حکمت ریاست بر انجمن حکمت چیست؟
گروه همراه ریاست فعلی انجمن حکمت– که عمدتاً 8-7 نفر از اعضای هیئت علمی را در بر میگیرد – بیشتر دارای رویکردهای غربگرایانه و ضد انقلابی است که بعضاً از ابراز مخالفت صریح با نظام و امام و رهبری هم ابایی ندارد.
نسیم آنلاین : سالی که گذشت با اتّفاقاتی کمنظیر و درگیر کننده همراه بود و البته از جمله اثرات این حوادث توجهبرانگیز، ایجاد حاشیه امنی برای رقم خوردن برخی رخدادهای ریز و درشت دیگر بود که کمتر ذیل پوشش رسانهای قرار میگرفت. مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران - معروف به انجمن حکمت - نیز پس از تغییر ریاست آن توسّط وزیر علوم در اواخر سال 97، عملاً یک دوره پر از تغییرات و تصرّفات را در سال گذشته آغاز کرد؛ تغییراتی که علیرغم سپری شدن صرفاً یکسال و اندی از دوره جدید، بسیار بنیادین و پرتلاطم بود.
البته دوره ریاست قبلی انجمن هم با حواشی و انتقادات فراوانی رو به رو بود و در انتهای آن عملاً با مواجهه بخشی از اعضای هیئت علمی انجمن و سایر اساتید فلسفه در کشور پیش میرفت. اما دوره جدید نیز - علیرغم آنکه با هدف و وعده از بین بردن حواشی و مخالفتها توسّط وزارت علوم کلید خورد - به چالشهایی جدّی و پرمناقشه انجامیده است. حذف ایدئولوژیک 3 گروه پژوهشی از 9 گروه سابق که این 3 گروه با پسوند دینی در پی مطالعات درجه دو علم دینی و هنر دینی و تمدّن اسلامی بودند و پارادایم نظام را در این حوزههای دانشی دنبال میکردند، از جمله اقدامات مذکور است. قابل توجّه آنکه 6 گروه باقیمانده، چنین رویکردی ندارند؛ چه اینکه گروه مدیریتی جدید اساساً «علوم انسانی اسلامی» یا «حکمت هنر دینی» یا «علم در تمدّن اسلامی» را فاقد معنا و کارکردی ورای فضای ژورنالیستی و سیاسی میداند. حذف این گروهها البته با حذف مدیران گروه و پژوهشگرانی همراه بود که طی فراخوان عمومی و مصاحبه علمی با حضور اساتیدی مانند دکتر اعوانی و دکتر دینانی و ... جذب شده بودند و این موضوع به طور خاص در مورد گروه «حکمت هنر دینی» که بر پایه اندیشه دکتر سیدحسین نصر - بنیانگذار انجمن حکمت - و در پاسخ به رویکرد مستشرقانه در باب هنر اسلامی شکل گرفته بود، جای بسی تعجب داشت.
این رویکرد حذفی و تقابل جویانه البته صرفاً منحصر در 3 گروه فوقالذّکر نمانده و پژوهشگران برخی گروههای دیگر که بعضاً مراحل قانونی جذب ایشان به عنوان هیئت علمی طی شده بود را هم در برگرفت. از جمله یکی از اعضای گروه مطالعات علم با سوابق همراهی با انقلاب و نظام که در سالهای 2015 و 2016، بورس دستیار پژوهش از دانشگاه معتبر امریکایی را دریافت کرده و رساله دکتری را همانجا گذرانده است. وی علاوه بر آثار علمی پژوهشی متعدّد، سال گذشته نیز مقالهای به نام انجمن حکمت در مجله ISI انتشارات راتلج (آکسفورد) به چاپ رسانید. نکته جالب توجّه اینکه مراحل قانونی جذب وی - پس از کتمان از سوی مدیریت انجمن - توسّط مرکز جذب وزارت علوم، مکشوف گردیده و دستور ارسال پرونده جهت صدور حکم نهایی از سوی مرکز جذب وزارتخانه هم صادر شده است.
