دموکرات، جمهوریخواه؛ دو روی یک سکه
جوبایدن و حزب دموکرات آمریکا در مواجه با ایران و برجام دقیقا همان راهبرد ترامپ یعنی گسترش، تقویت و طولانی مدت کردن برجام را پیگیری می کنند. اساسا ایجاد دوگانه کاذب دموکرات-جمهوریخواه سرابی بیش نیست.
نسیم آنلاین ؛ علیرضا فقیهی راد: غرب گرایان درون کشور که طی 7 سال گذشته تمامی امورات کشور را معطل مذاکره با آمریکا، برجام، اینستکس و FATF کردند و عایدی جز خسارت محض و بدترشدن اوضاع اقتصادی کشور نداشته است، اکنون با نزدیک شدن به انتخابات 2020 آمریکا راهبرد صبر و انتظار در مواجه با راهبرد فشارحداکثری آمریکا در پیش گرفته اند تا بلکه با روی کارآمدن جوبایدن دموکرات مذاکره جدیدی شکل بگیرد. راهبرد منفعلانه صبر و انتظار که مبتنی بر اعتماد به دموکرات های آمریکایی و تفاوت مبنایی قائل شدن میان جمهوریخواهان و دموکرات ها در مواجه با ایران پایه گذاری شده، با انتشار سند سیاستی حزب دموکرات آمریکا بیش از گذشته در رسانه های زنجیره ای این جریان بازتاب داشته است.
حزب دموکرات آمریکا پنجشنبه سند 80 صفحه ای سیاست های خود را منتشر کرد، در 7 جای این سند به ایران اشاره شده است. در قسمتی از این سند مربوط به نگرش حزب دموکرات نسبت به برجام آمده است: «ما معتقدیم برنامه جامع اقدام مشترک بهترین روش برای قطع تمامی مسیرهای حرکت ایران به سمت سلاح هستهای، به نحو قابل راستیآزمایی است. خروج یکجانبه آمریکا از برجام ما را از متحدانمان جدا و راه را برای از سرگیری حرکت ایران به سمت قابلیت ساخت سلاح هستهای باز کرد. به همین دلیل است که بازگشت به پایبندی دوجانبه به این توافق تا این حد اضطراری است. توافق هستهای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکراتها از تلاشهای جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هستهای ایران و پرداختن به سایر فعالیتهای تهدید کننده این کشور اعم از ستیزهجویی منطقهای، موشکهای بالیستیک و سرکوبگری داخلی حمایت میکنند.»
همانطور که سند رسمی حزب دموکرات آمریکا صراحت دارد، بازگشت به برجام برای گسترش محدودیت های هسته ای ایران و سپس مذاکره و محدودیت هایی بر حوزه های منطقه ای، موشکی و حقوق بشر ایران می باشد. امری که نشان از همسویی حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا در ایجاد محدودیت های بیشتر در حوزه هسته ای و تحمیل برجام های موشکی، منطقه ای و حقوق بشر دارد.
آنتونی بلینکن مشاور ارشد جوبایدن نامزد منتخب حزب دموکرات در انتخابات 2020 آمریکا نیز در 29 خرداد در نشست مجازی کمیته یهودیان آمریکا، گفته بود چنانچه وارد کاخ سفید شوند تمامی تحریم ها علیه ایران از جمله تحریم های اعمال شده توسط دونالد ترامپ را حفظ خواهند کرد.
بلینکن در این سخنرانی گفته بود : «ایران باید به پایبندی کامل برجام برگردد. در غیر این صورت- و تا زمانی که [ایران] این کار را انجام دهد- واضح است که همه تحریمها پابرجا خواهند ماند.»
بلینکن در ادامه گفته که به دنبال «توافقی قویتر» با ایران خواهد بود: «اگر ما به پایبندی [به برجام] برگردیم از این مسئله به همراه شریکان و متحدانمان که بار دیگر در موضع یکسانی با ما قرار میگیرند به عنوان سکویی استفاده خواهیم کرد تا به مذاکره بر سر توافقی «طولانیمدتتر» و «قویتر» بپردازیم.»
چندی پیش هم جوبایدن برخلاف بزک کردن های غرب گرایان داخلی، از تصمیم خود برای آنچه «تقویت» و «گسترش برجام» معرفی کرده خبر داده بود. یورونیوز در این خصوص می گوید : «بایدن همچنین به طرفداران خود وعده داده که با همکاری متحدان آمریکا نسبت به «تقویت» و «گسترش» برجام اقدام خواهد کرد.
