تامین اجتماعی ناتوان در ایجاد برابری
در ایران حدود یک میلیون قالیباف فعال داریم که فقط حدود ۲۰۰ هزار نفر آنها تحت پوشش بیمه قالیبافی هستند. طبق آخرین آمار حدود ۷۰ درصد جمعیت قالیباف را زنان تشکیل میدهند، زنان تنهایی که صدایشان شنیده نمیشود؛ پشت دار قالی سلامتی خود را جا میگذارند و حتی از بیمه هم بیبهرهاند.
پروین صبحها قبل از اینکه آفتاب بزند به کارگاه میرود و قالیبافی را شروع میکند. او پنجاه و پنج سال دارد؛ سی سال است که قالیبافی میکند و زندگی اش به تاروپودهای قالی گره خورده. روزی هشت تا ده ساعت کار میکند و دردهایش او را خسته کردهاند. سالهاست که آرتروز زانو اذیتش میکند، اما هزینه عملش را ندارد. دیسک کمر و ضعیفی چشم هم از دیگر دردهایی هستند که پس از سی سال قالیبافی درگیرشان شده. او در این سالها قالیبافان زیادی را دیده که به دلیل سر و کار داشتن با ریس و پشم قالی به آسم و بیماریهای تنفسی دچار شدند و آخر هم آسم جانشان را گرفته. دغدغه پروین و اکثر قالیبافان این است که بیمه ندارند و نمیتوانند برای درمان خود قدمی بردارند. در حال حاضر حدود ۸۰ درصد جمعیت قالیباف کشور هنوز بیمه نشده اند و آن تعدادی هم که بیمه هستند همیشه نگران قطع شدن آناند.
تجربه یک کارفرما از دویدن دنبال بیمه و نرسیدن
معصومه عابدینی مدرس دانشکده فرش دانشگاه باهنر کرمان و تولید کننده فرش دستباف شهرستان راور استان کرمان میگوید: «قالیبافان به دلیل زیاد نشستن پشت دار قالی درگیر بیماریهای زیادی در ارگونومی بدن، بینایی و تنفس خواهند شد و بیمه ابتدائیترین حق آنهاست تا حداقل بتوانند به پزشک مراجعه کنند. من به عنوان کارفرما چندین دفعه برای بیمه کردن قالیبافها به سازمان تامین اجتماعی مراجعه کردم، اما نتیجهای نگرفتم. در شهرستان ما نزدیک چهار هزار قالیباف وجود دارد، اما فکر نمیکنم بیشتر از یک دهم آنها بیمه باشند. هر از چند گاهی سازمانهای بالادستی اعلام میکنند که میخواهند قالیبافان را بیمه کنند؛ سازمان صنعت معدن اسامی را یادداشت میکند و یک سری مدارک میگیرد، اما همیشه تاکید میکند که من فقط واسطه هستم و مسئول این امر سازمان تامین اجتماعی یا بیمه روستائیان است. گاهی مثلا از بین ۱۰۰۰ نفری که اسم نوشتهاند صد نفر را بیمه میکنند و میگویند سهمیه شهرستان در همین حد بود و بیشتر از این نمیتوانیم کاری انجام دهیم؛ گاهی حتی همین اتفاق هم نمیافتد. زنان قالیباف معمولا یا سرپرست خانوار هستند یا بدسرپرست که مشکلات مالی زیادی دارند. در همان حدی که میبافند هزینه زندگی شان تامین میشود؛ مسلما آنها هیچ پس اندازی برای آینده شان ندارند و به شدت نیاز دارند که بیمه شوند. این کمترین حق برای کسی است که در کشور روزی ۹ یا ۱۰ ساعت کار کرده و باید از طرف دولت حمایت شود.»
او معتقد است علاوه بر قالیبافان کسانی که در مرحله قبل از بافت؛ یعنی رنگرزی و طراحی نقشه هم کار میکنند نیازمند حمایت هستند: «رنگرزها به دلیل استفاده از رنگهای شیمیایی پس از مدتی مشکلات تنفسی برایشان پیش میآید، ولی آنها هم هیچ وقت بیمه نشده اند و همیشه اگر حرفی از بیمه بوده است فقط متوجه قالیبافان بوده است؛ که آن هم هیچ وقت به حالت ایده آل خود نرسیده و گاهی بیشتر در حد مانور رسانهای بوده است. مثلا در شهرستان ما کسی که کار طراحی نقشه یا رنگ و نقطه انجام میدهد اصلا به عنوان شاغل شناخته نمیشود و برای تسهیلات هم این افراد را تحت پوشش قرار نمیدهند.»
