مصباحی مقدم در گفت و گو با نسیم آنلاین:
سیاستهای دولت دولت فقر زاست نه فقر زدا
غلامرضا مصباحی مقدم معتقد است تنها ۲۰ درصد اقتصاد کشور متاثر از عوامل خارجی است و ۸۰ درصد مابقی وابسته به منابع و توانمندی های داخلی کشور است. بنابراین مرتبط کردن مشکلات کشور به تحریم ها ارائه آدرس غلط به جامعه است.
نسیم آنلاین ؛ ساحل عباسی: افزایش تورم و بی برنامگی دولتها در مهار تورم، مردم را تحت فشار معیشتی سختی قرار داده. بر اساس اعلام مرکز آمار و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مردم فقیرتر شده و طبقه متوسط در حال ریزش به سمت طبقه فقیر جامعه است. ۸۰ درصد تهرانیها نسبت به دو سال گذشته فقیرترشده و تقریبا زیر خط فقر زندگی می کنند. از سوی دیگر دامنه آسیبهای اجتماعی به واسطه عدم برخورداری مالی مردم افزایش یافته است. حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت وگو با نسیم آنلاین زمینههای افزایش تورم و راهکارهای جلوگیری از افزایش فقر عمومی را تشریح کرده است.
در جامعه اسلامی بدون تردید حیات مادی در کنار حیات معنوی از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که عدم رفاه مادی می تواند منجر به گسترش بی اخلاقیها و در نهایت از دست رفتن معنویتی باشد که در جامعه اسلامی باید نمود بیشتری داشته باشد. نظر شما دراین باره چیست؟فقیر شدن مردم و افزایش فقر در جامعهای که مدعی پیادهسازی اسلام است واقعا درد بزرگی به شمار میرود چرا که مردم در نظام اسلامی خواهان برقراری عدالت علوی هستند. موضوع رفاه اجتماعی و وضعیت مطلوب اقتصادی در جامعه اسلامی به قدری مهم است که رهبر معظم انقلاب در طی سالهای اخیر چندین بار به مسئله جلوگیری از افزایش فقر و توزیع ناعادلانه ثروت تاکید کردند، بنابراین برای کاهش فقر و توزیع درست ثروت باید به دنبال ارائه راهکار درستی باشیم. برخی از مسولین که افزایش فقر و نابرابری اجتماعی ماحصل سیاستگذاریها، روشها و شیوههای غلط مدیریتی آنها است تلاش میکنند تا وضعیت بد اقتصادی را مسالهای سیاسی نشان دهند و تحریمها و روابط بینالمللی را عامل اصلی این مسئله عنوان کنند. هر چند بهبود روابط بینالمللی و رفع تحریمها قطعا در رشد اقتصادی کشور بسیار موثر است اما به این دسته از مسوولین و مدیران باید متذکر شد که با اینکه آمریکا خود را کدخدای دهکده جهانی میداند و از ابتدای انقلاب هم تحریمها علیه ایران را اعمال کرده با این حال مدیریت غلط و سیاست گذاریهای اشتباه اقتصادی به مراتب بیشتر از تحریمها اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده است.
معتقد هستید که چالش های اقتصادی ما ناشی از تحریم هاست یا مدیریت غلط اقتصادی کشور در این زمینه نقش بیشتری دارد؟مساله این است که آیا برای حل مسائل اقتصادی باید در برابر زورگوییهای آمریکا تسلیم شویم؟ قطعا احمقانهترین کار این است که در مقابل استکبار جهانی تسلیم شویم بنابراین نمیتوان مسائل اقتصادی کشور را به صورت صد درصدی به روابط سیاسی مرتبط کرد. از سوی دیگر برای حل مسائل اقتصادی منتظر اروپا ماندن هم اشتباه است چرا که اروپا هم تابع سیاستهای بین المللی آمریکا است، لذا نتیجه می گیریم که تنها 20 درصد اقتصاد ما متاثر از تحریمها و فشارهای آمریکا است در حالی که ۸۰ درصد اقتصاد ایران متاثر و وابسته به ظرفیتها، تواناییها و امکانات داخلی، نیروی انسانی و مدیریت داخلی کشور است. اگر اقتصاد کشور درست مدیریت شده بود ٨٠ درصد جوابگوی بسیاری از نیازهای اقتصادی ما بود. متاسفانه مسوولین نسبت بالای سهم اقتصاد کشور از ظرفیتهای داخلی را دست کم گرفتهاند و همین مساله چالشزا شده است. بنده بر این باورم که اگر تحریمی وجود نداشته باشد و با اقتصاد جهانی تعامل خوبی داشته باشیم باز در ابتدای امر باید در همان ۸۰ درصد اقتصاد داخلی قدرتمند شویم، همانگونه که افزایش توان نظامی، امنیت کشور را حفظ کرده و موجب قدرتمند شدن کشور شده و در نتیجه دشمن نمیتواند ایران را مورد حمله نظامی قرار دهد از نظر اقتصادی نیز باید آنقدر قوی شویم که دنیا قبول کند قدرت اقتصادی ایران یک واقعیت غیرقابل انکار و حقیقتی است که نمی توانند از تعامل با آن چشم پوشی کنند. قطعا همه دنیا میدانند که جمهوری اسلامی ایران به دنبال بهره برداری ظالمانه و مطالبات استکباری از جهان نیست بلکه ایرانیان نشان دادهاند که به دنبال زندگی سالم، انسانی و توام با اخلاقیات هستند و هیچ گاه زیر بار ظلم و جور دیگران نمیروند بنابراین در چنین شرایطی که فعلا تحت فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا هستیم باید از ظرفیت اقتصادی کشور به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و با برقراری ارتباط اقتصادی و تعاملات تجاری با کشورهای همسایه اقتصاد کشور را در مسیر رشد قرار دهیم هر چند رشد اقتصادی و افزایش تعامل تجاری با کشورهای همسایه و فرا منطقه وابسته به ارتقای کیفیت و کمیت تولید محصولات ایرانی است.
