۸۰درصد رایدهندگان کاری به جناحها ندارند
هرچه از زمان اعلام اسامی هفت نامزد مورد تایید شورای نگهبان به سمت 28خرداد حرکت میکنیم ضرورت مطالعه افکارعمومی - افکارسنجی و نظرسنجی - بیشتر مورد توجه داوطلبان سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری و هواداران نامزدها قرار میگیرد تا جایی که برخی معتقدند با توجه به این اصل که در ایران ما شاهد تنوع اقوام و خردهفرهنگهای مختلف و وجود طبقات و گروههای گوناگون هستیم باید در ایام تبلیغات، روزانه اقدامات نامزدها مورد بررسی قرار گیرد.
2 دلیل عمده عدم مشارکت در انتخابات 1400
ما از شهریور تا هفته گذشته، هفت نظرسنجی داشتهایم که بهصورت تلفنی انجام شده و از هفته جاری یعنی ۹ خرداد ۱۴۰۰ کارهای حضوری را نیز آغاز کردیم و تا روز انتخابات سه چهار نظرسنجی حضوری هم خواهیم داشت و در کنار آن نظرسنجیهای تلفنی را نیز انجام میدهیم. در واقع ما برای پیشبینیهای ایام تبلیغات، بیشتر از نظرسنجیهای حضوری استفاده خواهیم کرد و نظرسنجیهای تلفنی در این ایام بیشتر برای ما جنبه اعتبارسنجی و روششناختی آن مهم خواهد بود.
بزرگترین چالشی که در نظرسنجیها داشتهاید چه مواردی بوده و طبق نظرسنجیها، مهمترین دلیل افرادی که نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند، چیست؟
این موضوع دلایل متعدد دارد اما دو دلیل نسبت به بقیه موارد اهمیت بیشتری دارد و پاسخگویانی که میگویند ما در انتخابات شرکت نمیکنیم به آن استناد میکنند. اولین عامل، وضعیت نامناسب اقتصادی و دومین دلیل نیز نبود چشمانداز مثبت و امیدواری برای بهبود وضعیت در دولت آینده است. به عبارت دیگر، وضعیت بد اقتصادی وجود دارد و ناامیدی از بهبود اوضاع هم به آن اضافه شدهاست. از اینرو بخش مهمی از کسانی که مشارکت نمیکنند، معتقدند هر فردی که انتخاب شود بازهم تفاوتی ندارد.
نامزدها چشمانداز مثبتی برای بهتر شدن وضعیت موجود ارائه کنند
در نظرسنجی نمیتوان این موضوع را مستقیم از مردم پرسید؛ چرا که ما باید در نظرسنجی افکارعمومی را تحلیل کنیم و سؤالات روشن بپرسیم که نیاز به تحلیل پاسخگو نباشد، لذا آنها مهمترین دلایل خود را بهطور مثال برای عدم شرکت در انتخابات مطرح میکنند و تحلیلگران باید روی این پاسخها نظر بدهند که اکنون باید چه کار کرد.
مثلا وضعیت اقتصادی در ظرف مدت کوتاهی درست نخواهد شد. از سوی دیگر ناامیدی از وضع موجود نیز تنها در صورتی بهبود پیدا میکند که نامزدها چشمانداز مثبتی درباره بهتر شدن وضعیت موجود ارائه کنند. اگر در این ایام تبلیغات، ناامیدی به واسطه برنامه نامزدها کم شود شاید شرایط فرق کند. اما صحنه فعلی انتخابات چنین چیزی را نشان نمیدهد.
مردم دیگر با برنامههای پوپولیستی نامزدها اغوا نمیشوند
اگر نامزدها با برنامههای واقعی و کاربردی به عرصه بیایند آیا این موضوع میتواند در بهبود نظر کسانی که معتقد به عدم شرکت در انتخابات هستند، موثر باشد؟
بله، در حال حاضر برنامههای پوپولیستی دیگر بین مردم خواهان ندارد و این گونه موضوعات در وضعیت فعلی اثرگذار نیست. در حال حاضر شعارهای بزرگی داده میشود و مثلا میگویند در ظرف چند ماه کارهای بزرگی میکنیم اما اینها دیگر برای مردم باورپذیر نیست، چرا که از سالهای گذشته این موضوعات را شنیده و دیدهاند که چنین مسائلی دیگر شدنی نیست، بنابراین مردم با برنامههای پوپولیستی نامزدها اغوا نمیشوند. مردم در حال حاضر باید باور کنند یک کاندیدا شعار نمیدهد و پیشنهادهای واقعی برای اصلاح وضع موجود دارد، لذا شعار دادن درباره کارهای نشدنی نمیتواند افراد را برای رای دادن ترغیب کند.
نظرسنجی جدید درباره گرایش افراد مردد
درباره نظرسنجی که پیرامون رای به افراد مشخص میشود، آیا دلیل این موضوع که چرا مردم به برخی ترغیب بیشتری دارند هم مشخص است؟
خیر ما اصلا نپرسیدیم چرا شما به این افراد رای میدهید، اما مشخص بود درصد قابلتوجهی کاندیدای خود را انتخاب نکردهاند. سوال مهم این است کسانی که نامزد نهایی خود را مشخص نکردهاند در حال حاضر بیشتر به چه کسی گرایش دارند از این رو این سوال را در نظرسنجی جدید خود که تا چند روز آینده منتشر خواهیم کرد، میپرسیم.
در واقع ما از سوال شوندگان میپرسیم اگر همین امروز انتخابات برگزار شود شما بیشتر به کدام یک از نامزدها تمایل دارید؛ لذا نتایج این نظرسنجی تا آخر هفته جاری منتشر خواهدشد.
