رویای چین اسلامی به باد رفته است
رویای چین اسلامی در عمل به باد رفته و هیچ افقی ندارد اما همچنان در اذهان عدهای زنده مانده و رفتارهایی را با ترکیبی از «سیاست بسته، اقتصاد باز» شکل میدهد.
نسیمآنلاین؛ مجتبی دانشطلب: ایدئولوژیکترین حرکتی که غربیهایِ ضدایدئولوژی انجام دادند کمک به چین برای رونق اقتصادش بود. خیال کردند نئولیبرالیسم ضرورتا به دمکراسی منجر میشود. برای خودشان قانون ساختند که لیبرال کردن اقتصاد طبقه متمایز و قدرتمندی میسازد که منافعشان با لیبرالیسم سیاسی تأمین میشود و آنها خودشان سیستم را متحول خواهند کرد.
جهشی که چین با نیروی کارِ ارزان به آن رسید بخش جداییناپذیر از توسعه و رفاه در غرب در دو دهه گذشته بوده. همه به غایت از آن منفعت بردند اما از وقتی فهمیدند که ایدئولوژیشان کار نمیکند (چین دمکراتیک نشده و به سمت ارزشهای غربی نمیرود) و به علاوه خیلی بزرگتر از آن شده که تصورش را داشتند، رو به دیونمایی آوردند.
حالا امری ثابت در روابط بینالملل شده که همه قدرتها شریک تجاری چین هستند. هیچ بازیگر مهمی در هیچ جایی از جهان نیست که بتواند فارغ از ملاحظاتی که چین هم درشان نقش دارد تصمیمگیری کند. جهان آینده را بیشتر از هر چیز روابط اقتصادی با چین شکل میدهد و این یعنی قدرتی غیرتهاجمی توانسته بدون آزادی و دمکراسی جهانگیر شود.
ارزشهای لیبرال در چین زیر سایه شکوفایی اقتصادی رفت و خواست عمومی نشد تا اینکه در همهگیری کرونا یک برتری منطقی هم به دست آوردند. چین با دولتِ قدرتمند و فراگیر جان انسانهای بیشماری را نجات داد اما قطب مقابل به خصوص آمریکا از خودشان کشتارگاه کرونا ساختند. در بسیاری از نقاط جهان روشهای دولتی و حمایتی تجویز شد.
رویای التقاطی و متناقضی که «ژاپن اسلامی» خوانده میشد و هاشمی فشارش را به گرده مردم آورد درواقع «چین اسلامی» بود: سیاستِ بسته و تکحزبی در کنار اقتصادِ باز و سرمایهداری. چین اسلامی دو مانع اصلی دارد: اول اینکه انکار انقلاب و ارزشهایش است و بسیاری از مردم را شورشی میکند، دوم اینکه غربیها درسشان را گرفتهاند.
چین ابتدا بمب اتم را ساخت و بعد وارد مذاکره با آمریکا شد اما ایران با عقبگرد هستهای نتوانست به تعامل مثبت با غرب برسد. پیامد این شکست بیرون آمدن نسخه «ژاپن اسلامی» این بار به شکل واقعی بود: تسلیم بیقید و شرط در ازای کمکهای اقتصادی. هاشمی در پایان عمر با مثال زدن از آلمان و ژاپن صراحتا قطع بودجه ارتش و سپاه را تجویز کرد.
تصور داروینی و تکاملی در ذهن غربیها که فکر میکردند با نئولیبرالیسم ساختار سیاسی تغییر میکند و شبیه خودشان میشود ظاهرا رنگ باخته. نه مذاکره نه اصرار به سیاستهای نئولیبرال در دولتهای گذشته به هیچ وجه نگاه غرب را به ما تغییر نداد و حتی برجام باعث نشد اندکی از کمکهای اقتصادی و فناوری که به چین رساندند را به ایران بدهند.
رویای چین اسلامی در عمل به باد رفته و هیچ افقی ندارد اما همچنان در اذهان عدهای زنده مانده و رفتارهایی را با ترکیبی از «سیاست بسته، اقتصاد باز» شکل میدهد. غافل از اینکه رونق چین اساسا با کمک و در ارتباط با غربیها ممکن شده. اقتصاد آزاد در شرایط تحریمی نتیجهای جز غارت ندارد؛ در مرحله نخست غارتِ طبقاتی و سپس به بیرون از کشور.
درود بر قلم آقای دانشطلب