آیا سیف و بانک مرکزی تحت مدیریت او مستقل هستند؟
آیا بانک مرکزی دولت یازدهم نسبت به تصمیماتی که اتخاذ میکند مستقل عمل میکند؟ «نسیم» در گزارشی تحلیلی و در گفتگو با معاون رئیس کل سابق بانک مرکزی این موضوع را بررسی کرده است
گروه اقتصادی خبرگزاری نسیم: معاون سابق نظارت بانک مرکزی اعلام داشته است که در حال حاضر با توجه به مشکلات فراروی بانک مرکزی، صحبت درباره استقلال این بانک چندان هم موجه به نظر نمی رسد.
رضا درویشی به خبرنگار نسیم گفته است که سخن گفتن از استقلال بانک مرکزی مربوط به دوره زمانی است که کشور و بانک مرکزی خارج از دایره تحریم های بین المللی باشد و افزوده است که در آن صورت مفهوم استقلال، یک مفهوم واقعی و ملموس خواهد بود.
به گزارش خبرنگار نسیم، از سال ۱۳۳۹ که نطفه بانک مرکزی در رحم شبکه بانکی ایران بسته شده تا اکنون، همواره بحث استقلال این بانک در فواصل زمانی متفاوت یکی از جنجال برانگیزترین موضوعات روز بوده است.
بدین قرار، تعاریف مختلفی از استقلال بانک مرکزی ارایه شده، اما در یک بسته کلی، استقلال بانک مرکزی را در سه زمینه مالی، اجرایی و کارکردی، می توان باز تعریف کرد.
"استقلال مالی" دایر بر این امر بوده که داراییهای بانک مرکزی از تعهدات دولت متمایز باشد، به نحوی که خزانه بانک مرکزی، به عنوان خزانه دولت تلقی نشده و دولت برای پیشبرد امور مالی خود، به منابع بانک مرکزی دست درازی نکنند .
درغیر اینصورت، تنگنای مالی فرارو برای اجرای طرح های اقتصادی، دولت را مجبور خواهد ساخت سراغی از منابع بانک مرکزی گرفته که نتیجه محتوم آن، افزایش نرخ تورم خواهد بود.
"استقلال کارکردی" به عنوان دومین سرفصل استقلال بانک مرکزی، یعنی اینکه این بانک بتواند بدون دخالت دولت، مشی پولی خود را برای حفظ ارزش واحد پول ملی به پیش برده و نرخ پول و اعتبارات، فقط، با هدف حفظ ارزش قدرت پول ملی تنظیم شود.
درصورت فقدان چنین گزینه ای، دولت نرخ بهره بانکی را بر اساس منافع خود تنظیم خواهد کرد.
"استقلال اجرایی"،به عنوان فصل نهایی است، یعنی ایجاد محدودیت برای دولت در عزل و نصب و نظام تصمیمگیری بانک مرکزی بوده تا هرگاه که سیاست های بانک مرکزی مغایر خواستههای مالی دولت بوده، امکان فشار سیاسی به مدیریت بانک مرکزی وجود نداشته باشد.
با این احوال، دو دیدگاه در مقابل یکدیگر صف آرایی خواهند کرد.
نخست، طرفداران استقلال بانک مرکزی بوده که طبق این دیدگاه، تبعیت سازمانی بانک مرکزی از مقامی خارج از بانک، عامل مهم اختلال در عملکرد صحیح آن به شمار می رود.
در مقابل، مخالفان استقلال بانک مرکزی اذعان دارند که اگر در یک نظام، سازمان های مختلف اقتصادی به گونه ای مستقل عمل کنند،آنگاه هر یک از این سازمان ها منافع خود را در نظر می گیرد، نه منافع کل نظام را، به عبارت دیگر مجموع اقتصاد کشور از استقلال بانک مرکزی بهره نمی برد و استقلال لزوما" نتیجه بهتری نخواهد داشت.
هرچند که بر این اساس می توان دیدگاه دیگری را نیز مطرح ساخت که رویکرد آن متفاوت از دو دیدگاه ازبیش گفته است؛ بنابراین بجای تاکیدبراستقلال بانک مرکزی به اصلاح ساختار اقتصاد توجه شده و برای کارآمدترکردن، سیاست هایی نیز برای اصلاح ساختار و جایگاه بانک مرکزی در مجموعه دستگاه سیاست گذار در نظر گرفته شود.
موانع استقلال بانک مرکزی
در ایران، علاوه بر مشکلاتی که کشورهای "عادی" با آن دست و پنجه نرم می کنند، چهار چالش جدی به عنوان مهمترین موانع در استقلال بانک مرکزی نقش آفرین می کند.
چالش نخست آنکه، دولت در ایران، نهادی است به عنوان متولی عرضة خدمات و کالاهای مورد نیاز جامعه در ابعادی نا محدود.
در این تعریف، دولت خوب، دولتی بوده که این خدمات را ارزان در اختیار جامعه قرار می دهد، بنابراین، کسری بودجه نهفته و گذران مالی دولت بدون بانک مرکزی، امکان پذیر نیست.
