کشمکش ژئوپلیتیک میان روسیه و ترکیه
بحران قرهباغ
بحران قره باغ از مهمترین مناقشات قفقاز جنوبی است که احتمال تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام عیار منطقهای بالاست. این بحران تاریخی مانع اصلی ثبات و همکاری منطقهای در قفقاز به شمار میرود چرا که از تبدیل شدن این منطقه به بزرگترین مرکز حمل و نقل میان شرق-غرب و شمال-جنوب کاسته است.
نسیم آنلاین: حسین شاه پری: بحران قره باغ از مهمترین مناقشات قفقاز جنوبی است که احتمال تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام عیار منطقهای بالاست. این بحران تاریخی مانع اصلی ثبات و همکاری منطقهای در قفقاز به شمار میرود چرا که از تبدیل شدن این منطقه به بزرگترین مرکز حمل و نقل میان شرق-غرب و شمال-جنوب کاسته است. پیشینه بحران قرهباغ به قراردادهای ادرنه و ترکمانچای میان عثمانی-روسیه و ایران-روسیه در قرن نوزدهم باز می گردد که کوچ جمعیت ارمنی منطقه قره باغ در داخل جمهوری آذربایجان را در پی داشته است. بعد از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری های قفقاز جنوبی جنگ طولانی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان میان سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۶ به وقوع پیوست که منجر به قرارداد آتشبس بیشکک(پایتخت قرقیزستان) شد. پس از آتش بس، دو رویارویی نسبتاً بزرگ میان دو کشور در آوریل ۲۰۱۶ و جولای ۲۰۲۰ شکل گرفت که سومین آن نیز از صبح روز ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ (۶ مهر ۱۳۹۹) آغاز شده و دو طرف را به سرعت به سمت یک جنگ تمام عیار و بی ثباتی گسترده پیش میبرد. به طوری که حکومت خودمختار منطقه ناگورنو قرهباغ اعلام کرده اوایل روز یکشنبه ۱۶ نفر از نیروهایش کشته و بیش از ۱۰۰ نفر زخمی شدند. زمانی لئون ترپطروسیان رئیس جمهور اسبق ارمنستان گفته بود که عدم توافق به نظرات طرفین ارمنستان و جمهوری آذربایجان بستگی ندارد. در سالهای اخیر بحران قرهباغ بیش از پیش از کنترل و اراده طرفهای اصلی درگیر خارج شده و بر نقش بازیگرانی چون ترکیه و روسیه افزوده شده است. همجواری منطقه ناگورنو-قره باغ با سرزمین اصلی ایران هر نوع تنش و درگیری و بی ثباتی سیاسی در قفقاز را برای این کشور با اهمیت کرده است که مستقیم بر منافع و امنیت ملی ایران تاثیرگذار است. با آن که در سالهای آغازین بحران قره باغ، ایران حمایت صریحی از جمهوری آذربایجان و تاکید بر عضویت قره باغ در پیکره جهان اسلام داشت اما در سال های بعد موضع بیطرفانه تر و منعطف تری به خود گرفت. نقش انحصاری روسیه در تصمیمگیری نهایی مناسبات قفقاز و حضور بسیار پررنگ ترکیه در جمهوری آذربایجان با توجه به دیدگاه «یک ملت-دو کشور» حیدر علی اف (رئیس جمهور سابق جمهوری آذربایجان) ایران را به سمت اتخاذ نقش میانجی در جهت کاهش تنش ها در مرزهای خود فرا خوانده است. نقش ترکیه و روسیه میان در بحران قره باغ تا بدان جا است که گروه مینسک (ابتکار آمریکا، روسیه و فرانسه در حل بحران قره باغ) نتوانسته از جهتگیریهای سیاسی این دو کشور به نفع کشورهای منطقه و کاهش تنش بکاهد. اساساً هر بحران منطقهای که در بستر فضای جغرافیایی اتفاق میافتد میان طرفهای اصلی درگیر پیرامون ارزشها و منافع ملی مورد اختلاف، رقابت و منازعه جدی وجود دارد که بحران قرهباغ نیز از این قاعده مستثنا نیست. اختلافات زیادی میان جمهوری آذربایجان، ارمنستان و دولت خودخوانده قره باغ قابل مشاهده است. جمهوری آذربایجان مشارکت گروه های آذری و ارمنی بومی قره باغ را در حل این بحران موثر دانسته اما ارمنستان در چارچوب محور الحاق هر نوع مسامحه در مورد قره باغ را خیانت به ارامنه تلقی میکند. نیکول پاشینیان نخست وزیر جدید ارمنستان نیز که متاثر از اعتراضات آوریل و می ۲۰۱۸ و با کنار زدن طیف قره باغی ها پس از ۲۰ سال از صحنه سیاسی ارمنستان به قدرت رسیده است؛ در راستای تعهد خود به حفظ قره باغ به عنوان بخش جدایی ناپذیر ارمنستان در نخستین سفر خارجی خود به منطقه خودمختار قره باغ سفر کرده و بر حمایت مجدد و همهجانبه ارمنستان از این منطقه تاکید کرد. در این میان بعد از اعلام وضعیت حکومت نظامی و فرمان بسیج عمومی توسط دولت خودخوانده قره باغ، نخست وزیر ارمنستان در پیام فیسبوکی خود اعلام کرد «قاطعانه از کشور و