استاد اقتصاد دانشگاه شاهد:
به ترامپ سیگنال میدهند که تحریمها موثر بوده است
بین ۵ تا ۱۰ درصد مشکلات ناشی از به تحریم هاست، لذا همین اندازه را می توان به گردن آقای ترامپ انداخت. عدم بازگشت ارز به داخل، شاید از جهاتی تقصیر دولت آمریکا باشد اما اشکالات رفع نشده و بی تفاوتی های دولت در چند سال گذشته در تدوین مقررات لازم برای بازگشت ارز به کشور را نمی توان به آمریکا نسبت داد. دولت باید بپذیرد بیش از ٩٠ درصد مسائل و مشکلات ما ناشی از کم کاری خود دولت است،
نسیم آنلاین ؛ ساحل عباسی: بار اول نیست که آقای روحانی حل نشدن مشکلات اقتصادی کشور را به گردن آمریکا و تحریم ها می اندازد. شنیدن این قصه از زبان رئیس جمهوری که در هفت سال گذشته در تلخی ها و نداری ها و جنگ داخلی اقتصادی که خود دولت با بها دادن به دلالان و محتکران، رانت خواران و ویژه خواران ایجاد کرده لبخند می زند و انگار که انگار انتخاب مردمی است که هفت سال است اسیر بی عملی یا بد عملی دولت شده اند. شاید آقای روحانی تعجب نکند که ملت از آنچه به گردن آمریکا انداخت تعجب نکردند، نه اینکه می دانستند تمام آنچه بر سر اقتصاد ما خراب شده از سوی آمریکاست، چون به بی همتی و بی همیتی دولت آشنا بودند باز هم متعجب نشدند که چرا آقای روحانی در برابر مردمی که با گرانی ها دست و پنجه نرم می کنند آنقدر خونسرد عمل می کند و آمریکا را مقصر نشان می دهد، در هر صورت مردم می دانند مقصر واقعی کیست، لذا نیازی به آدرس دهی آقای رئیس جمهور ندارند. مهدی موحدی بکنظر استاد دانشگاه شاهد و عضو اندیشکده مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در این گفت و گو سخنان آقای روحانی را تحلیل کرده است.
عملکرد آقای روحانی تا چه اندازه قابل نقد است؟
اگر بخواهیم عملکرد اقتصادی نظام اسلامی ایران را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بررسی کنیم، قطعا تمام دولت ها به اشکال مختلف قابل نقد هستند، اما اگر عملکرد دو دوره دولت آقای روحانی را نقد کنیم، می توان گفت آقای روحانی بر مبنای این ایده مرکزی وارد انتخابات شد. به عبارت دیگر آقای روحانی رئیس جمهور شدن خود را با این ایده به مردم تحمیل کردند که: من تمام مشکلات شما را به واسطه پیوندی که با دنیا برقرار می کنم حل خواهم کرد. تمام کسانی که به آقای روحانی رای دادند با همین نیت، این فرد را برای اداره دولت برگزیدند، چرا که فکر می کردند یا از آقای روحانی توقع داشتند که با برقراری ارتباط با خارج و جهان بین الملل، از حاصل این ارتباط فضای با ثبات سیاسی را ایجاد کند تا به تبع فضای با ثبات سیاسی، فضای اقتصادی نیز بهره مند شود ومردم روزهای خوبی را در آینده اقتصاد کشور تجربه کنند. اما این تجربه از همان ابتدا ایراد داشت و مشخص بود که این ایده به سرعت با شکست مواجه می شود.