برای عبور از مساله فقر که بسیاری از خانوادههای ایرانی را تحت فشار قرار داده چه باید کرد؟ما در این برهه حساس اقتصادی که متاسفانه جمعیت زیادی از کشور زیر خط فقر زندگی میکنند از مجلس تا دولت باید در کنار سایر ارگانها و نهادها به دنبال راهکار درست برای حل مشکلات اقتصادی باشیم. برای استفاده از ظرفیت بزرگ اقتصاد کشور باید چاره اندیشی شود. خوشبختانه اقتصاد ایران در حوزه انرژی از ظرفیت بسیار بزرگی برخوردار است. ما روزانه حدود ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت و گاز تولید میکنیم که بخش اعظم انرژی در داخل مصرف می شود در حالی که برای رشد اقتصادی و کاهش فقر باید در مصرف انرژی صرفه جویی بسیاری داشته باشیم، قطعا مقدار مصرف کنونی انرژی کشور به اقتصاد کشور آسیب زده است، لذا مدیریت مصرف بسیار واجب است تا با افزایش صادرات نفت، برق و گاز به کشورهای همسایه ظرفیت های اقتصادی کشور را افزایش دهیم. قطعا ایران دارای چنین ظرفیتی است که ۴۰۰ میلیون جمعیت را تحت پوشش صادرات انرژی خود قرار دهد. قیمت پایین انرژی در ایران در برابر قیمت بالای انرژی در میان همسایگان ما میتواند موجب رشد صادرات انرژی به کشورهای همسایه شود. بنابراین صرفه جویی سوخت و انرژی در کشور بسیار مهم است البته تحقق صرفه جویی نیازمند به مدیریت و بهینهسازی مصرف است.
سیاستهای اقتصادی دولت را تا چه اندازه در افزایش فقر موثر میدانید؟متاسفانه آنچه موجب شده بخش عظیمی از ملت ما به فقر گرفتار شوند و زیر خط فقر زندگی کنند نوع سیاستهای پولی و مالی اتخاذ شده است. بنده به این موضوع تاکید دارم که سیاستهای پولی و مالی به کار گرفته شده به جای اینکه فقر زدایی کند، فقر زایی کرده است! با اینکه منابع حمایتی از فقرا که به نهادهایی چون کمیته امداد امام و بهزیستی داده میشود، منابع یارانه نقدی و معیشتی که به ۷۶ و ۶٠ میلیون نفر جمعیت کشور داده میشود منابع بزرگی است اما نه تنها فقر برطرف نشده بلکه فقر گسترش یافته است. اگر منصفانه گسترش فقر را مورد بررسی قرار دهیم در می یابیم که سیاستهای غلط دولتها مهمترین عامل این موضوع بوده است. کسری بودجه دولت که امسال ظاهراً به ۲۰۰ هزار میلیارد رسیده کسری بسیار عجیبی است، کسری که باید از بودجه کشور حذف شود زمانی کسری بودجه نخواهیم داشت که منابع و مصارف مدیریت شده باشد یعنی به اندازه ضرورتها و نیازهایمان هزینه کنیم، در حالی که هزینه کردهای دولت در شرایط جنگ اقتصادی همانند دوران درآمدهای سرشار است با اینکه دولت می تواند از بسیاری ریخت و پاش ها چشم پوشی کند اما همچنان بیمحابا خرج می کند. قطعا برای جلوگیری از ریخت و پاش های غیر ضروری مجلس محترم باید با تخصیص درست درآمدها و توجه به این موضوع مهم درآمدهای کشور به گونه ای تخصیص داده شود که هزینههای غیر ضروری حذف شود، این مساله نکته مهمی است که باید توجه صد درصدی به آن شود.