برخورداری دولت از درآمدهای نفتی به عنوان چالش دوم در عدم تحقق استقلال بانک مرکزی محسوب می شود.
با وجود ممنوعیت در استقراض از بانک مرکزی از میانه برنامة سوم، اما خرید اجباری ارز حاصل از فروش نفت از سوی بانک مرکزی،اشتهای دولت را تحریک خواهد کرد که با افزایش قیمت نفت، تحریم شبکه بانکی و افت درآمدها،میل دولت به خرج کردن هم بیشتر می شود.
سومین چالش استقلال بانک مرکزی در ایران به دولتی بودن بخش اصلی بانکداری تجاری درکشور مربوط می شود که شکل گیری تسهیلات تکلیفی طی سالیان متمادی که در واقع به معنی خرج کردن از حبیب مردم توسط دولت است، ابتدا به سنت بودجه ای تبدیل شد و اینک به صورت ابزاری منعطف دراختیار دولت قرار گرفته است.
دست آخر و چهارمین چالش مربوط به استقلال بانک مرکزی درشرایط جاری، سطح درک عمومی از عوامل اصلی شکل دهندة تورم در کشور است.
از پنج دهه پیشترکه به دلیل افزایش قیمت نفت، رشد بودجه و در نتیجه رشد شدید حجم نقدینگی و تورم افزایش پیدا کرده، همواره دولتها کوشیده اند، تورم را به عنوان گرانی معرفی کرده و آن را نیز حاصل"سودجویی"ویا فعالیت دستهای پنهان بدانند.
بنابراین تا زمانی که بازندگان استقلال بانک مرکزی، دارای قدرت بالای سیاسی و منتفع شوندگان از آن درک درستی از این موضوع به خرج ندهند، کاهش اختیارات دولت در ارتباط با بانک مرکزی بدون پشتوانة سیاسی خواهد بود.
سیف و سربالایی های او در بانک مرکزی
بانک مرکزی به عنوان سیاست گذار پولی کشور، به دنبال آن بوده تا شرایطی را مهیا سازدکه ضمن مهارنقدینگی و تورم، در جاده تثبیت نرخ ارز و مقابله با تحریم های بانکی گام جدی بردارد.
هر چندکه درکنار این معضلات، معوقات بانکی و بدهی چشمگیر دولت به بانک مرکزی هم خود را از مقابل دیدگان سکاندار بانک مرکزی پنهان نمی کنند.
پس نمی توان انکارکردکه آرامش کنونی در بازار ارز و سیر نزولی نرخ تورم ناشی از نقش پررنگ دولت و بانک مرکزی بوده فارغ از اینکه به باور بسیاری، تحمیل رکود بر کالبد اقتصاد کشور، عامل مهمی درتحقق دو رخداد از پیش گفته به شمار می رود و نه محصول تدبیر سکاندار بانک مرکزی.
با این همه، رئیس 63 ساله بانک مرکزی با جمله مشکلاتی که در زمینه نبود استقلال در بانک متبوع او وجود دارد یک ماموریت مهم دیگر داشته که در شرایط کنونی بیش از همه وظایف او به چشم می آید؛ دور زدن تحریم ها و نقل و انتقال ارز ناشی از فروش نفت به داخل.
موضوعی که به نظر می رسد بابلوکه شدن بخش اعظم دلارهای ناشی از فروش نفت، این انتظار هم از ولی الله سیف چندان رنگ تحقق به خود نگرفته باشد.
ولی الله سیف در انبان خویش ریاست چهار بانک بزرگ کشور را به همراه داشته که از قرار معلوم،بانک های ملت، ملی، صادرات و سپه، جملگی اکنون در فهرست بلند بالای تحریم های بین المللی قرار دارند بدون آنکه نامی ازاو درلیست سیاه خزانه داری ایلات متحده به چشم بخورد.
اکنون سکاندار بانک مرکزی درکنار جستار روش هایی برای نزدیکتر شدن به پرچم استقلال، مانع بزرگی را برسر راه توفیق برنامه های خویش می بیند، چالشی به نام بلوکه شدن پول های نفتی ایران نزد بانک های بین الملل و قرار داشتن بانک متبوع او در لیست تحریم های ایالات متحده.
موضوعی که معاون سابق نظارت بانک مرکزی هم برآن صحه گذارده و اذعان داشته است که بانک مرکزی زمانی مستقل خواهد بودکه بتواند به سهولت به سمت کارگزاری های خویش پل زده و در عین حال، نام ساختمان فیروزه ای میرداماد در لیست بلند بالای تحریم ها دیده نشود.
به گفته درویشی، در شرایط کنونی سخن گفتن از استقلال بدون پریدن از مانع بزرگ تحریم مفهومی بدون معنی برای بانک مرکزی خواهد بود.
با این حواشی باید دیدکه ولی الله سیف، زودتر پرچم استقلال بانک متبوع خویش را به اهتزاز درخواهد آورد و یا اینکه به دلیل ناتوانی در انتقال ارزهای بلوکه شده در بانک های خارجی، از ناحیه حامی بزرگترین رقیب خویش در دفتر رئیس جمهوری مورد مذمت قرار می گیرد.