حکایت قدیمی سوءاستفاده دشمنان از بیتوجهی مسئولین به صدای مردم
بیدادگاه بینالمللی و بیمبالاتی داخلی
مشخص نیست که سکوت درباره اتفاقات آبان 98 تا کی ادامه پیدا میکند، اما مراسم موسوم به «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» بار دیگر نشان داد که اگر مسئولین جمهوری اسلامی، خود بهعنوان وکیل ملت در قبال منافع و حقوق آنان حساسیتهای لازم را به خرج ندهند، دشمنانش از این بیمبالاتی سوءاستفاده میکنند
نسیمآنلاین؛ روحالله اکبری: از روز چهارشنبه هفته گذشته، مراسمی با عنوان «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» در لندن در حال برگزاری است. این مراسم توسط سازمانهای «عدالت برای ایران»، «حقوق بشر ایران» و «با هم علیه مجازات اعدام» برگزار میشود. طبق اعلام دادگاه موضوع این جلسات بررسی اتهام جنایت علیه بشریت در آبان ۹۸ توسط مسئولین جمهوری اسلامی است. در این مراسم، 45 شاهد درباره اتفاقات آبان 98 شهادت میدهند و 120 شاهد دیگر نیز به صورت کتبی شهادت دادهاند.
شاهدان بینام، بیصدا و بیصورت!
اما آنچه در این مراسم اتفاق میافتد به هر چیزی شباهت دارد، بهجز دادگاه! بیشتر شاهدان صورتهای خود را کاملا پوشاندهاند و حتی صدایشان نیز تغییر داده شده است. در میان شاهدان این اتفاقات، نام افرادی مانند «مسیح علینژاد» نیز به چشم میخورد که اساسا در اتفاقات آبان 98 حضور میدانی نداشتهاند. بهانه حضور علینژاد در میان شاهدان ادعای مصاحبه با 25 مادر ایرانی است که فرزندانشان در اعتراضات جان باختهاند. در میان شهادت شاهدان، برخی گفتهها اساسا اثباتناپذیر و بدون سند و برخی نیز خلاف منطق به نظر میرسد.
پرسش سقراطی زیر باران سنگ و گلوله
مثلا یکی از شهادتدهندگان فردی به نام «سهیل عبدی» است که در شهریار مجروح شده و فیلمی از صحنه جراحت او نیز در فضای مجازی منتشر شده. او مدعی است در هنگام شلیک گلوله از مأمور نیروی انتظامی پرسیده «چرا میخواهی به من شلیک کنی؟» و او نیز در پاسخ گفته: «شما اغتشاشگر و منافق هستید.» و سپس گلوله را به پای او شلیک کرده. در صورتی که در فیلم منتشر شده، مأمور مسلح نیروی انتظامی که به نظر میرسد مأمور کلانتری باشد، در حال فرار از دست معترضان است و عبدی در چند قدمی مأمور نیروی انتظامی او را دنبال میکند. قاضی هیچگاه از او نمیپرسد که با چه قصدی به دنبال مأمور مسلح کلانتری میدود و برایش مسئلهای نیست که رد و بدل شدن گفتگوی مورد ادعای او در آن شرایط چقدر واقعی بهنظر میرسد، چرا که احتمالا آنچه عبدی میگوید مقدمهای بهتر برای اعمال فشار و تحریم بر ایران است.
شهادت پزشک ناآشنا با روالهای قانونی
یکی دیگر از شاهدان که صورت خود را نیز پوشانده است، ادعا میکند پزشکی در یکی از بیمارستانهای دولتی است که یکی از جانباختگان را معاینه کرده است. این فرد ادعا میکند مأمورین امنیتی اجازه نمیدادند معترضین مجروح سوار آمبولانس شده و مداوا شوند. او همچنین ادعا میکند که «نیروهای شستشوی مغزی حکومت» برای پرس و جو از علت و مکان اصابت گلوله فرد مورد مداوای او به بیمارستان آمدهاند و ادعا میکند که این مسئله پیش از وقایع آبان سابقه نداشته است. این در حالی است که یک پزشک ایرانی حتما میداند در صورتیکه کسی در هر زمان و به هر دلیل غیرطبیعیای مجروح یا کشته شود، مأمورین انتظامی یا امنیتی موضوع را از کادر درمانی و دیگر مرتبطین پیگیری میکنند!