استقراض دولت از بانک مرکزی تا چه میزان در افزایش تورم تاثیر گذار است هر چند دولت این موضوع را عملا رد می کند؟متاسفانه یکی از راه هایی که دولت آقای روحانی برای تامین بودجه خود در پیش گرفته است استقراض از بانک مرکزی است هر چند آقای روحانی اخیراً گفته که دولت در پی استقراض از بانک مرکزی نیست اما ما دو نوع استقراض داریم مستقیم و غیرمستقیم، دولت آقای روحانی در حال استقراض غیر مستقیم است. وقتی که ۱۲ درصد از سهم صندوق توسعه ملی را یکجا در بودجه به دولت میدهند و این منبع مالی از صندوق توسعه ملی برداشت شده همان روش غیر مستقیم استقراض است چرا که بانک مرکزی پول را از صندوق توسعه ملی میگیرد و به بانک مرکزی می دهد که بانک مرکزی از حسابی که مربوط به صندوق توسعه ملی پرداخت میشود پول را به حسابی که مربوط به ذخایر خود است اضافه میکند بنابراین در این چرخه شاهد افزایش نقدینگی خواهیم بود. رشد نقدینگی که از این طریق ایجاد می شود ۷ برابر خود را بازتولید میکند و رشد نقدینگی را به شدت افزایش می دهد. اخیراً نیز با موافقت رهبر معظم انقلاب یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی برداشت شد، بانک مرکزی این مبلغ را برای فروش به مردم و جمع آوری نقدینگی وارد بازار نکرد، بلکه از حسابی به حساب دیگری منتقل کرد بنابراین درآمدهای خارجی بانک مرکزی که به آن ذخایر خارجی بانک مرکزی می گویند به وسیله افزایش پایه پولی موجب رشد نقدینگی شده است. افزایش نقدینگی بدون پشتوانه تولید تورمزا است و اینگونه است که مردم با تورم بیشتر روز به روز فقیرتر می شوند و افراد بیشتری زیر خط فقر قرار میگیرند. بیتردید اگر تورم کاهش چشمگیری بیابد به کارگران و کارمندان با درآمدهای ثابت فشار مالی و معیشتی وارد نمیشود اما افزایش تورم سفره طبقات متوسط و ضعیف جامعه را هر روز کوچک تر و درآمد صاحبان ثروت های بزرگ را افزایش داده است. قطعا روشهای مدیریتی و سیاستهای فقرزای دولت باید کنار گذاشته شود. سال گذشته ۳۱ درصد افزایش نقدینگی داشتهایم دولت باید به این پرسش بسیار مهم پاسخ دهد که بین این میزان افزایش نقدینگی با رشد تولید چه نسبتی وجود دارد؟ قطعا مسیر سیاست گذاریهای اقتصادی کشور باید اصلاح شود چرا که تداوم این مسیر به معنای افزایش روزانه فقرا و ثروتمندتر کردن برخورداران جامعه است. جای تاسف دارد که در نظام اسلامی تنها ۲ تا۳ دهک وضعیت مالی بسیار مطلوبی دارند و بین ۷ تا ۸ دهک زیر خط فقر زندگی می کنند، مسلما مجلس شورای اسلامی باید موضوع رفع فقر اقتصادی را اولویت کاری خود قرار دهد بنده هم میتوانم برای رفع این چالش جدی به نمایندگان مجلس مشاوره دهم تا در چهار سال آینده بتوانیم تورم را مهار کنیم و مانع رشد نقدینگی شویم که تولیدی پشتوانه آن نیست. قطعا مجلس شورای اسلامی باید توزیع عادلانه و منصفانه درآمد را بین همه مردم یک اولویت کاری قرار دهد و با توجه تام به موضوع تولید که شعار امسال است و مقام معظم رهبری همواره بر افزایش تولید تاکید خاصی دارند موضوع حل مسائل و مشکلات کشور را در دستور کاری خود قرار دهند.
تعریف پایههای جدید مالیاتی آیا کمکی به رفع کسری بودجه دولت میکند؟دولت میتواند بخش قابل توجهی از کسری بودجه خود را از طریق مالیات جبران کند البته نه اخذ مالیات از کارگران و کارمندان و فشار بیشتری به آنها وارد کردن، بلکه با تعریف پایههای مالیاتی که در دنیا جواب داده از فراریان مالیاتی و صاحبان درآمدهای بالا و دلالان مالیات کسب کند. بنده بر روی مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر مجموع درآمد بسیار تاکید دارم چرا که براساس تجربه جهانی اخذ مالیات از این پایههای مالیاتی جواب داده و اگر در ایران هم پیاده شود بخش قابل توجهی از مشکل کسری بودجه دولت که باعث تورم و فقر مردم می شود حل خواهد شد.