حقایقی درباره انتخابات در آمریکا
به اذعان کارشناسان سیاسی، سیستم انتخاباتی در آمریکا یک سیستم پیچیده و کهنه است؛ این پیچیدگی و کهنگی سبب شده تا حق مردم آمریکا در تعیین سرنوشت سیاسی خود تضییع شود.
مصطفی کوشکی: به اذعان کارشناسان سیاسی، سیستم انتخاباتی در آمریکا یک سیستم پیچیده و کهنه است. این پیچیدگی و کهنگی سبب شده تا حق مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود تضییع شود. برگزاری انتخابات باید فرصتی را فراهم کند تا مردم بتوانند سیاستمداران خود را انتخاب کنند. اما در آمریکا این لابی ها و سرمایه داران هستند که سیاستمداران را انتخاب میکنند. در این یادداشت به حقایقی درباره انتخابات آمریکا اشاره میکنیم.
نابرابری آراء شهروندان
در همه کشورهایی که نظام انتخاباتی برقرار است؛ یک اصل بدیهی وجود دارد و آن اصل برابری آراء است. اما همین اصل بدیهی در سیستم انتخابات آمریکا رسمیت ندارد. در این سیستم، که به آن الکترال کالج میگویند، رای یک شهروند از یک ایالت با شهروندی از ایالت دیگر برابر نیست. در آمریکا ۵۰ ایالت وجود دارد و شهروندان در هر ایالت همان هنگام که نام کاندیدای ریاست جمهوری خود را روی کاغذ مینویسند؛ همزمان تعداد معینی الکتور(گزینشگر) را نیز انتخاب میکنند. هر ایالت نیز تعداد معینی «الکتور» دارد. همه ایالت ها روی هم 538 «الکتور» (گزینشگر) دارند. در حقیقت این الکتور ها هستند که رئیس جمهور را انتخاب میکنند و کاندیدایی که رای اکثریت الکتور ها را به دست آورد؛ یعنی به ۲۷۰ رای برسد؛ رئیس جمهور میشود. بر این اساس، ایالت وایومینگ که فقط نیم میلیون جمعیت دارد، دارای 3 عدد الکتور است و ایالت کالیفرنیا با بیش از 33 میلیون نفر جمعیت دارای 55 الکتور است. بنابر این در ایالت وایومینگ برای هر 165000نفر یک الکتور وجود دارد، در حالیکه در کالیفرنیا هر 600000 نفر یک الکتور دارند. یا به عبارت دیگر، یک عدد رأی در وایومینگ به تقریب معادل چهار عدد رأی در کالیفرنیاست! همین امر سبب شده است که رئیس جمهور گاه برگزیده اکثریت رای دهندگان نباشد. برای مثال در سال ۲۰۰۰ جرج بوش حدود نیم میلیون کمتر از الگور رأی کسب کرده بود؛ اما پیروز شد! یا در سال ۲۰۱۶، ترامپ با سه میلیون رأی کمتر از کلینتون رئیس جمهور آمریکا شد!
تباه شدن بسیاری از آراء
در سیستم الکترال کالج، هر کاندیدایی که رأی بیشتری در یک ایالت داشته باشد؛ تمام آراء آن ایالت را تصاحب میکند. برای مثال در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶، هیلاری کلینتون در ایالت تگزاس سه میلیون و ۹۰۰ هزار رأی به دست آورد و ترامپ چهار میلیون و ۷۰۰ هزار رأی. با این حال، ترامپ رأی تمام ۳۸ گزینشگر هیئتهای انتخاباتی را به خود اختصاص داد. اما طبق الگوی رأی برابر، کلینتون میتوانست ۱۶ رأی گزینشگران را در آن ایالت به دست بیاورد. پس در این سیستم، رأی جمعیت قابل توجهی از مردم بی اثر و تباه میشود.
الکتور های غیرمتعهد
هر چند که عرفا الکتور ها به کاندیدای منتخب مردم ایالت خود رأی میدهند؛ اما در بسیاری از ایالت ها هیچ اجبار قانونی برای الزام الکتلور به رأی دادن به کاندیدای منتخب مردم ایالت خود وجود ندارد که به این دسته از الکتور ها الکتور های غیرمتعهد میگویند.
بسیاری از مردم اجازه شرکت در انتخابات را ندارند
در آمریکا، هر ایالت قانون انتخاباتی مخصوص به خود را دارد. در برخی ایالت ها مانند ایالت تگزاس افراد در حال گذراندن مجازات حبس یا محکوم به حبس تعزیری اجازهی شرکت در انتخابات را ندارند. افزایش اعتراضات عمومی سبب شد تا در سال ۲۰۱۸ برای تغییر این قانون همه پرسی برگزار شود و اکثریت مردم نیز به این تغییر رأی مثبت دادند. اما به محض مشخص شدن نتایج همهپرسی، جمهوری خواهان با اعمال نفوذ خود و با طرح شکایت به دادگاه، موانع دیگری را ایجاد کردند. منجمله اینکه محکومین تا زمانی که تمامی جریمهها و خسارتهای تعیین شده را نپردازند، حق ثبت نام در انتخابات را ندارند؛ و بدین ترتیب عملا بیش از ۷۰ درصد ازمجرمان سابق آفریقاییتبار و یا از اقلیتهای نژادی آمریکا به علت عدم توانایی در پرداخت بدهی، اجازه شرکت در انتخابات را ندارند.
