اولین روز محدودیتهای کرونایی چگونه گذشت؟
مدیرعامل اتوبوسرانی تهران میگوید: روز گذشته هیچ کاهش محسوسی در تعداد مسافران نداشتیم و دقیقاً مثل روزهای عادی بود که شاید بهخاطر تأثیر بارندگی باشد، به هرحال در روز اول اجرای محدودیتها، فعلاً هیچ تأثیرخاصی در ترددها و میزان استفاده مسافران ندیدهایم. البته که دردوره کرونا میزان مسافران از یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر به حدوداً ۵۰۰ هزار نفر رسیده است.
دیروز (شنبه) در نخستین روز از اجرای طرح محدودیتهای شدید کرونایی در 160 شهر بزرگ کشور، تصویر پایتخت یک تصویر متفاوت با روزهای دیگر بود. بارندگی شدید اولین روز آذرماه، اگرچه چهره پاییزی تهران را بیش از پیش عیان کرد، اما محدودیتهای سختگیرانه موجب شد تا برخی شهروندان از پشت پنجره، زیباییهای پاییز امسال را تماشا کنند. برخلاف آنها، اما برخی دیگربدون هیچ تلاشی یک روزعادی همیشگی را برای تهران رقم زدند.
اینجا ایستگاه متروی فلکه صادقیه است. ساعت 7:30 صبح روز شنبه! وضعیت مترو شبیه روزهای عادی است. جمعیت پشت سرهم ایستاده و واگنها بدون صندلی خالی و با حداکثر مسافر در حرکتند. خانم روحنواز، کارمند اداری یکی از پاساژهای بزرگ غرب تهران است. میگوید با اینکه در بخش خصوصی کار میکند، اما حتی برای یک روز هم تعطیل نشدهاند و به اجبار باید هر روز این وضعیت را تحمل کند. او با اتوبوسهای ونک به این ایستگاه آمده و از شلوغی اتوبوس کلافه شده است. تاکسی بدون دربست پیدا نکرده و تاکسیهای اینترنتی هم ظاهراً سهمیه خودشان را برای ساعت 9 شب به بعد کنار گذاشتهاند.
البته که هیچ مسافری بدون ماسک اجازه وارد شدن نداشته، اما بارندگی و سرمای هوا باعث شده همه پنجرههای اتوبوس بسته باشد که همین ترس ازابتلا را بالا برده است!: «من هیچ تفاوتی با روزهای عادی ندیدم، همه پیمانکاران و کارگران اینجا مشغول کارند. فقط باران باعث شده بود تا دربعضی خیابانها ترافیک شدید باشد.» درهای حدود 70 درصد مغازههای سمت غرب و شمال غربی به جز سوپر مارکتها و داروخانهها در ساعت 11 صبح همچنان بسته است و جالب اینکه برخی مغازهها شماره تلفن خود را برای کار ضروری روی کرکره نصب کردهاند. درجنوب تهران هم بازار بزرگ، هم طلافروشان همه تعطیل هستند. در این دو هفته، مراکز شمارهگذاری و تعویض پلاک هم تعطیل است.
کاهش محسوسی نداشتیم
محمود ترفع، مدیرعامل اتوبوسرانی تهران میگوید: «دیروزهیچ کاهش محسوسی در تعداد مسافران نداشتیم و دقیقاً مثل روزهای عادی بود که شاید بهخاطر تأثیر بارندگی باشد، به هرحال در روز اول اجرای محدودیتها، فعلاً هیچ تأثیرخاصی درترددها ومیزان استفاده مسافران ندیدهایم. البته که دردوره کرونا میزان مسافران از یک میلیون و 800هزار نفر قبل به حدوداً 500 هزار نفر رسید، امیدواریم از این هفته اتوبوسهای کمکی سازمانها وارد خطوط شوند، چون بخش خصوصی به علت کاهش مسافر از همه ظرفیت استفاده نمیکند.»
فرنوش نوبخت، مدیرعامل متروی تهران البته برخلاف مسافرانی که دیروز نسبت به ازدحام متروی تهران گلایه داشتند، میگوید: «ازصبح دیروز وضعیت مترو را مانیتور میکردیم و با شلوغی غیرعادی مواجه نشدیم، حتی ایستگاههای تقاطعی ما مثل دروازه دولت و چهارراه ولیعصر که جزو شلوغترینها هستند، دیروز نسبتاً خلوت بود. تنها ایستگاه فلکه صادقیه به علت اینکه خط 5 متروی تهران از کرج میآید و حدود هزار و 500 نفر ظرفیت دارد و مردم سعی میکنند از قطار اکسپرس استفاده کنند، شلوغ بود که عادی است، چون حدوداً 800- 700 نفر در یک فاصله به این ایستگاه میرسند.
متأسفانه رسانهها از همین یک ایستگاه عکس میگیرند و منتشر میکنند، درحالیکه وضعیت همه ایستگاهها اینطور نیست. ما به هیچ وجه سرفاصله حرکت قطارها را کم نکردهایم. هم اکنون خط دو، سه دقیقه، خط یک و چهار 3 و نیم دقیقه و خط سه، 6 دقیقه است.» به گفته او، احتمالاً تعداد مسافران مترو روند کاهشی داشته باشد، اما تا آن زمان ظرفیت، تعداد حرکت و سرفاصله قطارها حفظ خواهد شد. پیک سفر در قطارهای تهران از حدود6و نیم تا 8 صبح و 5 و نیم تا 20 شب است.
