نگاهی به عملیات مدیریت ادراک و رسالت رسانه های برون مرزی ایران
جنگ شناختی؛ نبردی با سلاح رسانه
موجی از سواحل مدیرانه در لبنان برخاست و به سرعت عراق را دربَرگرفت. آشوب و درگیری خیابانی از بغداد تا بصره را ناامن کرد. تحولات عراق چنان با شتاب سرعت گرفت که در کانون توجه جامعه جهانی جای گرفت. اهداف این ناآرامی به تدریج خود را نمایان ساخت؛ فتنه ای برای درهم کوبیدن عراق از درون و قطع روابط ان ملت با ایران که دارای حوزه تمدنی مشترک هستند.
نسیم آنلاین : محمد پارسا نجفی: موجی از سواحل مدیرانه در لبنان برخاست و به سرعت عراق را دربَرگرفت. آشوب و درگیری خیابانی از بغداد تا بصره را ناامن کرد. تحولات عراق چنان با شتاب سرعت گرفت که در کانون توجه جامعه جهانی جای گرفت. اهداف این ناآرامی به تدریج خود را نمایان ساخت؛ فتنه ای برای درهم کوبیدن عراق از درون و قطع روابط ان ملت با ایران که دارای حوزه تمدنی مشترک هستند.
رسانه های غربی و شبکه های عربی وابسته به انگلیس که از سوی دولت سعودی تامین مالی می شوند، تلاش می کنند تا مردم عراق را با ایران دشمن کنند . هدف غائی این است که هم عراق در برابر طوفان حوادث مانند داعش و اشغالگری تنها بماند هم ایران مهم ترین بازار همسایه اش را که شریک اقتصادی خوبی است از دست دهد ضمن آنکه با قطع ارتباط میان دو کشور، سوریه نیز در سوی دیگر میدان در انزوا قرار خواهد گرفت. بازی سه سر باخت برای مردم منطقه و به سود انگلیسی های تفرقه افکن. اما چگونه این امر میسر می شود؟
ارتباط دو ملت همسایه ایران و عراق به مانند یک سرمایه اجتماعی ( social capital ) بوده و زمانی که کاهش یابد به دلیل درهم تنیدگی روابط گوناگون تبدیل به بحران و گاه نزاع خواهد شد و این دقیقا همان فتنه ای است که انگلیس از طرق رسانه در پی آنست. بهترین راه برای تغییر مفهوم دوست و دشمن در نگاه جوامع بشری، جنگ شناختی است.
هدف از جنگ شناختی ( Cognitive warfare ) تغییر و گاه دگرگون کردن قوه شناخت جامعه هدف است. برای این دسیسه از یک تاکتیک همواره موثر استفاده می شود موسوم به مدیریت ادراک.
در مدیریت ادراک ( Perception management )از طریق رسانه تلاش می شود تا مخاطبان مفاهیمی را باور کنند که هرگز صحت نداشته است اما پذیرش آن محتوا می تواند آن مردم را در مسیری حرکت دهد که دقیقا بر خلاف حقیقت و منافع شان باشد.
به بیان دیگر تلاش می شود تا فکر مردم عراق از تاثیر دو دهه اشغالگری امریکا و مداخلات دولت سعودی به سمت دشمنی با ایران برگردد. در عین حال مشکلاتی که ناشی از سال ها تحریم و اشغالگری آمریکا و انگلیس است به ایران منتسب شود. در حالی که هزاران نظامی آمریکا و انگلیس در پایگاه های متعدد در عراق حضور دارند.
رسانه؛ابزار مناسب جنگ شناختی
در این نبرد روایت هاست که می توان از پرس تی وی، العالم، الکوثر و سحر استفاده کرد تا حقیقت رویدادها برای مخاطبان همسایه بازگو شود. هرچند این رسانه ها، رقابتی نابرابر با انبوه شبکه های غربی و عربی را در پیش دارند اما در حال حاضر تنها سلاح ایران در مقابل این جنگ خطرناک هستند.
تهدید اصلی جنگی شناختی فقط عراق را هدف نگرفته بلکه منظور این است که بازهم میان ملت های منطقه بذر تفرقه کاشته شود، تا عراقیان به جای اشغالگری آمریکا که در حال تاراج منابع کشورشان است به متحد طبیعی خود یعنی ایران به عنوان یک دشمن فرضی نگاه کنند. بنابراین باید دقیقا در جهت اصلاح قوه شناخت مردم منطقه گام برداشت.
ابزاری مانند شبکه های برون مرزی این اختیار را به حکومت ایران به ویژه در بخش سیاست خارجی می دهد که جنگ شناختی را که توسط انگلیس علیه منطقه اجرا می شود به سمت آمریکا بازگرداند. اما چگونه؟
چه می توان کرد؟
دو ملت ایران وعراق مشترکات فراوان تاریخی، مذهبی، قومیتی و اقتصادی دارند. می توان با استفاده از رسانه های برون مرزی آن را دوباره برای مردم عراق یاددآوری کرد.