اینها همه در حالی است که مدیریت جدید با توجّه به فرصت اندکی که تا تغییر دولت و وزیر علوم در سال 1400 دارد، عجولانه در پی جذب و جایگزینی نیروهای همسو از بین شاگردان و دوستان خویش است. برای نمونه در یک مورد، کسی که عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد است و سنّ قانونی جذب وی نیز سپری شده، به دلیل همفکری و رفاقت، به عنوان موارد خاص به کمیسیون مربوطه ارجاع داده شده است. حال آنکه جذب افراد بالای سنّ قانونی، مستلزم وجود شرایط و خصوصیات بسیار ویژهای است که شخص مذکور جز چاپ مقاله فارسی مشترک با مدیر فعلی گروه، هیچ خصوصیت و ویژگی خاصّی (از جمله مقاله بینالمللی معتبر یا ...) ندارد. مشابه این وضعیت در جذبهای گروه مطالعات علم نیز وجود دارد و بیش از آنکه به یک روال علمی و تخصّصی تعهّد داشته باشد، صرفاً نمایش چنین روال و تعهّدی را نشان میدهد و عمدتاً ملاک همراهی ایدئولوژیک و سیاسی را مدّ نظر دارد. این نکته با عنایت به پیشینه و فعلیت انجمن در تربیت و برجستهسازی روشنفکرانی که بعضاً به دانشگاههای امریکا و کانادا نیز مهاجرت کرده و در تقابل سیاسی و ایدئولوژیک با نظام قرار دارند، حسّاسیت بیشتری مییابد و متاسفانه با غفلت (یا تغافل) مسئولین وزارت علوم تا بدین مرحله پیش رفته است.
در انتها ذکر این نکته ضروری است که اساتید عضو انجمن حکمت، دستههای مختلفی را شامل میشوند؛ از همراهان ریاست سابق (حجتالاسلام خسروپناه) و همراهان ریاست اسبق (دکتر اعوانی) گرفته تا گروه بیطرف و بالاخره گروه همراه ریاست فعلی. این گروه اخیر - که عمدتاً 8-7 نفر از اعضای هیئت علمی را در بر میگیرد - بیشتر دارای رویکردهای غربگرایانه و ضد انقلابی است که بعضاً از ابراز مخالفت صریح با نظام و امام و رهبری هم ابایی ندارد. روشن است که به دست آوردن کرسی ریاست توسّط این گروه، تنها از طریق یک واسطه خوش سابقه امکانپذیر بود و دلیل اصلی رایزنیهای گسترده و انتخاب رییس جدید انجمن - با سوابق جانبازی و البته همراهی فکری و سیاسی با این گروه - از همینجا نشئت میگرفت.
البته شنیدهها از وزارت علوم حاکیست اتفاقات غیر علمی و غیر قانونی فوق که به تسویه حسابهای سیاسی و ایدئولوژیک شبیه بوده، به گردش کار اختصاصی برای وزیر علوم هم کشیده شده است. به هرحال، نحوه مدیریت انجمن در سال گذشته، مخالفتهای متعدّدی را در میان اساتید این مؤسسه قدیمی و مهم به دنبال داشته و ضرورت تغییر به سمت یک رویه علمی و قانونی را بیش از پیش نمایان میسازد. تغییر و تحوّلی که قبل از هرجا، از وزارت علوم انتظار میرود. چه اینکه مدیریت جدید با مداخله و تصمیم وزارتخانه بر سر کارآمده و اصلاح درونی توسط ریاست فعلی انجمن هم با توجّه به تعهّدی که به گروه همراه خویش دارد و پستهای مدیریتی قبلی و جدیدالتأسیس را بدیشان سپرده است، بسیار بعید به نظر میرسد. برای درک فضای فکری رادیکال و ساختارشکن این گروه مدیریتی، یادآوری توییتهای مشهور مدیر جدید آموزش و تحصیلات تکمیلی انجمن کافیست که در اینجا چند نمونه از آنها را مشاهده میکنید. هرچند کسانی که با گفتگوها و جلسات این گروه در درون انجمن آشنا باشند، نیک میدانند که موارد ذیل، جزو نرمترین و محافظهکارترین ادبیات سیاسی آنهاست: