۵ گزاره درباره سکوت ما نسبت به مظلومیت مسلمانان هند
آنچه که بیشتر جای تأسف دارد این واقعیت تلخ است که اغلب مسلمانان -از جمله مردم کشور خودمان- نیز واکنشی اعتراضی نسبت به وضعیت هم کیشان خود در هندوستان نشان نمیدهند.
نسیم آنلاین ؛ نسیم کاهیرده: چند روزی است که دوباره گزارشها و تصاویر تکان دهندهای از هندوستان به دستمان می رسد که بیانگر افزایش فشارها و اقدامات وحشیانه برعلیه مسلمانان ساکن این کشور است؛ اقداماتی که ماههاست ادامه دارد ولی مجامع حقوق بشری و سران کشورهای مختلف در مقابل آن سکوت اختیار کرده اند و رسانه ها هم نسبت به پوشش اخبار آن امتناع ورزیده اند و همین سکوت خبری و رسانه ای عامل مهمی در جهت تداوم اقدامات وحشیانه نسبت به این مردم مظلوم بوده است.
در این میان آنچه که بیشتر جای تأسف دارد این واقعیت تلخ است که اغلب مسلمانان -از جمله مردم کشور خودمان- نیز واکنشی اعتراضی نسبت به وضعیت هم کیشان خود در هندوستان نشان نداده اند.
۱- این بی تفاوتی ها گذشته ازتأثیر عوامل مشترک از جمله سیطره ی رسانه ای نئولیبرالیسم اسلام ستیز، در مورد مسلمانان مناطق مختلف دنیا، قطعا علل زمینهای خاصی دارد که باید بررسی شود.
۲- در مورد ایران میتوان گفت؛ اگر چه نوع دوستی، فتوت و جوانمردی در تاریخ اجتماعی آن میراث کهنی محسوب میشود که ریشه در فرهنگی غنی دارد اما طبیعتا با ظهور مدرنیته و پیشرفت جوامع، درایران نیز به لحاظ زیست اجتماعی مردم و ویژگیهای آن تغییر و تحولاتی اساسی رخ داده است. فردگرایی و اولویت دادن به منافع شخصی از ویژگیهای مشترک افراد در جوامع امروزی از جمله جامعه ما محسوب میشود؛ جامعهای که طبق دستورات دینی و سنتهای دیرینه ملی، اعضای خود را به دیگر دوستی، کمک و دست گیری از هم نوعان و دفاع از مظلومان توصیه می کند. ۳- علاوه بر غلبه روحیه ی فرد گرایانه و منفعت طلبانه در میان نسل جدید جامعه ایرانی - که معمولا متأثر از تفکرات اومانیستی است- نوعی لجاجت و تقابل با ایدئولوژی سیاسی حاکمیت نیز میتواند علت بی تفاوتی امروز بخش قابل توجهی از جامعه ایرانی نسبت به جریانات جهان اسلام باشد.
۴- علاوه بر دو عاملی که به آن اشاره شد، وجود مشکلات اقتصادی، اجتماعی و نارضایتی از شرایط موجود، علت زمینهای مهمی است که جامعه ایرانی را نسبت به ارزشهایی چون نوعدوستی و دفاع از مظلومان بیانگیزه و خنثی نموده است.
۵- طی سالهای اخیر رسانههای معاند با جمهوری اسلامی با تمرکز بر روی این سه عامل زمینه ای یعنی؛ 1-غلبه ی روحیه ی فردگرایانه در میان نسل جدید 2- تقابل ایدئولوژیک بخشی از جامعه با نظام سیاسی 3-مشکلات اقتصادی و اجتماعی، تلاش زیادی برای بر اندازی نظام نمودهاند. پروپاگاندای رسانهای غرب، توانسته بخشی از جامعه ی ایرانی را متأثر از خود سازد و در بین آنها نوعی احساس یأس، نا امیدی و خنثی بودن نسبت به سرنوشت کشور و به تبع آن بیتفاوتی به آرمانهای بزرگی مانند عزت و سربلندی مسلمانان را اشاعه دهد.
ازاینروست که مشاهده می کنیم امروز در جامعه ی ما درصد قابل توجهی از افراد هستند که دیگر حتی دغدغه هایی چون آرمان فلسطین ندارند و نسبت به حمایت جمهوری اسلامی از مسلمانان لبنان، واکنش منفی نشان می دهند و کودک کشی آل سعود در یمن را ندیده می گیرند و این روزها نیز تماشاگر بیتفاوت وحشیگری و ظلمی هستند که به مسلمانان هندوستان روا میشود. در حالی که پیامبراسلام فرموده اند که هرکس صدای مظلومی را بشنود و او را یاری نکند مسلمان نخواهد بود!