الگوی حمایتگری یا الگوی جهادی
حمایتگری اجتماعی با استفاده از ابزارهای مختلف بهدنبال کاهش درد فقر و ریشهکنی فقر در اجتماع است و از ابزار حمایتگری برای شنیدهشدن صدای فقرا در جامعه استفاده میکند.
محمد قدیمی: مبارزه با فقر و حمایت از اقشار محروم یا آسیبدیده، در اکثر کشورهای دنیا بهنوعی مورد توجه گروههای مختلف قرار دارد و الگوهای مختلفی برای انجام آن ارائه میشود. یکی از این الگوها، الگوی حمایتگری است که در کشورهای مختلفی مورد توجه و استفاده قرار گرفته است. آنچه در این یادداشت آمده، صرفا بیان و توصیف این الگوی کمترشناختهشده فارغ از ارزشها، عقاید و نیتهای دینی یا انگیزههای غیردینی (درحالت مطلوب بهخاطر حس انساندوستی و همنوعدوستی و حس کمکرسانی) در کشور ایران جهت کنشگری و فعالیت گروهها، انجمنها و سازمانهای مردمنهاد برای کاهش آسیب وارده به اقشاری است که بهدلیل محرومیت ناشی از ویژگیهای جسمی و ذهنی یا عوامل طبیعی رخ داده مثل سیل و زلزله یا فشارهای اقتصادی-اجتماعی، خانوادگی و دولتی به وجود آمده است. در بخشهای بعدی یادداشت به تفصیل الگوی مطلوب مبارزه با فقر در بستر انقلاب اسلامی مطرح خواهد شد.
مقدمه؛ اهمیت پدیده فقر برای دولتها
موضوع فقر در ادبیات اقتصادی مغربزمین تا پیش از جنگ جهانی دوم مستقیما مورد توجه کلاسیکهای علم اقتصاد نبوده است و تلاش علمی این نظریهپردازان عمدتا صرف یافتن راهحلهایی برای مساله سهمبری و تخصیص ثروت عمومی به طبقات یا افراد آن جامعه شده و کمتر به نابرابریهای اجتماعی در کلیت آن پرداخته شده است. در اوایل قرن19 آثار سوسیالیستهای اروپای مرکزی و مکتب تاریخی آلمان این نقص را جبران کرد بهخصوص اثر اقتصادی-سیاسی مارکس تا حدودی تغییر ذائقهای را از اقتصاد فردگرا به اقتصاد اجتماعی پیش برد که بهجای در بند بودن تحقق عدالت اجتماعی و به همراه آن رفع فقر و حرمان عمومی، دلمشغول حقوق از دسترفته طبقه کارگر، تقبیح سرمایهداری و برانگیختن احساسات عمومی درجهت حکومت پرولتاریا بود.
جریان مارکسیسم از اواسط قرن20 بهخاطر جنگهای جهانی بزرگ، موجب علاقهمندی مردم و نخبگان به مفهوم رفاه درقالب دولت رفاه با ابزارهای مالیات، بیمه و تامیناجتماعی برای توجه به اقشار کمدرآمد و کاهش فاصله طبقاتی مردم شد اما استفاده این مفاهیم در نهادهای بینالمللی تازهتاسیس نظیر بانک جهانی، با هدف دیگری صورت میگرفت: ارائه نقشهراه برای کشورهای نیمهاستعماری یا کشورهایی که تازه از زیربار استعمار شانه خالی کردهاند و هنوز طرحی برای اقتصاد خویش ننوشتهاند. سیاستهای اعلامشده اگرچه ظاهرا با هدف کاهش فقر و نابرابری به کشورهای توسعهنیافته یا درحال توسعه ابلاغ میشد، اما کوچکترین توجهی به فرهنگ و شرایط طبیعی و اجتماعی کشورها نداشت. این امر، نابسامانیهایی را در برنامهریزی اقتصادی این کشورها در پی داشت که نهتنها اوضاع اقتصادی آنها را عادلانهتر نکرد بلکه در مواقعی هویت اجتماعیشان را نیز چندپاره کرد.
