آیا اردوغان از ایده «حمله نظامی» به ارتش سوریه عقبنشینی کرد؟
۴ چالش مهم برای عملیات ترکیه در ادلب؛ ملاحظات اردوغان برای آغاز جنگ در ادلب چیست؟
با تداوم پیشروی ارتش ترکیه و متحدین در استان ادلب، تعداد پایگاههای ارتش ترکیه که به محاصره ارتش سوریه درآمدهاند رو به تزاید است. همزمان تلفات نظامیان ترک نیز افزایش یافته و کار به جایی رسیده که تقریبا تمام احزاب و شخصیتهای سیاسی ترکیه خواستار واکنش قاطع آنکارا در قبال عملیات اخیر متحدین هستند.
نسیم آنلاین ، علیرضا مجیدی: با تداوم پیشروی ارتش ترکیه و متحدین در استان ادلب، تعداد پایگاههای ارتش ترکیه که به محاصره ارتش سوریه درآمدهاند رو به تزاید است. همزمان تلفات نظامیان ترک نیز افزایش یافته و کار به جایی رسیده که تقریبا تمام احزاب و شخصیتهای سیاسی ترکیه خواستار واکنش قاطع آنکارا در قبال عملیات اخیر متحدین هستند.
فضای سیاسی این روزهای ترکیه به قدری علیه دمشق و حتی مسکو تند شده که حتی «مرال آکشنر» رهبر حزب «خوب» (İYİ PARTİ) نیز از دولت خواست تا تمام ملاحظات را رها کرده که با حکومت سوریه وارد جنگ شود! این در حالی است که حزب خوب از زمان تأسیس، صراحتا خواستار تجدید روابط با دمشق و نظام بشار اسد بود و در این راه حتی یک کنفرانس بزرگ در ترکیه برگزار کرد که در فضای سیاسی این کشور امری بیسابقه محسوب میشد.
وضعیت سیاسی داخلی ترکیه به صورتی است که بعید به نظر میرسد ترکیه وارد نبرد در ادلب نشود! از یک طرف اردوغان و مقامات دولتی با ادبیات شدید اللحنی برای جنگ رجزخوانی میکنند و حتی رئیس جمهور ترکیه ضرب العجل داده تا ارتش سوریه حداکثر تا پایان ماه جاری از تمام نقاطی که اخیرا آزاد کرده، عقبنشینی کند! از طرف دیگر احزاب سیاسی مختلف اعم از همپیمانان و مخالفان اک پارتی خواستار ورود آنکارا به این جنگ و انتقامگیری بابت خون سربازان ترکیه هستند!
اما روی دوم سکه، ناکام ماندن تلاشهای آنکارا برای دستیابی به مصالحه با روسیه است! در این زمینه، کرملین صراحتا «عدم اجرای تعهدات از سوی آنکارا» را علت انجام عملیات در ادلب عنوان کرده است. واقعیت نیز موضع مسکو را تصدیق میکند؛ زیرا آنکارا بارها در نشستهای آستانه از سال ۲۰۱۷ تعهد داده بود تا گروههایی که طرفین نسبت به تروریست بودن آن اتفاق نظر دارند، نباید در ادلب حکمرانی کنند. این در حالی است که «هیئة تحریر الشام» از سوی تمام کشورهای جهان مانند ترکیه، عربستان سعودی و آمریکا نیز رسما به عنوان گروه تروریستی شناخته شده است.
با توجه به دو نکته فوق، به نظر میرسد درگیری در ادلب ناگزیر باشد. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور افراطی ترکیه نیز در سخنان روز چهارشنبه خود صراحتا گفت: «اگر امروز در ادلب وارد نبرد نشویم؛ فردا باید در عمق قلمرو ترکیه بجنگیم!» با این حال، تردیدی نیست که ترکیه از نظر نظامی تمایل چندانی برای ورود به جنگ نداشته باشد! در این مورد باید نکات ذیل را مورد توجه قرار داد:
در عملیاتهای یکی دو سال اخیر ادلب از عملیات آزادسازی ابوالظهور در سال گذشته شمسی تا عملیات آزادسازی خان شیخون در سال گذشته میلادی و بالاخره عملیات اخیر و آزادسازی معرة النعمان و سراقب، فرماندهی نیروی زمینی عملیات با روسهاست و نظامیان روس، حضور پررنگی در صفوف پیادهنظام متحدین دارند.
ترکیه به خوبی از این نکته خبر دارد و طی روزهای اخیر عواقب کشتار نظامیان روس را ارزیابی میکند. اردوغان بعد از کودتای ناکام سال ۲۰۱۶، آشکارا به سمت شرق و به صورت خاص به سمت روسیه چرخید و حتی در قرارداد خرید اس۴۰۰، هزینه «لغو قرارداد خرید هواپیماهای فوق پیشرفته رادارگریز اف۳۵» را پرداخت و فراتر آن نشان داد حاضر است تحریم از طرف آمریکا را بپذیرد!
