بازگشایی شتابزده علیه واکسیناسیون
اساسا در رابطه با مهار و کنترل بیماری کووید-۱۹ نمیتوان شتابزده عمل کرد، چون تجربه دوسال پیش ما نشان داده هرجایی دچار هیجان شدیم و شتابزده عمل کردیم نتیجه آن را دیدیم؛ یعنی هرجا قرنطینه را سبک کردیم و به شرایط عادی برگشتیم، پیک جدیدی شروع شد. الان تفاوتی که دارد این است که قسمت قابلتوجهی از مردم واکسن زدهاند. ولیکن هنوز این دغدغه را داریم که به واکسیناسیون ۷۰ درصد با دو دز نرسیدهایم.
بعد از دوسال از شیوع ویروس کرونا در کشور، به گمان من در بهترین ایام شیوع این ویروس ازلحاظ امیدواری به پایان یافتن همهگیری این بیماری مرگبار بهسر میبریم. واکسیناسیون با شدت و سرعت خوبی درحال انجام است، هیچکس نیست که به مراکز واکسیناسیون مراجعه کند و با جمله «واکسن تمام شده» مواجه شود. جز سنین خیلی پایین هم همه امکان تزریق دارند و خلاصه که ساز واکسیناسیون حسابی در کشور کوک است. با همه اینها اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم؛ فاصلهای که کم نیست. درصد قابلتوجهی از مردم هنوز یا برای تزریق واکسن کرونا اقدام نکردهاند، یا اعتقادی به آن ندارند یا از آن میترسند. ازطرف دیگر از میانه اولین ماه فصل پاییز هم گذشتهایم و نگرانیها در ارتباط با اوجگیری دوباره کرونا افزایش پیدا کرده است. اینها ترسناک بهنظر میرسد، خصوصا بعد از حدود دوسال گلاویز بودن با این بیماری هولناک و کشنده، اما از همه اینها ترسناکتر، افتادن در چاهی است که متاسفانه در تمام این حدود دوسال، چندینبار با سر به درون آن افتادهایم. آن چاه هم چیزی نیست جز سادهانگاری در مواجهه با بیماری. تعریف این سادهانگاری چیست؟ ساده است، کافیست همین الان مرورگر اینترنت تلفن همراه خود را باز کنید و در نوار پیشرو بنویسید در بازگشاییها عجله نکنید! نتایج جالبی پیشروی شما ظاهر میشود، اما از آن جالبتر زمان انتشار این اخبار، اطلاعات و هشدارها است. تقریبا همگی کمی قبلتر از ورود به پیکهای کرونایی است. از همان روزی که قرار بود شنبه آخرین روز شیوع کرونا در کشور باشد، تا همین الان که این خطوط را مینویسیم و جامعه درحال رسیدن به ایمنی جمعی ازطریق انجام واکسیناسیون عمومی کروناست، اصلیترین مشکلی که در مبارزه با کرونا خصوصا در سطح مدیریتی داشتیم، سادهانگاری بوده است. همیشه تا آمارها کمی روند نزولی به خود گرفت و اعداد ابتلا و مرگومیر کمتر شد، بیمحابا از محدودیتهای نیمبند اجراشده عدول کردیم و به جایی رسیدیم که دوباره مجبور به اجرای محدودیتها، اینبار چندبرابر بیشتر از قبل بودیم. القصه اینکه الان هم در چنین وضعیتی قرار داریم، البته وضعیتی که با انجام واکسیناسیون حاصل شده و بهنوعی دستاورد هم حساب میشود. برای فرار از تکرار تجربیات قبلی، باید گول آرامش و سکون نسبی موجود را نخوریم تا هم وارد پیک بعدی کرونا نشویم و هم اینکه این دستاورد یعنی تهیه و توزیع و تزریق میلیونها دز واکسن آنهم در یک بازه یکیدو ماهه را زیر سوال نبریم.
