آمریکا برای آن که قدرت خود را به جهان اثبات کند، از صنعت فیلم سازی برای القای این حس بهره برده است، پس از فیلم‌هایی، چون سوپرمن و مرد ۶ میلیون دلاری، سریال ها و فیلم های آمریکایی زیادی با جلوه‌های ویژه‌تر ساخت شد تا امروز که با تکنیک‌های پیشرفته‌تر و البته داستان‌های تکراری به مانند سوپرمن، شگفت انگیزان را می‌سازد که در آن جمعی از کاراکترهای قدیمی با شکل و شمایل جدید دور هم جمع شده اند و برای نجات دنیا از گرفتاری ها وارد عمل می‌شوند و با نیروهای اهریمنی به نبرد می‌پردازند.
اما ماجرایی که آمریکایی‌ها آن را در دنیا تبلیغ و ترویج کرده‌اند، از اصل واقعیت بسیار به دور است.
در واقع باید در فیلم هایی چون شگفت انگیزان، بتمن، مرد عنکبوتی و فیلم‌های مشابه آن، جای این دو شخصیت خوب و بد را تغییر داد و اینگونه به تماشای فیلم نشست. شاید جهان اکنون چشم انتظار آن باشد تا سوپرمن و بتمن آمریکایی ظاهر شود و دنیا را از شر ویروسی که همه گیر شده است نجات دهد، اما این انتظار واهی و پوچ است. چنین انتظاری از آمریکا هیچگاه محقق نخواهد شد چرا که در این سناریو، شخصیت بد ماجرا آمریکا است.
همانگونه که در دیگر ماجراها و بحران‌ها نیز آمریکا شخصیت پلید داستان‌های واقعی که ساخته ایدئولوژی نیولیبرال سرمایه داری این رژیم است، به بحران سازی، جنگ افروزی، جنایت و کشتار دست زده است. مردم جهان چشم انتظار آن نباشند که آمریکا بتواند یا بخواهد برای نجات جهان از شر ویروس کرونا کاری انجام دهد.
با توجه به احتمالات زیادی که از سوی بسیاری از دانشمندان و تحلیلگران درباره نقش رژیم آمریکا در شیوع کرونا می‌دهند، توقع نقشی مثبت از آمریکا در بحران ویروس کرونا اشتباه است. آمریکا خود نیز اکنون با وجود همه احتمالات و اتهاماتی که به این رژیم وارد می‌شود، آلوده به ویروسی است که بر اساس دریافت‌های موجود ساخته آزمایشگاه‌های پنتاگون و یگان‌های جنگ‌های نوین و بیولوژیک این کشور است، عاجز و درمانده شده و اوضاع نابسامانی را سپری می‌کند.
هر چند چه بسا پادزهر این ویروس را هم داشته باشد و در انتظار تشنگی هر چه بیشتر دنیا برای مطالبه این واکسن نشسته است!
وضعیتی که اکنون در کشور رؤیاهای بسیاری از مردم جهان و حاکمان آن‌ها واقع شده نشان دهنده ضعف‌های بنیادین آمریکا در مقابل یک ویروس است، ویروسی که احتمال می‌رود ساخته دست دانشمندانی است که شاید تصور نمی‌کردند اینگونه ویرانگر باشد، همانگونه که انیشتین، پس از استفاده آمریکا از بمب اتم در ژاپن چنین گفت «ناگهان همه با پرتاب اولین بمب هسته ای به هیروشیما و دومی به ناکازاکی غافلگیر شدیم؛ وقتی خبر را شنیدم نوعی عصبانیت و نفرت به من دست داد؛ جنگ عملا تمام شده بود و اصلا لزومی به این کار نبود؛ اینکه انسانی از توحش هسته ای پرده بردارد واقعا نفرت‌انگیز است... نفرت‌انگیز...»
سوپرمنی در کار نیست، فقط و فقط ویرانگری به نام آمریکا وجود دارد که شاید در این بحران جهانی ویروس« کرونا »، تکلیف آن نیز روشن شود. یا آمریکا نابود می‌شود یا این که پس از پایان یکه تازی ویروس کرونا این رژیم از یک قدرت بیشتری برخوردار خواهد شد که آینده دنیا را با روش های پلید خود اداره خواهد کرد؛ البته شرایط آینده دنیای پس از کرونا به افکار عمومی جهان بستگی دارد. پایان ویروس کرونا، پایان الزاماً خوشی نمی‌تواند باشد، البته پایان خوش به جوامع بشری، افکار عمومی و دولت‌های کشورهای دنیا بستگی دارد، هر اندازه که آن‌ها بتوانند اوضاع و شرایط خود را پس از کرونا بهبود بخشند و از وابستگی‌های سیاسی و اقتصادی خود به آمریکا بکاهند، قطعاً و یقیناً شرایط دنیا با تغییرات مثبتی همراه خواهد بود؛ اما اگر برای برون رفت از این شرایط چشم امید به یاری آمریکا داشته باشند، حلقه بندگی خود را تنگتر کرده و افسار در دوران پسا کرونا کاملاً در دست رژیم نیولیبرال سرمایه داری آمریکایی - صهیونیستی خواهد بود.
تغییراتی در راه است، اما ان تغییرات را می‌توان و باید مدیریت و به جریان اصلی هدایت کرد.
«خبرگزاری میزان»
