نقش بریتانیا در اشغال فلسطین
صهیونیستها در گام دوم اشغال فلسطین، انگلستان را وارد میدان کردند و این انگلستان بود که با ورود به عرصه قیمومت فلسطین گام اولیه «نکبت» را رقم زد.
تأسیس جنبش صهیونیزم پایههای اولیه تشکیل وطن قومی یهود در فلسطین را ایجاد کرد این جنبش با برپایی اولین کنگره خود در سال 1897 میلادی عملاً برای ایجاد این وطن مجعول- که هیچ ریشه تاریخی مستند و مورد تأیید نداشت- هدفگذاری و برنامهریزی کرد. گام اولیه آنها به دست آوردن تأیید قدرتهای بزرگ بود. تئودور هرتزل، مؤسس جنبش صهیونیزم در گام نخست به دست آوردن تأیید قدرتهای بزرگ آن دوران در امپراتوری عثمانی به شکست بزرگی رسید و سلطان عبدالحمید دوم با واگذار کردن فلسطین به صهیونیستها برای ایجاد وطن قومی یهود مخالفت کرد.
گام دوم صهیونیزم در به دست آوردن حمایت قدرتهای بزرگ
هرتزل هنگامی که در به دست آوردن حمایت عثمانی شکست خورد به سراغ قدرتهای بزرگ اروپایی یعنی فرانسه و انگلستان رفت. همانگونه که در بخش اول این گزارش اشاره شد ، ناپلئون بناپارت چند دهه قبل از تأسیس جنبش صهیونیزم به فکر ایجاد وطن قومی یهودی در فلسطین افتاده بود. لذا آنها از فرانسه کمی خیالشان راحت بود اما مشکل اینجا بود که فرانسه در مقابل انگلستان از قدرت چندانی برخوردار نبود و این انگلستان بود که باید به آنها روی خوش نشان میداد.
صهیونیستها در گام دوم به دست آوردن حمایت دولتهای بزرگ آن دوران به سراغ انگلستان رفتند. اما این بار تجربه عثمانی را تکرار نکردند و بدون آنکه مستقیم به سراغ مقامات انگلیسی بروند و از آنها درخواست تشکیل وطن قوم یهود را درخواست کنند، به کمک صهیونیستهای متنفذ انگلستان این کار را انجام دادند.
کمک روچیلدها و اعلامیه بالفور
سالهای اولیه دهه دوم قرن 21 انگلستان درگیر جنگ جهانی دوم شده بود. در این دوره خاندان روچیلد با ثروتی که در اختیار داشتند نفود قابل توجهی در انگلستان داشتند و با مقامات سیاسی انگلستان نیز روابط عمیق و جدی داشتند. از سویی انگلستان به دلیل درگیر شدن در جنگ جهانی در تنگنای اقتصادی قرار داشت و به کمک روچیلدها نیاز مبرم داشت. لذا روچیلدها با استفاده از نفوذ خود اعلامیهای را به تصویب رساندند که براساس آن انگلستان متعهد میشد وطن قومی دولت یهود را در فلسطین ایجاد کند. روچیلدها با قید این شرط به انگلستان کمک اقتصادی کردند.
اولین سند بین المللی «نکبت»
سال 1917 لرد بالفور وزیر خارجه وقت انگلستان که پیش از آن یک دوره نخست وزیر بود با هماهنگیهایی که با روچیلدها انجام داد اعلامیه بالفور را در دولت انگلستان به تصویب رساند. این اعلامیه که تعهد رسمی انگلستان برای ایجاد وطن قوم یهود در فلسطین بود اولین سند رسمی اشغال فلسطین یا همان نکبت است. انگلستان این تعهد را در زمانی مصوب کرد که یک سال به پایان جنگ جهانی اول باقی مانده بود.
با تصویب اعلامیه بالفور موجی از اعتراض از سوی فلسطینیها به راه افتاد. عثمانی هم که درگیر جنگ بود به آن اعتراض کرد اما همه چیز در آن ایام تحت الشعاع جنگ اول جهانی قرار داشت و موج به وجود آمده چندان دوام نیاورد و همگان در جریان جنگ اعلامیه بالفور را فراموش کردند. متأسفانه یکسال بعد شکست امپراتوری عثمانی، جنگ جهانی اول به پایان رسید و تمامی سرزمینهای تحت حاکمیت آن در اختیار اروپاییها قرار گرفت. سرزمین هایی که مورد تاخت و تاز فرانسه و انگلستان قرار گرفت.
اولین موج مهاجرت صهیونیست ها به فلسطین
در این میان اولین موج مهاجرت صهیونیستها به فلسطین آغاز شده بود. از زمانی که در کنگره اول صهیونیزم تشکیل وطن قوم یهود در این کنگره تصویب شد، صهیونیستها از طریق آژانس یهود که در کنگره اول ایجاد شده بود مهاجرت دادن صهیونیستها و یهودیان صهیونیست به فلسطین را آغاز کردند. در این دوره و حتی زمانی که جهان درگیر جنگ اول جهانی بود موج اول مهاجرت به فلسطین آغاز شد و جنگ جهانی مانع از آن شد که عثمانیها و ساکنان اصلی فلسطین بتوانند مقابله درخوری با این مهاجرت انجام دهند.
