کاهش مصرف لبنیات در سایه تورم
بر اساس آمار منتشر شده مصرف سرانه لبنیات در میان خانوارهای ایرانی به دلیل رشد تورم کاهش یافته است.
آمارها از افول سرانه مصرف شیر ایران در ۱۶ سال گذشته و تشدید آن از حوالی سال ۹۵ به بعد حکایت دارد. مشخصه اصلی این دوره زمانی، استمرار تورم در اقتصاد ایران است که باعث شده با کاهش قدرت خرید خانوارهای ایرانی سرانه مصرف شیر و لبنیات نیز بهعنوان کالاهای نه چندان ضروری حذف شود.
آمارهای رسمی از میزان تولید شیر خام در ایران حاکی از این است که پس از کسر ضریب اتلاف، صادرات و...، سرانه مصرف شیر در ایران به ۸۰ لیتر در سال میرسد که همچنان فاصله چشمگیری با میانگین جهانی و حتی هدفگذاری سند چشمانداز ۲۰ ساله دارد.
بررسیها نشان میدهد رشد نرخ تورم و کاهش قدرت خرید خانوار، اصلیترین عاملی است که به کاهش سرانه مصرف شیر و لبنیات منجر شده، اما بیشک موفقیت تورم در این کار مرهون غفلت از فرهنگسازی برای مصرف شیر در ایران است که شیر و لبنیات را به یک کالای نه چندان ضروری در سبد مصرفی خانوار تبدیل کرده و میزان خرید و مصرف آن با هر تکانه تورمی کاهش مییابد. اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد مقدار تولید شیر در ایران از سال ۱۳۸۴ وارد روند نزولی شده و این روند نزولی تقریبا تا سال ۹۳ ادامه داشته است.
اگرچه در این دوره زمانی و خصوصا حوالی سال ۱۳۸۷، تشدید خشکسالی و سرمای شدید به عوامل اثرگذار بر کاهش تولید شیر تبدیل شده، اما کاهش قدرت خرید خانوارها به واسطه رشد تورم و افزایش قیمت شیر، بهخصوص با اجرای ناقص قانون هدفمندی یارانهها ازجمله مسائل تأثیرگذار بر تغییر میزان تولید و مصرف شیر بوده است. در آذرماه ۱۳۸۹ اجرای قانون هدفمندی یارانهها موجب افزایش قیمت نهادههای تولید، قیمت حاملهای انرژی در گاوداریها و هزینه حملونقل شد و همین امر بر کاهش تولید شیر در آن سالها تأثیر گذاشت.
همزمان با حذف تدریجی یارانه شیر مدارس و خانوار، از یکسو بخشی از سرانه مصرف شیر که به دانشآموزان مربوط میشد، حذف شد و از سوی دیگر با بالا رفتن هزینه خرید شیر، بخشی از خانوارها خرید این محصول را محدود یا حذف کردند.
بررسی اطلاعات مرکز آمار ایران حاکی از این است که تولید شیر ایران در سال ۱۳۸۴ معادل ۷.۲ میلیون تن بوده، اما در سال ۸۷ به ۶.۶ میلیون تن رسیده و در سال ۹۳ نیز از ۶.۳ میلیون تن فراتر نرفته است، اما در ادامه در سال ۹۶ به رکورد ۷.۵ میلیون تن در سال رسیده و روند افزایشی خود را همچنان حفظ کرده است؛ اگرچه این افزایش تولید به جای بالا بردن سرانه مصرف، به افزایش تولید شیرخشک و صادرات این محصول منجر شده است.
افزایش تولید شیرخشک با کاهش سرانه مصرف
مقایسه آمارهای مربوط به تولید شیر در ۲ دهه گذشته حاکی از این است که مصرف سالانه شیر و لبنیات به ازای هر ایرانی از ۹۵ کیلوگرم به ۸۰ کیلوگرم رسیده و فعلا سرانه مصرف شیر در ایران ۱۸.۷ درصد کمتر از اواخر دهه ۶۰ است. مقایسه این میزان با توصیههای سازمان بهداشت جهانی که میانگین مصرف شیر توسط هر فرد را سالانه ۱۵۰ کیلوگرم توصیه کرده، از عقبماندگی ۴۷ درصدی مصرف شیر در ایران حکایت دارد.
حتی سرانه مصرف فعلی شیر در ایران با هدفگذاری انجام شده در سند چشمانداز ۱۴۰۴ برای رساندن مصرف سرانه به ۱۲۰ کیلوگرم نیز نشانگر عقبماندگی ۳۴ درصدی برنامهریزیهای انجام شده برای افزایش سرانه مصرف شیر در ایران است.
البته این آمارها در حالی است که تولید شیر در این بازه زمانی ۲۰ ساله رشد قابلتوجهی داشته، اما این رشد تولید بهواسطه جذب نشدن در بازار داخلی عمدتا با جداسازی کره، به شیرخشک تبدیل و صادر شده؛ در نتیجه نیاز ظاهری ایران به واردات کره را نیز مرتفع کرده است.
سخنگوی انجمن صنایع فرآوردههای لبنی ایران میگوید: در ایران ۸.۶ میلیون تن شیر تولید میشود که از این میزان ۷ میلیون تن به کارخانهها میرسد که ۱.۵ میلیون تن از آن وارد صنایع تولید شیرخشک میشود.