دردهایی که بدون بیمه درمان نمیشوند
فاطمه یکی از قالیبافانِ کارگاه خانم عابدینی است؛ سی سال دارد و تقریبا نصف عمرش را قالیبافی کرده است. او هم مثل خیلی از زنان قالیباف دیگر غصهی مشکلات مالی، بیماری و بیمه اش را دارد: «شوهرم کارگر است؛ یک روز سر کار است ۱۰ روز بیکار؛ بیمه هم نیست، من هم مجبورم قالی ببافم و خرج سه فرزندم را بدهم. اینجوری کار کردن فایدهای ندارد. من چشم هایم کم دید شده، دست هایم همیشه درد میگیرد، دو سه سال است که زانو درد گفتم و همیشه هم در توانم نیست که قالی ببافم، حداقل اگر بیمه باشم آخر عمرم بیمهای داشته باشم و بازنشسته شده باشم یک امیدی دارم. الان پول اینکه بروم دکتر ندارم از کار اینجا هزینه بچه هایم بیشتر در نمیآید. یک دفعه تا حالا دکتر نتوانستم بروم که ببینم این دردها خوب میشود یا نه. مجبورم همینجوری هم قالی ببافم.»
هشتاد درصد قالیبافان، پشت در بسته تامین اجتماعی
حمید کارگر، رئیس اسبق مرکز ملی فرش ایران نبود آمار دقیق در حوزه فرش دستباف را یکی از خلاءها و کاستیهای آن میداند و میگوید: «براساس تخمین و شاخصههایی مثل میزان صادرات، تعداد اعضای اتحادیهها یا تعاونیهای تولید فرش در کشور و میزان واردات مواد اولیه که در فرش دستباف مورد مصرف قرار میگیرد به این براورد تقریبی از تعداد قالیبافان میتوانیم برسیم که در حال حاضر یک میلیون نفر قالیباف فعال در سطح کشور داریم که از این یک میلیون حدود ۷۰۰ هزار نفر آنها به شکل تمام وقت شغلشان قالیبافی است و مابقی به شکل پاره وقت به قالیبافی اشتغال دارند. از نظر جنسیتی عمده قالیبافهای کشور ما را خانمها تشکیل میدهند. به جز در برخی مناطق مثل استانهای آذربایجان که به مردبافی شهرت دارند؛ در بقیه مناطق کشور جمعیت اصلی قالیبافان را خانمها تشکیل میدهند؛ بنابراین قالیبافی را بیشتر شغلی زنانه میدانیم.»
کارگر در مورد بیمه قالیبافان میگوید: «متاسفانه علیرغم وجود قانون بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی به دلیل نبود اعتبار لازم و کافی، همه جمعیت قالیباف کشور ما تحت پوشش این بیمه قرار ندارند و چتر حمایتی تامین اجتماعی بر سر اینها گسترده نیست. از جمعیت تقریبا ۱ میلیون نفری قالیبافان کمی بیشتر از ۲۰۰ هزار نفرشان تحت پوشش بیمه قالیبافی قرار دارند و بقیه متاسفانه پشت درهای تامین اجتماعی باقی مانده اند و سالها وضع به همین شکل بوده است. تقریبا از سال ۹۳ به بعد تامین اجتماعی از پذیرش قالیبافان جدید برای تحت پوشش بیمه قرار گرفتن سر باز زده است. خواسته قدیمی و به حق جامعه قالیبافان کشور اجرا شدن قانون بیمه قالیبافان وشاغلان صنایع دستی شناسه دار در کشور است که بیمه کاملی است و خدمات بازنشستگی، درمان و از کارافتادگی دارد.»
