گریه بر امام حسین(ع) همه گناهان را میبخشد؟
یک بار زیارت، یک قطره اشک، یک ذره هزینه کردن برای زیارت و..میتواند نقطه آغاز اتصال انسان به جبهه حق باشد.
حجت الاسلام محسن الویری استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) در یکی از مجموعههای مجازی عزای سیدالشهدا علیه السلام شرکت و بحثی ارائه داد که گزارش فشرده آن چنین است؛
پرسشها و شبهات زیادی در باره روایات، گزارشهای تاریخی و فرهنگ عزاداری امام حسین علیه السلام وجود دارد که وظیفه نیک گوش دادن به آنها، فهمیدن آنها و پاسخ دادن به آنها بر دوش همه ما سنگینی میکند. خاستگاه پرسش ندانستن است و انگیزه آن کوشش برای دانستن ولی خاستگاه شبهه گاه لباس وارونه پوشانیدن بر دانستهها و گاه آمیختن دانستهها و ندانستههاست و انگیزه آن کوشش برای بهرهبرداریهایی اغلب ناصواب. در شرایط کنونی، سزاوار است بیشتر شبههها را هم به چشم پرسش بنگریم و با آنها به عنوان یک پرسش روبرو شویم.
یکی از این پرسشهای پربسامد که حتی در سخنرانیهای مذهبی پیش از انقلاب هم بازتاب داشت، درست یا گزافه بودن این است که یک اقدام کوچک برای امام حسین علیه السلام و یک واکنش کوچک به عزای ایشان پاداشی بزرگ در حد آمرزش همه گناهان حتی گناهان آینده داشته باشد.
پیش از هر چیز باید اشاره کرد که در نظر گرفتن پاداشهای بزرگ برای اقدامات به ظاهر کوچک ساخته و پرداخته ذهن مبلغان دینی نیست و منابع دینی ما دربردارنده مطالبی زیاد در این باره هستند. کتاب کامل الزیارات نوشته ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه القمی (۳۶۸ ق.) پر از روایاتی با این محتواست. محدودیتهای موجود مانع از گزارش دستهبندی شده این روایات است.
بنا بر این پناه بردن به حربه ضعف روایات و یا متهم ساختن مبلغان دینی به برساختن این باورها، راهی مناسب برای پاسخ به این پرسش نیست ولی شیوه فهم این روایات و رواج آن را میتوان نقد و فهمهایی نو را پیشنهاد کرد.
پرسش این است که به استناد این روایات چگونه ممکن است به صرف یک زیارت یا ریختن یک قطره اشک، انسان به فیض آمرزیده شدن تمامی گناهان گذشته و آینده خود و آمرزیده شدن همه گناهان خود حتی اگر به اندازه کف دریاها باشد برسد؟ چه تناسبی بین این اقدام و آن پاداش وجود دارد؟ آیا این یک بزرگنمایی سادهانگارانه درباره امام حسین علیه السلام نیست؟
در مقام پاسخ باید گفت که اگر این اقدامات به مثابه نقطه آغاز اتصال به جریان حق با پرچمداری سیدالشهدا علیه السلام باشد چرا چنین کارکردی را برای آن باید دور از ذهن شمرد؟ اگر فردی با یک بار زیارت رفتن و یک قطره کوچک اشک ریختن و حتی با اقداماتی کمتر از این، خود را در نقطه آغاز شناخت امام و پیوستن به این جریان قرار دهد و در تداوم آن به یک وارستگی برسد که خود را از حق جدا نسازد چرا نمیتوان انتظار داشت که همه گناهان او آمرزیده شود؟ شاید با ذکر دو مثال این موضوع روشنتر شود. مثلاً اگر به کسی گفته شود این اتوبوس راهی مشهد است و اگر کسی خود را به آن برساند، به مشهد میرود آیا به این معنی است که اگر این فرد پس از سوار شدن بر اتوبوس از آن پیاده شود باز هم به مقصد میرسد؟
روشن است که چنین نیست بلکه مشروط به اینکه پس از رسیدن به آن، خود را از آن جدا نکند به مقصد خواهد رسید. و یا اگر فردی اسیر دریای طوفانی و مواج شود و از یک قایق نجات چند طناب نجات به سوی او پرتاب شود و به او بگویند حتی اگر بتواند یک لحظه دست خود را به یکی از این ریسمانها برساند، نجات خواهد یافت آیا به این معنی است که اتصال یک لحظهای او حتی اگر دوباره این ریسمان را رها کند موجب نجات او خواهد شد؟ روشن است که چنین نیست، بلکه مراد این است که این اتصال را نقطه آغاز اقدامات بعدی خود و بهره بردن از ظرفیتهایی که در اختیارش قرار میگیرد قرار دهد.
یک بار زیارت، یک قطره اشک، یک ذره هزینه کردن برای زیارت، سرودن یک بیت شعر، و یک بار گریاندن مردم برای امام حسین علیه السلام و حتی کارهایی از این کمتر میتواند نقطه آغاز اتصال انسان به جبهه حق و گشودن شدن چشمان او به چشمانداز زیبای جهان سرشار از معنویت و خداخواهی و ستمستیزی شود و در صورت پایبندی به بایستگیهای این فضای جدید به نجات انسان بیانجامد. انسانی که در پرتو این اقدامات به ظاهر خرد تحول ژرف بیابد نه تنها از بدیهای گذشته خود یک سره دست میشوید، بلکه نسبت به آینده نیز از بدیها دوری میجوید و یا در صورت دست یازیدن به آن به سرعت به سوی حق بازخواهد گشت.
«خبرگزاری مهر»