بیتوجهی پر هزینه؛ چرا انرژیهای تجدیدپذیر در ایران توسعه پیدا نمیکند؟
امروزه مسئله انرژی در جهان به یکی از چالشها و مسائل حیاتی هر کشور تبدیل شده است. اما همزمان در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، توجه به انرژیهای تجدیدپذیر تا حد قابل توجهی باعث عبور آنها از شرایط بحرانی شده است.
در ایران اوضاع به این شکل نیست. بیتوجهی و نبود برنامههای کلان کوتاه مدت و بلند مدت در حوزه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در سالها و دهههای اخیر باعث شده کشور علاوه بر صرف هزینههای سرسامآور در نیروگاههای حرارتی، با چالشهایی از جمله کمبود برق، آلایندگی بسیار بالا و هدر رفت بالای سوختهای فسیلی مواجه شود.
عدم رشد تولید برق از تجدیدپذیرها
یکی از مهمترین اقدامات در کشورهای موفق در حوزه تولید برق در نیروگاههای بادی و خورشیدی در حال انجام است. بررسیها نشان میدهد، یک نیروگاه بادی ۵۰ مگاواتی به تنهایی این قابلیت را دارد که 45 میلیون لیتر گازوئیل را در سال صرفهجویی کند، اما این پایان ماجرا نیست. این میزان گازوئیل 75 هزار تن co2 و آلایندگی ایجاد میکند، پس به کارگرفتن نیروگاههایی با سوخت فسیلی علاوه بر به هدر دادن سوخت، آلودگی نیز ایجاد میکنند؛ ضمن اینکه باعث از دست رفتن منابع سوختی نسلهای آینده و تخریب محیط زیست هم میشوند.
اما دلیل بیتوجهی و چرایی عدم رشد تولید برق از تجدیدپذیرها چیست؟
اکبر ادیبفر، عضو انجمن انرژیهای تجدیدپذیر میگوید: مهمترین دلیل این است که بواسطه انحصار در منابع مالی و قانونگذاری، تجدیدپذیرها نمی توانند در این حوزه فعالیت کنند، در صورتی که اکنون برق نیروگاههای بادی و خورشیدی از نیروگاه حرارتی ارزانتر تمام میشود.
به گفته او، دلیل عدم توسعه نیروگاه تجدیدپذیر در کشور ما عدم وجود بازار رقابتپذیر خصوصی است. حال آنکه شاهدیم مثلا در کشور ترکیه شرکتها به راحتی با هم رقابت میکنند و چند ۱۰ برابر ما نیروگاه بادی دارند، در صورتی که بسیار دیرتر از ما در این حوزه شروع به کار کردهاند.
وقتی کشورهای همسایه از ایران پیشی گرفتهاند
براساس اطلاعات رسمی، کشورهایی که دارای ذخایر غنی سوختهای فسیلی هستند نیز هم اکنون برنامههای توسعهای بلندپروازانهای در این حوزه دارند. به عنوان مثال کشور عربستان به عنوان یکی از بزرگترین تولید کننده سوختهای فسیلی، ظرفیتهای بالایی را در حوزه انرژیهای تجدید پذیر ایجاد کرده است.
ادیبفر در این باره میگوید: کشورهایی مثل عربستان و امارات با اینکه منابع سوخت فسیلی بسیار بالایی دارند اما در نیروگاههای خورشیدی نیز سرمایهگذاریهای بزرگی کرده و مزارع عظیمی احداث کردهاند، در حوزه کشورهای حاشیه دریای خزر، آذربایجان نیروگاه بادی و حتی خورشیدی احداث کرده در صورتی که ما پتانسیل بادی بسیار بالاتری در شرق کشور خودمان در استانهای خراسان و سیستان و بلوچستان داریم که رقابتپذیر بوده و حتی میتواند ارزانتر از خورشید، تولید برق کند.
او اضافه میکند: زمانی که ما نیروگاههای بادی منجیل را داشتیم کشور ترکیه حتی یک نیروگاه بادی هم نداشت اما اکنون بسرعت از ما پیشی گرفتهاند و ما هنوز تنها حدود ۳5۰ مگاوات نیروگاه بادی در کشور داریم.