ارتش خود حمایت می کنیم و ما پیروز خواهیم شد.». البته اظهارات خصمانه در میان مقامات هر دو کشور وجود دارد و بر میزان خصومت آن نیز افزوده شده است. به طوری که رئیس جمهوری آذربایجان با مشروع خواندن اقدام نظامی کشورش در بحران قرهباغ وعده پیروزی در میدان نبرد را داده است. الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان صبح روز یکشنبه پس از شروع مجدد درگیری های گسترده، طی یک نطق تلویزیونی وعده داد که ارتش این کشور در نبرد با نیروهای ارمنی و جدایی طلبان پیروز می شود. علی اف در این خصوص تاکید کرده است «ارتش آذربایجان امروز در سرزمین خود میجنگد و از تمامیت ارضی خود دفاع و هدفی درست را دنبال می کند.» گرچه روسیه همواره تلاش داشته با برگزاری نشست های مستقیم با جمهوری آذربایجان و ارمنستان گامهای اساسی در حل این بحران بر دارد اما حمایت مستقیم این کشور از ارمنستان و حضور دائمی پایگاه های نظامی روسیه در این کشور و فروش گسترده تسلیحات نظامی به ارمنستان از جمله فروش ۱۲ فروند هواپیمای جنگی سوخو ۳۰ و موشک های اسکندر و پهبادهای شناسایی در سال ۱۳۹۸نشان دهنده نقش متناقض روسیه در قفقاز جنوبی است. روسیه قفقاز جنوبی را حیات خلوت خود میخواند و اجازه حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای رقیب و بازیگری فعال را به آنها نمی دهد به همین دلیل این کشور در جنگ قبلی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در دهه ۱۹۹۰با میانجیگری تهران مخالفت کرده بود. ترکیه اما به دلیل مجاورت جغرافیایی و اشتراکات تاریخی و فرهنگی با قره باغ و جمهوری آذربایجان حامی اصلی این کشور است و علاوه بر تاکید بر راهکارهای حقوقی در حفظ تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان، حمایتهای همه جانبه نظامی را نیز از این جمهوری به عمل میآورد. اسماعیل دمیر رئیس دپارتمان صنایع دفاعی ترکیه در ملاقات با یک هیئت عالیرتبه نظامی جمهوری آذربایجان گفته است: صنایع نظامی ما هم از هواپیماهای بدون سرنشین، موشک، سیستم های الکترونیکی و سایر فناوری ها همه در اختیار آذربایجان است. همچنین در سفر رسمی رئیس جمهوری ترکیه به باکو در اواخر ماه فوریه توافقنامه های مهمی از جمله اختصاص ۲۰۰ میلیون لیره ترکیه برای خرید کالاها و خدمات نظامی از شرکت های دفاعی ترکیه در نظر گرفته شده است. جمهوری آذربایجان از کشورهای ترکیه، اوکراین، چین و رژیم صهیونیستی خریدهای تسلیحاتی گستردهای را صورت داده است. همچنین جنگنده های میگ ۲۵، میگ ۲۹، سوخو ۲۵ و سوخو ۲۴ روسیه در اختیار ارتش این کشور قرار دارد. هواپیماهای بدون سرنشین ساخت ترکیه و پهپادهای جاسوسی و شناسایی ساخت رژیم صهیونیستی نیز از خریدهای تسلیحاتی اخیر این کشور به شمار می رود. به نظر میرسد در کشمکش ژئوپلیتیک میان روسیه و ترکیه دو کشور در حال گشایش جبهه سومی بعد از لیبی و سوریه برای زورآزمایی با یکدیگر هستند. ایالات متحده آمریکا نیز در راستای تعریف جهانی از نقش خود در این منطقه حضور داشته و رئیس جمهور این کشور نیز در توییتی اعلام کرده وضعیت منطقه را رصد میکند تا ببیند میتواند صلح را برقرار کند یا خیر. در حقیقت آمریکا به دنبال تثبیت نفوذ خود در قفقاز جنوبی است تا از نفوذ روسیه و ایران در این منطقه کاسته شود و امنیت انتقال انرژی از جمهوری آذربایجان و ترکیه تضمین شود. ایران نیز علاوه بر اشتراکات تاریخی و فرهنگی، با محیط بحران قرهباغ مجاورت جغرافیایی دارد و هرگونه تنش و منازعه فراگیر در قرهباغ امنیت ملی این کشور را متاثر می سازد. حضور بازیگرانی چون آمریکا و رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان و جهتگیری ترک گرایانه ترکیه در روابط با این جمهوری سبب تقویت انگاره های قومیتی در شمال غرب ایران میشود؛ میتواند مخاطرات جدی را برای کشور به وجود آورد. اخیرا نیز برخی احزاب و گروه های آذربایجانی در باکو در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران با سر دادن شعار های قومیتی ضد ایرانی این واقعیت را فریاد می زند. جمهوری اسلامی ایران همواره باید وضعیت منطقه را با دقت رصد کرده و با تلاش های دیپلماتیک از درگیریهای گسترده و بزرگ در قرهباغ بکاهد چرا که علاوه بر چالشهای گفته شده در بالا وضعیت تنش گسترده میتواند سبب افزایش نفوذ غرب در قفقاز باشد.