تصرف شهرهای افغانستان یکی پس از دیگری

کدخبر: 2373297

گروه طالبان برای آنکه در رقابت‌های آتی نیازمند مردان مسلح بیشتری است، در راهبرد جدید خود می‌کوشد منابع مالی خود را گسترده‌تر کرده و همزمان نیز در تلاش است به‌جای تصرف کامل یک شهر جهت تصرف این شهر در آینده زمینه‌سازی کند. طالبان ازطریق این سیاست می‌تواند بودجه خود را تامین کرده و ارتباطات خود را با بزرگان طوایف، تجار و تولیدکنندگان در شهرها گسترش دهد تا در آینده از آن بهره ببرد.

افغانستان دارای 34 ولایت و 400 شهرستان است. طالبان تنها طی دوماه گذشته موفق شده است با حملات خود 60 شهرستان را تصرف کرده و یا به آن نفوذ کند. تنها در روزهای میانی هفته اخیر، هشت منطقه در ولایت‌های تخار، بغلان و بلخ به دست این گروه سقوط کرده‌اند.

در همین حال از روز گذشته، تصاویری منتشرشده که نیروهای طالبان را در ورودی شهر مزارشریف، مرکز ولایت بلخ نشان می‌دهد. انتشار اخبار متعددی از سقوط بخش‌هایی از شهر مزارشریف، باعث شکل‌گیری موجی از نگرانی در میان مردم افغانستان شده است.

این مساله یادآوری سقوط تاریخی شهر مزارشریف در سال 1377 است. در سال 1375 با سقوط شهر کابل پایتخت افغانستان به‌دست طالبان، دولت رسمی این کشور مجبور شد به مزارشریف برود، اما دو سال بعد با هجوم طالبان این شهر نیز از دست رفت. پس از ورود طالبان به شهر مزارشریف در آن دوره اتفاقات مهمی رخ داد که کشتار مردم این شهر توسط طالبان، بزرگ‌ترین جنایت رخ داده بود. همچنین عناصری از شبه‌‌نظامیان نیز با ورود به کنسولگری ایران تعدادی از دیپلمات‌های ایرانی را به شهادت رساندند؛ این مساله بازتابی گسترده در داخل ایران داشت و باعث شد تا تهران با گسیل صدها هزار نیروی نظامی به مرز با افغانستان در آستانه یک درگیری همه‌جانبه با طالبان قرار گیرد. تکرار سقوط مزارشریف به‌دست طالبان به همین دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است.   

انتشار تصاویر نفوذ طالبان به ورودی‌های مزارشریف، موجی از بسیج نیروهای جهادی را در افغانستان به راه انداخته است. گروه‌های جهادی به افرادی گفته می‌شود که در زمان حمله شوروی و اشغال افغانستان وارد جهاد علیه اشغالگران شدند. از دیروز فرماندهان سابق جهادی، سران سیاسی، نمایندگان مجلس، سران محلی و مردم استان بلخ خود را آماده دفاع از مرکز این ولایت کرده‌اند.

«عباس ابراهیم‌زاده»، نماینده استان بلخ عازم مزارشریف شده است و می‌گوید قصد دارد تا آخرین قطره خون خود در کنار مدافعان شهر باقی بماند. «عطامحمد نور»، رئیس حزب جمعیت اسلامی افغانستان که برآمده از نیروهای جهادی این کشور است نیز درحال بسیج هوادارانش است. او نیز روز گذشته اعلام کرد به مزارشریف خواهد رفت تا از این شهر دفاع کند.

طالبان اما به حومه مراکز استان‌های جوزجان، فاریاب، تخار، بغلان، پروان و قندوز نیز رسیده‌اند. با ضعف نیروهای امنیتی و مردم در این شهرها درحال آماده‌شدن برای دفاع هستند. روز دوشنبه «میررحمان رحمانی»، رئیس مجلس افغانستان در نشست علنی مجلس این کشور از دولت اشرف‌غنی‌زی خواست مردم را به سلاح مجهز کند تا بتوانند به نیروهای امنیتی کمک کنند.

