سلام نهچندان گرم نظام سلامت به زمستان سرد سالمندی
راهحل برونرفت از مشکلات درمانیای که مردم با آن ها دست و پنجه نرم می کنند ابتدا از پذیرفتن و سپس از برداشتن گام های اساسی در جهت رفع و بهبود آنها میگذرد! با توجه به اینکه در 30 سال آینده جمعیت سالمندان ما نیز افزایشی 150 درصدی خواهد داشت میبایست رویکرد تازهای را در حوزههای بهداشت و درمان در پیش بگیریم.
نسیمآنلاین؛ یاس عسکری: از همهمه و صف طولانی ملاقاتیها که گذشتم، وارد بخش اورژانس بیمارستان نمازی شیراز شدم. بوی تن و نفس آدمها و بوی ماندگی مشامم را پر کرد. بیمارها، پیر و جوان زن و مرد همه چون فوج ماهیان باقی مانده از موجی سهمگین بر تخت بیمارستان افتاده و هر از چندگاهی پهلوای را با پهلوی دیگر عوض میکردند. مات و مبهوت چند ده بیمار جای گرفته در راهرو و سالن ورودی بخش اورژانس بودم که صدایی از سمتی دیگر بالا گرفت، ماجرا از درخواست به بحث و از بحث به دعوا کشیده بود. همراه بیمار که زنی لاغر اندام بود و نگاهش خستگی را فریاد میزد سرش را از روی تخت بلند کرد و با چشمانش رد صدا را گرفت و رو به چشمان پرسشگر من گفت، پنجمین بار است که از دیشب تا حالا دعوا شده سرم را تکان دادم و پرسیدم از خدمات اینجا راضی هستین؟ گفت مجبوریم! چارهای نیست نه توان مالی بیمارستان خصوصی رو داریم نه امکان رفتن به بیمارستان دولتیای با خدمات رسانی بهتر.
مهمترین دلایل مشترکی که بیماران و همراهانشان برای مراجعه به این بیمارستان بیان میکنند؛ امکانات درمانی کمهزینهتر، پزشکان حاذق و عدم دسترسی به بیمارستانهای خصوصی. هرچند که اغلب آنها از وضعیت خدمات رسانی بیمارستان ناراضیاند.
خدمات رسانی ناکافیای که (حتی در شهرهای بزرگ و قطب درمانی هم) ناشی از کمبود یا نبود پرسنل درمانی و فضای بیمارستانی به میزان کافیست.
ایرج حریرچی، سخنگوی اسبق وزارت بهداشت در گفتوگویی اعلام کرده بود که «۸۰ درصد مردم کشور توان پرداخت تعرفههای مصوب بخش خصوصی را ندارند و ۱۷ درصد هم با بیمههای تکمیلی میتوانند به بخش خصوصی بروند.»
به رغم کمبود شدید تخت بیمارستانی در کشور و نیاز بیماران به مراقبت، به طور متوسط ۴۰ درصد از تختهای بیمارستانهای خصوصی کشور در ۲۰ سال گذشته خالی و فاقد بیمار بوده و هستند. این بدین معنی است که ۶۷۰۰ تخت خالی در مقایسه با کل ۱۶۷۵۰ تخت بیمارستانی در بخش خصوصی وجود دارد. با احتساب ۱۶۷۵۰ تختی که هشتاد درصد مردم سهمی از آن ندارند هم سرانه تخت بیمارستانی کشور ۱.۶ تخت به ازای هر هزار نفر جمعیت است. این در حالیست که برای رسیدن به اهداف سند درمان ۱۴۰۴ ، ۲.۵ و برای رسیدن به متوسط جهانی ۳.۱ تخت بیمارستانی به ازای هر۱۰۰۰ نفر جمعیت مورد نیاز است. این آمار بیان کننده این است که حتی با همین تعداد تخت نامتناسب هم در شاخصهای بیمارستانی نسبت به تخت هم تفاوت قابل توجهی با میانگین جهانی داریم.
