آیا دولت در بحران امروز بورس تهران مقصر اصلی است؟
فردین آقا بزرگی، مدیر عامل کارگزاری بانک آینده در گفتگو با «نسیم» با بررسی شرایط کنونی بورس تهران دلایل حال بد بازار سرمایه را تحلیل کرد؛ جو روانی بازار بسیار حساس است
گروه اقتصادی خبرگزاری نسیم: نفس بازار سهام، این روزها درتالار شیشه ای حبس شده و چشمان فعالان بازارسرمایه بیش از هر زمان دیگری به تابلو و شاخص های کم جان آن دوخته شده تا شاید با صعودهایی ازجنس استمرار، نگرانی را از چشمان مضطرب آنها برهاند.
پرواضح است که بازارسهام کشور در مدت یکسال اخیر شرایط پرنوسانی را پشت سر گذارده و در این مدت هم، فرازو فرود های بسیار را با چشمان خود نظاره کرده است.
بنابراین به سهولت می توان چالش های فراروی بازار سرمایه کشور را به مواردی چون مشکلات بین المللی و درونی اقتصادی کشور گره زد که این موارد خود شامل پایین بودن رشد اقتصادی کشور،افت میزان سرمایهگذاری در بخش صنعت از جمله در بخش خصوصی،کمبود بانکهای توسعهای برای کمک به بخش خصوصی جهت تامین مالی بلند مدت با نرخهای پایین برای ایجاد و توسعه صنایع کشور، فقدان سرمایه درگردش صنایع موجود، عدم ثبات نرخ ارز، بالا بودن قیمت تمام شده محصولات تولیدی داخلی بهعلت بالا بودن قیمت ارز و نرخ تسهیلات بانکی و دست آخر ادامه سیاست انقباضی دولت به منظور مهارتورم و ادامه رکود اقتصادی اشاره داشت.
با این احوال بازار سرمایه در یکماه اخیر ازنوسانات بیشتری برخوردار بوده که همین امر برنگرانی بیشتر فعالان بازار سرمایه دامن زده است،بنابراین خبرگزاری نسیم گفتگویی با "فردین آقا بزرگی"،مدیر عامل کارگزاری بانک آینده انجام داده که ازنظرمی گذرد:
*بازار این روزهای سرمایه، بیش از حد مضطرب است. به نظر می آید ریزش ها یک مقداری عجیب و غیرقابل پیشبینی است. به نظر شما این ریزشها علت خاصی دارد؟
با توجه وضعیت کلان اقتصادی، بازار بورس به عنوان یک دماسنج اقتصادی یا یک آینه تمامنما وضعیت را به وضوح منعکس می کند.
به نظر میآید، روند عمومی شاخص ها، روند قابل قبول و تا حد زیادی با واقعیتهای موجود منطبق است.
* این اتفاقات با سیاستهای پولی چه ارتباطی دارد؟
سیاست های پولی و انقباضی دولت و بانک مرکزی درکنار کمبود نقدینگی که صنایع و شرکت ها ازگذشته با آن دست به گریبان بوده اند و درعین حال جو روانی بازار در این شرایط تعیین کننده است، هر چندکه بحث مذاکرات هسته ای و شنیدن اخبار مثبت و منفی که اتفاقا بازار هم روی این موارد ارزیابی میکند در کنار بحث کاهش نرخ خوراک پتروشیمی و یا بهره مالکانه شرکت های سنگ آهنی در زمره عوامل تاثیرگذاری بوده که وجود ریسک در بازار را القا می کند.
*پس با این وضعیت ، آیا نمی توان انتظار داشت که شاخص های بورس بهبود یابد؟
شاخص در هفته اول سال جاری، بیش از دوازده درصد بازدهی داشت که در حال حاضر این رقم به نقطه اولیه خود رسیده که نرخ بازدهی حدود یک و نیم درصد است، بنابراین این تغییرات از ناحیه سرمایه گذار یک ریسک محسوب می شود، البته بازارهای دیگر مثل مسکن، ارز، طلا و غیره هم راکد بوده که نمی توان انتظار داشت، در شرایطی که کل اقتصاد دست به گریبان برخی مشکلات بوده بازار بورس یک وضعیت متعادل و مناسب داشته باشد.
*به نظر می رسد وضعیت بازار سرمایه نگرانکننده بوده که از علائم آن می توان به تجمع تعدادی از فعالان بازار سرمایه در مقابل تالار شیشه ای اشاره داشت اینطور نیست؟
انصاف بر این است که در چنین فضایی نمی توان تمامی مشکلات و معضلات را متوجه یک مجموعه مثل سازمان بورس کرد که برای مثال به این دلیل،پس مسسب این اتفاقات در بورس، سازمان بورس است.
وقتی یک دماسنج درجه بالا یا پایین را نشان می دهد نمی توان عیب را متوجه دماسنج کرد،این وضعیت موجود است که دماسنج آن را نشان می دهد.
همانطور که این دغدغه و گرفتاری موجود را مسئولان سازمان بورس احساس می کنند، سرمایه گذاران خرد هم این موارد را در بازار احساس می کنند.