از چه جهت، به دلیل سابقه آمریکا در پیمان شکنی های بین المللی؟
این هم می تواند باشد، اما از این جهت که وقتی شما به عنوان یک نظام یا یک دولت مستقر، اصل فعالیت خود را بر ثبات سیاسی می گذارید، وقتی با قدرت برتر از خود که دست بالاتری نسبت به به موقعیت شما دارد، وارد معامله می شوید و برای گرفتن موافقت این طرف، حاضرید هر آنچه که دارید را در معامله سیاسی بدهید تا چیزی به دست بیاورید، در واقع به دشمن آدرس می دهید که ببین من در نقطه ضعف هستم و چون قدرت چانه زنی بالایی ندارم پس، هر آنچه بر من تحمیل کنید چاره ای غیر از پذیرش آن ندارم. از همان ابتدای کار با این ایده مشخص بود دولت کاری برای اقتصاد از پیش نمی برد. البته آقای رئیسجمهور سال گذشته هم به صراحت به منتقدان خود گفتند که آقایانی که از من انتظار دارید کشور را بدون ارتباط با خارج اداره کنم، به آنها می گوییم که من بدون ارتباط با دنیا که ( البته منظور آقای روحانی از دنیا، دنیای غرب است)، بلد نیستم کشور را اداره کنم، آقای روحانی به صراحت به این موضوع اشاره کرد که نمی تواند کشور را بدون آمریکا اداره کند، لذا می توان گفت آن ایده مرکزی به ثمر ننشست.
چه اتفاقی رقم خورد که ما به این ایده رسیدیم و مردم مجبور شدند به این ایده ناکارآمد رای بدهند؟!
این مساله از همان زمانی شروع شد که دولت های مستقر به مطالبات مقام معظم رهبری درباره عدم خام فروشی نفت بی توجهی کردند. از سال ۷۲ که مقوله نفت و درآمدهای نفتی باید از بودجه کنده می شد تا بودجه مستقل از درآمدهای نفتی تدوین می گشت، از سال ۷۲ که رهبر معظم انقلاب به این نکته اشاره دارند ما روز به روز بیشتر به درآمدهای خام فروشی نفت و به ارزهای نفتی محتاج شدیم، روز به روز وابستگی ما به نفت بیشتر شد. وقتی وابستگی به نفت افزایش می یابد، با هر شوک اقتصادی یا سیاسی با کاهش قیمت نفت، خلل در عرضه یا تحریم و عدم فروش نفت، اقتصاد به شدت به هم می ریزد. یعنی عملاً به چیز دیگری در بیرون یعنی به درآمدهای نفتی وابسته شدیم. وابستگی ایجاد شده به دشمن، سیگنال می دهد که اقتصاد ما به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد، با افزایش یا کاهش قیمت و تقاضا کاملا متاثر می شود، بنابراین ما نمی توانیم یک کشور مستقل باشیم.
اما نمی توان بحث ارتباط با جهان را نفی کرد؟
بله قطعا ما و هیچ کشوری در دنیای امروز نمی تواند به صورت کاملاً خودکفا و بی نیاز از همه ی دنیا باشد، بنابراین ارتباط با دنیای خارج به هیچ وجه نفی شدنی نیست، بلکه به سمت برون گرایی بیشتر با فکر و اندیشه باید حرکت کرد، اما ناظر به اینکه وابستگی به نفت، تمامی شریان های حیاتی اقتصادی کشور را وابسته به دیگران نکند. به هیچ وجه نباید شریانهای اساسی اقتصادی و سیاسی کشور در دست دشمن قرار بگیرد چون اگر چنین اتفاقی بیفتد کشور به شدت صدمه می بیند. ما از سال ۷۲ به جای اینکه از درآمدهای نفتی عبور کنیم، روز به روز به بیرون وابسته تر شدیم، سال ۹۷ هم با زمین خوردن برجام عملاً تمام آرزوهای اقتصادی دولت به باد رفت. در آن سال مقام معظم رهبری با ارسال نامه ای به رئیس جمهور و سازمان برنامه و بودجه، خواستار اصلاح ساختار بودجه شدند، تا یا اصلاح ساختار بودجه وابستگی به نفت تمام شود، اما دولت به این موضوع توجه نکرد و بودجه با کسری های بزرگ بسته شد. پولی شدن کسری بودجه هیچ ثمره ای جز افزایش تورم، بالا رفتن نرخ دلار و نابسامانیهای کنونی نداشت. ثمره بی عملی دولت خود را در سال جاری و همچنین سال آینده بودجه ای با کسری فراوان را به اقتصاد تحمیل کرد که مشکلات بسیاری ایجاد کرده لذا آقای روحانی به مردم آدرس غلط می دهد، بهتر است آدرس کاخ ریاست جمهوری دولت خود را به مردم بدهد تا کاخ سفید! دولت بودجه را با درآمد آرایش می کند، در صورتی که درآمد لحاظ شده واقعی نیست. اوراق مشارکتی که توزیع می شود به سمت پولی شدن کسری بودجه میرود. دولت حتی نتوانست درآمدی از محل فروش اموال به دست بیاورد، از سوی دیگر دولت برای اخذ مالیات هیچ برنامه مدون و قابل قبولی ارائه نکرد، در نتیجه می توان گفت سال ۱۴۰۰ هم به نوعی با همین اشکالاتی که در سال جاری با اقتصاد داشتیم کشور اداره می شود، بنابراین دولت همچنان در همان اشکالی که از سال ۷۲ مطرح بود باقی مانده و هیچ راهحلی برای آن اتخاذ نکرده است. حالا به دنبال این است که مشکلات را به گردن آقای ترامپ و کاخ سفید بیاندازند!
