آیا تراس نسخه دوم تاچر میشود؟
لیز تراس، رهبر حزب محافظهکار و نخستوزیر جدید بریتانیا است. پیش از او نیز در حزب محافظهکار زنان به این سمت انتخاب شدهاند که مشهورترین زن رهبر جهان، مارگارت تاچر بوده است. رهبری که برای تراس نیز یک الگو محسوب میشود
نسیمآنلاین: ظهور و بروز تراس در سال 2014 شروع شد. جایی که به عنوان وزیر در امور محیط زیست، غذا و امور روستایی در کنفرانس حزب محافظهکار اعلام کرد که « ما دو سوم پنیر خود را وارد می کنیم و این مایه شرمساری است.» هفت سال بعد و پس از چند پست در کابینههای مختلف، حالا لیز تراس رهبر حزب است. رهبری که میخواهد کشور را «رقابتیتر، جسورتر و رو به جلوتر از هر کشور دیگری روی زمین» بسازد. بریتانیا پس از خروج از اتحادیه اروپا در حال بازتعریف نقش خود در صحنه جهانی است. در حال حاضر، کمبود نیروی کار، قفسههای خالی سوپرمارکتها و هزینههای فزایندهی انرژی، مقایسهی این شرایط با بحران اواخر دهه 1970 را عمومی کرده است. همان دورانی که تاچر فرمان راهبری بریتانیا را در دست گرفت.
در سال 1993، تراس در کالج مرتون در دانشگاه آکسفورد ثبت نام کرد تا در رشته فلسفه، سیاست و اقتصاد (PPE) تحصیل کند، مدرکی که مدتها دروازهای برای ورود به جمع نخبگان بریتانیا بوده است. تراس پس از فارغ التحصیلی از کالج مرتون در سال 1996 به حزب محافظه کار پیوست. در آن دوران، حزب کارگر در حال صعود به مرکز سیاسی به رهبری تونی بلر بود. حالا به این اضافه کنید که تراس در شرایطی به حزب راستها پیوست که پدر و مادرش چپگرای حزب کارگر بودند. لیز تراس در سفر سیاسی خود از تربیت چپ تا تبدیل شدن به نسخه دوم مارگارت تاچر مدتی هم با لیبرال-دموکراتها، سومین حزب سیاسی بریتانیا، ارتباط کوتاهی داشت. خودش آن را خطای جوانی توصیف کرده است و حتی در همان زمان از الغای نظام سلطنت سخن گفته بود. تراس زمانی که در آکسفورد بود به عنوان رئیس باشگاه لیبرال-دموکرات ها فعالیت کرد. او خود در این مورد میگوید که «همه ما در نوجوانی اشتباه می کنیم. برخی افراد مواد مخدر مصرف میکنند. افراد دیگر به لیبرال دموکراتها میپیوندند. » لیتلوود که او را در آکسفورد میشناخت، گفت که او کاملاً یک «هک» بود - «نشان تقریباً افتخار برای جاهطلبان سیاسی».
تراس که در سال 1975 در آکسفورد به دنیا آمد، در 4 سالگی به حومه گلاسکو، اسکاتلند نقل مکان کردند. پدر تراس، جان، استاد ریاضیات، در کالج فناوری پیزلی بود. مادر او، پریسیلا، پرستار، معلم و فعال کمپین خلع سلاح هسته ای (CND) بود. لیز تراس به خاطر میآورد که بمبی نمادین را از رولهای فرش قدیمی ساخته بودند تا با خود در راهپیمایی در پیزلی ببرند. جایی که جمعیت برای استعفای مارگارت تاچر، نخست وزیر وقت بریتانیا شعار می دادند: «مگی، مگی. مگی، بیرون، بیرون، بیرون!» یادمان باشد که اسکاتلند، سرزمینی است که به محافظهکاران روی خوش نشان نمیدهد. خانواده بعداً به لیدز در غرب یورکشایر انگلستان نقل مکان کردند، جایی که لیز در یک دبیرستان دولتی تحصیل کرد. تراس در مقالهای برای دیلی میل در سال 2020 نوشت: «در مدرسه، ما دروس نژادپرستی و تبعیض جنسی داشتیم، اما تلاش بسیار کمی برای اطمینان از اینکه همه از ریاضیات و زبان انگلیسی تسلط دارند، وجود داشت.»
اعتقاد او به اقتصاد بازار آزاد، که به ستون مرکزی ایدئولوژی سیاسی او تبدیل شده از مطالعهاش در اقتصاد ناشی میشود. او در سال 2018 به بیبیسی گفت: «آن زمان بود که فهمیدم برای کنترل زندگی خود، باید بر پول خود کنترل داشته باشید و اقتصاد واقعاً بسیار مهم است.» رایان بورن، همکار سابق تراس و عضو اندیشکده مؤسسه کاتو در واشنگتن میگوید که ایدئولوژی او به بهترین وجه به عنوان تکاملی از لیبرالیسم کلاسیک است و این سخن که «ایده آزادی ارزش کلیدی محرک در سیاست است.»
