سریال آقازاده در قسمت یازده و دوازده کدهای تازه ای به مخاطب می دهد
این آقازاده خط شکن است
با تمام شدن هیاهوی آش و شکلات و جنجال پرستو و هر آن چه از قصه های عامه پسند بود، حالا «آقازاده» وارد مسیر تازه ای شده است. در قسمت های یازده و دوازده سریال ، دیگر خبری از آش و صیغه نیست و داستان به طور مستقیم به مناسبات پشت پرده قدرت و مفاسد اقتصادی می پردازد.
نسیم آنلاین : با تمام شدن هیاهوی آش و شکلات و جنجال پرستو و هر آن چه از قصه های عامه پسند بود، حالا «آقازاده» وارد مسیر تازه ای شده است. در قسمت های یازده و دوازده سریال ، دیگر خبری از آش و صیغه نیست و داستان به طور مستقیم به مناسبات پشت پرده قدرت و مفاسد اقتصادی می پردازد.
حالا در «آقازاده» صحبت از زد و بند برای تصدی وزارت، رانت خودرو ، زمین خواری ، سلطان سکه و مسائلی از این دست است. حتی روی کثیف سیاست عیان می شود و نیما عکس های همسر حامد را برای تحت فشار قرار دادن او رو می کند!
پیش از «آقازاده» بودند آثاری که به سیاست پهلو زده اند؛ از «سلطان» و «اعتراض» مسعود کیمیایی تا «آژانس شیشه ای» و «خروج» ابراهیم حاتمی کیا و ... . هر کدام به سهم خود وجهی از فساد را برجسته کردند و به صاحبان قدرت هشدار دادند.
به پشتوانه این تجربه های نمایشی ، «آقازاده» تلاش کرده است مصافی متفاوت با مساله نقد فساد دارد. این سریال بجای تمرکز بر یک موضوع واحد، سراغ پرونده های متعدد می رود و سعی می کند بی پرواتر ایرادها را پیش چشم مخاطب قرار دهد. طبعا یک اثر هر چه بیشتر به مصادیق مفاسد ورود کند، بیشتر مورد اتهام قرار می گیرد. بعضی از سر دغدغه و دلسوزی و جماعتی به خاطر نگرانی شخصی - جناحی، دوست ندارند اسراری فاش شود. چه بسا برخی انتقادها که به «آقازاده» می شود از همین نقطه نشئت می گیرد و با بررسی آنها متوجه میشویم عمده انتقادهایی که به آن می شود فراتر از نقد به معنای متداول است هرچند که میتوان آقازاده را مانند هر اثر نمایشی دیگر مورد نقد و بررسی قرار داد اما نمی توان این مهم را نا دیده گرفت که اهمیت آقازاده در شرایط امروز جامعه کارکردی فراتر از یک سریال و محصولی برای سرگرمی دارد.
«آقازاده» کدهای روشنی دارد و با نشانه های مستقیم از پرونده های پدیده شاندیز ، اختلاس بانک ها ، پشت پرده سرمایه گذاران هنری ، مفاسد اخلاقی و ... می گوید. این میزان شفافیت عامل دیگری است که «آقازاده» را تبدیل به اثری خط شکن کرده.
مسیر تازه ای که «آقازاده» در مواجهه با مفاسد از قسمت 11 و 12 شروع کرده است ، این سوال را پیش می کشد که آیا لازم است «برخی حرف ها» گفته شود؟ آیا نمایش فساد به کلیت کشور ضربه نمی زند؟ آیا عیان کردن مفسده های عناصر قدرت مخاطب را نومید نمی کند؟
برای پاسخ می توان به تجربیات دیگر کشورها رجوع کرد. «نقد از درون» شیوه ای است که کشورهای پیشرفته ابتدا با کمک رسانه ها و در سال های اخیر به مدد آثار نمایشی از آن بهره برده اند. فیلم و سریال هایی مثل «همه مردان رئیسجمهور» ،« اسپاتلایت» ، «خانه پوشالی» و ... در راستای تحقق این منظور ساخته می شوند. چنین آثاری نه تنها ضربه زننده نبوده اند بلکه بیشترین کمک را به حکومت ها می کنند و زمینه کمرنگ شدن فساد را بوجود می آوردند.
در کشور ما آثار مختلفی برای تحقق آرمان «نقد از درون» ساخته شده که برخی اقبال مخاطب را داشتند و برخی دیگر هم نتوانستند تاثیری در ایجاد گفتمان اجتماعی و ضد فساد ایجاد کنند و حالا «آقازاده» تداوم منطقی دغدغه ای است که امثال کیمیایی و حاتمی کیا پایه گذاری کردند. «آقازاده» آغازگر راهی تازه است که اگر در آن انحراف ایجاد نشود ، دیر یا زود نتیجه عینی آن در ارکان مختلف قدرت دیده می شود.
همین مقدار که این سریال باعث شده است رسانه های رسمی، فضای مجازی و دورهمی های خصوصی محل گفت و گو درباره فساد سیاسیون و آقازاده ها و مبارزه با آن شود، اولین نشانه پررنگ از موفقیت «آقازاده» است. شاید اگر چند سال پیش گفته می شد قرار است اثری ساخته شود که در آن فرزند یک مسول ارشد نظام دست به همه نوع فساد می زند، باورش سخت بود. حتما کمتر کسی باور نمی کرد که یک مسول در سریالی تریاک بکشد، اسلحه دست بگیرد و روی وزارت قمار کند! «آقازده» اما خط شکنی کرده است و این خط شکنی حتما بی هزینه نخواهد بود. این روزها که دعوای عدالت و مساوات از یک طرف و دادگاه های مفاسد اقتصادی از طرف دیگر در جریان است آقازاده محمل خوبی برای پرداختن به این موضوعات را در کف جامعه ایجاد کرده است. تنها امیدواری این است که صدای آقازاده در گلو خفه نشود و مصلحت اندیشان و عافیت طلبان بر جریان عدالت طلبی و مبارزه با فساد غلبه نکنند.