تاکسیها خالی، اتوبوس و مترو شلوغ
مبرهن، یک راننده تاکسی خطی امابرخلاف دیگران معتقد است که روز بسیار خلوتی را پشت سرگذاشته و ازاین نظرازاجرای طرح رضایت کامل دارد: «من امروز از 6 و نیم صبح مسافرداشتم و برایم جالب بود که باوجود بارندگی شدید و تاحدودی آبگرفتگی اما خیابانها بشدت خلوت بود، بهطوریکه من درمسیرخیابان نصرت و جمالزاده به خیابان جلفا در سیدخندان، مسیری که در روزهای آفتابی بیش از یکساعت در ترافیک بودم، دیروز حدوداً 20 دقیقه بیشتر زمان نبرد.»
آقای صلواتی، ساکن غرب تهران که برای خرید از میدان تره باراولین روز هفته را انتخاب کرده میگوید: «خوشبختانه نسبت به روزهای عادی خلوتتر بود و مردم هم بیشتر رعایت میکردند. انتظار داشتم که به خاطر دو هفته تعطیلی مردم هجوم بیاورند، اما اینطور نبود و جنس هم فراوان بود. قرار است دخترم برای دو هفته خانه ما باشد. اما جای دیگری میهمانی نمیرویم.»
آقای بهزادیان، یک مسافربرشخصی است: «مسافر ازصبح کم شده، مردم جانشان را کف دستشان میگذارند، با مترو و اتوبوس میروند، اما حاضر نیستند، دربست بگیرند. وقتی 9 شب به بعد مسافرکشی تعطیل میشود، نباید فکر خرج زندگیام باشم؟این قانون به نفع تاکسیهای اینترنتی شده، مردم به اجبار باید تاکسی بگیرند.»
ابوالحسنی، شهروند دیگری میگوید: «اسمش را گذاشتهاند تعطیلی اما کو گوش شنوا، همین امروز دخترم براحتی به آرایشگاه رفت. من کاسب فقط تعطیل کردهام.»
ضرورت ارتباط سازمانی نهادهای مسئول با مردم
محمد زینالی اناری، عضو انجمن جامعه شناسی ایران درباره لزوم رعایت پروتکلها میگوید: «درجامعه ایرانی یک مشکل اساسی وجود داشته که در دوران بحران خیلی پررنگتر شده و آن ارتباط سازمانی نهادهای مسئول با مردم است. بسیاری از سازمانها بهصورت تقلیل گرایانهای از نیروی انسانی فنی خود برای ارتباط با مردم استفاده میکنند، درحالی که ارتباطات خود دانشی پیچیده و مستقل است. علاوه بر این، در دوران بحرانی جامعه ما نیاز به آوردن یکسری متخصص ارتباطات اجتماعی دردل ساماندهی بحران داشت که از قضا تخصص ارتباطات سلامت هم در نهاد بهداشتی ما وجود داشته ولی نادیده مانده است. قطعاً اگر با پروتکل ومهارتهای دقیق گفتوگومحور با مردم صحبت شود، بیشترو بهتر برای همکاری وهمدلی بسیج میشوند. اما وقتی به یکسری دستورالعمل انتزاعی قناعت میشود، طبیعی است که گروههای مختلف آن انگیزش لازم برای همراهی با این قواعد را پیدا نخواهند کرد.»
پذیرفتن خطر بالا رفتن آمار مرگ
حسین میرزایی مردمشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این باره میگوید بعد از گذشت بیش از هشت ماه از آغاز همهگیری ویروس کرونا در ایران، نرخ ابتلا و مرگ و میر آن روند صعودی به خود گرفته است و ما هر روز بیش از روز گذشته به شنیدن ارقام چهارصد و اندی متوفی کرونازده عادت میکنیم. تعداد میانگین روزانه کشتههای کرونا از تعداد شهدای روزانه ما در جنگ تحمیلی بیشتر شده است و این یعنی هشدار جدی!
وی میافزاید در بدو امر، یعنی در همان اسفندماه، مردم و دولت همسو با یکدیگر قرنطینه عمومی را پذیرفته و تا جای ممکن ارتباطات را کم کرده و به نکات بهداشتی اهتمام ورزیده شد. بههمین دلیل تعداد مرگهای ناشی از کرونا زیر 50 نفر بود. امید میرفت که با کنترل وضعیت، این عدد به سمت صفر میل کند و آرام آرام بر این بیماری غلبه کنیم. اما شاید تعطیلات نوروز اولین زنگ خطر برای مدیریت عمومی جامعه بود که دیگر با خواهش و تمنا نمیتوان مردم را به مراعات کاهش رفتوآمد دعوت کرد. به نظر میرسید بعد از این ایام قواعد سختگیرانهتری برای سلامت عمومی جامعه اتخاذ شود که عملاً چنین نشد و در نتیجه آمار ابتلا و مرگ بالا رفت. اکنون بیشتر خانوادههای ایرانی به نحوی با این بیماری درگیر شدهاند و شاید بزودی هر خانواده دستکم یک مرگ را در بین نزدیکان خود تجربه کند.
«الف»