شانس نون.خ بیشتر از پایتخت ۷
مخاطبان تلویزیون نباید منتظر سریال پایتخت۷ باشند و تیم سعید آقاخانی و بازیگران بومی با اضافه شدن اکبر عبدی قرار است نوروز ۱۴۰۰ میهمان ما باشند و ممکن است با فاصله کوتاهی و در ماه رمضان شاهد دستپخت مقدم و همکارانش باشیم.
اواخر خرداد امسال بود که سیروس مقدم، کارگردان سریال «پایتخت» خبر از تولید پایتخت ۷ برای نوروز ۱۴۰۰ داد و گفت که وقتی سفارش به ساختن ادامه پایتخت میشود، یعنی مشکلات حل شده و تلویزیون از ما طرح پایتخت ۷ را خواسته است و انشاءالله با رفع دلخوریها این مجموعه نوروز ۱۴۰۰ پخش میشود.
اشاره سیروس مقدم به حاشیههای قسمت پایانی فصل ششم بود و شباهت دو سه سکانسش با یکی دو فیلم قبل از انقلاب بود که باعث واکنش مدیران تلویزیون و بعضی سازمانهای دیگر شده بود. مقدم اما از ناراحتی عوامل پایتخت حرف میزد و در همان گفتوگوی خردادماهش تصریح کرده بود: «عوامل «پایتخت» انتظار یک تشکر خشک و خالی داشتند و با درایت دوستان ماجرا درحال حل شدن است و تمامی این حواشی از بین میرود. تلویزیون خانه ماست و در هر خانوادهای دلخوری پیش میآید ولی دائمی نیست و بازهم سر یک سفره هستیم.»
حالا و بعد از گذشت نزدیک به 6ماه از صحبتهای سیروس مقدم، خبر رسیده است که تلویزیون توافق کرده «پایتخت7» را برای نوروز 1400 بسازد. خبری که بهمحض انتشار، حاشیههای خود را هم داشت. از نبودن بهبود و سارا و نیکا در سری تازه تا حضور دوباره علیرضا خمسه در نقش باباپنجعلی. آنهایی که خبر را شنیدند از زمان کوتاه برای ساختن سری تازه پایتخت تعجب کردند و گروهی دیگر زمان کوتاه ساخت بعضی سریهای قبل را یادآوری میکردند. اما شواهد نشان میدهد که ساختن سری هفتم پایتخت و پخش آن در نوروز 1400 به همین سادگیها هم نیست.
تکیه بر پایتخت؟
در یکی دو سال اخیر بارها و به بهانههای مختلف در «فرهیختگان» نوشتیم و به مدیران تلویزیون توصیه کردیم که اتکای بیش از حد به ستارهها و تکبرنامههای موفق، حرفهای و صحیح نیست و این بازی درنهایت به ضرر صداوسیما تمام میشود. توضیح داده بودیم که این وابستگی باعث بهوجودآمدن دستمزدهای سرسامآور و غیرعقلانی میشود و از نظر زمانی و ساخت برنامهها هم تابع آن ستاره خواهد شد. سریال پایتخت موفق و پربیننده است، کسی در آن شکی ندارد اما قرار نیست تمام مدیران تلویزیون خود را پشت تکمجموعههای موفق پنهان کنند. تا بهحال 6 قسمت از پایتخت تولید و پخش شده است. شاید اگر این وابستگی افراطی نبود تا الان شاهد سه سری از یک پایتخت فوقالعاده بودیم و اینقدر شاهد فراز و نشیب در فیلمنامه و ساخت هر فصلش نبودیم. حتما تلویزیون و مردم نیاز به سریالهای خوب و جذاب دارند و پایتخت این دو ویژگی را دارد اما دوره اتکای تیمها به تکستارهها تمام شده است و رسانهها هم باید خود را با این تغییرات وفق دهند.
روابطعمومی؛ بیکار یا بیمسئولیت؟
هنوز یک پلان از پایتخت7 ساخته نشده و حاشیهها از سرتاپایش بالا میروند. عوامل سریال پاسخگو نیستند و مطمئن حرف نمیزنند. روابطعمومی صداوسیما بهجای توضیح دادن و تنویر افکار عمومی حول محور حذف سارا و نیکا (واقعا چقدر در پیشبرد سریال موثر بودند؟) در صفحه شخصی اینستاگرامیاش به تبلیغ برنامه خودش میپردازد و عملا هیچ رنجی از بارهای تلویزیون را نمیبرد! روابطعمومی بخشهای دیگر صداوسیما ترجیح میدهند واکنشی نشان ندهند تا همچنان فضای مجازی میداندار رسانهای باشد و مخاطبان اخبار صحیح و سریع را از آن بگیرند. در همین فضای مجازی بود که سارا و نیکا اشک ریختند و از ظلمی گفتند که به آنها روا شده است. این دو بازیگر نوجوان هیچ اشارهای به کارهایی که در این مدت کردهاند و حاشیههای خودشان نکردند. در همین فضای مجازی بود که مهران احمدی خبر داد هیچ اطلاعی از ساخت پایتخت7 ندارد و بهدلیل قراردادهایی که بسته، اصلا نمیتواند در فصل هفتم ایفای نقش کند. آرش عباسی، نویسنده «پایتخت ۶» در همین فضای مجازی با انتشار پستی نوشت که درباره سریال «پایتخت» برای او طرح و ایدهای ارسال نشود، چون او ارتباطی به فصل هفتم این مجموعه ندارد و نمیتواند این ایدهها را با سازندگان سریال در میان بگذارد. او همچنین درباره آنچه از «پایتخت» نصیبش شده در همین فضای مجازی به آشنایی با سیروس مقدم اشاره کرد و نوشت که آرزو میکنم این همکاری در زمان دیگر، با آدمهای دیگری و نه در «پایتخت» دوباره اتفاق بیفتد. او همچنین توضیح داد که او بهعنوان نویسنده در این سریال حضور داشته، نه طراح داستان. بازیگرانی مانند بهرام افشاری، بهنوش بختیاری و مهران احمدی در همین فضای مجازی به حمایت از سارا و نیکا فرقانی پست گذاشتند و از مدیران صداوسیما خواستند از گناهشان بگذرند و آنها را ببخشند.
روابطعمومی یک سازمان، یک معاونت یا حتی یک شبکه چه وظایفی دارد؟ قرار است دیگر در چه زمانی کار کند و به یک منبع اصلی و نه صرفا ارسالکننده اخبار دستچندم تبدیل شود؟ مشغول شدن به کارهای غیرضرور و ندادن اولویت به فعالیتهای سازمانی سرانجامی بهتر از این نخواهد داشت. بهجز روابطعمومی معاونت سیما و آن هم در آخرین لحظات تهیه گزارش، هیچ مدیر یا مسئول دیگری از صداوسیما و سریال پایتخت، حاضر به پاسخگویی درباره حاشیهها و سوالات نشد. به نظر میرسد روابطعمومی یک سریال تلویزیونی بهجز عکس یادگاری انداختن با عوامل مجموعه، وظایف دیگری هم دارد.
«نون.خ3» بهجای پایتخت7؟
بیایید فرض بگیریم که پایتخت7 با همه سختیها و حاشیههایش به عید امسال نرسد؛ اتفاقی که خیلی هم بعید نیست. مدیران تلویزیون بازی خوبی را شروع کردهاند. اجازه بدهید اسم این بازی را بگذاریم «نون.خ و پایتخت». یعنی در اواسط آذرماه اعلام میکنیم که قرار است پایتخت7 ساخته شود، درحالیکه تایید یا رد ساخت یک مجموعه مسیر دشوار و درازی ندارد. مدیران تلویزیون حواسشان هست که نون.خ3 از مدتها پیش درحال تصویربرداری است و قطعا به نوروز 1400 میرسد. عید امسال هم برخی مدیران تلویزیون قصد داشتند برای نوروز نون.خ2 را بهجای پایتخت7 پخش کنند اما در لحظات آخر و با فشار مدیران بالاتر و به دلایل اقتصادی این تصمیم وتو شد. حالا اما به نظر میرسد درباره روی آنتن رفتن نون.خ به اجماع رسیدهاند. پس همزمان خبر توافق پایتخت7 را منتشر میکنند و نهایتا هم به این نتیجه میرسند که با توجه به فاصله کم ماه رمضان تا عید 1400 بهتر است پایتخت7 با زمان بیشتری و برای آن زمان پخش شود. بازی خوبی است. هم مخاطبان را راضی و هم سعی کردهاید سبد تلویزیون را پر نشان دهید. به نظر شما سه ماه زمستانی برای ساخت یک سریال مثلا 15 قسمتی در شمال کشور مناسب است؟ آیا کیفیت فدای سرعت نمیشود؟ شما هم ممکن است سوالات بیشتری داشته باشید. احتمال بیش از 70درصد شاهد پخش سری سوم نون.خ در نوروز 1400 خواهیم بود و این حاشیهسازیها و خبرسازیها شاید بیارتباط با عوامل سریال پایتخت هم نباشد. خواجهنژاد مدیر روابطعمومی معاونت سیما گفت: «کار اصلی شبکه یک سیما برای نوروز ۱۴۰۰ نون.خ ۳ است.»
سرنوشت ستون پنجم؟
سال گذشته و پس از پخش قسمت پایانی (قرار بود یک قسمت پایانی دیگر هم داشته باشد)، علی عسگری، رئیس سازمان صداوسیما در دستوری ویژه به سیدمرتضی میرباقری با اشاره به حواشی قسمت آخر مجموعه پایتخت۶ تاکید کرده بود که لازم است بررسی شود این اقدام (بازسازی سکانسهایی از فیلم پیش از انقلاب همسفر) حاصل اشتباه، بیتوجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنهانگیز «ستون پنجم فرهنگی دشمن»؟!
