رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در گفتگو با نسیم آنلاین:
اوضاع کشور سخت اما قابل مدیریت است؛ پژمان فر: رئیس جمهور تبعات دعوت مردم به بورس را بپذیرد
حجت الاسلام نصرالله پژمانفر رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی با اشاره به گرانی های موجود در بازار و کمبود برخی اقلام و امکان مدیریت این وضع گفت: بخش اندکی از این مشکلات بخاطر تحریم ها است و بخش زیادی از مشکلات بخاطر اقدامات عمدی برخی مسئولان است.
نسیم آنلاین: افزایش قیمتها قصد توقف ندارند و برخی اجناس روزانه دچار تغییر قیمت میشوند. تغییر قیمتهایی که حساب و کتاب دخل و خرج مردم را حسابی بهم ریخته و باعث نارضایتی مردم شده اشت. در کنار شایعهسازی دلالان در خصوص کمیابی و گرانی مجدد برخی کالا موجب صفهای طولانی برای خرید کالاهایی نظیر روغن شده است. در گفتگو با حجت الاسلام نصرالله پژمانفر رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در مورد این گرانی ها و چرایی کمبود برخی اقلام در بازار سوالاتی را طرح کردیم. چه میزان از گرانی ها بخاطر تحریم هایی است که علیه کشورمان اعمال شده و چه میزان هم به سو مدیرت و برخی رفتارهای عمدی تعدادی مدیران از مدیران مرتبط است؟ من سابق بر این هم، این موضوع را مطرح کردم. بخشی از این مسائل، مربوط به موضوع تحریم است. اما عمده مسائل به مدیریت داخلی مربوط است. یعنی هر کدام از موضوعات را که نگاه میکنیم، میبینیم با یک وادادگی جدی در حوزه مسائل مدیریتی مواجه هستیم که نتیجهاش این میشود که در برخی مصادیق، کشور را در سقوط کامل قرار می دهد. مثل ماشینی که خودش با اختیار، در پیچ و خمهایی که جاده طی میکند، به جای این که با پیچ بپیچد، برخلاف جهت، ماشین را به سمت دره میبرد. وقتی هم که در آن سراشیبی قرار گرفت، دیگر قابل کنترل نیست. امروز شاید برخی مسائل را بگویند که ببینید، دیگر قابل کنترل نیست. اما من فکر میکنم اصلا از اول، غیر قابل کنترل و به این وضع نبوده است بلکه سوء مدیریتها کار را به اینجا رسانده است.
با اهمال کاری نان مردم را به خطر انداختند به عنوان مثال وقتی نسبت به خرید تضمینی گندم دقت نمیکنیم، اسمش را میگذاریم «دقت نمیکنیم»هرچند من که میگویم تعمد است. وقتی به قیمت مناسب گندم خریداری نمیکنیم، نتیجهاش همان میشود که هشدار داده بودیم من دو سال گذشته ، نامهای جمع کردم و به آقای روحانی نوشتم که اگر شما به موقع، با قیمت مناسب، خرید تضمینی گندم نکنید، ما کاهش خرید گندم خواهیم داشت. این اتفاق افتاد. واقعا این را غیر از تعمد، چیز دیگری نمیدانم و فکر نمیکنم بشود اسم دیگری روی آن گذاشت. ما امروز، شرایطمان در تولید داخل که خیلی تغییر پیدا نکرده است. چرا کشوری که تا سال قبلش واردات گندم نداشته است سه میلیون تن کاهش خرید گندم داشته باشد؟ چرا باید مثلا در تولید مرغ یا فراوردههای دیگری که داریم، به جایی برسیم که امروز با مشکل جدی مواجه شویم؟
با توجه به بررسی و پیگیری هایی که انجام دادید چرا قیمت مرغ مرتبا در حال افزایش است؟ میدانید که در بحث مرغ، کشور ما، نه تنها نیاز داخلی را تامین میکرد، بلکه صادرات هم به کشورهای همسایه داشت. در این زمینه تولیدات ما به شکلی بود که پاسخگوی نیاز کشور بود. اما امروز به شرایطی رسیدیم که علیرغم این که زیرساختهای این مسئله را داریم. سالنهای جوجه ریزی و پرورش مرغ به تعداد کافی داریم. اگر این سالنها با ظرفیت خودشان فعال باشند، قطعا میتوانیم پاسخ نیازهای داخلیمان را بدهیم و صادرات هم داشته باشیم. اما چرا الان کمبود داریم؟ به این دلیل است که کار به جایی میرسد که برایمرغدار هیچ انگیزه ای باقی نمانده است و به علل مختلف صرفه ندارد که به تولید خود ادامه دهد. لذا تعداد مرغها و جوجههایی که باید ریخته شود به پنجاه درصد یا کمتر کاهش پیدا میکند. عوامل این موضوع، تصادفی ایجاد نشده است و ناخواسته نبوده است. یعنی اگر برنامه ریزیهای ما درست صورت میگرفت، امروز باید به همین مقدار جوجه ریزی صورت میگرفت و ما پاسخگوی این نیاز در داخل کشور و حتی صادرات به خارج از کشور مانند گذشته میبودیم اما صورت نگرفته است. در این قضیه، امروز فرافکنیهایی صورت میگیرد. منتها آن چیزی که روشن است، این امر است که مسئول این کار دولت است. دولت در ارتباط با این موضوع براساس وظایفی که در وزارت خانههای آن توزیع شده که بخشی از آن به وزارت صنعت و معدن برمیگردد، بخشی هم به وزارت کشاورزی مرتبط است. متولی است که نیازمندیهای اولیه اعم از نهادههای دامی، اعم از واکسنی که برای این موضوع لازم دارد و همه چیزهایی که برای این مسئله هست را تامین کند.