بودجه، بیرحم در برابر قالیبافان
در سال ۱۳۸۸ قانون بیمههای اجتماعی قالیبافان، بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی شناسه دار تصویب شد که به موجب ماده ۱ آن قالیبافان و شاغلان صنایع دستی شناسه دار ایران که به صورت تمام وقت کار میکنند تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار میگیرند. مطابق این قانون معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور موظف است براساس پیشنهاد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان میراث فرهنگی اعتبار لازم برای اجرای قانون را در لوایح بودجه سالانه پیش بینی نماید. اجرای این آیین نامه نیازمند تامین اعتبار در قوانین بودجه سالانه است. در بودجه ۱۴۰۰ در بند «و» تبصره ۲، ۸۹ هزار میلیارد تومان بودجه برای سازمان تامین اجتماعی در نظر گرفته شده و از بیمه قالیبافان و شاغلان صنایع دستی هم نامی به میان آورده شده است؛ اما لازم است که برای این قشر بودجه دقیقی تخصیص یابد و البته تامین اعتبار هم انجام شود.
رئیس اسبق مرکز ملی فرش ایران با بیان اینکه بودجهی سالانه اشکال دارد؛ میگوید: «در قانون بیمه قالیبافی ۷ درصد را خود قالیباف میدهد و سهم کارفرما ۲۰ درصد است که دولت آن را تقبل کرده است. این عدد در برابر جمعیت چند صد هزار نفری قالیبافان ما عدد بزرگی است و در بودجههای سالانه این چند سال اخیر تامین اعتبار انجام نشده است. مبلغ وارد شده در بودجه بزرگ دیده میشود، اما صرفا جوابگوی آن ۲۰ درصد سهم دولت برای قالیبافانی است که همین الان تحت شمول بیمه قرار دارند؛ نه افراد جدید و بقیه جمعیت قالیباف کشور.»
بیمه روستاییان، گزینهای حداقلی نه جایگزین
وی در مورد قالیبافانی که از حمایت خدمات تامین اجتماعی بی بهره مانده اند میگوید: «در شرایطی که متاسفانه به دلیل نبود اعتبار قالیبافان ما نتوانستند از آن خدمات در سالهای اخیر بهرهمند شوند صرفا به عنوان یک گزینه مکمل و حداقلی از خدماتی مثل بیمه روستاییان و عشایر بهرهمند میشوند و این بیمه نمیتواند جایگزین بیمه تامین اجتماعی باشد.» نکته مهم اینجاست که بیمه روستاییان و عشایر پوشش درمانی ندارد و از طرفی قالیبافان همیشه با بیماریهایی دست و پنجه نرم میکنند که برای درمان خود نیازمند بیمه هستند.
چرا بیمه قالیبافان قطع میشود؟
قالیبافان یکی از دلایلی که بهانهی قطع شدن بیمه آنها بوده است را تاخیر یک یا چند روزه در پرداخت حق بیمه عنوان کرده اند. کارگر در این رابطه میگوید: «قانون میگوید قالبیاف سه ماه برای پرداخت حق بیمه فرصت دارد. اما سازمان تامین اجتماعی میگوید اگر این سه ماه بگذرد و بشود سه ماه و یک روز بیمه او قطع میشود و من دارم مر قانون عمل میکنم. اما نکته اینجاست که قالیبافان ما هم واقعا از دستمزد حداقلی برخوردار هستند و واقعا ممکن است توان مالی مناسب برای پرداخت سهم خودشان از عدد بیمه را نداشته باشند؛ برای همین همیشه خواسته قالیبافان و جمعیت فعالان فرش کشور از سازمان تامین اجتماعی مساعدت بیشتر در این زمینه بوده و سعی کنند این قطعی بیمهها به حداقل برسد.»
در برخی موارد نیز بیمه قالیبافان خانگی قطع شده است زیرا؛ زمانی که بازرس تامین اجتماعی بدون اطلاع قبلی به خانه آنها مراجعه کرده است آنها خانه نبودهاند و بازدید انجام نشده. این اتفاق برای مشاغل خانگی کاملا طبیعی است و لازم است که بازرسان تامین اجتماعی در این زمینه با قالیبافان همراهی داشته باشند.
زنان قالیباف بخشی از جامعهی زنان شاغل کشور هستند که در تولید، نقش بسزایی دارند. در این مسیر زحمت فراوانی به جان میخرند و سلامت و سوی چشم خود را خرج کارشان میکنند؛ اما این مسیر سنگلاخی برای هموار شدن نیاز به توجه و حمایت دولت دارد. بیمه قالیبافی یکی از مهمترین حمایتهایی است که قالیبافان خواستار آنند و امید است در دولت سیزدهم زنان قالیباف از دید معاونت امور زنان و خانواده پنهان نمانند.