حالا سوال اصلی اینجاست که در این مدت چه اقداماتی برای شناسایی و برخورد با این ستون پنجم احتمالی شده است؟ اصلا نتیجه بررسیها چه بوده است؟ بالاخره آن حواشی نتیجه وادادگی بوده یا نفوذ ستون پنجم؟ چه افرادی از تیم کاری پایتخت حذف شدند؟ مدیران ارشد تلویزیون تضمین میدهند که در سری تازه و حتی در سریالهای دیگر، چنین اتفاقاتی تکرار نخواهد شد؟
پس از پخش سری ششم نقدهایی درباره روند ساخت این سریال مطرح شد. گروهی معتقد بودند سریال «پایتخت» در فصلهای ابتدایی به زیباییهای احترام به بزرگتر میپرداخت، اما در دو فصل اخیرش کار را به برخورد فیزیکی و فحاشی اعضای خانواده و خویشاوندان علیه یکدیگر رسانده و ناظر کیفی و مشاوران تولید سریال «پایتخت» باید بررسی کنند که چه اتفاقاتی باعث شد آدمهای ساده و بیآلایش فصلهای اول این سریال که نفرت از مال حرام را به مخاطب آموزش میدادند، در فصل آخر، کار خلاف و ریاکاری و فریب برای رسیدن به پول بیشتر را به مردم آموزش دادند؟
فارغ از اینکه چقدر از نظر دراماتیک و فیلمنامه این حرفها صحیح است اما مساله اصلی اینجاست که وقتی یک سریال تداوم پیدا میکند مستلزم وجود روایتها و خردهروایتهای تازه است. کنشهای تازه و چالشهای جدید، داستانهای نو و موقعیتهای جذاب میسازند. ترسیم اینکه یک سریال چه مسیری را طی کرده، کار دقیق و درستی است اما اینکه با چه خطکشی به آن پرداخته شود، نکته مهمتری است. وقتی سریالها پیش از تولید بیشتر از اینکه به محتوا توجه کنند، دنبال جذب اسپانسر هستند یعنی محتوا اولویت اصلی آن شبکه و سازمان نیست. نظارت بر پیشتولید، تولید و پساتولید در سازمان صداوسیما وظیفه کیست؟
نیاز به پایتختها و اداهای روشنفکری
واقعیت این است در دورهای که سریالهای طولانی یا حتی مینیسریالهای جذاب و مهم در جهان ساخته میشود و مخاطبهای زیاد داخلی هم دارد، بدیهی است که تلویزیون خودمان نیاز بیشتری به سریال و مجموعه تلویزیونی یا حتی تلهفیلم دارد. اصلا شبکهها باید پر باشند از «پایتخت»ها و «نون.خ»ها و اینقدر این سریالها زیاد شوند که قدرت انتخاب مخاطب هم بیشتر شود. هر فرد یا رسانهای از آثار زیبا و مطرح حمایت میکند اما نقد اصلی متوجه سازوکار و مراحل تصمیمگیری برای ساخت آنهاست. نقد اصلی متوجه مدیریت عوامل یک سریال است. خودتان را بگذارید جای بازیگری که میداند سازمان برای ساخت سریالش و رساندنش به شب عید به او نیاز دارد. آیا پیشنهاد دستمزد بیشتری نمیکنید؟ آیا از وضعیت پیشآمده استفاده نخواهید کرد؟ اینکه قراردادهای دیگر و همزمان برخی عوامل کنسل شود و همهچیز معطوف به ساختن و رساندن یک سریال به یک زمان مشخص باشد، کارگردانسالاری یا بازیگرسالاری نیست؟
بهمنماه سال گذشته بود که محسن تنابنده و احمد مهرانفر در واکنش به صحبتهای کوشکی علیه رخشان بنیاعتماد اعلام کردند که دیگر با تلویزیون همکاری نمیکنند. آنهایی که از این بازیگران شناخت داشتند، نیشخندی در دلشان زدند و آنهایی که شناخت نداشتند، فریاد وامصیبتا سردادند که قرار است تلویزیون بدون آنها چه کند؟ حالا و درحالیکه هنوز یک سال هم از صحبتهای آنها نگذشته، شاهد بازگشت آن دو بازیگر و هنرمندان دیگر به تلویزیون هستیم. ژستهای روشنفکری را درک میکنیم اما نه اینقدر. یا آن تصمیمهای احساسی را نگیرید یا پای حرفتان بمانید.
مخاطبان تلویزیون نباید منتظر سریال پایتخت7 باشند و تیم سعید آقاخانی و بازیگران بومی با اضافه شدن اکبر عبدی قرار است نوروز 1400 میهمان ما باشند و ممکن است با فاصله کوتاهی و در ماه رمضان شاهد دستپخت مقدم و همکارانش باشیم.
«روزنامه فرهیختگان»