یکی از دلایل سقوط پی‌درپی مناطق مختلف در افغانستان ناتوانی دولت این کشور در رساندن آذوقه و مهمات به نیروهای نظامی مستقر در این مناطق است و دولت به همین خاطر تحت فشار افکار عمومی و نمایندگان مجلس قرار دارد. در برخی نواحی سربازان ارتش به‌جز این مساله با حقوق‌های عقب‌افتاده نیز روبه‌رو هستند.

در میان بحران موجود اما روز سه‌شنبه تحولی مهم نیز در میادین نبرد رخ داد. طارق آرین، سخنگوی وزارت کشور افغانستان روز گذشته خبر کشته‌شدن یکی از برجسته‌ترین فرماندهان طالبان را اعلام کرد. آرین در توئیتی نوشت: «مولوی بریالی یکی از فرماندهان برجسته طالبان تروریست با سه تن از همراهانش در ولایت بلخ کشته شدند. او در سازماندهی حملات تروریستی علیه مردم و نیروهای امنیتی در ولایات شمال کشور دست داشت و ازجمله چهار قوماندان (فرمانده) برجسته طالبان محسوب می‌شد.»

گفته می‌شود این فرمانده نقش مهمی در پیشروی‌های سریع طالبان در شمال افغانستان داشته است. او در این مسیر از مذاکره با طوایف محلی به شکلی گسترده بهره‌برداری کرده است و موفق شده بدون درگیری نظامی شدید بسیاری از مناطق را در شمال وارد حوزه نفوذ طالبان کند.

براساس یافته‌های جدید نشریه آمریکایی «لانگ وار ژورنال»، این نشریه آمریکایی نوشت که درحال حاضر مناطق تحت تصرف طالبان از مناطق تحت کنترل دولت مرکزی پیشی گرفته است. به گفته این نشریه درحالی‌که طالبان با در دست داشتن 107 شهرستان، ۲۷ درصد از مجموع شهرستان‌های افغانستان را در اختیار دارد، دولت تنها ۹۲ شهرستان یا ۲۳ درصد از مجموع شهرستان‌های افغانستان را در دست دارد. ۱۹۹ شهرستان دیگر که تقریبا 50 درصد شهرستان‌های افغانستان می‌شوند نیز صحنه درگیری میان طالبان و دولت است.

دلیل افزایش حملات طالبان تصمیم آمریکا برای خروج از افغانستان است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری سابق آمریکا با امضای توافق صلح در فوریه ۲۰۲۰ با طالبان در دوحه، تعهد کرد نیروهای کشورش را از افغانستان خارج کند. جو بایدن، رئیس‌جمهور فعلی آمریکا نیز پس از روی کار آمدن بر اجرای تعهدات این توافق صحه گذاشته و تصمیم دارد تمام نیروهای نظامی کشورش را تا اواسط سپتامبر (شهریور) از افغانستان خارج کند.
در این گزارش به بررسی راهبردهای طالبان در عملیات‌های اخیرش و نیز مقاصد آتی این گروه پرداخته‌ایم.

طالبان کدام مناطق را تصرف می‌کند؟ چرا؟

طالبان در حملات خود راهبرد خاصی را درپیش گرفته است. این گروه می‌داند برای آنکه راه خود را به قدرت باز کرده و در میز مذاکره با هر طرفی دست پری داشته باشد، باید نیروهای بیشتری را به خدمت گرفته و مناطق تحت تسلط خود را افزایش دهد. طالبان در این راستا دو موضوع را برای پیشروی‌های خود موردتوجه قرار داده است. نخست آنکه منابع درآمدی خود را افزایش داده و دوم آنکه ازطریق عملیات نظامی نفوذ خود را در مناطق افزایش دهد نه آنکه الزاما یک منطقه را به‌طور کامل تصرف کند. باید درنظر داشت اگر این گروه منطقه‌ای را به‌طور کامل در دست بگیرد، مسئول همه امور ساکنان آن از تامین کالا گرفته تا امور بانکی و امنیتی آن خواهد شد. طالبان اما نمی‌خواهد مسئولیت چرخاندن جامعه و زندگی شهروندان به‌طور کامل بر گردنش قرار گیرد، به همین دلیل می‌کوشد بر کمربند شهرها و مناطق حومه‌ای مسلط شده و از این طریق در ساختارهای شهرستان‌های افغانستان نفوذ پیدا کند. برای فهم بهتر موضوع باید به ویژگی نیروهای طالبان پرداخته و با ساختار آنها تا اندازه‌ای آشنا شویم.