براساس آمار هنوز وضعیت کرونایی ایران خوب نیست
طبق روال و سنت همیشگی گزارشهای کرونایی، بهنظرم بد نیست مروری بر آخرین آمار و اطلاعات داشته باشیم تا ببینیم وضعیت شیوع کرونا در کشور به چه صورت است. بنابر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، «از 18 تا ۱۹ مهرماه ۱۴۰۰ و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۳ هزار و ۵۰۴ بیمار جدید مبتلا به کووید-۱۹ در کشور شناسایی شد که یکهزار و ۹۶۸ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران کووید-19 در کشور به ۵ میلیون و ۷۱۶ هزار و ۳۹۴ نفر رسید. متاسفانه درطول این ۲۴ ساعت، ۲۷۶ بیمار کووید-19 جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۲۲ هزار و ۸۶۸ نفر رسید. خوشبختانه تاکنون ۵ میلیون و ۲۳۴ هزار و ۱۰ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. ۵ هزار و ۲۱۸ نفر از بیماران مبتلا به کووید-19 در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون ۳۳ میلیون و ۳۵۰ هزار و ۶۶۰ آزمایش تشخیص کووید-19 در کشور انجام شده است. درحال حاضر هفت شهر کشور در وضعیت قرمز، ۱۰۸ شهر در وضعیت نارنجی، ۲۴۸ شهر در وضعیت زرد و ۸۵ شهر در وضعیت آبی قرار دارند.» این آمار و سهرقمی بودن تعداد موارد مرگومیر و بیش از 5 هزار بیمار بدحال کرونایی، همچنان یک چیز را در گوش ما فریاد میزنند و آنهم اینکه حال ایران هنوز خوب نیست.
با سادهانگاری، اقدامات بزرگ انجامشده را زیر سوال نبریم
سوای اطلاعات مربوط به موارد ابتلا و مرگومیر، یک آمار امیدوارکننده وجود دارد و آنهم اعداد و اطلاعات مربوط به واکسیناسیون است. بنابر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۴۵ میلیون و ۷۴۸ هزار و ۷۲۴ نفر دز اول واکسن کرونا و ۱۹ میلیون و ۹۱۸ هزار و ۷۴۳ نفر نیز دز دوم را تزریق کردهاند. مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۶۵ میلیون و ۶۶۷ هزار و ۴۶۷ دز رسید. از آنجاکه حتما اطلاع دارید، تقریبا اکثر قریببه اتفاق این واکسنها طی یکیدو ماه اخیر وارد کشور شده است و این یعنی یک اقدام بزرگ و یک دستاورد قابلتحسین؛ منتها در این بین یک چالش و نگرانی وجود دارد و آنهم همان ملاحظهای است که در ابتدا به آن اشاره کردیم و این گزارش روی آن استوار است؛ سادهانگاری! نگرانی از اظهارات اخیر مسئولان مبنیبر بازگشاییها و رفع محدودیتهای کرونایی از آبانماه، بازگشایی مدارس و دانشگاهها و... . نگرانیای که اگر خدای نکرده اتفاق بیفتد، تمام آنچه با تلاش و هزینههای بسیار میسر شده، یک دفعه به باد میرود. متخصصان و کارشناسان مدام هشدار میدهند که اگر قرار بر بازگشایی و رفع محدودیتها است، نباید شتابزده عمل شود. کسی مخالف بازگشت به روال عادی زندگی نیست، کسی از این فاصلهگذاریها، از این محدودیتها و از این ماسک و دستکشها لذت نمیبرد، اما بیش از اینها، بیماری، بیمارستان و مرگ عزیزان آزارمان میدهد.
پیک ششم؟ بله ممکن است!
