چین دست به اتحادسازی در مناطق مختلف دنیا علیه رقبای خود به خصوص چین زده است. پیمان AUKUS یا گفتگوهای امنیتی QUAD و همچنین دخالت آمریکا در مسئله دریای چین جنوبی و مسئله تایوان از نمونههای این اتحادها میباشد. آمریکا در آخرین نمونه از این اتحادسازیها گروه I2U2 را تشکیل داد.
توافقنامه ابراهیم که منتهی به عادی سازی روابط بین امارات و چند کشور عربی دیگر با رژیم صهیونیستی شد در ادامه منجر به تولد یک توافق جدید به نام I2U2 شد که نام آن از سرواژه نام کشورهای عضو الهام گرفته شده است. ایالات متحده، امارات متحده عربی، هند و اسرائیل کشورهایی بودند که پس از عادی سازی روابط بین اسرائیل و امارات فرصت را برای همکاری اقتصادی و امنیتی و ایجاد یک ائتلاف جدید آماده دیدند. امارات متحده و رژیم صهیونیستی به عنوان دو کشور که در نزدیکی دو گذرگاه مهم جهان قرار گرفتهاند و هند و آمریکا به عنوان دو قدرت اقتصادی در این توافقنامه حضور دارند.
آغاز I2U2
هدف این توافقنامه ایجاد یک پلتفرم برای توسعه اقتصادی معرفی شده است و اهداف و برنامههای اعلامی آن همکاری در حوزه اقتصادی، فناوری و کشاورزی اعلام شده است. این توافق همچنین بر حوزههای حمل و نقل دریایی و زیر ساختها تمرکز دارد و به نظر میرسد که به دنبال گسترش بنادر و ارتباط تجاری از راه دریا بین کشورهای عضو است. از دیگر اهداف این توافقنامه همکاری در حوزه آب، انرژی، حمل و نقل، فضا، سلامت و امنیت غذایی معرفی شده است. البته در مورد آینده این توافقنامه و اهداف اصلی آن اطلاعات زیادی منتشر نشده اما میتوان آن را در راستای مهار برنامه یک کمربند و جاده چین دانست.
در بخشی از این توافقنامه مقرر شده تا شاهد سرمایه گذاری 2 میلیارد دلاری برای طرحهای کشاورزی و انرژی تجدیدپذیر در گجرات و مادهیا پرادش هند باشیم و به نظر میرسد که سرمایهگذاری این برنامههای توسعهای هند توسط امارات صورت گیرد و انتقال تکنولوژی آن نیز بر عهده ایالات متحده و رژیم صهیونیستی باشد. ترکیب این توافقنامه را میتوان به نوعی کاملا در بلوک غرب دانست و جالب اینکه امارات و رژیم صهیونیستی بلافاصله پس از عادی سازی روابط وارد این بلوک بندی جدید منطقهای میشوند که قرار است پلی بین غرب و شرق باشد. نخستین نشست این گروه که اکتبر 2021 تاسیس شده، در سال 2022 بود و نخستین بیانیه مشترک این گروه نیز در همین تاریخ منتشر شد. در این بیانیه نیز جزئیاتی از اهداف اصلی این توافقنامه منتشر نشده است و به همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری و انتقال فناوری محدود میشود اما نمیتوان نسبت به هدف اصلی آن تا این حد خوشبین بود.
I2U2 یا کواد خاورمیانه
بسیاری هدف و کارکرد اصلی گروه I2U2 را مهار چین در غرب آسیا و به ویژه در منطقه خلیج فارس میدانند. از این رو به این گروه، کواد غرب آسیا یا خاورمیانه گفته میشود. کواد که در اصل متشکل از استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده است یک گفتگوی امنیتی به منظور مقابله دیپلماتیک و نظامی با چین است. حضور هند در این توافق و حضور رژیم صهیونیستی در کنار آمریکا این شائبه را به وجود آورده که این گروه نیز اهداف امنیتی را دنبال میکند. مهار پروژه کمربند و جاده (BRI) از دلایل اصلی حضور آمریکا در این گروه است. پروژه چین که هماکنون در پاکستان به مشکلات اساسی امنیتی و سیاسی برخورده با تاسیس این گروه به چالشهای جدیدی در منطقه خلیج فارس و همچنین در بندر حیفا مواجه خواهد شد.
اقدامات خصمانه این گروه به اینجا منتهی نخواهد شد و قطعا کشورهای هند و امارات و همچنین رژیم صهیونیستی نیز به دنبال سیاستهای منطقهای خود در این پیمان خواهند بود. رژیم صهیونیستی قطعا به دنبال گسترش نفوذ خود در خلیج فارس و بنادر امارات متحده عربی و پیادهسازی پروژههای خرابکارانه و ضد امنیتی علیه ایران خواهد بود و از طرفی نیز این احساس خطر وجود دارد که همکاری امنیتی و اقتصادی هند و اسرائیل منجر به نفوذ آنها در بندر چابهار شود که توسعه آن از طرف ایران به هند واگذار شده است.
