جوکر: نظمی نوین بر بی نظمی در حال خیزش
فیلم جوکر ۲۰۱۹ که به نوعی بیانگر خروش طبقه فرودست علیه ثروتمندان است، سروصدای بسیاری به پا کرده و با استقبال مخاطبان در نقاط مختلف دنیا مواجه شده است. این فیلم را به واسطه محتوا و درونمایه آن اثری متفاوت از سینمای هالیوود قلمداد کرده اند. سینمایی که در طول سال های گذشته به عنوان موتور محرک لیبرال دموکراسی در دنیا و مبلغ ارزش های آن بوده است.
ماشاالله ذراتی: فیلم جوکر ۲۰۱۹ که به نوعی بیانگر خروش طبقه فرودست علیه ثروتمندان است، سروصدای بسیاری به پا کرده و با استقبال مخاطبان در نقاط مختلف دنیا مواجه شده است. این فیلم را به واسطه محتوا و درونمایه آن اثری متفاوت از سینمای هالیوود قلمداد کرده اند. سینمایی که در طول سال های گذشته به عنوان موتور محرک لیبرال دموکراسی در دنیا و مبلغ ارزش های آن بوده است.
نگاه و تفسیر غالب
برخی منتقدان سینما، جوکر را «آغاز یک مسیر تازه در سینمای جهان» خوانده اند و آن را قصه ضدقهرمان هایی توصیف کرده اند که شاید همچون اغلب ابرقهرمان های هالیوودی به شکلی ناخواسته وارد مسیر مبارزه با هر آنچه مخالف آنهاست، شده اند ولی سرانجام این مسیر به جای آن که همچون کنش قهرمانانه ابرقهرمان ها صرفا نجات بعد فیزیکی مردم باشد، زنده کردن فکر و بیدارکردن ذهن های به خواب رفته جامعه است. جوکر انقلابی از آدم هایی است که در دسته «نداشته ها»ی حکومت جا گرفته اند و حالا علیه همه روایت هایی که سال ها به واسطه رسانه های رسمی از آنها ارائه شده است، شوریده اند.
در نگاه اول «جوکر» درواقع یک هشدار و زنگ خطر خطاب به جامعه ای است که تفاوت ها را نادیده می گیرد؛ جامعه ای که با نادیده گرفتن یک طبقه متفاوت، به جامعه تک طبقه تبدیل شده است و اتفاقا در این مسیر، رسانه های رسمی نیز سیاستگذاران این جامعه را یاری می کنند.
بخش اعظم آنچه در جوکر اتفاق می افتد، مخصوصا قسمت پایانی، برای تفسیر مخاطب باز است. پایان بندی جوکر می تواند از زوایای گوناگونی بررسی شود که هر یک از آنها تا حد زیادی در روند فیلمنامه و چیزی که از آن درک شده تاثیر می گذارد. در طول فیلم به بینندگان یادآوری می شود که با یک فیلمنامه بسیار غیرقابل اعتماد سروکار دارند؛ چراکه یکی از موضوعات اصلی در جوکر نحوه تلفیق و جدا کردن واقعیت از فانتزی از رهگذر یک حجاب ضخیم جنون است. ازاین رو، طبیعی است جزئیاتی از جمله صحنه هایی را که ممکن است در رویاها باشد، زیر سوال ببرد. این که جوکر واقعا در چه دوره ای قرار دارد؟! توهماتی که جوکر در طول فیلم دارد، بیش ازپیش شخصیت او (و خود فیلم) را پیچیده می کند. کار ممکن است به جایی برسد که بیننده حتی شک کند آیا واقعا در حال دیدن زندگی جوکری است که تاکنون می شناخته یا ماجرا چیز دیگری است!
شورش های آغازشده توسط آرتور فلک مستقیما منجر به قتل توماس و مارتا وین می شود و این تصویر را می دهد که جوکر پایه و اساس آشوب و بی نظمی را برای سال های بعد در خیابان های شهر گاتهام را پدید آورده است. اما آیا این امکان وجود دارد که بتمن از قبل در جدول زمانی جوکر وجود داشته باشد؟!