  ساختار جذب سرباز در طالبان

طالبان از میان مردم عادی افغانستان دست به جذب سرباز می‌زند که باوجود ایدئولوژیک بودن بخش بزرگی از آنها اما الزاما همه نیروها دارای دیدگاه‌های ایدئولوژیک نیستند. سربازان طالبان به چند دسته تقسیم می‌شوند. برخی از آنها جزء افراد تندرویی هستند که نگاهی به‌شدت محافظه‌کارانه به جامعه افغانستان دارند و ارتباط با جهان خارج را برنمی‌تابند. این دسته خواستار تسلط فرهنگ سنتی افغانی هستند و از چارچوب‌های فرهنگ محلی پیروی می‌کنند که اگرچه امروزه لایه‌هایی از مذهب را نیز دربر گرفته، اما ریشه‌هایش همچنان در فرهنگ محلی قرار دارد. دسته دیگر سربازان طالبان فارغ‌التحصیلان مدارس مذهبی بوده و دارای دیدگاه‌های متعصبانه در زمینه دین هستند.

به‌جز این افراد که دارای دیدگاه‌های محافظه‌کارانه بومی و مذهبی هستند، برخی افراد نیز به‌دلیل تصرف مناطق‌شان به‌دست طالبان وارد امور نظامی این گروه شده‌اند. به‌عنوان نمونه بزرگان یک طایفه یا منطقه براساس دیدگاه‌های مختلفی تصمیم می‌گیرند با طالبان همکاری کنند؛ مسائلی که می‌تواند به‌دلیل نگرانی سران طوایف از آسیب‌رسانی طالبان به قوم‌شان باشد. آنها برای اینکه طالبان طایفه آنها را موردتعرض قرار ندهد، به‌سمت ایجاد و گسترش ارتباط با طالبان گام برمی‌دارند و برای آنکه اراده خود را در این مسیر به سران طالبان نشان دهند اجازه جذب سرباز از طایفه خود را به این گروه می‌دهند یا به‌معنای دقیق‌تر به‌عنوان باج سربازانی را به طالبان هدیه می‌دهند. طالبان هنگامی که این نیروها را به خدمت می‌گیرد، باید ضمن پرداخت حقوق به آنها حین عملیات‌های نظامی یا استقرار در مناطق جنگی برایشان آذوقه، اسلحه و مهمات ارسال کند. چنین اقدامی نیازمند مناطق مالی گسترده‌ای است.

  منابع مالی طالبان

طالبان به‌دلیل شرایط خاصی که دارد، نیازمند یک شبکه غیرمعمول برای تامین بودجه خود است. این گروه به‌دلیل حضور در میادین جنگ نیاز به تامین حقوق سربازان خود دارد و ازسوی دیگر به‌دلیل استقرار سربازانش در خطوط مقدم و مناطق جنگی باید پیوسته آذوقه آنها را تامین کرده و تسلیحات جدید و مهمات به آنها برساند و راهی نیز برای درمان زخمی‌ها بیابد. اما درکنار هزینه‌های بالای جنگ طالبان هزینه دیگری ندارد. نه مسئولیتی در حوزه‌های آموزشی و علمی جامعه دارد، نه باید مدرسه، دانشگاه و بیمارستان بسازد و نه نیازمند استخدام دیپلمات، اقتصاددان و بانکدار است.