یارانه پنهان انرژی، دیگر دلیل عدم توسعه انرژیهای تجدید پذیر
یکی از آمارهای مهمی که نشان از عدم توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور دارد، سهم انرژیهای تجدید پذیر از مجموع برق تولیدی در کشور است. براساس آمارهای رسمی، انرژیهای تجدیدپذیر از مجموع برق تولیدی کشور، سهم یک درصدی را به خود اختصاص داده است.
اسفندیار زارعی، «مدیرعامل شرکت نیرو نویان» و عضو انحمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران معتقد است نیروگاههای تجدیدپذیر نه تنها میتوانند در کنار مدیریت مصرف راه حل بخش قابل توجهی از ناترازی برق کشور باشند، بلکه در صورت اولویت دادنِ دولت به بخش خصوصی و همراهی در تکمیل زیرساختهای انتقال برای صادرات برق، میتوانند محلی قابل توجه برای کسب درآمد ارزی باشند.
او درباره دلایل عدم توسعه و عقبماندن در این حوزه میگوید: مشکل اساسی و نخست کشور در بحث انرژی «یارانه پنهان» است. به برق نگاه کنید. ما چه یارانهای تزریق میکنیم. قیمت واقعی و عادلانه برق ما با لحاظ نمودن قیمت سوخت حداقل ۲۵۰۰ تومان برای هر کیلووات ساعت است؛ اما داریم آن را ۱۰۰ تومان به اکثر بخشهای مصرف کننده میفروشیم. این یک مشکل اساسی است. به تجربه هر نقطه از دنیا که نگاه کنیم خواهیم دید برق خورشیدی و بادی ارزانترین برق تولیدی است. اما ما برق را از برق خورشیدی هم ارزانتر میفروشیم و قیمت اصلی سوخت را لحاظ نمی کنیم. سوخت را در نیروگاه های حرارتی کشور ما رایگان فرض میکنند.
به گفته وی، توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر در بازههای زمانی کوتاه مدت نیز امکان پذیر است و در ایران میتوان با اصلاح فرآیندها و نگاهها، به توسعه این صنعت امیدوار بود.
زارعی میگوید: سریعترین نیروگاه قابل احداث و توسعه، نیروگاه خورشیدی است. یک نیروگاه ۲۵۰ مگاواتی خورشیدی در ۹ ماه با کمک ۳۰۰ نیروی کاری به بهرهبرداری خواهد رسید. اما همین توان برای نیروگاه سیکل ترکیبی ۴ تا ۶ سال زمان میبرد. آن هم در وضعیتی که ما برای تامین گاز دچار چالش هستیم.
برق غیردستوری، آزمایشی که نتیجه داد
از سوی دیگر عرضه برق در بورس، یکی از رویدادهای است که میتواند زمینه امیدوار کنندهای برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر بدون دخالت دولت باشد.
در این رابطه، محمدامین زنگنه دبیر انجمن انرژیهای تجدیدپذیر میگوید: مدتهاست بازار عمدهفروشی برق به بورس انرژی سیگنال میفرستد؛ در واقع هیات تنظیم بازار برق سقف قیمتی برای بازار عمدهفروشی تعیین میکند که امسال ۱۰۶ تومان است؛ به این معنا که قیمت هر کیلووات ساعت برق نباید بالاتر از این رقم باشد. اما آنچه در تابلوی سبز و به دور از سیگنالدهی هیات تنظیم اتفاق افتاد، نشان داد که تصمیمات این هیات در خصوص قیمت برق تا چه اندازه مخرب بوده و مانع کارکرد درست مکانیزم بازار شده است.
او معتقد است: دولت باید از خرید و فروش برق خارج شود و به سیاستگذاری بپردازد؛ کما اینکه امروز تابلوی سبز بدون سقف قیمت و بر اساس عرضه و تقاضا اثرات بسیار مثبتی داشته است؛ در سایر بخشها مانند بخش صادرات هم نیازمند همین نگاه هستیم؛ یعنی خروج دولت از تصدیگری و واگذاری ظرفیت صادرات به بخش خصوصی.
او میگوید: «با تابلوی سبز نیروگاههای تجدیدپذیر میتوانند انرژی تولیدی خود را به کسی غیر از دولت بفروشند و به نظر من این مهمترین دستاورد بوده، چرا که باعث میشود بخش خصوصی متقاضی برق که در حال حاضر صنایع انرژیبر هستند، به صورت مستقیم با نیروگاهدارها وارد مذاکره و معامله شوند.»