پس از فارغ التحصیلی از آکسفورد در سال 1996، در غول انرژی رویال داچ شل مشغول به کار شد. در سال 2001، او اولین نامزدی خود را برای پارلمان در سن 25 سالگی درخواست کرد. پس از تلاش ناموفق دیگری در سال 2005، تراس به فهرست نامزدهای مدنظر نخست وزیر وقت بریتانیا دیوید کامرون اضافه شد که به دنبال تنوع بخشیدن به صندلیهای حزب بود. تراس برای یک صندلی امن محافظهکاران در نورفولک انگلستان انتخاب شد. او به سرعت زمینه های ایدئولوژیک خود را در پارلمان مطرح کرد و گروهی را در پارلمان در سال 2011 تأسیس کرد. تراس و حدود سی عضو دیگر می خواستند اشتیاق عقب مانده برای اقتصاد بازار آزاد را تقویت کنند.
در سال 2014، در 38 سالگی، زمانی که به عنوان وزیر امور محیط زیست، غذا و امور روستایی منصوب شد، جوانترین زنی بود که در کابینه حضور داشت. تراس به عنوان وزیر امور خارجه، سقف شیشهای دیگری را شکست و تنها زن - و اولین زن از حزب محافظهکار - شد که این سمت را بر عهده گرفت. او پیشتر بهعنوان وزیر زنان و برابریها، بر برابری فرصتها تأکید کرده بود، نه بر نتیجه. او همچنین سیاست هایی را که به طور خاص بر نژاد، جنسیت و جنسیت تمرکز میکنند رد کرده و آن را مد خوانده است.
تراس پس از رفراندوم 2016 به سرعت با برگزیت موافقت کرد. رابین نبلت، مدیر اندیشکده بریتانیایی چتم هاوس میگوید که او یکی از آن افرادی است که بهطور مؤثری به «خوب آن زمان بود، و الان هم هم اینطور است» باور دارد. او اولین عضو کابینه شد که جانسون را در رقابت برای به دست گرفتن سکان حزب محافظه کار در سال 2019 تایید کرد. وفاداری او فراموش نشد و تراس به وزیر امور تجارت منصوب شد. تراس جهان را در نوردید و با 68 کشور و همچنین اتحادیه اروپا قراردادهای تجاری بست. منتقدان سوابق تجاری او به این واقعیت اشاره میکنند که اکثریت قریب به اتفاق آن معاملهها، کپی از شرایطی بود که بریتانیا در زمانی که عضو اتحادیه اروپا داشت و اینکه او هیچ مزیت جدیدی را تضمین نکرد. دیوید هنیگ، مدیر پروژه سیاست تجاری بریتانیا در مرکز اروپا برای اقتصاد سیاسی بینالملل معتقد است:«بخش اعظم آن قبل از حضور او هم در آنجا اتفاق میافتاد، بنابراین فکر نمیکنم او بتواند اعتبار زیادی برای آن قائل شود. چیزی که نمیتوانم در مورد او تحسین نکنم این است که او با این نیروی عظیم، یا انرژی یا مثبتاندیشی به سمت وزیر تجارت رفت تا این کار را انجام دهد. و من فکر میکنم این چیزی است که او را بیش از هر چیزی که واقعاً به دست آورده بود، ارتقاء داد.» در میان کسانی که در مورد کابینه مطالعه میکنند، بسیاری انتصاب او به سمت وزیر خارجه را تلاش جانسون برای ارتقای یک متحد وفادار و همزمان متعهد شدن یک رقیب بالقوه آینده در خارج از کشور و دوری از امور داخلی دانستند.
آناند منون، استاد سیاست اروپا و روابط خارجی در کینگز کالج لندن میگوید«آنچه از گذشته بسیار واضح بود این است که او قصد دارد به عنوان وزیر امور خارجه بر طبل ایدئولوژیک تاچریسم بکوبد. به طور گسترده انتظار می رود که او تعمیق روابط تجاری را به عنوان بخشی اصلی از ماموریت خود به عنوان وزیر خارجه، همراه با سرمایهگذاری در کشورهای در حال توسعه برای عقب راندن رژیمهای استبدادی - مانند چین، که از سرمایه گذاری خارج از کشور به عنوان راهی برای نفوذ بر اقتصادهای نوظهور استفاده میکند، تبدیل کند. . یک منبع نزدیک به وزیر خارجه گفت که انتظار میرود بریتانیا مشارکتهای امنیتی بیشتری را در هند و اقیانوس آرام دنبال کند، اما بحثها در مراحل اولیه بود.»
نهایتا باید پذیرفت که او در میان مردم واقعا محبوب است، و فراتر از آن، هیچ کس واقعا نمیداند او کیست.
ترجمه و تلخیص از فارنپالیسی