موانع انگلستان و فرانسه در منطقه
پایان جنگ جهانی اول ، پایان حاکمیت امپراتوری عثمانی در منطقه بود. با پایان جنگ بین فرانسه و انگلستان بر سر مایملک عثمانی اختلاف افتاد. از سوی دیگر انگلستان و فرانسه در این مدت جریان های نوظهور روشنفکر نما و قدرت طلبی را در نقاط مختلف منطقه برای سرنگونی عثمانی فعال کرده بودند که همین جریانها نیز برای آنها موانع جدی در دست اندازی بر مایملک عثمانی تلقی میشدند. شریف حسین مشهور به شریف مکه در عربستان داعیه خلافت داشت. فرزندان او نیز هر کدام خواستار حاکمیت بر بخشی از منطقه بودند. اردن و فلسطین محل حضور فرزندان شریف بود. در ترکیه نیز جنبش ترکهای جوان چند جنبش روشنفکرنما خواستار سیستمهای حاکمیتی بر مبنای پارلمان بودند. اما فرانسویها و انگلیسیها با سقوط عثمانی به هیچ یک از اینها توجه نکردند و خودشان منطقه را تقسیم کردند.
سایکس پیکو، نقطه آغاز اجرای طرح صهیونیزم
فرانسه و انگلستان برای حل اختلافات خود در تقسیم مایملک عثمانی توافقنامهای را به امضا رساندند که به توافق سایکس- پیکو مشهور است. براساس این توافق، کشورهای جدیدی در منطقه غرب آسیا به وجود آمدند و هر کدام از این کشورها تحت سیطره انگلستان یا فرانسه قرار گرفتند در حقیقت براساس توافق انگلستان و فرانسه در سایکس پیکو در سال 1919، منطقه غرب آسیا بین انگلستان و فرانسه تقسیم شد.
سوریه و لبنان تحت سیطره فرانسه و عراق، عربستان و اردن تحت حاکمیت انگلستان قرار گرفت. اما انگلستان اجازه نداد فلسطین تحت حاکمیت هیچ کشوری قرار گیرد و با بهانه اینکه فلسطین هنوز شرایط لازم برای تشکیل یک کشور جدید را ندارد خود را به عنوان قیم فلسطین معرفی کرد تا طی یک دوره 10 ساله شرایط تشکیل یک دولت مستقل را برای فلسطینیها به وجود آورد. این بهانه انگلستان بود و دلیل حقیقی این مسئله ، تعهدی بود که انگلستان در اعلامیه بالفور به صهیونیستها داده بود.
آغاز قیمومت انگلستان بر فلسطین
گام اصلی نکبت را انگلستان رقم زد، هنگامی که خود را در جامعه ملل به عنوان قیم فلسطین معرفی کرد. انگلیسیها فلسطین را از چنگ فرانسه در آورده بودند و از سال 1920 رسماً وارد فلسطین شدند تا به اصطلاح شرایط ایجاد دولت جدید را برای ساکنان فلسطین فراهم کنند اما از آن روز که قرار بود کمتر از یک دهه این شرایط را فراهم کنند قریب 28 سال در فلسطین ماندند و در این مدت آنچه انجام نداند کمک به فلسطینیها بود.
قیمومت مسیری بود که آنها برای تحقق آرمان صهیونیستها برگزیده بودند. شکل ورود انگلستان به فلسطین می تواند به خوبی هدف آنها را نشان دهد. انگلستان با گارد سلطنتی خود وارد فلسطین شد و یک فرماندار نظامی را به عنوان فرماندار کل فلسطین قرار داد. اینکه میتوانست توسط یک فرد غیر نظامی رقم بخورد با گارد سلطنتی شروع شد. اما نکته مهمتر این بود که این فرماندار نظامی گارد سلطنتی انگلستان یک یهودی معتقد به آرمان صهیونیزم بود. هربرت صموئیل که یک یهودی ارتدوکس بود به عنوان فرماندار نظامی انگستان در فلسطین معرفی کردند.
هربرت صموئیل در قدس
پیش از آن انگلستان با موفقیتهایی که در جنگ به دست آورده بود ژنرال آلن بی را به عنوان فرماندار نظامی قدس به این شهر فرستاد. قصد انگلستان از زمان اعزام آلن بی که او نیز یک یهودی معتقد به آرمان صهیونیزم بود آشکار میشود. او در قدس در اولین سخنرانی خود گفت امروز جنگهای صلیبی پایان یافت. او از رسیدن به قدس شادمان بود و اقدامات سالهای بعد انگلستان این مسئله را به خوبی نشان داد.
«خبرگزاری تسنیم»