حمیدرضا غریبرضا
چگونه باید انقلاب را صادر کرد؟
صدور اجمالی انقلاب اسلامی، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، صورت گرفته است، یعنی ملتهای دنیا امیدوار شدهاند که تغییر ممکن است و میشود حکومتهای تا بنِ دندان مسلحِ وابسته به غرب را ساقط کرد.
حجتالاسلام حمیدرضا غریبرضا: صدور اجمالی انقلاب اسلامی، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، صورت گرفته است، یعنی ملتهای دنیا امیدوار شدهاند که تغییر ممکن است و میشود حکومتهای تا بنِ دندان مسلحِ وابسته به غرب را ساقط کرد. وقتی میخواهیم با فضای بینالملل ارتباط برقرار کنیم، اولین کار این است که بدانیم با چه گفتمانی میخواهیم با آنها صحبت کنیم. اولین عنصر گفتمانی اسلام ناب، عقلانیت و معنویت است. وقتی سخن از عقلانیت به میان میآید، ضرورتاً فلسفه مشاء یا مکاتب فلسفی دیگر منظور نیست. آنها جزئی از عقلانیت هستند، اما منظور ایناستکه طرف مقابل به حدی برسد که بشود به تعبیر قرآن، حکمت را به او عرضه کرد.در ایام حج، دعاهای امام زینالعابدین را از روی صحیفه سجادیه برای حاجیان میخواندیم.
آنقدر تحتتأثیر قرار میگرفتند که درخواست میکردند کتاب را به آنها هدیه بدهیم. از امام رضا (ع)پرسیدند که امر شما چگونه احیا میشود. فرمودند علوم ما را بیاموزند و به مردم تعلیم دهند، یعنی اندیشههایشان را رواج بدهیم و عقلها و قلبها را به آن سمت بکشانیم. میشود به مردم گفت که چگونه با استفاده از مذهب و مکتب اهلبیت(ع)، میتوانند مشکلات اقتصادی و بحرانهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خود را حل کنند. دومین عنصر گفتمانی اسلام ناب، وحدت اسلامی است. آیا دعوای ما با وهابیت، بر سر اجتهادهای آنهاست؟ خیر. بقیه مذاهب هم اجتهادهای اشتباه داشتهاند. اگر ابنتیمیه و محمدابنعبدالوهاب هم مثل بقیه مذاهب اسلامی کتاب مینوشتند و کاری به بقیه مسلمانان نداشتند، یعنی تکفیر نمیکردند و سر نمیبریدند و جان و مال و ناموس مسلمانان را مباح نمیدانستند و مذهبی بودند مثل بقیه مذاهب، ما آنها را نقد میکردیم؛ اما دعوای اصلی یا اولیه ما با آنها ایناستکه آنها جلوی مسلمانان میایستند و آنها را کافر میدانند و حکم تکفیر و خونریزی و قتل صادر میکنند. ما وحدت اسلامی را یک اعتقاد میدانیم، نه یک تاکتیک سیاسی مقطعی. عنصر گفتمانی بعدی، مقاومت است و عنصر چهارم، احیای تمدن اسلامی است. ما مکتب جمع هستیم و عقلانیت و معنویت را در اسلام ناب جمع کردهایم. بهتعبیر دیگر، برای جمع دین و دنیا الگو داریم؛ این دو را در تعارض با یکدیگر نمیبینیم. جریان تحجر و جریان سکولاریسم، بین این دو و بین عقل و وحی تعارض میبینند. حال اگر این مکتب عقلانی معنوی مقاومِ معتقد به جمع دین و دنیا را به دنیا معرفی کنیم، چه کسی است که با این مکتب مخالف باشد؟ در صدور انقلاب اسلامی میشود به محورهای فکری زیر توجه کرد: ۱.ما باید تبیین کنیم که مبانی این انقلاب که معجزه قرن بود. چه بود. این روشِ متفاوت برای اداره انسان و جامعه که بدیل سکولاریسم است، چیست؟ ۲. تبیین منظومه فکری تمدنی رهبر معظم انقلاب را که شامل پنج مرحله تمدن اسلامی است: انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن نوین جهانی اسلامی. وقتی این منظومه را در یکی از گفتوگوهایم با یکی از استادان یکی از دانشگاههای بغداد بیان کردم، احساس کردم باید دستوپایش را بگیرم تا پرواز نکند! این مباحث، مباحث معرفتی سطحبالا و بسیار تأثیرگذار است و نخبگان را جذب میکند. ۳.تبیین تاریخ تفصیلی انقلاب اسلامی و حوادث آن. اگر میخواهیم صدور تفصیلی انقلاب، در کنار صدور اجمالی آن شکل بگیرد، باید بدانند که در این انقلاب چه گذشته است تا بتوانند فکر کنند و برای خود الگوسازی کنند. ۴. شخصیتشناسی و الگوسازی از انقلاب اسلامی. من یکوقت دیدم در فیسبوک حتی یک صفحه درباره شهید بهشتی به زبان عربی نداریم. آثار شهید بهشتی به عربی ترجمه نشده است. پس از سقوط حسنی مبارک، یکی از جوانان انقلابی مصر با من تماس گرفت و پرسید که درباره اشغال لانه جاسوسی چه مطلبی به عربی دارید که ما اینجا منتشر کنیم؟ سفارتهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در اینجا هستند و ما میخواهیم کاری انجام بدهیم. میخواهیم ببینیم تجربه شما چه بوده است. نتیجه جستوجوی بنده، ۱۰ صفحه مطلب بهعلاوه ۱۰، ۱۲ صفحه ترجمه خبرهای ۱۳ آبان بود؛ همین. ۵. تبیین ساختارهای نظام جمهوری اسلامی. برای مثال، قانون اساسی جمهوری اسلامی.جدای از مباحث فکری و مبنایی، اگر میخواهید در جهان اسلام فعالیت کنید، باید خدمات اجتماعی را جدی بگیرید. در سوریه، ما در حلب، تأثیرگذاری اجتماعی بیشتری داریم تا در دمشق. چرا؟ اولاً در حلب بیشتر شهید دادهایم. ثانیاً به مردم آنجا خدمترسانی بیشتری صورت گرفته است. بسیاری از مردم در لحظات پایانی آزادسازی حلب و حین پاکسازی مناطق آن که آتش سنگینی از دو طرف برقرار بود، هنوز در آنجا حضور داشتند.
ایرانیها نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر از مردم حلب را که بعضی از آنها خانواده همان تکفیریها بودند، با اتوبوس جابهجا کردند و به اطراف حلب بردند و اسکان و غذا دادند و درمان کردند. همچنین پس از اینکه اوضاع آرام شد، دوباره آنها را برگرداندند و باز به آنها خدمت کردند. الآن در آن منطقه، ایرانیها را تقدیس میکنند.
فارس