ورود مردم در مبارزه با فقرو آسیبهای اجتماعی
علاوهبر دولت، نقش مردم نیز در جامعه خود در کاهش فقر و خدمترسانی به افرادی که از امکانات و تامین نیازهای اساسی خود محروم هستند، بسیار مهم و پررنگ است که برای ایفای نقش مردم در این عرصه زیرساختها و الگوهایی در غرب فراهم و ایجاد شده است که از مهمترین این ساختارها و زیرساختها میتوان به سازمانهای مردمنهاد یا همان سمنها اشاره کرد و همچنین درمورد الگو هم میتوان از الگویی که شاید کمتر در کشور ایران مورد توجه بوده است نام برد؛ الگویی برای مبارزه با فقر بهنام حمایتگری اجتماعی که حتی میتواند درقالب سمنها یا خیریهها یا کمپینها و... دیده شود که در کشورهای غربی اغلب متوجه اقشار و مخاطبان آسیبپذیر اعم از کودکان کار، کارتنخوابها، بیخانمانها، معلولان، سالمندان و... است.
هدف از حمایتگری
این نوع تلاش برای مبارزه با پدیده فقر بهدلیل پیچیدگی و چندبعدی بودن این پدیده، صرفا از رهگذر برنامهریزی نهادهای سیاستگذار و حاکمیتی یا از طریق بودجهریزی امکانپذیر نیست بلکه رویکرد این مبارزه از طریق مبارزه برای ساخت، تغییر سیاستها، قوانین و توزیع منابع و سایر تصمیماتی است که بر زندگی مردم اثر میگذارد. بهعبارت دیگر، حمایتگری اجتماعی بلندگو بودن صدای فقراست و اطمینان حاصل کردن از اینکه صدای آنها به سیاستمداران و قانونگذاران میرسد.
رویکردهای حمایتگری
درطول سالیان گذشته نسل سوم سازمانهای غیردولتی بهسمت استفاده از ابزارهایی برای تاثیر بر فرآیند سیاستگذاری حرکت کردهاند. این نسل از سازمانهای غیردولتی بهجای تکیه بر تامین خدمات رفاهی یا توسعه رفاهی یا توسعه محلی بهسمت اصلاحات سیاستگذارانه برای تامین منافع گروههای مورد حمایت خود حرکت کردهاند. اگرچه این نوع سازمانها اکثرا غیردولتی هستند، اما در برخی کشورها همچون ایالاتمتحده آمریکا قوانین، تاسیس آنها را از محل بودجه عمومی تسهیل میکند که این سازمانها اکثرا در دو سطح فردی و اجتماعی دست به حمایتگری میزنند.حمایتگری با دو رویکرد فردی و ساختاری انجام میشود که حمایتگری ساختاری را حمایتگری اجتماعی مینامند چراکه بیش از آنکه بهدنبال ارائه خدمات رفاهی به گروه هدف خود باشد یا آنان را توانمند کند، تاثیرگذاری بر فرآیند سیاستگذاری را بهعنوان رویکرد خود برگزیده است برای مثال این سازمانها از ابزارهای حمایتگری اجتماعی برای تدوین قانونهایی استفاده کرده که برای مثال در آن، سازمان شهرداری را موظف به تجهیز اتوبوسهای شهری، به بالابر ویلچر برای معلولان کردهاند که در نتیجه زندگی این شهروندان آسیبپذیر را بهصورت قابلتوجهی ارتقا بخشیدهاند.
نمونهای از کارکرد حمایتگری اجتماعی در جهان برای اقشار آسیبپذیر
• سازمان Child Poverty Action Network
از خانوادههای کمدرآمد که فرزند و مشکلات مالی دارند، طرفداری میکند. این مجموعه معتقد است هیچ کودکی نباید در فقر زندگی کند و هر کودکی سزاوار یک فرصت مناسب در زندگی است. طرفداران CPAN خواهان تغییر سیستماتیک در تمامی سطوح دولت به امید آیندهای هستند که در آن خانوادهها دیگر مجبور نباشند در فقر زندگی کنند. با بیان دلایل ریشهای فقر، این مجموعه میتواند آینده را به شیوهای مثبت تغییر دهد. حمایتگری به روشهای مختلفی اتفاق میفتد:
• داشتن تاثیر مثبت بر سیاست عمومی مربوط به مسائل موثر بر فقر در سطوح شهری، استانی و فدرال.
• پرداختن به مسائل فردی یا مسائل اجتماعی وسیعتر، به عموم مردم، سازمانها و سازمانهای مربوط به افرادی که فقر را تجربه میکنند.