طالبان در عین‌حال که برای تامین هزینه‌های جنگ باید درآمدهای مالی کلانی به‌دست آورد، این میزان بودجه به‌دلیل غیبت دیگر هزینه‌های کلان آنچنان بالا نیست. تنها مشکل بزرگ در این مسیر عدم برخورداری طالبان از شبکه بانکی امن و سخت بودن ایجاد خطوط تدارکاتی و مالی برای نیروهای این گروه در مناطق پراکنده‌ای در خاک افغانستان است. طالبان برای این مساله راه‌حل‌هایی یافته است و در دو ماه اخیر با تصرف پی‌درپی مناطق حومه‌ای در شهرستان‌های افغانستان و نیز دستیابی به مسیرهای مواصلاتی این کشور درپی گسترش دادن این منابع درآمدی است. طالبان در قاچاق مواد مخدر از افغانستان دست دارد و بخشی از درآمدهایش را از این محل تامین می‌کند، اما به‌هرحال چنین منبعی دارای محدودیت‌هایی است و مقدارش از سطحی فراتر نمی‌رود و به همین دلیل این گروه می‌کوشد ضمن برطرف کردن تنگنای قاچاق مواد مخدر مسیرهای دیگری را نیز برای تامین مالی خود ایجاد کند، زیرا نمی‌تواند منابع مالی به‌دست‌آمده از قاچاق را در میان تمامی نواحی محل استقرار نیروهایش توزیع کند، پس باید راهی برای تامین مالی محلی پیدا کرد که طالبان در ماه‌های اخیر به‌دنبال توسعه چنین راه‌هایی بوده است. به‌عنوان مثال برخی از نیروهای طالبان منطقه‌ای را تصرف می‌کنند که با دیگر مناطق تحت تسلط گروه پیوستگی ندارد. در اینجا دیگر طالبان نمی‌تواند نیروهایش را تامین مالی کند، پس خود سربازان دست به باج‌گیری از مردم محلی می‌زنند.

1 قاچاق مواد مخدر

مواد مخدر اصلی‌ترین منبع درآمد گروه‌های موجود در افغانستان است که طالبان نیز به‌عنوان عمده‌ترین گروه افغانی از آن بی‌بهره نیست. بخش مواد مخدر سازمان ملل متحد در گزارش سال 2020 خود اعلام کرد تقریبا 84 درصد تریاک جهان در پنج سال گذشته در افغانستان تولید شده است.

به‌دلیل مبارزه با مواد مخدر در مناطق کنترل دولت مرکزی گمان می‌رود حجم بزرگی از مواد مخدر تولیدی افغانستان در مناطق تحت تسلط طالبان به‌دست می‌آید. این موضوع نشان‌دهنده جایگاه مواد مخدر در تامین مالی طالبان است.

در سال 2008 که طالبان مجددا درحال خیزش و فعالیت در افغانستان بود، واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان و سازمان مستقل تحقیقات در کابل طی گزارشی اعلام کردند این گروه مالیاتی 10 درصدی بر هر شخص و گروه مرتبط با زنجیره تولید مواد مخدر وضع کرده است. کشاورزان، کارگاه‌ها و لابراتوارهای تولید مواد مخدر، فروشندگان عمده و خرد همگی جزئی از زنجیره‌ای هستند که هرکدام جداگانه باید 10 درصد مالیات بدهند. امروزه گفته می‌شود درآمد طالبان از زنجیره تولید مواد مخدر به بیش از 400 میلیون دلار می‌رسد.

باتوجه به اینکه مزارع کشاورزی و لابراتوارهای تولید مواد مخدر در مناطق روستایی و حومه‌ای شهرها قرار دارند، اگر طالبان بتواند این مناطق را از دست دولت خارج کند، می‌تواند نظام مالیات‌گیری 10 درصدی خود روی مواد مخدر را در این مناطق نیز ایجاد کرده و درآمدهایش را افزایش دهد. همچنین تصرف راه‌ها به طالبان اجازه می‌دهد مانع از بازرسی کامیون‌های حامل مواد مخدر شده و این مواد به‌راحتی برای تامین بازارهای داخلی و خارجی ازطریق زمینی و در حجم سنگین جابه‌جا شوند.

