نشانههایی از یک تحول اساسی
کمتر از یک ماه پس از انتقال پیام رهبر معظم انقلاب به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه توسط محمدباقر قالیباف، مقالهای از کاظم جلالی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو در مجله «روابط بینالملل» وزارت خارجه روسیه به چاپ رسید و از در پیش بودن تغییرات قابلتوجه در سیاست خارجی ایران طی سالهای آینده و جایگاه همکاریهای راهبردی میان تهران و مسکو خبر داد.
تنها سه روز بعد از انتشار این مقاله و همزمان با سفر مشورتی جلالی به تهران، سفیر روسیه در تهران نیز پاسخ پوتین به پیام رهبر انقلاب را تقدیم علیاکبر ولایتی کرد.گرچه تاکنون هیچیک از طرفین جزئیاتی از پیامهای مبادله شده میان یکدیگر را فاش نکردهاند اما بررسی یادداشت جلالی در نشریه وابسته به وزارت خارجه روسیه، نشانههایی از تصمیم ایران برای اعمال تغییرات کلیدی در اهداف و شیوههای سیاست خارجی خود بهدست میدهد که با استفاده از آنها میتوان به درک صحیحتری از تحولات پیش روی منطقه و شیوه همکاریهای بینالمللی ایران دستیافت.
نشانههایی از یک تحول اساسی
سفیر ایران در مسکو در بخشی از یادداشت خود، تعرض به تمامیت ارضی، استقلال و توسعه ایران را سه حوزه بنیادینی دانست که آمریکا و متحدانش آن را هدف گرفتهاند. او همچنین در تحلیلی که به نظر میرسد برای اولین بار از سوی یک مقام رسمی جمهوری اسلامی بیان میشود، عربستان سعودی و امارات را در کنار اسرائیل و آمریکا بهعنوان تهدیدات موجودیتی جمهوری اسلامی تعریف کرده است؛ تعریفی که میتواند حاکی از تحول اساسی در محاسبات و درک جمهوری اسلامی از تحولات پیرامونیاش و بهتبع آن بروز تغییرات جدی در شیوه اجرای سیاست خارجی و دفاعی ایران باشد.
به نظر میرسد پس از نزدیک به هشت سال تلاش برای پیگیری رویکردی همکاریجویانه با غرب و همسایگان عرب خود، اکنون جمهوری اسلامی از یکسو شاهد تهاجمیتر شدن رفتار عربستان، امارات و همگرایی میان آنها و رژیمصهیونیستی و از سوی دیگر بازگشت اروپا به آغوش آمریکا به بهای قربانی نمودن تلاشها به منظور اعتمادسازی و همکاری است و شاید زمان تصمیم کلیدی برای آینده سیاست خارجی ایران رسیده باشد.
رویکرد ایران به شرق
اگر توافقنامه شراکت راهبردی ایران و چین را اولین نشانه کلیدی از رویکرد ایران به شرق و اجماع حاکمیت جمهوری اسلامی بر انتخاب شرکای راهبردی بر اساس نگاه بلندمدت به منافع ملی خود بدانیم، تعدد تماسهای دیپلماتیک میان ایران و روسیه و تبادل اخیر پیام رهبران دو کشور را میتوان گام دوم ایران درروند بازآرایی سیاست خارجی خود پس از اجماع بر سر تداوم خصومتجویی و عهدشکنیهای غرب دانست.
بعد از تجربه موفق تهران در همراه ساختن مسکو با خود برای مقابله با تهدیدات امنیتی ناشی از جنگ سوریه، اکنون ایران بهدنبال تکرار این تجربه و گسترش همکاریهای دو کشور در حوزههای گوناگون سیاسی، امنیتی و اقتصادی باهدف مقابله با تهدید مشترک غرب علیه این دو کشور است. موضوعی که ترور شهید سلیمانی توسط آمریکا برای مسکو نیز ملموستر و پراهمیتتر شد و رهبران روسیه را نیز از رفتار تهاجمی و بهدوراز هنجارهای سنتی روابط بینالملل غرب نگران کرد.