سطح تعاملات اقتصادی امارات و هند و همچنین اسرائیل با هند در سالیان اخیر افزایش یافته و پس از عضویت در این گروه مقرر شده تا مراوده تجاری بین امارات و هند از 59 میلیارد دلار به 100 میلیارد و از طرفی حجم تجارت رژیم صهیونیستی با هند نیز در ده سال آینده به 10 میلیارد دلار برسد. ارقامی که میتواند برای ایران تهدید آمیز باشد و دو کشور امارات و هند را به رژیم صهیونیستی متمایل کند. وجود دو کشور امارات و هند در این گروه و توافقات آنها با آمریکا و اسرائیل میتواند از دو حوزه اقتصادی و امنیتی به جمهوری اسلامی ایران ضربات جبران ناپذیری را وارد سازد. عمده واردات ایران از مبدا امارات است و از طرفی هند از مقاصد صادرات نفت و محصولات پتروشیمی ایران است و همچنین توسعه بندر چابهار به دستان هندیها سپرده شده است. مجموع این اتفاقات میتواند در آینده نزدیک هزینههای سنگینی را به طرف ایرانی تحمیل کند و باید نسبت به آنها هشیار بود.
تهدیدات امنیتی اسرائیل که تا پیش از این در جمهوری آذربایجان و کردستان عراق نمود پیاده کرده بود، هماکنون در امارات در حال شکلگیری است و از طرفی اسرائیل و هند سطح بالایی از همکاریهای امنیتی را تجربه میکنند. هندیها تاکتیکهای تجربه شده صهیونیستها بر روی فلسطینیان را برای سرکوب مسلمانان کشمیر پیاده میکنند و در این راه از تسلیحات اسرائیلی نیز استفاده میکنند و قرار است تا این همکاریها در آینده و در قالب I2U2 بیشتر نیز شود.
اختلافات بین اعضا
اعضا در این گروه با وجود اشتراکات و تمایلات بسیار برای همکاری دارای اختلافات زیادی هستند. هند با وجود تمایل زیاد برای همکاری بر علیه چین با آمریکاییها اما نمیتواند تن به خواسته آنها در قبال روسها دهد و نگاه به قراردادهای تسلیحاتی این کشور با روسیه نشان میدهد که عمده تسلیحات پیشرفته این کشور از مبدا روسیه وارد میشود. این کشور همچنین بخش مهمی از نفت و انرژی خود را از روسیه و ایران وارد میکند و نمیتواند آنها را به راحتی جایگزین کند. با این وجود اما فشارهای غرب و به ویژه آمریکا پس از آغاز جنگ اکراین بر روی هندیها برای جدایی و قطع ارتباط با روسیه، چین و ایران زیاد شده است اما این فشارها تاکنون موفقیت آمیز نبوده است. به خصوص که این کشور عضوی از پیمان بریکس است و در آینده خواهان ایفای نقش بیشتری در این پیمان است.
در طرف دیگر اماراتیها برای گسترش ارتباطات خود با هند باید وضعیت خود با پاکستان را در نظر بگیرند. با وجود اینکه اماراتیها از ابتدا به چین فضای زیادی ندادهاند احتمالا به مشکل اساسی برخورد نکنند اما حذف چین و روسیه از تعاملاتشان به این راحتی نخواهد بود از طرفی حساسیتهای ایران بر سر حضور اسرائیلیها در خلیج فارس را باید در نظر بگیرند. یکی دیگر از چالشهای امارات حذف کارگران پاکستانی، بنگلادشی و به طور کلی کارگران مسلمان و جایگزینی آنها با کارگران هندی است که ممکن است عمده آنها مسلمان نباشند و این برای وجهه این کشور که خود را اسلامی معرفی میکند اصلا مناسب نیست.
در سوی دیگر اما اسرائیل قرار دارد که طی قراردادی بلند مدت با چین بخش عظیمی از بندر حیفا را به چینیها واگذار کرده تا سرمایه گذاری این قدرت جهانی را کسب کند. عضویت در این گروه و همکاری بندری و دیانوردی با اعضای این گروه و فشار متحد سنتی خود یعنی آمریکا این رژیم را به سوی دوراهی انتخاب بین چین و هند سوق میدهد. به نظر میرسد که بخشی از طرح مقابله آمریکاییها با طرح BRI چین جایگزینی هند به جای چین در بنادر فلسطین اشغالی باشد. طرحی که قطعا اعتراض چینیها را به همراه دارد و روابط چین با رژیم را دستخوش تغییرات اساسی خواهد کرد. به همین دلیل این توافق برای مقامات رژیم صهیونیستی نیز چالش به همراه دارد و در آخر آمریکا قرار دارد که به نظر میرسد کمترین چالش و تضاد منافع را در این گروه دارد و بیشترین نفع را از همکاری با این گروه خواهد برد. زیرا با اجرای سیاستهای توافقی این گروه همزمان کشورهای چین، روسیه و ایران را کنترل کرده و طرح BRI چین را نیز در منطقه غرب آسیا متوقف میکند و مانع رسیدن آن به اروپا میشود و از طرفی اعراب را نیز از چین جدا خواهد کرد. اما همانگونه که گفته شد اجرایی شدن تمام اهداف غیرممکن است و در ادامه باید منتظر ماند و دید که آیا این گروه میتواند بر چالشهای خود غلبه کند یا خیر؟