محمدرضا بنیطبا میافزاید: اگر طبق هدفگذاری سند چشمانداز، سرانه مصرف شیر در ایران به ۱۲۰ کیلوگرم رسیده بود، کل شیر تولیدی کشور باید جذب صنایع لبنی میشد تا نیاز داخلی را تامین کند، اما در طول سالیان گذشته به واسطه افزایش هزینه تولید و کاهش قدرت خرید جامعه بهخصوص در دهکهای پایین درآمدی، سرانه مصرف رو به افول بوده است.
او با اشاره به اظهاراتی که در مورد خودکفایی ایران در تولید کره میشود نیز میگوید: اگر سرانه مصرف شیر در ایران استاندارد بود و شیرخام با جداسازی کره به شیرخشک تبدیل نمیشد، ایران باید همچنان کره را از واردات تامین میکرد؛ بهعبارت دیگر، افزایش تولید شیرخشک و خودکفایی ظاهر در تولید کره، اثرات همان کاهش سرانه مصرف شیر است.
تورم به تنهایی مقصر نیست
نگاه جامعه به مصرف شیر و لبنیات بهگونهای است که در بزنگاههای تورمی حذف آن را از سبد مصرفی تسهیل میکند. بهعنوان مثال، اثراتی که تورم و گرانی بر مصرف شیر و لبنیات داشته، بهمراتب از تأثیر آن بر اقلامی نظیر نوشابه گازدار، چیپس و پفک که در ادبیات تغذیه در دسته کالاهای مضر قرار میگیرند، بیشتر بوده است.
سخنگوی انجمن صنایع فرآوردههای لبنی ایران دلیل این مسئله را کمکاری در فرهنگسازی و حتی فرهنگسازی غلط اعلام میکند و میگوید: رسانههای حاکمیتی نظیر صداوسیما در این حوزه وظایفی داشتهاند که درست اجرا نشده و حتی در مواردی نظیر ایجاد شبهه در میزان آفلاتوکسین موجود در شیر پاستوریزه دچار اطلاعرسانی غلط شدند.
بنیطبا میافزاید: در برنامههای توسعه چهارم، پنجم و ششم، وزارت جهادکشاورزی موظف بود از محل دریافت عوارض از کالاهای مضر نظیر نوشابههای گازدار و چیپس و پفک و برای افزایش سرانه مصرف شیر و لبنیات هزینه کند که هیچ وقت این هدفگذاری محقق نشد. همچنین در سال گذشته مصوب شده بود برای ۸ استان کمتربرخوردار، شیر رایگان مدارس اختصاص پیدا کند که این موضوع نیز بهدلیل کمبود منابع بهدرستی اجرا نشد.
زنگ خطر توسعه
سازمان بهداشت جهانی سرانه مطلوب مصرف شیر در جهان را ۱۵۰ کیلوگرم در سال اعلام کرده است. برای محاسبه این شاخص، سایر اقلام لبنی نظیر ماست، پنیر، کره و... نیز با ضرایبی به شیر تبدیل میشود و نشان میدهد که یک فرد باید سالانه معادل چند کیلوگرم شیر از انواع اقلام لبنی استفاده کند.
این شاخص در ایران به ۸۰ کیلوگرم میرسد، اما در اروپای غربی این شاخص به ۳۰۰ کیلوگرم میرسد و در آمریکا نیز ۲۵۰ کیلوگرم است.
میزان مصرف شیر و فرآوردههای لبنی در هر جامعه، یکی از مهمترین شاخصهای توسعه فرهنگی و اجتماعی به شمار میآید و همین مسئله باعث شده در سند چشمانداز ۱۴۰۴ نیز به بهبود سرانه مصرف شیر توجه شود. سخنگوی انجمن صنایع فرآوردههای لبنی ایران نیز با اشاره به ارتباط سرانه مصرف شیر و میزان توسعهیافتگی جوامع، میگوید: این مسئله باعث شده سرانه مصرف شیر در کشورهای پیشرفته تا دوبرابر میانگین جهانی افزایش پیدا کند، اما در آن سوی ماجرا، کشورهایی که سرانه مصرف پایینتری دارند در حوزه سرانه هزینه درمان با آمار بالاتری مواجه هستند و خانوارها باید سهم قابلتوجهی از درآمد خود را صرف تبعاتی کنند که درصورت نهادینه شدن فرهنگ مصرف شیر و لبنیات احتمالا وجود نخواهد داشت یا با شدت پایینتری بروز میکرد.
بنیطبا، کاهش سرانه مصرف شیر را به منزله زنگ خطر در میزان توسعهیافتگی کشور اعلام میکند و میافزاید: برای رفع این خطر، باید بهجای تبدیل شیر به شیرخشک و صادرات آن، حمایتهایی برای دهکهای محروم جامعه درنظر گرفته شود که سرانه مصرف شیر و لبنیات آنها را افزایش دهد. از سوی دیگر باید فرهنگسازی به حدی تقویت شود که خانوارهای فاقد مشکل درآمدی نیز با شیر و لبنیات آشتی کنند؛ چراکه پایین بودن سرانه مصرف شیر فقط مربوط به توان خرید نیست و نگرش فرهنگی به آن نیز بسیار مؤثر است.