برای اینکه محکوم به یکطرفه به قاضی رفتن نشویم، بد نیست اظهارات و هشدارهای متخصصان را هم باهم مرور کنیم. قبل از آن هم دوباره این نکته را یادآوری کنیم که تزریق حتی دو دز واکسن کرونا نه مانعی برای ابتلا به بیماری است و نه مانعی برای فوت بیمار مبتلا، پس حتی به فرض واکسیناسیون تمامی جامعه هدف، مادامی که ویروس در جامعه درحال چرخش است و روزانه هزاران نفر را مبتلا و صدها نفر را میکشد، نمیتوان کرونا را دستکم گرفت و بیخیالی طی کرد. حمیدرضا جماعتی، دبیر کمیته علمی کشوری کرونا دو روز پیش و در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا در ارتباط با آمار کرونا در ایران و احتمال بروز پیک ششم خاطرنشان کرد: «فکر میکنم اگر با مساله جدیدی مواجه نشویم، البته ما در کمیته علمی برای پیشگیری از پیک جدید، اقدامات و مصوبات لازم را انجام دادیم، بر همین اساس امیدواریم با اجرای این مصوبات و عدم ایجاد پیک جدید، بتوانیم طی چندهفته آینده با انجام واکسیناسیونهای قوی که درحال انجام است و اقدامات سریع و عاجلی که درکنار واکسیناسیون انجام میشود، شاهد کاهش میزان مرگومیر باشیم. خلاصه این مصوبات شامل ادامه تسریع واکسیناسیون برای رسیدن به ایمنی جمعی است و همچنین موضوع استفاده از واکسنهای بوستر است که باید استفاده شود. همچنین اقداماتی مانند بسته ماندن مجامع عمومی و مدارس و دانشگاهها تا زمانیکه بتوانیم به ایمنی جمعی برسیم. بسیاری از مجامع علمی در دنیا اعلام کردند ممکن است در اواخر اکتبر یعنی اواخر مهر و اوایل آبانماه با پیک جدیدی مواجه باشیم. با اینحال همه این پیشبینیها براساس اقدامات بهداشتی و رعایت جامعه، میزان واکسیناسیون و همچنین اینکه سوش جدیدی که نسبتبه اقدامات بهداشتی یا واکسن مقاوم باشد، ایجاد میشود یا خیر، متغیر است. بهعبارت دیگر اگر همین شرایط باشد و ما به ایمنی جمعی برسیم و اقدامات بهداشتی را هم مردم انجام دهند، ممکن است شاهد چنین پیکهایی نباشیم. فعلا گزارشی از سوشهایی که بتوانند تهدیدکننده باشند، نداشتیم. هرچند گزارشهایی از سوشهایی مانند مو و... بود که خوشبختانه اقدامات بهداشتی و واکسیناسیون در کشورها، باعث شد این سوشها تا حد زیادی مهار شده و وارد چرخه پاندمی کل کشورها نشود.»
روند نزولی کرونا شکننده است
علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونای کلانشهر تهران دو روز پیش و در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه روند اکثر شاخصهای آماری بیماری کرونا در استان تهران رو به افول است، اظهار داشت: «همانطور که بارها در ایام گذشته کرونا نشان داده که میتواند از شرایط شکننده بهره برده و آمار را افزایشی کند، شرایط بهخصوص در کلانشهر تهران شکننده و ناپایدار تلقی میشود. خوشبختانه با فرآیند رو به تزاید واکسیناسیون روبهرو هستیم، اما باید آگاه باشیم که انجام واکسیناسیون برای ریشهکنی کرونا شرط لازم است، ولی شرط کافی نیست، لذا ضروری است که کنار انجام واکسیناسیون رعایت شیوهنامههای بهداشتی نیز صورت بگیرد. تجربه موفق کشورهای دیگر اینگونه بوده که کنار واکسیناسیون نگاه متعهدانه به رعایت شیوهنامههای بهداشتی وجود داشته تا اثربخشی واکسیناسیون بیشتر شود و از همه هموطنان میخواهیم باتوجه به تجارب گذشته و قرار گرفتن در ماه ربیعالاول حتما از دورهمیهای خانوادگی و میهمانیها و مراسم خودداری کنند؛ چراکه رعایت فاصله اجتماعی و شیوهنامهها همچنان بهعنوان یک ضرورت تلقی میشود و مبرم است. باوجود اینکه افراد واکسینه میشوند مصونیت کامل ایجاد نخواهد شد و همچنان باید شیوهنامهها رعایت شود، مضاف بر اینکه افراد باید هر دو دز واکسن را دریافت کنند، لذا همچنان رعایت شیوهنامههای بهداشتی موردتاکید است.»