باید دید این بار آنکارا حاضر است عواقب کشتار نظامیان روس را بپذیرد؟ آن هم در عملیاتی که مشروعیت کافی از نظر حقوقی ندارد؟ روشن است که در صورت تشدید تنش در روابط با روسیه، کرملین فرآیند تحویل سامانه اس ۴۰۰ - که تا پایان سال جاری میلادی به طول میانجامد - را به حالت تعلیق درمیآورد.
ترکیه تاکنون دستاویز سیاسی کافی برای سه عملیات «درع الفرات»، «غصن الزیتون» و «نبع السلام» ایجاد کرده و به همین واسطه، سه منطقه فوق الذکر از امنیت نسبی و آتش بس برخوردار است. ورود مستقیم ترکیه به نبرد در ادلب، زمینه را برای عملیات دمشق و متحدین در سه منطقه یاد شده فراهم میکند و به این ترتیب آنکارا با دو بحران جدی مواجه خواهد شد: «بحران فرار ساکنان به مرزهای ترکیه و افزایش حجم آوارگان سوری در ترکیه» و «از بین رفتن سرمایهگذاریهای چند میلیاردی و بلندمدت ترکیه در سه منطقه یاد شده».
باید این نکته را به بحث فوق افزود که آنکارا در سیاست کلان خود در پی تجدید قرارداد اضنه به نحوی است که بتواند تغییراتی را به سود خود در آن ایجاد کند. هرچند اردوغان طی سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ بلندپروازانه از تغییر در قرارداد لوزان پس از پایان موعد آن (سال ۲۰۲۳) سخن میگفت؛ اما به نظر میرسد هدفگذاری فعلی معطوف به قرارداد اضنه باشد. به صورت خلاصه در این مورد باید گفت آنکارا برای تداوم حضور در سوریه نیازمند پشتوانه قانونی است و این پشتوانه حقوقی یا باید از طریق دولت مرکزی سوریه تحصیل شود یا از طریق قطعنامه شورای امنیت! در هر دو حالت، آنکارا نیازمند همکاری - ولو نسبی و در لفافه - مسکو میباشد.
از نظر نظامی نیز عملیات در استان ادلب کار سادهای نیست. هماکنون ۸ پایگاه ارتش ترکیه در محاصره ارتش سوریه هستند. سه پایگاه نیز در مناطقی قرار دارند که ارتش سوریه به فاصله کمتر از دو کیلومتری آن رسیده است. بدیهی است که در صورتی که جنگ علنی و جدی میان دمشق و آنکارا صورت بگیرد، این پایگاهها در معرض انواع و اقسام حملات موشکی، توپخانهای و حتی هوایی قرار میگیرند.
فراموش نکنیم که تمام اعتراضات اردوغان و تند شدن فضای فعلی ترکیه، بعد از کشته شدن ۶ سرباز ترک پدید آمد. طبعا در این فضا، اگر تلفات ارتش ترکیه به دهها نفر برسد؛ معادلات داخلی ترکیه تغییر خواهد کرد!
بزرگترین چالش ترکیه برای عملیات در ادلب، مسأله «نیروی هوایی» است. ارتش ترکیه در سه عملیات پیشین خود به نحو احسن از ظرفیت نیروی هوایی استفاده کرده بود؛ اما در ادلب بمبافکنهای ترکیه در معرض حملات نیروی هوایی روسیه هستند. از نظر توان نظامی نیز نیروی هوایی روسیه و ترکیه قابل مقایسه نیستند و مقامات نظامی و سیاسی آنکارا این نکته را به خوبی میدانند.
از همین جاست که آنکارا برای عملیات در ادلب نیازمند پشتیبانی جدی ناتو و خصوصا ایالات متحده است تا - مانند منطقه شرق فرات - بتواند در برابر نیروی هوایی روسیه توازن قوا را به سود خود تغییر دهد.
در پایان باید این نکته را مورد توجه قرار داد که نویسنده هر ۴ مورد فوق را در حد «چالش» میداند. موارد فوق لزوما مانع عملیات ارتش ترکیه نخواهند شد؛ اما چالشهای جدی برای اجرای آن محسوب میشوند و از همین منظر، آنکارا ترجیح میدهد تا حتی الامکان از راههای دیگر، چالش اخیر را رفع و رجوع کند! اما در صورتی که نتواند با مسکو به توافق سیاسی دست یابد، اقدام نظامی را به عنوان «راه حل اضطراری» و «ناگزیر» در دستور کار قرار میدهد.