2 عوارض جاده‌ای

بسیاری از گروه‌های خشونت‌طلب فروملی دست به باج‌گیری می‌زنند. به‌عنوان مثال ربودن اتباع خارجی و طلب پول برای آزادی آنها ازجمله اقدامات باج‌گیرانه آنها است. با این‌حال منابع حاصل از چنین اقداماتی آنچنان زیاد نیستند و امکان آن نیز در جهان امروز کمتر شده است. ازسوی دیگر آدم‌ربایی باعث کاسته شدن از وجهه یک گروه می‌شود. طالبان نیز در همین راستا در جست‌وجوی اشکال بهتری از باج‌گیری رفته و یک نظام مالیاتی بزرگ را پایه‌گذاری کرده است که شامل بخش‌های زیادی می‌شود. دولت‌ها معمولا برای تامین نیازهای جامعه و برای اداره امور کشور از مردم مالیات اخذ می‌کنند، اما طالبان بدون ایفای چنین مسئولیت‌هایی از شهروندان افغان به‌زعم خود مالیات می‌گیرد. دریافت هزینه از مردم بدون ایفای نقش در جامعه همان باج‌گیری نام دارد تا مالیات.

به گفته رئیس شرکت برق افغانستان در سال 2018 طالبان ازطریق صدور قبوض برق در مناطق مختلف افغانستان هرساله 2 میلیارد دلار به جیب می‌زند، این درحالی است که این گروه هیچ نقشی در تولید، واردات و انتقال برق ندارد و مردم از ترس قطع شدن خطوط برق توسط طالبان، قبوض برق صادرشده توسط این گروه را دریافت کرده و آن را می‌پردازند. همچنین کارخانه‌داران و مغازه‌داران نیازمند انتقال کالا توسط کامیون ازطریق جاده هستند و تسلط بر جاده‌ها به طالبان اجازه می‌دهد تا از این کامیون‌ها مالیات بگیرند. همچنین مسافران با اتوبوس و سرنشینان خودرو‌های شخصی نیز برای رفت‌وآمد به شهرهای مختلف باید به طالبان عوارض پرداخت کنند. اگر فردی از معدن بهره‌برداری می‌کند، باید برای تامین امنیت معدنش و اجازه یافتن جهت انتقال مواد معدنی از مسیر زمینی مبالغی را پرداخت کند. این مساله نشان می‌دهد در نظام مالی طالبان «جاده» اهمیت زیادی دارد و دردست داشتن آن می‌تواند درآمدهای طالبان را افزایش دهد. عملیات‌های اخیر طالبان اغلب باعث تسلط گروه بر شبکه راه‌ها شده و درآمدهای طالبان را به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش خواهد داد.

3 معادن

افغانستان کشوری غنی از معادن است. معادن سنگ‌های زینتی یکی از این شاخه‌ها هستند که بهره‌برداری از معادن آن در افغانستان به‌شکل غیررسمی و غیرقانونی جریان دارد. طالبان یا خود از این معادن بهره‌برداری می‌کند یا از معدن‌داران باج می‌گیرد. سازمان ملل در یک گزارش خود در سال ۲۰۱۴ آورده است که طالبان تنها از فعالیت ۲۵ تا ۳۰ معدن در ولایت هلمند در جنوب افغانستان ۱۰ میلیون دلار درآمد دارد. ولایت ننگرها در شرق افغانستان نیز محل فعالیت‌های معدنی طالبان است، به‌گونه‌ای که از هر کامیون حامل مواد معدنی 500 دلار مالیات می‌گیرد. طالبان باتوجه به تعداد زیاد معادن موجود در افغانستان می‌کوشد با تسلط به حومه شهرهای بزرگ و مناطق روستایی از معادن موجود در این مناطق کسب درآمد کند.