تصمیم عقلانی بهجای تصمیم احساسی
اینها همه هشدارهایی بود که نه من، بلکه متخصصان و کارشناسان در ارتباط با آینده شیوع کرونا در کشور دادند. هشدارهایی که همانطور که در ابتدا اشاره کردم، با یک جستوجوی ساده در اینترنت آنها را خواهید دید. نه فقط حالا، بلکه قبل از تمام پنج پیک قبلی هم این هشدارها داده شد، اما کسی گوشش بدهکار نبود و یک مسیر که بارها رفتیم و در آن هزینه دادیم، تکرار شد. اینبار اما وضعیت فرق زیادی میکند. هر آنچه در توان بود، برای انجام واکسیناسیون گذاشته شد، کادر درمان تازه نفسی کشیده و فشار سنگینی را از سر گذرانده، مردم خسته از محدودیتها و چشم به کشورهای پیشرفته دوخته و به وضعیت بهتر آنها غبطه میخورند. کوچکترین تعلل و سادهانگاری تمام اینها را به وضعیت بحرانی دچار و ما را فرسخها در مبارزه با کرونا به عقب میبرد. تکرار میکنم؛ هیچکس مدافع محدودیت نیست و از آن لذت نمیبرد. اتفاقا همه منتظر دنیای بدون کرونا نشستهاند و برای آن لحظهشماری میکنند، اما این بازگشت باید یک بازگشت عقلانی و منطقی باشد، نه یک اقدام هیجانی و احساسی، شبیه چندبار قبلی!
قبل از واکسیناسیون 70 درصدی نباید به ایمنی اعتماد کنیم
برای جمعبندی گزارش، گفتوگویی با محمدحسین یزدی، رئیس مرکز تحقیقات واکسن دانشگاه علومپزشکی تهران انجام دادیم تا ضمن تشریح وضعیت موجود و الزامات حرکت بهسمت وضعیت مطلوب، تحلیلی هم نسبتبه اخبار مربوط به بازگشاییها دراختیار ما قرار دهند. یزدی ضمن هشدار نسبتبه تعجیل در بازگشاییها گفت: «اساسا در رابطه با مهار و کنترل بیماری کووید-۱۹ نمیتوان شتابزده عمل کرد، چون تجربه دوسال پیش ما نشان داده هرجایی دچار هیجان شدیم و شتابزده عمل کردیم نتیجه آن را دیدیم؛ یعنی هرجا قرنطینه را سبک کردیم و به شرایط عادی برگشتیم، پیک جدیدی شروع شد. الان تفاوتی که دارد این است که قسمت قابلتوجهی از مردم واکسن زدهاند. ولیکن هنوز این دغدغه را داریم که به واکسیناسیون ۷۰ درصد با دو دز نرسیدهایم. مادامی که به آن عدد نرسیم نمیتوان به ایمنی ناشیاز واکسیناسیون اعتماد داشت، بنابراین قبل از این اتفاق روند عادیسازی را درپیش بگیریم، در همه مقاطع اعماز اقتصادی و دانشگاه و سایر اجتماعات، مثل این است که شما ظرفی را که هنوز خوب آببندی نشده پر از آب کنید و انتظار داشته باشید مشکلی ایجاد نشود.»