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
بنا به گفتهی کارشناسان آماری در سیسال آینده جمعیت سالمندان ایران رشدی ۱۵۰ درصدی را تجربه و به همین نسبت نیاز به خدمات درمانی نیز افزایش پیدا خواهد کرد. هرچند این کمبود روزگاریست ما را نگران کرده است اما پاندمی کرونا بیش از پیش توجه کارشناسان و متخصصان را به خود جلب کرد و این سوال را در اذهان به وجود آورد که آیا کشور رو به پیری جمعیتی که راه زیادی برای رسیدن به آمارهای جهانی در پیش دارد، در صورت بروز پاندمی مشابه میتواند پاسخگوی نیازهای درمانی مردمش باشد؟ پر واضح است که پاسخی غیر از خیر به این پرسش نمیتوان داد و این به معنی پاسخ مثبت گفتن به اصلاح وضعیت بیمه و ارتقای زیرساختهای بهداشتی و درمانی است که در صورت بیتوجهی یا سادهانگاری نسبت به رفع این نیاز، در آینده هیچ پاسخی قانع کنندهای در برابر این دست نیازهای جامعه نخواهیم داشت.
بسیاری از کشورها برای تعدیل چنین بحرانهایی بیمههایی با رویکرد بلند مدت را ارائه و همچنین جمعیت متخصص در حوزه بهداشت و درمان خود را (با پذیرش مهاجرین متخصص و آموزش شهروندان متقاضی) افزایش میدهند.
در سال ۱۹۹۵ به همت موسسه اجتماعی آلمان بیمه مراقبت بلند مدت که یکی از اجزای مهم سیستم مراقبت بهداشتی در آلمان است به عنوان پوشش مراقبت طولانی مدت (LTCI) تأسیس شد. در سال ۲۰۰۰ هم ژاپن که طبق آخرین دادههای سازمان ملل با ۲۹.۱ درصد، بالاترین نسبت جمعیت سالمندان (درصد جمعیت ۶۵ سال و بالاتر) را دارد، سیستمی مشابه سیستمهای موجود در آلمان، هلند، لوکزامبورگ و اخیراً کره معرفی کرد. در آلمان نیز، افراد به طور اجباری در بیمه مراقبت بلند مدت شرکت میکنند و مقدار پرداختهای بیمه بر اساس درآمد و وضعیت اقتصادی افراد تعیین میشود و هزینه بیمه مراقبت بلندمدت برای همه افراد یکسان نیست.
دکتر قلب نمی خوایم؛ جراح فک و بینی
فراهم کردن زیر ساختهای بهداشتی و درمانی مورد نیاز سالمندان نیز از دیگر اقداماتی است که میبایست صورت گیرد. اینها همه درحالیست که ما اکنون هم با کمبود پزشک متخصص و فوقتخصص، دندانپزشک، پزشک عمومی و حتی پرستار مواجه هستیم. بنا به گفته مدیر کل اسناد و سیاستهای کلی آموزشی و پژوهشی انقلاب فرهنگی، سیدجلال موسوی «اگر به مدت چهار سال، سالیانه ۲۰ درصد افزایش ظرفیت داشته باشیم و این افزایش را حفظ کنیم، رسیدن به وضعیت مطلوب جهانی حدود ۲۱ سال و رسیدن به منطقه، هشت سال زمان میبرد.» این درحالی است که اگر با پیری جمعیت مواجه شویم این آمار به ۲۸سال خواهد رسید.
راهحل کمبودها را در افزایش ظرفیت صرف نمیتوان یافت، از این رو افزایش ظرفیت زمانی مفید است که بر تعداد متخصص و فوق تخصص شاخههای درمانی مورد نیاز (نه فقط حوزههای زیبایی) و همچنین بر پراکندگی عادلانه پزشکان نیز اثری مثبت داشته باشد.
ضمن اینکه مهاجرت کادر درمان نیز خود مسئلهایست علیحده که اگر چارهای برای آن نیاندیشیم هیچ بعید نیست که با وجود افزایش ظرفیت و تربیت نیروی متخصص در حوزههای مورد نیاز هم با کمبود مواجه باشیم. این ها همه روشنکننده این حقیقت است که وقتی برای تلفکردن نداریم.
*عکس از تسنیم