به نظر وجود بتمن در جوکر بر این نظریه استوار است که بیشتر داستان در ذهن آرتور فلک اتفاق می افتد. دقت کنیم که آرتور فلک مدتی قبل از تبدیل شدن به شخصیت جوکر به دلیل اختلالات روانی به یک مرکز روان شناسی و مشاوره مراجعه داشته و دارو مصرف می کند درصحنه آخر مجدد جوکر را در بخش روانی بیمارستان می بینیم. ازآنجا که ساعت ها در تمام مدت فیلم، زمان ثابت ۱۱و ۱۱ دقیقه را نشان می دهد، مشخص می شود که آرتور فلک در توهم و خیالات خود سیر می کند. درواقع می توان گفت آرتور فلک در تمام مدت فیلم از ابتدا روی صندلی مرکز روانی که در سکانس آخر نشان داده می شود نشسته است و تقریبا تمام اتفاقاتی که در جوکر دیده می شود را در سر می پرورانید و چه بسا خانم روان شناسی که با وی مصاحبه می کرد درواقع اولین قربانی نگونبخت وی باشد!
درباره خیزش طبقه فرودست علیه ثروتمندان در این فیلم نیز باید گفت وین پدر از اتهام تعدی به مادر جوکر مبرا می شود و شکل کشته شدنش هم معصومانه است، مشکل او این است که فقط پولدار است و فقرا برای این در برابرش قد علم می کنند که چرا ما پولی در جیب نداریم و او پول دارد، چرا برخی در وال استریت دارند روز به روز پولدارتر می شوند و ما نمی شویم! این پرداخت ابتدایی و ساده انگارانه به مساله تضاد طبقاتی و بی عدالتی است.
آنارشیستی که جوکر و طرفدارانش شکل داده اند، زمینه های قوت یافتن بتمن را به وجود می آورد و شاید این همان لطیفه ای است که جوکر در پایان فیلم به آن می خندد و به صورت کنایه آمیز تصویر بروس وین را بالای سر جنازه پدر و مادرش نشان می دهد تا روز انتقام بتمن برسد.
حضور بتمن نکته کلیدی داستان
یک نکته اصلی فیلم این است که چطور جوکر با داستان مبدا بتمن ارتباط دارد. حضور بروس وین (بتمن) نوجوانی که در جوکر ظاهر می شود از نکات کلیدی فهم داستان جوکر است. چراکه از نظر سینمای هالیوود این بتمن است که قهرمان اصلی مبارزه با بی عدالتی و اصلاح وضع موجود است. قهرمانی که اتفاقا برخاسته از طبقه مرفه جامعه است، اما کاستی ها و بی عدالتی های جامعه را نیز می پذیرد و در جهت اصلاح آن تلاش می کند، اما در چارچوب! در چارچوب حفظ نظم موجود.
یکی از مهم ترین لحظه های فیلم، صحنه های پایانی است که بتمن نوجوان (بروس وین) در کنار پدر و مادر ترور شده اش ایستاده است. وقتی پدر و مادر بروس وین کشته می شوند طبیعتا او باید مشغول ناله و زاری باشد، اما کارگردان با چنین تصویری و نمای تراولینگ عامدانه دوربین، همه چیز را به آینده و به اعتلا رسیدن و بلوغ بروس وین (بتمن) واگذار می کند. درواقع منجی این جامعه پس از مرگ توماس وین، فرزند سرمایه دار اوست و این تصویر تصدیق می کند که جوکر فیلمی ضد سرمایه داری نیست.
هرچند به ظاهر فیلمساز در دوقطبی سرمایه داری و ضدسرمایه داری، طرف ضد سرمایه داری را گرفته، اما بذر تصویرسازی از قهرمان اصلی این دوقطبی پیش از اینها در ذهن مخاطب سینمایی کاشته شده است. بروس وین با لباس بتمن، سال ها بعد قهرمان این شهر می شود و مقابل شرورهای آنارشیستی همچون جوکر خواهد ایستاد.
فیلم جوکر بسیار رندانه ضمن پذیرش و اذعان به بی عدالتی ها و مشکلات موجود، نشان می دهد اعتراض به بی عدالتی طبقه سرمایه دار نتیجه ای جز هرج ومرج، کشتن شهروندان شهر و گسترش تروریسم ندارد. تلاش رهبران مبارزه با بی عدالتی همچون جوکر که از قضا سلامت روانی و ریشه و نسب اصیلی ندارند نتیجه ای جز هرج ومرج و آنارشی ندارد. تشدید این وضعیت نیز پررنگ شدن نیاز به ظهور بتمن را تشدید می کند! به یاد داشته باشیم که از دیالوگ های مشهور جوکر در فیلم «شوالیه تاریکی» است که می گوید: «من و بتمن دو روی یک سکه هستیم و یکدیگر را کامل می کنیم!»
«روزنامه جام جم»