با توجه به این که رهبر انقلاب تاکید کردند مشارکت مردم ربطی به این اسم یا آن اسم ندارد و مردم به دنبال فردی هستند که اراده و کارآمدی بالا برای حل مشکلات داشتهباشند. به طور مشخص بفرمایید برای عملیاتی کردن این موضوع در جهت افزایش مشارکت چه اقداماتی باید انجام داد؟
برخی از مردم معتقدند وضعیت اقتصادی ما باید خوب شود و آنها کار واقعی و موثر میخواهند اما بخش قابلتوجهی از مردم نیز چنین اراده و توانی را در گزینههای فعلی نمیبینند.
همه ما با این صحبت رهبر معظم انقلاب که مردم از نامزدها و رئیسجمهوری آینده کار میخواهند موافق هستیم و طبق نظرسنجیها اقتصاد و عدالت در همه حوزهها و در راس آن در حوزه اقتصادی برای مردم بسیار پررنگ و مهم است اما اینکه آیا در بین گزینههای فعلی فردی را میبینند که بخواهد به این نیازشان پاسخ دهد، پاسخ من بر اساس نظرسنجیها این است که بخشی زیادی از کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند، فعلاچنین فردی را بین کاندیداهای فعلی نمیبینند.
در سال ۹۲ امید مردم برای تغییر بالا بود
با توجه به نظرسنجیها در سالهای گذشته وضعیت نارضایتیها در انتخابات قبل به چه صورت بوده، ضمن اینکه در برخی انتخابات گذشته آقایان احمدینژاد و هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت شدند.
در سال ۹۲ مردم از دولت آقای احمدینژاد به شدت ناراضی بودند، اما متغیری که در آن دوره در نظرسنجی وجود داشت امید به آینده بود؛ به این معنا که وقتی ما از مردم میپرسیدیم شما چقدر برای اصلاح وضعیت در دوره بعدی امید دارید، درصد قابلتوجهی از مردم در سه ماهه اول دولت آقای روحانی و آبان 92 گفتند حتما در دولت آقای روحانی وضعیت بهتر خواهدشد و در همان مقطع 48درصد مطرح کردند ما امید بسیار زیادی داریم که دولت آقای روحانی موفق باشد و ۲۵درصد گزینه تا حدودی را برای امیدواری مطرح کردند؛ بنابراین با وجود مشکلات در سال ۹۲ امید مردم بالا بود.
یعنی مردم با توجه به گزینههای آن دوره احساس کردند میتوان امیدوار بود و بعد از اینکه آقای هاشمی رد صلاحیت شد به دلیل حمایت ایشان از آقای روحانی به سمت رئیسجمهور فعلی رفتند اما حالا بخش مهمی از مردم به این نتیجه رسیدهاند ما اصلاحطلب و اصولگرا را آزمودهایم.
نارضایتی از دولت آقای احمدینژاد در سه سال پایانی بسیار افزایش پیدا کردهبود، یعنی ما هرچه از سال ۸۸ دورتر شدیم میزان نارضایتی از عملکرد آقای احمدینژاد نیز افزایش یافت تا اینکه در سال ۹۲ مردم نسبت به آینده امیدوار شدند و تا چند ماه پس از انتخابات نیز امیدشان بسیارزیاد بود اما در حال حاضر درصد کسانی که فکر میکنند در دولت آینده وضعیت بهتر میشود بسیار کمتر شدهاست.
مجموع گرایش اصولگرا و اصلاحطلب بین مردم زیر 20 درصد
در حال حاضر یکی از نتایجی که ما در نظرسنجیها به آن رسیدهایم این است که میزان تمایل مردم به گرایشهای سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا بهشدت کاهش پیدا کردهاست؛ به طور مثال مجموع گرایش اصولگرا و اصلاحطلب در آخرین نظرسنجی تلفنی به زیر ۲۰درصد رسیده که البته ممکن است در نظرسنجی حضوری مقداری از این بالاتر باشد در حالیکه سال ۹۶ و نزدیک انتخابات این عدد حدود ۴۳درصد بودهاست. لذا این موضوع نشان میدهد تفاوت الان با سال ۹۲ این است که بخشی از مردم چشمانداز و امید مثبتی برای تغییر ندارند.
آیا در این نظرسنجیها مشخص است این نارضایتی چند درصد به عملکرد دولت فعلی باز میگردد؟
با توجه به این نظرسنجی آیا ما در انتخابات پیش رو شاهد شکل گیری دو قطبی خواهیم بود ؟
با توجه به فضای رقابتی که تاکنون وجود نداشتهاست احتمال چنین نکتهای را هم ضعیف میدانم؛ چرا که اختلاف رأی آقای رئیسی با بقیه بسیار زیاد است و فضای رقابت فعلی داغ نیست. به همین دلیل باید تا زمان مناظرهها منتظر باشیم ببینیم چه اتفاقی میافتد؛ بنابراین چنین شواهدی حداقل تا الان وجود ندارد.
آیا ممکن است آمار درباره گرایش به نامزدها تا زمان انتخابات تغییر کند؟
گرایش کماکان به سمت آقای رئیسی است و تقریبا نصف کسانی که هنوز در مورد گزینه انتخابی به قطعیت نرسیدهاند، آقای رئیسی را مطرح میکنند؛ یعنی شواهد نشان میدهد حتی کسانی که نسبت به نامزدها دچار تردید هستند، رایشان فعلا بیشتر به سمت آقای رئیسی است.