مشارکت پایین در انتخابات
معمولا انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا با مشارکت بین ۴۳ تا ۵۷ درصد مردم برگزار میشود که در مقایسه با بسیاری از کشورهایی که دارای نظام انتخاباتی هستند؛ رقمی پایین به شمار میاید.
سرمایهدارها انتخابات را هم میخرند!
پول مهمترین نیروی محرک در روند های انتخاباتی ایالات متحدهی آمریکا است. در آمریکا تنها افرادی امکان مطرح شدن برای کاندیداتوری در انتخابات را دارند که یا مثل ترامپ خود ثروت هنگفتی داشته باشند و یا بتوانند حامیان مالی را به سمت خود جذب کنند. برای مثال دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ در کل یک میلیارد و ۱۶۰ میلیون دلار هزینه کردند که این مبلغ از کل بودجه سالیانه بسیاری از کشور ها بیشتر است.حامیان مالی کاندیدا ها هم نه برای رضای خدا، که برای کسب سود بیشتر در آینده از طریق جهت دهی به تصمیم های سیاسی به ستادهای انتخاباتی مد نظر کمک میکنند. در حقیقت، کاندیداها برای پیروزی در انتخابات بیشتر از جلب حمایت مردم؛ باید به فکر جذب حمایت سرمایه دار ها باشند. در مردم سالاری های حقیقی این مردم اند که شایسته ها را انتخاب میکنند؛ اما در آمریکا این سرمایه دار ها هستند که مردم را برای انتخابات میخرند!
انحصار دو حزبی
در آمریکا آب میوه در انواع مختلف و طعم های مختلفی وجود دارد و شهروندان میتوانند از میان آن ها انتخاب کنند. اما برای ریاست جمهوری، مردم تنها دو گزینه پیش رو دارند: جمهوریخواه یا دموکرات. به دلیل وابستگی فرآیند انتخابات به سرمایه های کلان و با توجه به اینکه سرمایه های کلان در انحصار دو حزب اصلی آمریکا یعنی حزب دموکرات و جمهوری خواه است و همچنین به دلیل سیستم رأی گیری غیر مستقیم، حزب سوم یا کاندیداهای مستقل شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارند. فقط در انتخابات سال ۱۹۹۲، راس پرو توانست به عنوان کاندیدای مستقل مطرح شود و در مناظرات انتخاباتی شرکت کند؛ که البته او هم به دلیل اینکه یک کلان سرمایه دار بود توانسته بود همچنین امتیازی را به دست آورد. او در این انتخابات ۱۹ درصد کل آراء را کسب کرد که همین امر نشان دهنده اقبال مردم به گزینه سوم است؛ هر چند که نتوانست حتی یک رأی یک الکترال هم به دست آورد. حقیقت این است که دو حزب اصلی آمریکا مورد حمایت اکثریت مردمامریکا نیست؛ اما مردم چارهای ندارند جز اینکه به یکی از دو کاندیدا رأی دهند. برای مثال، ترامپ در انتخابات مقدماتی سال ۲۰۱۶ نامزد محبوب فقط ۱۴ میلیون آمریکایی بود. این میزان تنها شش درصد از ۲۳۰ میلیون دارندهی شرایط رأیدهی را در بر میگیرد. همین تعداد رأی کافی بود تا او نامزد جمهوریخواهان شود و چون او نامزد آن حزب بود، ۶۳ میلیون آمریکایی به او رأی دادند که تنها ۲۷ درصد از جمعیت رأیدهندگان دارندهی شرایط بودند. به عبارت دیگر: هر کس موفق به جذب دستکم یک چهارم دارندگان شرایط رأیدهی شود، تمام قدرت را در واشنگتن به دست میآورد.
کارزار دائمی انتخاباتی
مدت طولانی کارزارهای انتخاباتی آمریکا در سراسر جهان بینظیر است. نامزدهای حزبهای گوناگون برای یک حوزه انتخاباتی یا سمت سناتوری، نخست در روند طولانی انتخابات مقدماتی مشخص میشوند. به این ترتیب، کارزار انتخاباتی بیشتر اوقات ماهها به درازا میکشد. این امر سبب میشود که هنوز یک کارزار انتخاباتی به پایان نرسیده، رقابتهای انتخاباتی بعدی آغاز شود و در نتیجه سیاست ورزی همواره تحت تاثیر کارزار های انتخاباتی قرار میگیرد.
سرکوب رأی
به قول یکی از کارشناسان آمریکایی، «اگر نمیتوانی در رأیگیری دیگران را شکست بدهی به آنها اجازه نده رأی بدهند». در آمریکا بارها از تاکتیکهای مختلفی استفاده شده تا جلوی شرکت مردم در انتخابات گرفته شود و به اصطلاح رأی ها سرکوب گردد. مثلاً آن طور که تحقیقات کنگره آمریکا نشان میدهد، در انتخابات سال 2018 ایالت جورجیا برای انتخابات فرماندار این ایالت، سیاستهایی اتخاذ شده تا از ثبت نام 340 هزار رأیدهنده جلوگیری شود و این مسئله باعث شکست نامزد سیاهپوست این ایالت در برابر رقیب سفیدپوستش شده است. از نظر بسیاری از کارشناسان سرکوب رأی یکی از استراتژی های مهم ترامپ برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ است.
«خبرگزاری فارس»