گرانی مرغ قابل مدیریت بود ما باید کاری کنیم که براساس توانمندی داخل که می توانیم تولیداتی داشته باشیم در همان زمینه سرمایه گذاری کنیم تا نیاز کشور رفع شود. ما می توانستیم پروسه تولید مرغ را تامین کنیم. یعنی لاین مرغ، بعد از آن هم نهادههای دامی، بعد از آن واکسن و بازاری که در ارتباط با این موضوع وجود دارد. بنابراین ما امروز با این مشکل مواجه نمی شدیم. ببینید امروز مسئله این است که نهادههای دامی در کشور ما، به وفور وارد شده است. اما متاسفانه با آن قیمت ارز 4200 تومانی به دست مرغدار نمیرسد. آن چیزی که به مرغدار میرسد، سویا با قیمت ارز بین 13-14 هزار تومان تا 16 هزار تومان است. سوال ما این است که آیا سویا در داخل کشور با دو نرخ وارد شده است که امروز سویای 16 هزار تومانی و سویای 4200 تومانی نداریم؟ نه، پاسخ منفی است. ما یکجور سویا بیشتر نداریم. آن هم سویایی است که براساس ارز 4200 تومانی وارد شده است. بین سه چهار هزار تومان نباید قیمت داشته باشد در بازار. سئوالمان این است که اگر سویاهای موجود در بازار ما، همه براساس ارز 4200 تومانی وارد شده است، چرا به دست مصرف کنندهای نمیرسد؟ کجا کار میلنگد؟ یا وزارت صنعت باید پاسخگو باشد که بخشی از آنها در زمان واردات، براساس گزارشی هم که در کمیسیون اصل نود آماده کردیم، در وزارت صنعت این گپ ایجاد شده است. بخشی هم در رفتن به سامانه بازارگاه و بعد از آن که در توزیع آن قرار دارد. به هر حال آن کسی که در ارتباط با این موضوع مسئولیت دارد، دولت است که در هیچ کدام از اینها پاسخگو نیست و خودش را در قبال این قضیه مکلف به ورود و مدیریت این بازار نمیداند. مشکل آمریکا نیست مسئولان داخلی است مشکل آمریکا نیست. این که بگوییم آمریکاییها این شرایط را برای ما پیش آوردند، اگر در همین بازه زمانی کوتاه، با نگاه کوتاه مدت نگاه کنید، با نگاه میان مدت نگاه کنید، حتی با نگاه بلند مدت نگاه کنید، ببینید چند درصد از تحریمهای جدید آمده است که براساس این تحریمهای جدید، مثلا مشکلات جدید ایجاد شده است؟ این است که اگر واقعا بخواهیم منصفانه به این موضوع بپردازیم، اینطور نیست که مشکلات جدید ما براساس فشار بیشتر و اقدامات جدید کشورهای متخاصم برای ما ایجاد شده باشد. نه، سوء مدیریت است. مثال می زنم. وقتی در ارتباط با خرید داخل کشور اقدام نمی کنیم آیا بخاطر تحریم ها است. اگر گندمی که در داخل کشور ما تولید میشود را با قیمت مناسبی بخریم، اینجا اتفاقا عکس قضیه اتفاق می افتد. ما دلار صرف می کنیم تا از خارج گندم وارد کنیم. اگر به جای واردات از تولیده کننده خودمان گندم بخریم که هم دلار صرف نکنیم و هم تولید کننده ما سود ببرد آیا امکان پذیر نیست؟ باید بگوییم این که آقایان نمیآیند تولید داخل را حمایت کنند و بخرند، تولید خارج را میخرند، انگار مسئلهشان این است که ما در داخل، مشکل داریم. یعنی ما با کشاورزمان مشکل داریم که نتوانستیم با او به جمع بندی برسیم که شما گندمتان را به ما بدهید تا ما نرویم و گندم از خارج از کشور بخریم. امروز، نظارت کردن بر بازار برای اینکه همین جنسی که با هر مصیبتی وارد شده است، توزیع مناسب شود، این که دیگر به خارج، ربطی ندارد. یعنی ما میگوییم آقای وزارت صنعت، وزیر صنعت، وزیر کشاورزی، این سویا را به مقداری که وارد شده است، تا زمانی که به اینجا رسیده است، شما به عنوان دولت نظارت کنید که به دست مصرف کننده واقعی برسد. این دیگر ربطی به خارج از کشور ندارد. ممکن است بگویند چرا مجلس ورود پیدا نمیکند؟ آیا واقعا راه حل مسئله این است که به موضوع استیضاح بپردازیم یا این است که استیضاح، کار را پیچیدهتر میکند؟ تمام تلاشمان این است که بتوانیم با همین دولت مستقر، مسائل را جلو ببریم و دولت مستقر باید تا آخرین لحظهای که مسئولیت را عهدهدار است، باید پاسخگوی این مسئله باشد. این را عرض میکنم که معنایش این نیست که ما هیچ موقع از ابزارهای نظارتی خودمان در هیچ حالی، خودمان را خلع سلاح کرده باشیم که استفاده نخواهیم کرد. ما تلاشما این است که ابزارها را به موقع استفاده کنیم. قطعا ابزار استیضاح هم ابزاری است که مجلس باید در موقع مناسبش استفاده کند و آن اقدام مناسب را در ارتباط با این موضوع داشته باشد. اما من فکر میکنم آخرین ابزار، استیضاح است و هنوز هم که هنوز است باید تلاش کنیم. مقداری در فضای تعامل و فشارهایی که مجلس از ابزارهای قانونی خودش میتواند داشته باشد، دولت را مجاب و ملزم کند به این که وضایف خودش را در این مقطع انجام دهد. واقعا شرایط کشور، شرایط بسیار سختی است. اما اینطور نیست که نتوانیم کشور را اداره کنیم. باید مجلس، از ابزارهای خودش و برنامههای خود استفاده کند تا بلکه بتواند دولت را در زمینه هایی که وظیفه دارد مجاب کند تا کار کند و این بی عملی خارج شود. رئیس جمهور تبعات دعوت مردم به بورس را بپذیرد بورس هم در وضعی مناسبی نیست. مجلس نمی خواهد در این زمینه ورود کند؟ من راجع به بورس بهصورت مفصل در موقعیت دیگری صحبت میکنم. کسانی که در این چرخه وارد شدهاند، کسانی نبودند که واقعا خودشان با پای خودشان در این مسیر آمده باشند. دعوتی، آنها را به این مرحله رساند. پالسهای غلطی را از ناحیه دستگاههای دولتی و شخص رئیس جمهور. مردم را در ارتباط با این موضوع دعوت کردند، بدون این که از داراییهای مردم مراقبت کنند. بورس، اینطور نیست که واقعا بدون مراقبت باشد. قطعا این نهاد، باید وظایف حمایتی را در زمانی که نوسان نامناسبی در عرضه سهام یا خرید سهام بهوجود میآید، باید این نظارت و حمایت را داشته باشد. ما نه در زمانی که هجوم مردم برای خرید سهم بود، آنجا این بازرگردانی و نقش آن را، نه سازمان بورس ایفا کرد، نه در زمانی که مردم سهامشان را برای فروش عرضه میکردند، این وظیفه را انجام دادند. امروز، کوتاهی صریح و روشن است که سازمان بورس باید به وزارت اقتصاد پاسخگو باشد. نسبت به این مسئله، کوتاهیهای مسلمی انجام داده است. بعد از جلسه غیر علنی، ما چهار ساعت، رئیس سازمان بورس را در کمیسیون اصل نود دعوت کردیم و مسائلی را مطرح کردیم. مکاتباتی داشتیم. توضیحاتی از اینها خواستیم. بورس به عنوان یکی از پروندههای جدی جلو میبریم. منتها به هر حال، گاهی این رخوت و سنگینی که امروز متاسفانه بر دستگاههای دولتی ما سایه انداخته است که بخشی از آن هم عمدی است. کار را مقداری سخت کرده و با مشکل مواجه شدیم.