این بازنمایی، تاریخ دردناکی را که آمریکا و انگلیس با تهاجم دهشتبار در جنگ های طوفان صحرا و نیز بهار صحرا بر مردم عراق تحمیل کردند سپس تحریم های فلج کننده موسوم به ( نفت در برابر غذا) به حافظه مردم عراق بازمی گرداند، خصوصا جوانان عراقی که سه دهه قبل نبودند یا آنان که روزگار سیاه عراق آن دوران را فراموش کرده اند با نیات آمریکا آشنا می سازد.
تصاویر شکنجه های مشمئز کننده زندان ابوغریب توسط ارتش آمریکا و تکرار آن در بصره توسط انگلیسی ها می تواند دید مردم عراق را نسبت به اشغالگری بیشتر باز کند. هر چند در تظاهرات ضد اشغالگری اکثریت مردم و عشایر عراقی آگاه بودن خود را نشان دادند اما همچنان هستند کسانی که فکر خود را در اختیار موسساتی مانند (آی لپ) قرار داده اند.
آنچه شبکه های برون مرزی ایران باید احتراز کنند ورود به درگیری های سیاسی داخلی عراق و منتشر کردن اخبار آن است. برعکس تا حد امکان در برنامه ها، میزگردها، تفاسیر خبری و کلیپ های رسانه های اجتماعی به نقش دولت سعودی در تامین مالی و فکری جریان وهابی و سلفی مانند داعش و القاعده باید همت گمارد.
در کنار همه تحریف واقعیت که توسط شبکه های غربی مانند بی بی سی و پیروان رسانه ای آن انجام می شود می توان به بی شمار ظرفیت دست نخورده دو کشور برای همکاری های سودمند اقتصادی توجه کرد.
روابطی اقتصادی که می تواند مکمل یکدیگر بوده و هر یک چونان پلی برای موفقیت دیگری عمل کند در عین حال خود اولین برنده میدان تجارت دو جانبه باشد.
دقیقا به همین دلیل است که آمریکا و انگلیس تلاش کردند تا عراق در مدت بیست سال گذشته بازسازی نشود و مردمش با فقر و بیکاری دست به گریبان باشند حال آنکه اولین مزیت همکاری دو کشور همسایه رفع بیکاری و افزایش درآمد سرانه برای هر دو است. این افق روشن را علاوه بر شبکه های العالم، الکوثر و پرس تی وی می توان در قالب فیلم و سریال مشترک در آی فیلم عربی هم ترویج کرد.
هر چه بر همگرایی تاکید شود سرمایه اجتماعی دو کشور تقویت می شود و برعکس با سکوت در برابر تفرقه افکنی تلویزیون های غربی زیانی فزاینده مانند دوران صدام بر منطقه تحمیل می شود. وجود شبکه های برون مرزی این امکان را در اختیار دولت و ملت ایران قرار می دهد که از ابزاری قوی برای خنثی کردن فتنه های ویرانگر برخوردار باشند و برای آینده بهتر تلاش کنند.
رسانه های غربی و صد البته شبکه های عربی پیروی غرب که از طریق دولت سعودی تامین مالی می شوند حتی قبل از راهپیمایی اربعین امسال تلاش بسیاری کردند تا مردم ایران را در دید مردم عراق دشمن نشان دهند و زمینه نوعی داعش فرهنگی را در درون جامعه آن کشور این بار با محوریت فرهنگ شیعه استوار سازند. این تنها گوشه ای کوچک از تاکتیک مدیریت ادراک است که رسانه های سلطه گر در پی تحقق آن بر منطقه ما هستند.
هر انسانی باید از این حق بهره مند باشد که با دریافت اطلاعات صحیح به ادراک درست برسد و تصمیم بگیرند نه آنکه مفاهیمی را که از صحت آن یقیین ندارد باور کند. با آگاهی رساندن به مردم باید آنها را مقابل مدیریت شدن ادراک شان کمک کرد.
رسانه های غربی و صد البته شبکه های عربی پیروی غرب که از طریق دولت سعودی تامین مالی می شوند حتی قبل از راهپیمایی اربعین امسال تلاش بسیاری کردند تا مردم ایران را در دید مردم عراق دشمن نشان دهند و زمینه نوعی داعش فرهنگی را در درون جامعه آن کشور این بار با محوریت فرهنگ شیعه استوار سازند. این تنها گوشه ای کوچک از تاکتیک مدیریت ادراک است که رسانه های سلطه گر در پی تحقق آن بر منطقه ما هستند.
هر انسانی باید از این حق بهره مند باشد که با دریافت اطلاعات صحیح به ادراک درست برسد و تصمیم بگیرند نه آنکه مفاهیمی را که از صحت آن یقیین ندارد باور کند. با آگاهی رساندن به مردم باید آنها را مقابل مدیریت شدن ادراک شان کمک کرد.
آنچه رسانه های محور مقاومت باید بر آن مکرر تاکید کنند حضور دو کشور همسایه ایران و عراق در یک حوزه تمدنی مشترک ( Geoculture ) است. روندی که هزاران سال استمرار داشته و فتنه های غربی و سعودی مانند صدام و داعش وقفه های خونین را باعث شدند.