واکنشی که این افراد در قالب اعتراض بیان کرده اند، یک واکنش حداقلی بوده که به معنی اعتراضی به رکود بوده و هیچ برآوردی از آینده نمی توانند داشته باشند، بنابراین وضعیت فعلی بورس، وضعیت منطبق با سطح کلان اقتصادی درکشور است.
*آیا وضع اقتصاد کشور در شرایط بیماری به سر می برد؟
بحث بیماری را برای اقتصاد کشور اطلاق نمی کنم، رکود اصطلاح بهتری بوده که این رکود دراقتصاد کلان کشور بوده که درحال حاضر بنگاهها و شرکت ها با کمبود نقدینگی و مواجه هستند.
تک تک این شرکت ها مجموعا اقتصاد کشوررا تشکیل می دهند و بورس هم به عنوان یک دماسنج رکود حاکم بر کل بازار را نشان می دهد
*آیا دولت را دراین شرایط می شود نسبت به بازارسرمایه مقصردانست؟
به نظر من، بسیاری انتظار دارند که مسئول یا ناظردر بازار سرمایه دخالت کند اما این امر نیازمند داشتن ابزار لازم است، در این شرایط شخص یا فردی را مقصر این وضعیت دانستن تعبیر درستی نیست، اما انتظار می رود مقام بالاتر،قانون گذار و یا تصمیم گیر، با بازنگری در تصمیمات بر بازار سرمایه تاثیر مثبت بگذارد.
بنابراین نه به عنوان شناسایی مقصرکه به عنوان شناسایی عامل تاثیرگذار، می توان دولت راعاملی دانست که تصمیمات آن در بازار بسیار تاثیرگذار است.
*افراد متضرر در بورس، اذعان دارند که دولتمردان دولت یازدهم در ابتدا، مردم را با اطمینان خاطر به حضور پر رنگتر در بازار سرمایه دعوت کرد و نوید داد که بازار شرایط خوبی را در ماههای آتی تجربه خواهد کرد اما به نظر می رسد که درشرایط کنونی بسیاری دولت را مقصر دانسته و این این شائبه را مطرح می کنند که در بازار سهام دارد دست کاری می شود؟
من صد در صد موافق عبارت اولی هستم که حالا دولت یا مقام ناظر ولو با نیت خیر و با هدف با نشاط تر کردن بازار سرمایه نباید یک چنین حرکت ها یا اظهار نظرهایی بکند که این امر شبهه ایجاد می کند.
یکی از نمایندگان مجلس در این خصوص ایراد گرفت و گفت که دولت میگوید پولهایتان را به بورس بیاورید اما حمایت لازم را هم نکرده و در نهایت هم مردم پنجاه درصد سرمایه شان را از دست دادند، اگر وضعیت به سامان باشد نیازی به بیان کردن ندارد خود سرمایه گذار موقعیت را شناسایی می کند
*پس به نظرجنابعالی، اظهار نظرمدیران دولتی یک اشتباه استراتژیک ودخالت در بازار بود؟
تشویق سرمایه گذار در زمان وجود ابهامات زیاد در وضعیت اقتصادی، مذاکرات و بحث های سیاسی، تاثیر معکوس گذارده و با وجود تکیه مردم به اظهارات دولتمردان، به دلیل عدم توانایی دولت، مردم آن را قصر می دانند.
هرچندکه فضای عمومی اقتصاد کشور با مشکلاتی چون رکود دست به گریبان بوده و یکی از راههای عبور از این رکود، تعدیل سیاست های قیمت گذاری و انقباضی بوده که البته این امر خود تورم زا خواهد بود.
*به نظر جنابعالی با این شرایط ، احتمال دارد که اتفاق جدی ای در بازار سرمایه بیافتد؟
انتظارات دربازار سرمایه بر اساس نظام عرضه و تقاضا شکل می گیرد و با اصلاح قیمت، این انتظارات وتشویق ها صورت می گیرد، یعنی به مرور وبا کاهش قیمت و کاهش شاخص جذابیت لازم برای ورود منابع نقدی ایجاد می شود و سرمایه گذار با افت سطح عمومی قیمت ها منابع و سرمایه خود را وارد بازار می کند.
*آیا جلوگیری از عرضه اولیه در شرایط کنونی توسط سازمان بورس اشتباه نیست؟
درشرایط عدم تعادل و بحرانی، هرحرکتی اثر سوء خواهد گذارد، زیرا جو روانی بازار بسیار حساس است به عنوان مثال عرضه اولیه ای که درتمامی موارد به عنوان یک ابزار خوب برای متعادل کردن بازار مورد استفاده قرار می گیرد اما در شرایط این چنینی، عرضه اولیه خود به عنوان یک انتقاد مطرح می شود.
عرضه اولیه، بسیار مفید و سودمند بوده اما در شرایط نامتعادل و متزلزل، سرمایهگذاران از عرضه اولیه احساس نگرانی کرده و جلوگیری از عرضه اولیه هم با اتنقاد افراد مواجه می شود.