ابداع یک منصب جدید در شورای تأمین با همکاری دادگاه بینالمللی
شاهدی دیگر با عنوان عجیب «ناظر تصمیمگیری شورای تأمین استان بوشهر» که با چهره و صدای خودش شهادت میدهد ادعا میکند همه تصمیمات نظام جمهوری اسلامی با تأیید ولی فقیه انجام میشود و نماینده رهبری در شورای تأمین بوشهر و استاندار پیام اجازه سرکوب خشن مردم از طرف بیت رهبری را به شورای تأمین رسانده است. اگرچه او بیان میدارد که هیچ سندی برای اینکه این دستور از سوی رهبری صادر شده است وجود ندارد، اما این یک قانون نانوشته است که همه سرکوبها با دستور رهبری است! مشخص نیست این فرد چگونه به مذاکرات شورای تأمین و جلسات خصوصی استانداری بوشهر دسترسی پیدا کرده است و چگونه چنین استنباطی از آنچه مدعی اطلاع از آن است میکند.
نمایش رسانهای برای تحریمهای جدید
یکی از اشکالات اساسی این مراسم، چشمپوشی از هرگونه اعمال خشونت ابتدایی از طرف برخی معترضین است. استفاده از سلاح از سوی اغتشاشگران در میان معترضین اساسا نادیده گرفته شده و انگاری دادگاه از پیش حکم خود را صادر کرده است. البته انتظار بررسی منصفانه و بیطرف از سازمانهای برگزارکننده این مراسم، انتظاری بیجاست. همچنین لازم به ذکر است مقصود از آنچه گفته شد زیر سؤال بردن وجود هرگونه سرکوب یا خشونت از طرف نیروهای انتظامی- امنیتی نیست. غرض از بیان این موارد، آن است که نشان داده شود اساسا دادگاهی در میان نیست و این مراسم، نمایشی رسانهای علیه جمهوری اسلامی و احتمالا مقدمهای برای تحریمهای بیشتر علیه مردم ایران است.
دو سال سؤال بیپاسخ
سوءاستفاده نهادها و افراد برگزارکننده این دادگاه از اتفاقات آبان عجیب و دور از انتظار نیست، آنچه عجیب است، نحوه مواجهه مسئولین داخلی با ماجراست. دو سال از وقایع آبان 98 گذشته و هنوز حتی اسامی جانباختگان این وقایع به تفکیک شهر و علت جان باختن منتشر نشده است. هنوز مشخص نیست که چرا از سلاح گرم استفاده شد و در چه مواردی استفاده از سلاح گرم ضروری بود؟ چرا یک بلوای چند روزه، این همه کشته و زخمی برجای گذاشت؟ عاملان ناآرامیها، چه آنها که با تصمیمات غلط باعث رقم خوردن این اتفاقات شدند و چه آنها که اغتشاش کردند، مورد پرسش و محاکمه قرار نگرفتهاند و حتی گزارشی درباره روند رسیدگی به شکایات مجروحین و خانوادههای جانباختگان نیز منتشر نشده است.
حکایت تکراری مگسها و زخمها
مشخص نیست که سکوت درباره اتفاقات آبان 98 تا کی ادامه پیدا میکند، اما مراسم موسوم به «دادگاه بینالمللی مردمی آبان» بار دیگر نشان داد که اگر مسئولین جمهوری اسلامی، خود بهعنوان وکیل ملت در قبال منافع و حقوق آنان حساسیتهای لازم را به خرج ندهند، دشمنانش از این بیمبالاتی سوءاستفاده کرده و با ماهیگیری از آب گلآلود ادعاهای نامشروع خود را معتبر جلوه میدهند. البته جمهوری اسلامی ایران هنوز میتواند با رسیدگی به حقوق تضییع شده مردم در آبان و توضیح درباره آنچه منجر به استفاده از خشونت در برابر اعتراضات شد و برخورد صادقانه با عوامل مؤثر در شکلگیری آن وقایع، تهدید را به فرصت تبدیل کرده و اعتماد از دست رفته بخشی از مردم را بازگرداند.