بازگشایی زودهنگام احتمال ایجاد جهشهای جدید را بالا میبرد
رئیس مرکز تحقیقات واکسن دانشگاه علومپزشکی تهران با تاکید بر این نکته که بازگشاییهای عجلهای و احساسی میتواند باعث اختلاط دو گروه واکسنزده و نزده و بروز سویههای جدید ویروس کرونا شود، گفت: «ممکن است با ویروسهای جدیدی روبهرو شویم که ناشیاز اختلاط جمعیت واکسینه و غیرواکسینه است. خصوصا این مساله در مدارس بیشتر به چشم میخورد، چون هرقدر کنترل کنید نمیتوانید برای بچهها الزامی ایجاد کنید که دست به صورت خود نزنند و دست خود را بشویند یا ماسک را درست نگه دارند و فاصله فیزیکی را رعایت کنند. در بچهها این قابلکنترل نیست و اگر بخواهیم به این اعتماد کنیم که والدین واکسن زدهاند و بخشی از بچهها هم واکسن زدهاند، سابقه ویروس نشان داده که میتواند دچار جهشهایی شود و بهشکلی برگردد که به واکسن هم اعتمادی نباشد و پیک بعدی را ایجاد کند. برای ورود به زندگی عادی نیاز به برنامهریزی مرحلهبهمرحله داریم. اینکه یک تاریخ را برای بازگشایی اعلام کنیم خطاست. باید بگوییم در مقطع آبانماه کسانی که دو دز واکسن تزریق کردهاند با ۴۰ درصد میتوانند حضوری باشند و کلاسهای رفع اشکال و عملی با تراکم و جمعیت کمتر تشکیل شود. تا جلوتر برویم و از فصل پاییز که ازلحاظ آبوهوایی فصل پیک آنفلوآنزا است، عبور کنیم.»
بازگشایی در این شرایط پیام پایان کرونا را به جامعه منتقل میکند
یزدی با اشاره به این نکته که یک حرکت نسنجیده میتواند تمام زحمات ما را یکدفعه به باد بدهد و این واکسیناسیون گسترده، این همه مجاهدت کادر درمان و... را زیر سوال ببرد، گفت: «دچار اشتباه سپاه اسلام در جنگ احد نشویم. اگر تاحدودی توانستیم بر این روند ابتلا فائق آییم، نباید اینقدر سریع به شرایط عادی برگردیم. اگر واکسن هم به این تعداد نمیزدیم، چون هنوز مرگومیر ما بالای دورقمی و گاهی سهرقمی است، هنوز واکسن به میزان ایمنی کافی نرسیده و زمان نیاز دارد. اگر در این شرایط افراد را به حالت عادی بازگردانید، باعث میشود با اختلاط جمعیت مواجه شوید و همچنین این موضوع با عادیانگاری مردم برابر میشود و مشکلزا است. از این بهبعد شرایط را عادی فرض کردید و فقط توصیه میکنید و اجبار و الزامی در کار نیست. در این شرایط ماسک هم کاربرد محافظتی ندارد و مردم هم ماسک خود را برمیدارند و در اجتماعات فاصله را رعایت نمیکنند و ممکن است پیک جدیدی را شاهد باشیم. این مساله اصلی است که باید بازگشایی مرحلهبهمرحله انجام شود. با این مدل بازگشایی نباید به جامعه این پیام را منتقل کنیم که کرونا تمام شده است.»
دستاوردهای مبارزه با کرونا در لبه پرتگاه
این استاد دانشگاه در پایان با بیان اینکه نباید با دستاوردی که بهسختی بهدست آمده و این واکسنهایی که با مشقت تهیه و تزریق شده اینطور بازی کنیم، گفت: «هم دستاورد زیر سوال میرود و هم نشاندهنده سوءمدیریت و مدیریت هیجانی است. در خیلی از مقاطع در کشور مدیریتهای هیجانی را سراغ داریم، ولی آسیبی که از این مدیریت در مسائل اقتصادی ایجاد شده، آسیبی بوده که برای مردم ملموس بوده، ولی با مسکنهای موقتی رفع شده است، ولی در بحث کرونا مدیریت هیجانی با افزایش مرگومیر، آسیب اجتماعی و اقتصادی در جامعه برابر است. همه اینها عواقب دارد. اگر پدر خانواده از کرونا فوت کند، عواقب اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی این امر در جامعه برای این خانواده چیست؟ اگر در این مورد هیجانزده عمل کنید عواقبش زیاد است. اینطور نیست که دو سه درصد نرخ تورم افزایش یابد و شما بخواهید کنترل کنید، این مساله یکسری مشکلات را ایجاد میکند که تبدیل به گرهی کور میشود که حلکردنی نیست و همواره همراه ما خواهد بود.»