مسکو که تا پیش از این با تحریمهای محدود آمریکا و اروپا روبهرو شده بود، بعد از ترور شهید سلیمانی، سطح تقابل احتمالی خود را با آمریکا فراتر از فشارها و رقابتهای سنتی ارزیابی کرد. امری که صاحبنظران روس نیز با طرح این سؤال که آیا ایالاتمتحده ترور فرماندهان ارشد نظامی کشورها را نیز به یکرویه تبدیل خواهد کرد، نسبت به آن ابراز نگرانی کردند.
ایگور کوروتچنکو، کارشناس نظامی و سردبیر مجله دفاع ملی روسیه بعد از شهادت سردار سلیمانی در مقالهای با اشاره به فاصله کوتاه میان این ترور و رزمایش مشترک کمربند امنیتی دریا میان ایران، چین و روسیه نسبت به هنجارشکنیهای آمریکا هشدار داد و نوشت: بیایید چشمهایمان را باز نگهداریم. آمریکا بیپردهتر از همیشه به روشهای قتل و ترور متوسل شده است و ... ترور، بخشی از سیاست آمریکا برای مهار روسیه، چین و ایران است.
تهدیدات آمریکا و متحدانش برای روسیه
اکنون نیز یادداشت سفیر جمهوری اسلامی در مسکو که در میانه تبادل پیام میان رهبران دو کشور اتفاق افتاده، حاوی نشانههایی از تلاش ایران برای تفهیم تهدید موجودیتی آمریکا و متحدانش برای روسیه است. جلالی بخش عمده یادداشت خود را به شرح راهبرد چندبعدی آمریکا برای فشار به روسیه و تضعیف این کشور اختصاص داده و ضمن تشریح رویکردهای ایالات متحده علیه روابط ایران و روسیه، تضعیف ایران را تهدیدی علیه منافع ملی روسیه معرفی کند: آرزوی آمریکاییها این است که با بسترسازی روسهراسی در داخل ایران، نه تنها در دوران بقای نظام جمهوری اسلامی مانع عمیق شدن روابط ایران با روسیه نوین شوند، بلکه در حال بسترسازی برای روی کار آوردن دولتی غربی درصورت تحقق راهبرد تغییر حکومت در ایران (به خیال خام خودشان) هستند؛ دقیقا مشابه مدل گرجستان و تعطیلی سفارت روسیه در تفلیس.
این مقاله در ادامه به بررسی حوزههای مختلف تلاش آمریکا برای تخریب شراکت ایران و روسیه و بهخصوص موضوع تحریمهای غرب علیه دو کشور پرداخته و با تاکید بر آنکه این تلاشها تاکنون نتوانسته مانع توسعه همکاریهای نظامی، امنیتی و منطقهای ایران و روسیه شود، نسبت به رویکرد مستمر آمریکا در جلوگیری از تعمیق روابط اقتصادی و فرهنگی ایران و روسیه ابراز نگرانی کرده و تعمیق این روابط را راه موثر خنثیسازی تحریمهای آمریکا میداند.
امری که به نظر میرسد محور اصلی دوران تازه سیاست خارجی ایران را تشکیل میدهد. درواقع، محتملترین هدف تحرکات اخیر ایران در قبال روسیه را باید اعلام آمادگی تهران برای ورود به یک دوره شراکت راهبردی بلندمدت با تمرکز بر همکاریهای اقتصادی دانست؛ امری که مانند موضوع تفاهمنامه ۲۵ ساله شراکت راهبردی ایران و چین، با اطمینانبخشی به طرف مقابل درخصوص جدیت ایران برای ورود به همکاریهای راهبردی همراه شده است.
بنابراین در سالهای پیشرو، باید از یکسو شاهد برخورد جدی ایران با اقدامات تحریکآمیز عربستان سعودی و امارات بهمنظور توقف روند افزایش حضور آمریکا و رژیمصهیونیستی در فضای پیرامونی ایران باشیم و از سوی دیگر، با دست شستن جمهوری اسلامی از تلاش بیفایده برای همکاری با غرب، شاهد دور تازهای از روابط ایران با چین و روسیه و شکلگیری مثلث ایران، روسیه و چین در برابر غرب خواهیم بود.