• افزایش آگاهی از این واقعیت که فقر کودک در اینجا در کانادا، در انتاریو و بیشتر در بخش locally Renfrew وجود دارد.
• کار با افراد و آژانسها برای کسب اطمینان از اینکه خانوادههای کمدرآمد به این کمک نیاز دارند ازجمله خدمات، اقلام و...
اعضا همچنین برای کمک به کاهش حس بد خانوادههای ساکن در فقر از طریق آموزش دیگران درمورد موانعی که خانوادههای کمدرآمد با آن مواجه هستند و برای رفع افسانههای فقر کار و همکاری میکنند.
• سازمان World Vision
یک سازمان خیریه، توسعه و حمایت جهانی است که با کودکان، خانوادهها و جوامع آنها شریک میشود تا به رفع علل فقر بپردازد. با حمایتگری برای افرادی صحبت میکنند که با مشکل یا چالشی روبهرو هستند و اطمینان حاصل میکنند که صدایشان شنیده میشود. به دیگران میگویند بخشی از پاسخ باشند و برای یافتن راهحلهایی که نهتنها با نشانهها سروکار دارند بلکه با علل در ارتباطند هم عمل میکنند. «راهحل سریع» ممکن است وجود داشته باشد اما آنها دوام نخواهند آورد. با مشارکت جوامع، به آنها کمک میشود قویتر و سالمتر از قبل بشوند و والدین میتوانند امروز فرزندان خود را تامین کنند و دلایلی برای رویای آینده داشته باشند.
اقدامات صورتگرفته در کشور ایران
اگرچه سازمانهای غیردولتی در ایران تا پختگی کامل راهی پرفراز و نشیب دارند اما بسیاری از آنها حمایتگری اجتماعی را بهعنوان ظرفیتی اساسی در تامین منافع اقشار تحت پوشش خود میدانند. همچنین اقدامات صورتگرفته در ایران بهدلیل ناشناختهبودن این الگوی اجتماعی برای مبارزه با فقر بهندرت و بهصورت ناگفته و نامدون است که برای مثال برنامههایی در حمایت از بیخانمانها و کارتنخوابها توسط یکی از سمنها در ایران اجرا شد.
نمونههایی از سازمانهای غیردولتی در ایران با رویکرد حمایتگری اجتماعی
در ایران نمونههایی از حمایتگریهایی که وجود دارد مربوط به مخاطبهای خاصی است مانند سرطانیها، سالمندان و افراد داری بیماری خاص است و در ایران کمتر این الگو به مبارزه با فقر بهمعنای متعارف پرداخته است.
• موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان با نام اختصاری «محک»
از سال۱۳۷۰ و با شماره ثبت۶۵۶۷ درقـالب یک سـازمان غیرانتفاعی-غیردولتی با انگیزه والای کمک به همنوع فعالیت همهجـانبه خود را جهت حمایت از کودکان مبتلا بـه سرطان زیر ۱۶سال و خانوادههای آنـان آغاز کرده است. درطـول ۲۹سال فعـالیت، محک بـا بهرهگیری از کمکهای انساندوستانه مردم نیکوکار و همراهی مدیران نیکاندیش و تلاش پیگیر نیروهای داوطلب و موظف خود به موفقیتهای چشمگیری در حوزههای امور خیریه، درمان و تحقیقات دست یافته و به یکی از قطبهای درمان در خاورمیانه تبدیل شده است.
حمایت همهجانبه از کودکان مبتلا به سرطان و خانواده آنان در بخش حمایتی، درمان کودکان مبتلا به سرطان در ایران بهصورت یکپارچه و جامع در چارچوب استانداردهای ملی و بینالمللی و منشور حقوق بیمار با بهرهمندی از جدیدترین و کارآمدترین روشها و آخرین دستاوردهای علم پزشکی، ایجاد یک مرکز تحقیقات جهت انجام تحقیقات علمی در زمینه بیماری سرطان برای کشف علل بروز بیماری، روشهای تشخیص، غربالگری، پیشگیری و شیوههای نوین درمان، ماموریت این سازمان است. محک با برنامهریزی و سرمایهگذاری در حوزه آموزش پیشگیرانه و اطلاعرسانی میکوشد در کاهش نرخ ابتلا به سرطان کودکان در ایران مشارکت کند.
• موسسه غیردولتی گابریک
موسسه غیردولتی گابریک، سازمانی غیرانتفاعی برای اطلاعرسانی و حمایت از بیماران دیابت است. برگزاری دورههای آموزشی، انتشار کتب و جزوات آموزشی، حمایت مالی و غیرمالی از مبتلایان به دیابت و... بخشی از ماموریتهای این سازمان است. یکی از ماموریتهای اصلی این موسسه «حمایت از دیابت» است. براساس معرفی گابریک «دفاع از حقوق جامعه دیابتی ایران، یا مدافعهگری برای دیابت، بهعنوان یک خطمشی بنیادین از ابتدای سال۹۷ در دستورکار انجمن دیابت گابریک قرار گرفت. تلاش برای تسهیل شرایط زندگی با دیابت، کاهش هزینههای مدیریت و درمان، رفع تبعیضها و افزایش آگاهی عمومی پیرامون دیابت، ازجمله مسئولیتهایی است که گابریک برای تحقق حداکثری آنها برنامهریزی و تلاش میکند.»
• سازمان غیردولتی دیاران
طبق آمارهای سازمانملل متحد، ایران میزبان 1/1درصد از جمعیت مهاجران دنیاست. تعداد مهاجران حاضر در کشور ایران از بسیاری از کشورهای پیشرفته و بهاصطلاح مهاجرپذیر مثل سوئد، اتریش، هلند و... بیشتر است، اما انگار در ایران کسی توجهی به مساله مهاجرت ندارد.
دیاران بهخاطر جای خالی یک دیدگاه شکل گرفت: دیدگاهی مثبت به مهاجران و برای پاسخی به این چراها؛ چرا به مهاجران در ایران فقط بهعنوان یک تهدید نگریسته میشود؟
چرا گاهی اوقات اولیهترین حقوق انسانی مهاجران در ایران در نظر گرفته نمیشود؟ چرا آنها حق دریافت گواهینامه رانندگی ندارند؟ چرا حق مالکیت ندارند؟ چرا برای سفرکردن در داخل خاک ایران باید از وزارت کشور مجوز بگیرند؟ چرا حق استفاده از خدمات الکترونیک بانک را ندارند؟
دیاران ماموریت خودش را در دو سطح تعریف کرده:
1- تغییر نگرش نسبت به مهاجران در جامعه ایران
2- مطالعه آسیبشناختی قوانین مربوط به مهاجران در ایران
جمعبندی
همانطور که ملاحظه شد، الگویی که بسیاری از کشورهای دنیا برای کنشگری حرکتهای خودجوش و داوطلبانه مردم درجهت کمکرسانی و خدمترسانی انساندوستانه به همنوعان طراحی کردهاند و بر همین اساس به داوطلبان متقاضی، آموزش میدهند، الگوی حمایتگری اجتماعی است. حمایتگری اجتماعی در سادهترین شکل عبارت است از عملی که به اثرگذاری یا پشتیبانی از چیزی یا کسی منجر میشود. این الگو درقالب یک فرآیند راهبردی با دوره زمانی نامشخص (گاهی کوتاه و گاهی طولانیمدت) اجرا میشود و انجام اقدامات هدفمندی را ازسوی ذینفعان و تصمیمگیرندگان اصلی میطلبد. حمایتگری اجتماعی همیشه در نظر دارد بر خطمشیها، قوانین، مقررات و برنامهها در بالاترین سطوح تصمیمگیری در بخش عمومی و خصوصی تاثیر بگذارد.
یکی از موثرترین روشهای حمایتگری اجتماعی، ایجاد سازمانها و نهادهایی است که در زمینه پایان دادن به فقر و ایجاد تغییر، فعالیت و حمایتگری میکنند. این حمایتگری میتواند به روشهای مختلفی انجام شود؛ از تدوین برنامههای متنوع برای آموزش به افراد جامعه گرفته تا برگزاری گردهماییها یا برقراری ارتباط و تماس با یک مقام رسمی و تشویق او برای مبارزه با فقر در جامعه.
حمایتگری اجتماعی با استفاده از ابزارهای مختلف بهدنبال کاهش درد فقر و ریشهکنی فقر در اجتماع است و از ابزار حمایتگری برای شنیدهشدن صدای فقرا در جامعه استفاده میکند.
پینوشت:
در بخشهای بعدی این یادداشت به الگوی انقلاب اسلامی در حمایت از محرومان و مستضعفان و مقایسه آن با الگوی حمایتگری اجتماعی خواهیم پرداخت.