چند درصد مشکلات اقتصادی کشور ناشی از تحریم ها و سیاست های کاخ سفید است؟
بین ۵ تا ۱۰ درصد مشکلات ناشی از به تحریم هاست، لذا همین اندازه را می توان به گردن آقای ترامپ انداخت. عدم بازگشت ارز به داخل، شاید از جهاتی تقصیر دولت آمریکا باشد اما اشکالات رفع نشده و بی تفاوتی های دولت در چند سال گذشته در تدوین مقررات لازم برای بازگشت ارز به کشور را نمی توان به آمریکا نسبت داد. دولت باید بپذیرد بیش از ٩٠ درصد مسائل و مشکلات ما ناشی از کم کاری خود دولت است، نباید درد اقتصاد بیماری که با مدیریت شما به این روز افتاده را به دولت آقای ترامپ حواله کنیم.
آیا سخنان آقای رئیس جمهور کردن به نوعی گرا دادن به آقای ترامپ نیست که تحریم های شما درست عمل کرده و به ثمر نشسته است؟
بله. کاملاً نشان دادن نقطه ضعف به دشمن است. وقتی که رئیس جمهوری اینگونه سخن می گوید به آقای ترامپ می گوید درباره تحریم اقتصادی ایران خوب عمل کردید و به همین شکل می توانید ادامه بدهید، چون شما موفق شدید. موقعی که دولت مسئولیت خود را نمیپذیرد و به آمریکا حواله می دهد، به معنی دستمریزاد گفتن به اقدام تحریمی آقای ترامپ است.
آیا می توان گفت رئیس جمهور آب پاکی روی دست ملت ریخته ، به صورت تلویحی به مردم گفت نباید منتظر اقدامات بعدی دولت باشید؟
معظم رهبری در جلسه هیئت دولت اوایل شهریور ماه به دولت گفتند سه تا صد روز و یک ۶۵ روز در پیش رو دارید. در حالی که انتظار می رفت دولت به این موضوع به شدت اهمیت بدهد، اما دولت به مردم پیام داد که این است که کاری برای آنها نمی توانیم انجام دهیم. رئیسجمهوری که خود را مصون از پاسخ گویی به مجلس می داند و می داند در وضعیت بحرانی کشور کسی او را مواخذه نمی کند یا حق ندارد مواخذه کند، و فقط از خود سلب مسئولیت می کند، نه تنها سلب مسئولیتی که به نوعی کمترین ضرر را داشته باشد، حتی بیشترین ضرر را وارد می کند. یعنی عملاً به دشمنان ما در خارج از کشور پیام می دهد که الان چگونه باید اقدام کنند و این اقدام را تا چه سطحی می توانند جلو ببرند. از سوی دیگر دولت به بازار و دلالان سیگنال داد که بازار برای هر گونه سوء استفاده در اختیار آنهاست. وقتی رئیس جمهور می گوید می دانم ۷٠ درصد معامله کنندگان بازارهای مختلف دلالان هستند، باید بداند با این سخنان سیگنال به دلالان می دهد که تمام مشکلات را گردن آمریکا می اندازم، لذا می توانید از وضعیت اسفناک به سود خود استفاده کنید. جای تاسف دارد که اعلام شود دولت نظاره گر وضعیت اسفناک اقتصاد است و به مردم پیام داد که نسبت به آینده خوشبینی نداشته باشید.