جوبایدن اما در توضیح «تقویت و گسترش برجام» به شروط بعدی خود برای بازگشت به برجام که امتیاز دادن های منطقه ای و امنیتی است اشاره می کند و منظور خود از گسترش برجام را شفاف می کند: «در واقع او با اشاره تلویحی به کافی نبودن ابعاد فعلی برجام تاکید کرده که همزمان باید به طور موثرتری ایران را به عقبنشینی از اقدامات بیثبات کننده در منطقه وادار کرد، اقداماتی که به گفته آقای بایدن در چارچوب توافق هستهای، انجام آنها از سوی آمریکا و متحدانش مجاز شده بود.»
بایدن قبلا هم در بخشی از برنامههای خود که روی وبسایتش قرار داد، گفته در صورت بازگشت به برجام، توافق را «تقویت» کرده و برخی مفاد آن را «تمدید» خواهد کرد. هدف از این گفته بایدن مبنی برتمدید برخی مفاد همان بند موسوم به غروب برجام است که فعالیتهای هستهای ایران را تا سال 2025 محدود میکند و به نظر میرسد بایدن در پی تمدید سقف زمانی این محدودیت است
جو بایدن معاون سابق رئیس جمهور آمریکا در دوره اوباما، حتی پس از توافق برجام گفته بود : « این توافق به معنای آن نیست که ما سایر تهدیدهای غیرهستهای از جانب ایران را نادیده میگیریم. ما در دولت از تمامی اختیارات مورد نیاز برای تحریم ایران به واسطه حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر و برنامه موشکی داریم و ما از این اختیار استفاده میکنیم.»
جان کری وزیر امور خارجه سابق و دموکرات آمریکا نیز در شهریور 97 با اشاره به این مسئله که اگر ما-دموکرات ها- در کاخ سفید بودیم، به وقتش از برجام خارج میشدیم، تاکید کرد که ترامپ میتوانست امتیاز بیشتری از ایران بگیرد و سپس از برجام خارج شود. کری گفت:«شما این توافق را نگه میدارید و به ایرانیها میگویید ببینید، ما به شما گفتهایم که باید این چیزها [فعالیتهای موشکی و منطقهای] را متوقف کنید. من به شما دو سال یا یک سال یا هر زمان دیگری، وقت میدهم. ما حاضریم درباره این چیزها مذاکره کنیم. اما اگر شما مذاکره نکنید، اگر تا آن زمان این کار را نکنید، من از این توافق خارج میشوم.»
کری در تشریح راهکارش افزود: «ما در مذاکرات برجام تحریمهای حقوق بشری را حفظ کردیم، تحریمهای آزمایش موشکی را حفظ کردیم، تحریمها علیه انتقال سلاح به یمن را حفظ کردیم و ما این تحریمها را حتی در زمانی که در حال مذاکره درباره برجام بودیم افزایش دادیم اما ما معتقدیم ایران بدون مسیری برای دستیابی به سلاح هستهای در شرایط بهتری برای مذاکره درباره سایر مسائل است و نظریه ما درباره این پرونده این بود که وقتی شما به برجام رسیدید سپس تمام آن مسائل دیگر را روی میز قرار دهید، بنابراین شما برجام را در جای خود نگه میدارید و به ایرانیها میگویید ما به شما گفتیم باید این مسائل را متوقف کنید.»
توافق «قوی تر»، «طولانی مدت»، «توسعه توافق به حوزه های موشکی و منطقه ای و حقوق بشر» همگی از خواسته های اصلی جمهوریخواهان و ترامپ در مواجه با برجام و ایران بود. اساسا ترامپ در زمان خروج از برجام اعلام کرد به دنبال توافقی قوی تر، گسترده تر و طولانی تر با ایران است و راهبرد فشارحداکثری را پیگیری می کند تا ایران به پای میزمذاکره بیاید برای برجامی جدید اما برجامی قوی تر. لذا همانطور که روشن است جوبایدن و حزب دموکرات آمریکا در مواجه با ایران و برجام دقیقا همان راهبرد ترامپ یعنی گسترش، تقویت و طولانی مدت کردن برجام را پیگیری می کنند. اساسا ایجاد دوگانه کاذب دموکرات-جمهوریخواه سرابی بیش نیست، تجربه تاریخی نیز گواه است که در اعمال سیاست های خصمانه علیه ایران میان دموکرات ها و جمهوریخواهان هیچگونه تفاوت ماهوی وجود ندارد و اتفاقا سیاست های دموکرات ها تندتر و البته هوشمندانه تر بوده است.
نهایتا اینکه با اتخاذ راهبرد صبر و انتظار و شرطی کردن اقتصاد و گره زدن مسائل کشور به تحولات سیاسی درون آمریکا نتیجه ای جز خسارت محض برای کشور و از دست رفتن فرصت ها برای قوی شدن بنیان درونی کشور نخواهد داشت.