4 شوراهای حل اختلاف طالبان

بخش دیگر درآمدهای طالبان نظامات اداری این گروه است که ریشه در ساختارهای سنتی جامعه افغانستان دارند. پیش از شکل‌گیری دادگاه‌ها در جهان مدرن «شورای‌های حل اختلاف» در مناطق محلی مسئولیت حل اختلاف میان مردم را برعهده داشته‌اند. این شورا‌ها شامل طیفی از معتمدان محلی می‌شده است که همان ریش‌سفیدان طایقه یا منطقه بوده‌اند. طالبان نیز با افزودن عنصر مذهبی شوراهای حل اختلافی در افغانستان ایجاد کرده که شامل ریش‌سفیدان به‌اضافه علمای مذهبی است. در مناطقی که طالبان موفق به تصرف آنها می‌شود به‌دلیل از دست رفتن نفوذ دولت، دادگاه‌ها نیز از بین می‌روند و شورا‌های حل اختلاف طالبان جایگزین آن می‌شوند. این شوراها ضمن آنکه بخشی از درآمدهای طالبان را تامین می‌کنند، باعث نفوذ نرم این گروه در میان مردم نیز می‌شوند. بخشی از مردم افغانستان معتقدند شورا‌های حل اختلاف طالبان کارآمدی بیشتری نسبت‌به دادگاه‌های دولت دارند. حتی در مناطقی از افغانستان که یک شهرستان میان دولت و طالبان تقسیم شده است، مردم بین دادگاه‌های دولتی و شورا‌های حل اختلاف طالبان دست به انتخاب می‌زنند. هرچه طالبان بتواند در شهرستان‌های بیشتری برای خود جای پا به‌دست بیاورد، می‌تواند شبکه دادگاه‌های خود را گسترده‌تر کند.

طالبان در کوتاه‌مدت به‌دنبال مزایای اقتصادی

به‌طور کلی «مالیات‌گیری جاده‌ای» و «شوراهای حل اختلاف» از اصلی‌ترین عناصر نفوذ طالبان در افغانستان و پایه‌های درآمد بودجه این گروه هستند. طالبان اگر به جاده دست پیدا کند، از کامیون‌های حمل بار و اتوبوس‌ها و خودروهای شخصی مالیات می‌گیرد و ازسوی دیگر به‌دلیل آنکه بیشتر منابع اقتصادی متعلق به سران طوایف یک منطقه است از این طریق می‌تواند آنها را نیز وادار به همکاری با خود کند. عموما بزرگان یک شهر امتیازات اقتصادی کلان را در دست دارند و اگر طالبان به جاده‌ها مسلط شود، مجبور می‌شوند با این گروه به‌نحوی کنار بیایند. شورا‌های حل اختلاف نیز برای پیگیری دعوا میان طوایف و اشخاص که بر سر معادن، زمین‌های کشاورزی بزرگ یا کوچک و املاک شکل می‌گیرد، مبالغی را از طرفین دعوا اخذ می‌کنند که باتوجه به تعدد چنین اختلافاتی می‌تواند درآمدهای سرشاری برای طالبان به ارمغان بیاورد.

گروه طالبان برای آنکه در رقابت‌های آتی نیازمند مردان مسلح بیشتری است، در راهبرد جدید خود می‌کوشد منابع مالی خود را گسترده‌تر کرده و همزمان نیز در تلاش است به‌جای تصرف کامل یک شهر جهت تصرف این شهر در آینده زمینه‌سازی کند. طالبان ازطریق این سیاست می‌تواند بودجه خود را تامین کرده و ارتباطات خود را با بزرگان طوایف، تجار و تولیدکنندگان در شهرها گسترش دهد تا در آینده از آن بهره ببرد. این گروه مترصد خروج کامل نیروهای خارجی از کشور است تا بتواند با مشروعیت بیشتری بدون ترس از پاسخ نظامی غرب، بر افغانستان تسلط یابد. هنگامی که آمریکا و ناتو از این کشور خارج شدند، طالبان که خود را پیش‌تر آماده کرده و سربازانی به تعداد کافی جذب کرده است وارد درگیری با ارتش افغانستان شده و از نفوذ ایجادشده در شهرها برای تصرف کامل آنها بهره می‌برد.

 

منبع: فرهیختگان
ارسال نظر: